| کد مطلب: ۲۱۷۴۶

ایران باید محاسبه‌گر باشد

ایران باید محاسبه‌گر باشد

اگر ایران بخواهد یک رفتار با شدت و حدت انجام بدهد باید این ملاحظه را داشته باشد که این رفتار شدید چه واکنشی در طرف مقابل خواهد داشت و دوباره ما سیکل پاسخگویی‌‏مان چه خواهد بود و در نهایت این رفت و برگشت چه هزینه‌‏‏هایی بر منطقه، بر ما و بر فضای کلی رفقای ما و همچنین رقبای ما خواهد داشت. من فکر می‏‌کنم که ایران تلاش می‏‌کند تا آنجا که ممکن است رژیم صهیونیستی را در حالت سیاست انتظار بگذارد و همیشه آنها را وادار به این کند که منتظر یک رفتار حساب‏گرانه از سمت ما باشند. در عین حال نکته مهم این است که آیا نیاز است همیشه رفتارهایمان را نظامی انجام دهیم؟

حسن لاسجردی

حسن لاسجردی

تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه

به نظر می‌رسد که موضوع جنگ‌های نیابتی در خاورمیانه به‌عنوان یک اصل مسلم پذیرفته شده است و با توجه به اینکه این جنگ‌های نیابتی بعضاً با الگوهای دیگری مثل تفکرات، اعتقادات و باورها در هم تنیده شده است، بنابراین توجیه قابل قبولی نیز دارد.

همچنین با توجه به اینکه رژیم صهیونیستی یک سیستم تجاوزگر و توسعه‌طلب است و لااقل در شش دهه‌ای که در خاورمیانه زندگی می‌کند نشان داده که به قواعد بین‌المللی خیلی پایبند نیست و تلاش می‌کند به ضرب و زور و با وسایل قهرآمیز مثل جنگ و نزاع و درگیری و ترور خودش را به اثبات برساند، بنابراین جمهوری اسلامی ایران همین سیاستی که در حال حاضر در پیش گرفته است را باید ادامه دهد.

یعنی ضربه‌زدن‌های مقطعی و موردی و نشستن و فعال کردن بازوهای منطقه‌ای و ارتباطاتی که با گروه‌های مختلف مقاومت دارد. با توجه به مجموع نگاه‌هایی که ما در خاورمیانه نسبت به قدرت‌های بزرگ و اسرائیل داریم، شاید این سیاست‌ راهگشاتر باشد و در حال حاضر تاکنون توانسته است ضمن حفظ تمامیت ارضی و امنیت ما بعضاً پاسخ‌های مناسبی به اسرائیل به خاطر تجاوزات و تعدی‌هایش چه به ایران و چه به دیگر کشورهای محور مقاومت در منطقه بدهد.

درباره پاسخ دادن به اسرائیل، آنچه که مسلم است این است که همه کشورها در حوزه مسائل امنیتی و نظامی با ملاحظه عمل می‌کنند و دقت نظر دارند؛ مگر قدرت‌های بزرگ که به نوعی هم امکان استفاده از گزینه‌های مختلف دارند و به نوعی خیال‌شان راحت است و چنته‌شان اصطلاحاً پر است. درباره ایران به نظر می‌رسد که اولاً ما حتماً باید ملاحظات کشورها و قدرت‌های بزرگ نسبت به اسرائیل را داشته باشیم.

یعنی با یک دوراندیشی و یک حساب و کتاب و یک ارزیابی مناسب وارد عمل شویم. نکته دوم که نکته مهمی است این است که آنچه که مسلم است در حال حاضر در خاورمیانه به دلیل اینکه بخشی از سیاست‌های قدرت‌های بزرگ تغییر کرده بنابراین ما دچار تلاطم هستیم. به طور مشخص انتخابات آمریکا به نظر من می‌تواند در این زمینه مقداری ذهن دولت‌مردان آمریکا را مشغول کند.

چون یک رقابت نفس‌گیر در جریان است. بنابراین آنها مقداری هوش و حواس‌شان را از منطقه برداشته‌اند. از طرف دیگر، روس‌ها هم سیاست‌های زیگزاگی دارند و بعضی مواقع همراه هستند و برخی مواقع همراه نیستند. بنابراین این درهم‌تنیدگی و آشفتگی و به نوعی سیاست با فرازونشیب، سبب شده منطقه ما هم دچار تلاطم شود و به جهت نگاه‌های ایدئولوژیک نگاه دو طرف نسبت به هم تند شود. ولی هر دو طرف می‌دانند که ورود به یک جنگ منطقه‌ای علاوه بر اینکه می‌تواند منطقه را دچار فروپاشی سیاسی- اقتصادی کند حتماً دو طرف اصلی دعوا را هم با هزینه‌های غیرقابل جبران و باورنکرنی مواجه می‌کند.

