| کد مطلب: ۱۷۴۶۴

اصول‌گراییِ ترامپیستی

این که سینه چاکانِ مدعی مبارزه با آمریکا در مناظره‌های انتخاباتی و میزگردها چه از زبان کاندیداهای متبوع و چه کارشناسان منتسب، حاضر نیستند خروج دونالد ترامپ از برجام را تقبیح کنند و همچنان به حسن روحانی می‌تازند، لابد مصداق همان اخلاق است که از بام تا شام ادعا می‌کنند و صداوسیما 6 مدیر ارشد ایرانی را که یکی‌شان چندی دیگر رئیس‌جمهوری ایران خواهد شد به رعایت آنها فرامی‌خوانَد.

هم در اولین مناظرۀ تلویزیونی –دوشنبه‌شب- و هم در میزگرد سیاسی شبکۀ سوم در روز سه‌شنبه که مسعود پزشکیان، محمدجواد ظریف را به‌عنوان برگ برنده با خود به همراه داشت اصول‌گرایی رادیکال ایرانی نشان داد تا چه حد همچنان بغض روحانی را در سینه دارد. شاید تأکید مسعود پزشکیان بر این که به‌دنبال تشکیل دولت سوم روحانی نیست و یک بار هم گفت «من با روحانی چه کار دارم» دوشنبه‌شب و در مناظره قاضی‌زاده‌هاشمی و علیرضا زاکانی (دو کاندیدای احتمالاً پوششی برای سعید جلیلی) و سه‌شنبه‌شب و در میزگرد سیاسی، فؤاد ایزدی را جسور کرد تا به حسن روحانی بتازند و تمام کاسه‌کوزه‌های خروج ترامپ را بر سر او بشکنند.

پزشکیان اگرچه به تشخیص خود از روحانی و دست‌کم دولت اول او خصوصاً سال‌های 94 و 95 با تورم تک‌رقمی دفاع شایسته نمی‌کند (شاید تا سیبل قرار نگیرد و آنان به هدف خود نرسند) اما ظریف حق مطلب را ادا کرد و اجازه نداد مدعیان به لاف گزاف و ژاژخایی ادامه دهند. با این حال جای این پرسش هم هست که چگونه است هر نقدی به عملکرد ضعیف دولت مستقر فعلی که در تمام شاخص‌ها مشهود است جفا در حق رئیس فقید آن تلقی می‌شود ولی انگار هر چه علیه دولت هشت‌سالۀ روحانی بگویند عین صواب است و تازه ثواب اُخروی هم بر آن مترتب است؟

کار به جایی رسیده که شهردار فعلی تهران که از امضاکنندگان مخالفت با واردات واکسن در اوج کرونا بوده به واردات واکسن در دولت مرحوم رئیسی می‌بالد و این یگانه افتخار او نیست بلکه به این هم می‌بالد که چینی‌ها بخشی از پول نفت ما را که ارزان‌تر خریداری کرده‌اند به‌عنوان پرداختی ایران در قرارداد وسایل حمل و نقل پذیرفته‌اند و همین را سرمایه‌گذاری خارجی توصیف می‌کند.

دربارۀ مناظرۀ اول و میزگرد سیاسی با حضور محمدجواد ظریف و مهدی سنایی در دو سوی او نکات بسیاری می‌توان یادآور شد که در یادداشت‌ها و تحلیل‌های دیگر آمده یا خواهد آمد. این نوشته اما برای آن است که داعیه‌های اخلاقی و ضدآمریکایی مدعیان را به چالش کشد و بپرسد چگونه می‌توان خروار خروار ادعا داشت و تا این حد برای تطهیر ترامپ و گناه‌کار جلوه دادن دیگران کوشید؟

وقتی پزشکیان با صراحت لهجه نهیب زد «اگر برجام بد است چرا آن را پاره و ملغا نمی‌کنید؟» فؤاد ایزدی از لزوم وفاداری به عهد گفت و این که قراردادی است که نمی‌توان از آن شانه خالی کرد.

هرچند اگر به خیر و مصلحت و منفعت عمومی می‌اندیشیدند پس از راه‌یابی بایدن به کاخ سفید با مصوبه 11 آذر 1399 نباید مانع احیای برجام می‌شدند که خود قصه پرغصه‌ای است و ظریف گفت اسرائیل با ترور مهندس فخری‌زاده و در داخل هم افرادی مانع شدند.

این نکات را البته هم از زبان پزشکیان و هم ظریف و هم سنایی کمابیش شنیدیم و آنچه مغفول مانده و به آن کمتر پرداخته شده حتی تبعات اقتصادی و سیاسی و فرهنگی برجام نیست که لمس و تجربه شده بلکه این است که چگونه می‌شود از بام تا شام به واقع یا از سر تظاهر و از جیب خود یا ملت در مخالفت با آمریکا گریبان درید و سینه چاک کرد ولی کلمه‌ای در تقبیح ترامپ نگفت؟!

به زبان ساده‌تر اصول‌گراییِ ترامپیستی دیگر چه صیغه‌ای است؟ انواع سنتی و رادیکال و میانه و نو و احمدی‌نژادیِ آن را دیده و تجربه کرده‌ایم اما ژانر ترامپیستی آن گویا گونه‌ای دیگر است!

دیدگاه

سرمقاله
آخرین اخبار