چشمانداز تنش آمریکا و روسیه بر سر اوکراین
چالش میان غرب و روسیه به قوت خود باقی خواهد ماند، مگر اینکه انتخابات آمریکا و اروپا به سمتی پیش رود که با روی کار آمدن ترامپ و راستگرایان، بهنوعی رویکردها نسبت به جنگ اوکراین تغییر کند تا به نحوی با حفظ حیثیت روسیه، جنگ پایان یابد. اما اگر تغییرات سیاسی در این سطح روی ندهد، چالش میان غرب و روسیه با توجه به تحولاتی که رخ داده است از جمله تمدید تحریمهای اروپا و آمریکا علیه روسیه و همچنین افزایش حمایت غرب از اوکراین ادامه خواهد یافت.
جهانی برخلاف قرن بیستم که دوسویه، دوقطبی و متعارض بود، در برخی از موضوعات به جز حوزه سیاسی، همگن و چندوجهی است، از طرف دیگر یک شکاف عمیق در بُعد سیاسی و امنیتی در نظام جهانی فعلی وجود دارد که روسیه سعی دارد از این شکاف به نفع خود استفاده کند. تنش در بُعد سیاسی با گسترش سرزمینی بهویژه گسترش ناتو به شرق شروع شد، تا جایی که حتی روسیه و حلقه امنیتی سوم ناتو سعی داشتند به این حلقه بپیوندند، تا شاید با هماهنگی روسیه اقدامات ناتو به سمت شرق صورت گیرد، اما بروز برخی اختلافات سبب شد تا این حلقه شکل نگیرد.
پس از آن شاهد اشغال کریمه از سوی روسیه و بعد حمله نظامی به اوکراین بودیم که نشان میدهد شکاف عمیق در بُعد سیاسی همچنان به قوت خود باقی است. روسها همچنین سعی کردند همانطور که غرب و آمریکا از اوکراین حمایت کردند، حامیانی برای خود داشته باشند، اما در این خصوص چندان موفق نبودند. بهعنوان مثال، روسیه سعی کرد چین را با خود همراه کند و اکنون نیز تلاش دارد کرهشمالی و ویتنام را همراه سازد، اما اینها صرفاً نمایشی از ائتلاف است.
چینیها با ظرافت خاصی خود را از مواجهه روسیه و غرب کنار کشیدند و کشورهای دیگر به جز بلاروس هم حمایت صددرصدی از حمله روسیه به اوکراین نداشتند. از این رو، آنچه امروز از سوی روسیه در گسترش تعاملات و رایزنیهای دیپلماتیک شاهد هستیم، ائتلافسازی نیست، بلکه در حد همراهسازی و همکاری است. تلاش غرب و آمریکا در حمایت مالی و تامین تجهیزات نظامی از اوکراین ادامه دارد.
این بخش از توانایی غرب و آمریکا موضوعی است که روسیه در آن دچار ضعف جدی است، از این رو ناچار است با کشورهایی که تا حدی با سیاستهای مسکو همراهی دارند، وارد تعامل شود، در غیر این صورت، توان ادامه این تنش و درگیری را نخواهد داشت. کشورهای ویتنام و کره شمالی حمله روسیه به اوکراین را تایید نکردند و سفر پوتین به این کشورها صرفاً در راستای همکاری دوجانبه است.
روسیه در بهترین حالت میتواند در این چالش که دو سال است در آن قرار دارد، یک گرایش سیاسی همراه با خود را نشان دهد نه یک بلوک سیاسی. روسیه بهخوبی میداند که کره شمالی کشور قابل اتکایی به لحاظ مواضع و اقدامات امنیتی و سیاسی نیست و بعضاً تصمیمات تنشآفرین و هزینهسازی اتخاذ میکند، اما امروز به ناچار به این کشور نزدیک میشود، چراکه احتمالاً میخواهد از موشکهای کره شمالی در جنگ اوکراین استفاده کند تا وضعیتی که غرب ایجاد کرده است را خنثی نماید.
از آنجایی که اوکراین از حمایت بینالمللی بهویژه از سوی اتحادیه اروپا و آمریکا برخوردار است، روسیه با گسترش تعاملات و روابطش با کشورهای همسو سعی دارد نشان دهد که جنگ اوکراین صرفاً جنگ روسیه نیست و این کشور در جنگ با اوکراین تنها نیست. تحریم برای هر کشور هزینه دارد و روسیه نیز ناچار است مثل بقیه کشورها دیر یا زود به گفتوگو روی بیاورد تا مسئله تحریم پایان پذیرد، البته برخلاف تحریمها علیه ایران، عراق و میانمار که بُعد بینالمللی داشت، تحریم روسیه ابعاد بینالمللی ندارد، بلکه تحریم تنها از جانب اتحادیه اروپا و آمریکاست. البته برای روسیه که تعاملات بینالمللی قابل توجهی در حوزه مالی و بانکی با دنیا دارد، حتماً سخت و تاثیرگذار است، به هر حال اقتصاد جهانی با بانکهای اروپا و آمریکا گره خورده است.