ظاهراً پاسخ دادن ایران یا پاسخ ندادن، یک معادله دقیق و یک ذهن حسابگر می‌خواهد که به نظر می‌رسد در دو طرف موجود است و ایران در تلاش است با نقطه‌زنی و یا با صبر و انتظار برخی از مواقع به اسرائیل ضرباتی بزند که این ضربات می‌تواند مؤثر باشد و اسرائیل را متنبه کند که درباره سیاست‌های منطقه‌ای و نوع تجاوز به نیروهای مقاومت دقت بیشتری داشته باشد. 

برخی معتقدند که ایران باید با شدت و حدت به اسرائیل پاسخ بدهد. به نظر می‌رسد در معادلات امنیتی و ترتیبات سیاسی و اطلاعاتی آنچه که خیلی مهم است این است که شما بتوانید رفتار طرف مقابل را بسنجید و دوم اینکه خودتان را آماده ضربه بعدی کنید و سوم اینکه این تیک‌تاک رفتار متقابل را بتوانید پیش‌بینی و مدیریت کنید. با توجه به مجموعه نکاتی که در بالا ذکر شد، در مجموع اگر ایران بخواهد یک رفتار با شدت و حدت انجام بدهد باید این ملاحظه را داشته باشد که این رفتار شدید چه واکنشی در طرف مقابل خواهد داشت و دوباره ما سیکل پاسخگویی‌مان چه خواهد بود و در نهایت این رفت و برگشت چه هزینه‌‌هایی بر منطقه، بر ما و بر فضای کلی رفقای ما و همچنین رقبای ما خواهد داشت.

من فکر می‌کنم که ایران تلاش می‌کند تا آنجا که ممکن است رژیم صهیونیستی را در حالت سیاست انتظار بگذارد و همیشه آنها را وادار به این کند که منتظر یک رفتار حساب‌گرانه از سمت ما باشند. در عین حال نکته مهم این است که آیا نیاز است همیشه رفتارهایمان را نظامی انجام دهیم؟ نمی‌توانیم رفتار اقتصادی و تبلیغاتی کنیم؟ فکر می‌کنم که در رقابت منطقه‌ای با توجه به اینکه رژیم صهیونیستی معمولاً با سیاست‌های ارعاب و نظامی-امنیتی جواب می‌دهد، پاسخ ما طرف مقابل را هم مجاب می‌کند که همینطور پاسخ دهد.

لذا رفتارشناسی اسرائیل خیلی مهم است و ما باید به این نتیجه برسیم که آیا حتماً باید رفتار نظامی داشته باشیم یا خیر؟ آیا راه‌های دیگری هم وجود دارد یا خیر؟ اقدامات حقوقی، اقدامات بازرگانی، اقدامات بانکداری و موارد دیگر می‌تواند مدنظر باشد. ما باید یک سلسله از رفتارها را در منطقه داشته باشیم تا بتوانیم هماوردی داشته باشیم. در نهایت فکر می‌کنم که به جهت حساسیتی که ایران و اسرائیل نسبت به هم دارند می‌دانند که هر نوع رفتار کلان یا هر نوع رفتار قهرآمیز حساب‌نشده چقدر می‌تواند بر حیات سیاسی-اجتماعی دو طرف اثرگذار باشد و چه تبعاتی برای همسایگان و منطقه داشته باشد.

بنابراین حساب‌گری هوشمندانه و دوراندیشانه در رابطه با نوع رفتار به‌ویژه رفتار شدید یا رفتار هیجانی یا رفتار بزرگ وجود دارد. تاکنون خویشتنداری را دیده‌ایم و ایران تلاش کرده تا نقطه‌زنی کند و اهداف مشخص داشته باشد و به نوعی بیشتر رفتارهای ایران بیدارکردن اسرائیل و هشدار دادن بوده است. 

درباره واکنش اسرائیل به پاسخ احتمالی ایران لااقل در سال‌های اخیر اسرائیل خیلی تلاش کرده که با خود ایران درگیر شود و به نوعی بقیه را تابع یا ذیل ایران تعریف کرده است؛ چه حزب‌الله لبنان و چه گروه‌های مقاومت در عراق و یمن و سوریه. به نظر می‌رسد که این موضوع سبب شده رژیم صهیونیستی همیشه تلاش کند ایران را طرف خودش بداند و با این موضوع دو نکته را پی‌گیری می‌کند. نخست اینکه به رقبا اعلام می‌کند شما کوچک‌تر از آن هستید که با شما طرف شوم و نکته دوم که خیلی مهم است این است که تلاش می‌کند با نزاعی که با ایران طراحی می‌کند به نوعی سطح منازعه و سطح چالش را بالا ببرد و بالارفتن سطح چالش هزینه‌های بالایی هم خواهد داشت.

