دور جدید حملات به روحانی
«فکر نمیکردند من ثبتنام کنم»؛ شاید این مهمترین بخش صحبتهای حسن روحانی در دیدار جمعی از وزیران و معاونان دولت خود باشد که دلیل هجمههای اخیر به او را پس از ثبتنام در انتخابات مجلس خبرگان رهبری مشخص میکند. مهمترین گروه منتقدین، مهمترین رقیب او در انتخابات مجلس خبرگان رهبری همانها هستند که با کلیدواژه خالصسازی بهدنبال تسخیر تمامی صندلیهای مدیریتی، اجرایی و حاکمیتی هستند. اگرچه حسن روحانی، در پی اتفاقاتی که بهویژه در دو سال پایانی دوران ریاستجمهوریاش رخ داد میزان محبوبیتش به شدت در بین مردم تحتالشعاع قرار گرفت و کاهش یافت، اما این حجم از نگرانی درباره حضور او در انتخابات مجلس خبرگان رهبری حاکی از آن است که حضور او معادلات اصولگراها را به هم خواهد زد. حسن روحانی از دوره سوم مجلس خبرگان رهبری در سال ۱۳۷۸ تاکنون عضو آن است. یک دوره از استان سمنان و دو دوره از استان تهران در این مجلس حضور داشته و در دوره ششم نیز از همین استان ثبتنام کرده است. قدرت سیاسی با توجه به تجربه او در مقام ریاستجمهوری به ارتقای جایگاهاش در بین مردم کمک چندانی نکرد اما با توجه به نحوه برخورد با ثبتنام او در انتخابات مجلس خبرگان رهبری، به نظر میرسد او در عرصه حاکمیتی و مقامات هنوز از اثرگذاری کافی برخوردار است. در دورانی که رئیسجمهور کنونی کشور ترجیح داد باز هم از استان خراسان جنوبی نامزد انتخابات این مجلس شود، رئیسجمهور قبلی استان تهران را برای این حضور مناسبتر دانست چراکه در صورت تاییدصلاحیت، او کاندیدای مشهورِ احتمالاً بیرقیب در تهران خواهد بود. همین موضوع نیز دلیل خوبی بر توضیح این خواهد بود که چرا حتی مجری تلویزیون مستقیماً از شورای نگهبان میخواهد به وظیفه خود عمل کند و او را ردصلاحیت کند. هوشمندی روحانی در اظهارنظر در مورد اتفاقات اخیر، نکته دیگری است که دلیل هجمههای رسانهای به او را مشخص میکند. او پس از ثبتنام در انتخابات مجلس خبرگان در بیانیهای گفته بود که برای بنبستشکنی باید از دوگانه خانه و خیابان فراتر رفت. روحانی در بیانیه خود صراحتاً به جریان خالصساز موجود طعنه زده بود که این یکدستسازی به براندازی دو اصل مشروعیت و کارآمدی نظام منجر میشود: «ایران سهم مشاع ایرانیان است و یکدستسازی و انحصارطلبی یکی از عوامل براندازی دو اصل مشروعیت و کارآمدی نظام است. ایستادگی در برابر زیادهخواهان، تلاشی ممکن برای بازگرداندن آینده به ایرانیان است.» هرچند که روحانی بهخوبی میداند از چه جایگاهی بهویژه پس از وقایع گرانی بنزین و آبان ۹۸، سقوط هواپیمای اوکراینی و موضعگیریهای دوران کرونا در بین مردم برخودار است اما در بیانیه خود مردم را نیز خطاب قرار داده و از آنها پرسیده بود: «آیا بهعنوان عضوی از اکثریت واقعی جامعه مایلید تا حد امکان در سرنوشت جمعی خود فعالانه مشارکت کنید یا اینکه تسلیم انفعال و یأس میشوید و آینده خود و فرزندانتان را به اقلیتی مدعی اکثریت، واگذار مینمایید؟ ممکن است بخشی از جامعه روی بگرداند و ناامید باشد؛ اما رسالت اکثریت، بنبستشکنی است.» همین صحبتهای هدفدار روحانی دلیل دیگری برای تشدید حملهها به سوی او بوده است. مخالفان او از یک سو با انتشار بخشهایی از اظهارات او درباره سند ۲۰۳۰ سعی کردند تا نظر حاکمیت را به نظر خود نزدیکتر کنند و از سوی دیگر با یادآوری اقدامات او در سالهای پایانی دولتاش راه را از سوی مردم نیز بر او ببندند. اگرچه او با انتشار جوابیه تلاش کرد این حملات را خنثی کند و دست به شفافسازی بزند اما به هر حال در این فضا باید دید آیا روحانی از سد مخالفان خود عبور خواهد کرد و به عرصه انتخابات راه خواهد یافت؟ و اگر این اتفاق رخ دهد او میتواند نظر مردم تهران را برای رفتن به پای صندوق رای جلب کند یا نه. در ادامه این گزارش نظر صادق نوروزی، دبیرکل حزب توسعه ملی، محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا و سعید اللهبداشتی، عضو حزب اعتدال و توسعه و رئیس کمیته جوانان ستاد انتخاباتی سال ۹۲ حسن روحانی، درباره دلایل این هجمهها به حسن روحانی آمده است که در ادامه میخوانید.