از حافظ تا آل احمد
درباره عکسهایی از حضور هنروران در قالب ادبا و شعرا در نمایشگاه کتاب
درباره عکسهایی از حضور هنروران در قالب ادبا و شعرا در نمایشگاه کتاب
چه تفاوتی میکند چهره مولانا شبیه فخرالدین صدیق شریف باشد یا پارسا پیروزفر، سعدی شبیه محمود بصیری باشد یا رضا گلزار، خیام... چه بلایی است که گریبان مدیران فرهنگی کشور را گرفته است که هم و غمشان شده است بازسازی تصویری از ادبا و شعرا. البته این بلا مختص مدیران فرهنگی نمیشود و به جان مردم هم افتاده است. طوری که در چند وقت اخیر شاهد این بودیم که تصاویری توسط هوش مصنوعی از این بزرگان وایرال شد. وقتی متولیان فرهنگ و هنر درگیر چنین امری میشوند دیگر به مردم نمیشود خرده گرفت. ما وقتی شعری از سعدی و مولانا و حافظ و خیام و ... میخوانیم نیازی به تصویرسازی از شاعر نداریم. ما در واقع مسحور هنر و دایره لغات و هوشمندی و اندیشه شاعر میشویم و به ذکاوت شاعر درود میفرستیم. صرف شناخت چهره شاعر کسی را با سواد نمیکند. ضمن اینکه خیلی از این تصاویری که در این سالها ساخته شده از اساس بر پایه حدس و گمان است. نمایشگاه کتاب از اتفاق بهترین جا برای شناساندن درست و درمان شعرا به مخاطبان است اما نه از این راه که بستری جهت ساختن عکس پروفایل یا تولید محتوای اینستاگرامی بازدیدکنندگان مهیا کنیم. میشد بدون درد سر و خوش سلیقه نقالی را به نمایشگاه دعوت کرد و شعری از شاهنامه را نقالی کرد، شاید نوجوانی با زبان حکیم فردوسی آشنا میشد و پی شناخت بیشتر شاعر را میگرفت و ... یک نکته دیگر هم بگویم و تمام. در میان عکسها تصویری هم از آل احمد به چشم میخورد، خدا را شکر از آل احمد تصویر زیاد است اما تنها نقطه مشترک هنرور محترم با جلال کلاه و سبیل این بزرگوار است. قضاوت درباره باقی ماجرا با شمای خواننده.