ظاهراً ایران با درک این موضوع تلاش کرده که اولاً از هر نوع منازعه رودررو با اسرائیل پرهیز کند مگر اینکه بخواهد یک هشدار جدی بدهد. مثل عملیات وعده صادق. اما ایران تا جایی که می‌تواند تلاش می‌کند اسرائیل را در مرزهای خودش محاصره کند و از نگاه سنگر به سنگر یا خطوط مختلف درگیری و نزاع استفاده کند و از همه مهمتر تلاش می‌کند که اسرائیل که به یک سیستم نظامی کلاسیک دارای ارتش خاص متکی است را با یک نیروی غیرمتقارن پارتیزانی مواجه کند که این دو با هم جور نیستند و در خیلی از مواقع نیروی پارتیزانی به دلایل فرصت موقعیت و نوع مواجهه نظامی خودش می‌تواند قابلیت‌هایی داشته باشد که ارتش‌های کلاسیک ندارند.

بنابراین تلاش ایران در حال حاضر این است که بتواند این نزاع را به گونه‌ای مدیریت کند که حاصل جمع جبری آن به نفع ایران باشد. از سوی دیگر موضوع مهم و اساسی ورود جنگ‌افزارها و سخت‌افزارها و امکانات جدید در جنگ مثل جنگ لیزری، جنگ سایبری و جنگ‌های مرتبط با حوزه پهپادها و دیگر اموری که از جنگ‌های کلاسیک فاصله گرفته، سبب شده که نظامات جنگ تغییر یابد و دو طرف مطمئن باشند که می‌توانند از نظامات دیگری هم استفاده کنند. آنچه که خیلی مهم است این است که ایران تلاش می‌کند نقطه‌زنی هدفمندی داشته باشد و در برخی مواقع که شرایط به گونه‌ای است که باید پاسخ محکمی بدهد، پاسخ بدهد و اگر می‌تواند از طریق بازوهای منطقه‌ای خودش اقداماتی انجام دهد.

به نظر من آنچه که شاید خیلی مهم باشد این است که در هر صورت ایران در حال پاسخ دادن است اما شاید یکی از ملاحظاتی که دو طرف دارند این است که نمی‌خواهند منطقه را دچار چالش کنند. البته فقط خواستن دو طرف مهم نیست. بلکه قدرت‌های بزرگ و منطقه‌ای و رقبا هم چنین حسی را دارند و اول اینکه خود این موضوع می‌تواند یک چالش باشد. دوم اینکه حوزه امنیت مقداری از مفاهیم گذشته فاصله گرفته و با مفاهیم جدیدی همراه شده که ظاهراً تکنیک‌ها راحت‌تر در دسترس قرار می‌گیرد اما اثرات‌شان بیشتر است. مثل استفاده از پهپاد و ابزارهای سایبری و ترورهای از راه دور و یا ترور بیولوژیک. یعنی نوع جنگ و منازعه هم متفاوت شده است.  بنابراین به همان اندازه که تکنیک و لوازم و امکانات جنگ تغییر پیدا کرده به همان اندازه هم جلوه‌های جنگ تغییر یافته است.

بنابراین اگر می‌بینیم که بحث‌های مرتبط با رقابت ما با اسرائیل در منطقه از جنگ نظامی و موشک فاصله گرفته، به این خاطر است که حوزه‌های دیگری هم برای رقابت وجود دارد. امیدوارم که جامعه جهانی بتواند اسرائیل را مجاب کند به اینکه منطقه تحمل مشخصی دارد و اگر تحمل منطقه تمام شود، شاید مناسبات منطقه به هم بریزد. بنابراین همه تلاش کشورهای منطقه به ویژه آنهایی که معقول هستند و به منافع خودشان و مردم‌شان و منطقه اهمیت می‌دهند این است که رفتار حساب‌شده و معقولانه و متکی به یک منطق رفتاری از خود نشان ‌دهند. اما به نظر من اسرائیل چنین نگاهی ندارد و تلاش می‌کند به خصوص در روزهای اخیر با رفتارهای جنون‌آمیز و غیرمعقول به اهداف خودش برسد. 

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی