| کد مطلب: ۲۷۴۴۱

حسین سلاح‌ورزی: بازگشت ترامپ زنگ خطر جدی برای اقتصاد ایران است

بازگشت ترامپ به صحنه سیاست امریکا به عنوان یکی از احتمالات مطرح، زنگ خطری جدی برای آینده اقتصاد ایران است. تجربه گذشته نشان داده که سیاست‌های او در دوره ریاست‌جمهوری، فشارهای شدیدی را بر اقتصاد ایران وارد کرد.

حسین سلاح‌ورزی: بازگشت ترامپ زنگ خطر جدی برای اقتصاد ایران است

به گزارش هم میهن آنلاین، حسین سلاح‌ورزی در یادداشتی با عنوان «ضرورت تصمیم‌های شجاعانه برای عبور از شرایط»‌ نوشت: تحولات سیاسی، اقتصادی و منطقه‌ای، شرایطی حساس و پیچیده را برای کشور رقم زده است. این تحولات نه‌تنها بر چشم‌انداز کوتاه‌ مدت اثر می‌گذارند، بلکه پایه‌های آینده بلندمدت را نیز تحت‌تاثیر قرار می‌دهند. امروز بیش از هر زمان دیگری کشور با انبوهی از چالش‌های داخلی و تهدیدهای خارجی مواجه است که برای مقابله با آنها به درکی عمیق از موقعیت کنونی، تصمیم‌گیری‌های شجاعانه و تدابیر سنجیده نیاز داریم.  درک و تحلیل این شرایط، علاوه بر فهم تهدیدها، نیازمند شناسایی فرصت‌های نهفته‌ای است که می‌توانند مسیر عبور از بحران را روشن‌تر کنند.

در سطح بین‌المللی، بازگشت ترامپ به صحنه سیاست امریکا به عنوان یکی از احتمالات مطرح، زنگ خطری جدی برای آینده اقتصاد ایران است. تجربه گذشته نشان داده که سیاست‌های او در دوره ریاست‌جمهوری، فشارهای شدیدی را بر اقتصاد ایران وارد کرد. اگر بار دیگر او یا سیاستمداران همسو با او، رویکردهای مشابهی اتخاذ کنند، احتمال تشدید محدودیت‌ها بر صادرات نفت و نقل ‌و انتقال درآمدهای ارزی، بسیار جدی است. این درحالی است که بودجه سال آینده به ‌طور سنگینی بر درآمدهای نفتی متکی است و این وابستگی، با سناریوی بازگشت تحریم‌ها و افزایش محدودیت‌ها، تناسبی ندارد. ازسوی دیگر، رویکرد نسبتا هماهنگ کشورهای اروپایی در قبال برنامه هسته‌ای ایران، احتمال بازگشت مکانیسم ماشه را مطرح می‌کند. چنین سناریویی، فشارهای اقتصادی و سیاسی مضاعفی را بر کشور وارد خواهد کرد. افزون بر این، وضعیت منطقه‌ای نیز در حال تغییر است. 

اقدامات تهدیدآمیز برخی بازیگران منطقه‌ای و تمرکز تدریجی بر ایران، ابعاد تازه‌ای از تنش‌ها را به همراه آورده که پیامدهای آن می‌تواند فراتر از مسائل امنیتی به حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی نیز تسری یابد.

در همین حال، در داخل کشور نیز چالش‌های عمیق و ساختاری، آسیب‌پذیری قابل‌توجهی ایجاد کرده است. یکی از این چالش‌ها، رشد واردات در سال‌های اخیر است که نه‌تنها فشار مضاعفی بر منابع ارزی وارد کرده، بلکه وابستگی بالایی به تامین کالاها و خدمات از خارج ایجاد کرده است. 

 

این در حالی است که تورم، کاهش قدرت خرید مردم و نارضایتی‌های ناشی از وضعیت معیشتی، جامعه را در برابر فشارهای بیشتر، آسیب‌پذیرتر کرده است. 

این مجموعه چالش‌ها، زمینه‌ساز نگرانی‌هایی درباره آمادگی کشور برای مواجهه با شرایط بحرانی‌تر در آینده نزدیک است. در چنین شرایطی، ضرورت اجتناب از خطاهای استراتژیک بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود. تصمیمات شتاب‌زده یا ناپخته در این مقطع می‌تواند هزینه‌های جبران‌ناپذیری به همراه داشته باشد. ازسوی دیگر، پیشنهادهایی که بعضا به مراکز تصمیم‌گیری می‌رسد، نه ‌تنها فاقد عمق کارشناسی کافی است، بلکه در مواردی می‌تواند به افزایش مشکلات موجود نیز دامن بزند.

نجات کشور در گرو بازاندیشی عمیق در سیاست‌ها و اتخاذ راهبردهایی است که نه‌ تنها برای عبور از بحران، بلکه برای ساختن زیرساخت‌های پایدار در آینده طراحی شده باشند. 

در حوزه سیاست خارجی، لازم است رویکردی مبتنی بر تعامل هوشمندانه و چندجانبه‌گرایی اتخاذ شود. استفاده از ظرفیت‌های منطقه‌ای و گسترش روابط اقتصادی با کشورهای همسایه و قدرت‌های شرقی مانند چین و هند، شاید بخشی از فشارهای ناشی از تحریم‌های غرب را جبران کند، اما تنش‌زدایی در عرصه بین‌المللی و بهره‌گیری از ظرفیت‌های دیپلماتیک برای کاهش تهدیدهای خارجی، یک الزام فوری است.

در حوزه اقتصاد داخلی نیز، کاهش وابستگی به نفت و تمرکز بر تنوع‌ بخشی به منابع درآمدی، اولویتی اساسی است. 

توسعه صادرات غیرنفتی، تقویت صنایع دانش‌بنیان و حمایت از تولید داخلی می‌تواند تاب‌آوری اقتصاد را در برابر شوک‌های بیرونی افزایش دهد. 

اصلاحات ساختاری در نظام بودجه‌ریزی و ایجاد شفافیت در سیاست‌های مالی، گامی دیگر در این مسیر است.

در کنار این اقدامات، تقویت سرمایه اجتماعی و جلب اعتماد عمومی، یکی از الزامات بنیادین برای عبور از بحران است. 

جامعه‌ای که فشارهای اقتصادی و اجتماعی سنگینی را تحمل می‌کند، نیازمند حمایت و ارتباط مستقیم با سیاست‌گذاران است. شفاف‌سازی و اطلاع‌رسانی دقیق درباره شرایط و برنامه‌های آتی، کاهش محدودیت‌های اجتماعی و تحقق برخی وعده‌ها ازجمله رفع فیلترینگ می‌تواند اعتماد مردم را بازسازی کند و زمینه را برای همراهی آنان فراهم آورد. در نهایت، آنچه کشور را در این مقطع سرنوشت‌ساز نجات خواهد داد، تصمیم‌گیری‌های شجاعانه و عقلانی است. تصمیماتی که نه از سر انفعال یا فشار، بلکه با نگاه به آینده و براساس تحلیل‌های دقیق و جامع اتخاذ شوند.  زمان آن رسیده که با درک درست از موقعیت کنونی، از فرصت‌های پیش‌رو بهره‌برداری کنیم و با اتخاذ تدابیر استراتژیک، مسیر پیشرفت و ثبات را هموار‌ سازیم.  ایران امروز بیش از هر زمان دیگری به تدبیر، اتحاد و شجاعت نیاز دارد.

 

منبع: روزنامه اعتماد

دیدگاه

ویژه اقتصاد
یادداشت
آخرین اخبار