| کد مطلب: ۱۹۷۵۷
جدال جوانی و پیری در عرصه فناوری

آیا مسئله «سن» به‌صورت منفرد می‏‌تواند بر عملکرد سیاست‏‌گذار تأثیر بگذارد؟

جدال جوانی و پیری در عرصه فناوری

این روزها وزرای انتخابی دولت پزشکیان در حال اخذ رأی اعتماد از مجلس هستند؛ وزرایی که پیش از معرفی به مجلس، سوژه داغ شبکه‌های اجتماعی شده بودند و مسعود پزشکیان در پاسخ به انتقاداتی که مردم و کارشناسان متوجه این افراد می‌دانستند، آنها را به بردباری دعوت کرد.

عده‌ای منتقد بودند که برخلاف وعده‌های عنوان‌شده که نویدبخش جوان‌گرایی در بدنه هیئت‌دولت بود، در انتخاب وزیران این مسئله رعایت نشده و در روی همان پاشنه سالیان اخیر می‌گردد. شاید یکی از مهم‌ترین بخش‌هایی را که سن سیاست‌گذار می‌تواند در آن اثرگذار باشد، حوزه فناوری بدانیم؛ حوزه‌ای که روزبه‌روز در حال تحول است و کسی از عهده درک این تحولات و نیازمندی‌های آن در حوزه سیاست‌گذاری برمی‌آید که ذهن جوان‌تر و پذیراتری داشته باشد و بتواند با صاحبان کسب‌و‌کارهای فناوری‌محور که عمدتاً جوان هستند، تعامل مناسب‌تری برقرار کند.

اما آیا سن را می‌توان به‌عنوان مهم‌ترین فاکتور در انتخاب سیاست‌گذار فناوری در نظر گرفت؟ در زمان نوشتن این گزارش، ستار هاشمی به‌عنوان وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات به مجلس معرفی شده و در صورت اخذ رأی اعتماد، وزیری 48 ساله خواهد بود.

سن یا اقتدار؟ مسئله این است!

موضوع جوان‌گرایی در انتخاب وزرا محصول امروز و دیروز نیست. بخشی از موفقیت محمود احمدی‌نژاد در سال 1384 در جذب آرای مردم، مرهون تکیه دادن او به همین شعار بود. هرچند نمی‌توان بحران‌ها و مشکلاتی که طی آن سال‌ها ایجاد شدند را به گردن جوانی وزرا و معاونین احمدی‌نژاد انداخت، اما محک مناسبی بود تا صرفاً تکیه بر جوانی وزیر، معیار مناسبی برای ما نباشد.

طبق تحقیقات، ارزیابی تجربی اثر علّی سن بر سیاست‌ها دشوار است، زیرا ویژگی‌های شخصی قابل مشاهده و غیرقابل مشاهده بسیاری وجود دارند که بررسی تأثیر سن به‌تنهایی بر نحوه سیاست‌گذاری را غیرممکن می‌کنند. اما همین تحقیقات باور دارند که سیاستمداران جوان‌تر به‌دلیل افق زمانی گسترده‌تری که در پیش چشم خود می‌بینند، بیشتر طرفدار اجرای سیاست‌های بلندمدت هستند و پرانرژی بودن احتمالی آنان می‌تواند به کارآمدی این گروه بیانجامد. از طرفی سیاستمداران مسن، اغلب محافظه‌کارتر هستند و با احتیاط بیشتری رفتار می‌کنند.

باتوجه به این ویژگی‌ها، به‌نظر می‌رسد صاحبان کسب‌و‌کارهای فناور با سیاست‌گذاران جوان‌تر تعامل بهتری داشته باشند، اما آیا در واقعیت هم چنین است؟

RAHBARI

 محمد رهبری، پژوهشگر شبکه‌های اجتماعی و جامعه‌شناس سیاسی به هم‌میهن درباره تأثیر سن سیاست‌گذار فناوری بر عملکرد او می‌گوید: «حتماً سن مؤلفه تأثیرگذاری است، اما لزوماً عامل تعیین‌کننده نیست. یعنی اگر فاصله سنی بین سیاست‌گذار و کسانی که آن سیاست‌ها بر ایشان تأثیر می‌گذارد کمتر باشد، احتمالاً طرفین زبان یکدیگر را بهتر بفهمند، متوجه دغدغه‌ها و اولویت‌های هم باشند، آن را درک کنند و درنتیجه سیاست‌گذار بتواند تصمیمات مناسب‌تری اتخاذ کند. اما این قطعی نیست. ممکن است سیاست‌گذاری مسن باشد، ولی چون خود را به‌روز نگه داشته یا از تجربه مشاوران و معاونان خوبی بهره می‌گیرد، باز هم بتواند تصمیمات درستی بگیرد. اگر این فاصله سنی کمتر باشد، احتمال اینکه بهتر بتواند مسائل ذی‌نفعان آن حوزه را شناسایی کند، بیشتر خواهد بود.»

باتوجه به دغدغه‌های متعددی که اکوسیستم فناوری در مواجهه با فناوری‌های جدید دارد و مشکلاتی که پیش پای کسب‌و‌کارهاست، رهبری معتقد است، این «اقتدار» وزیر است که حرف اول را می‌زند. او در این باره توضیح می‌دهد: «وزیر ارتباطات دولت سیزدهم که به‌تازگی دوران وزارتش به پایان رسیده است، نسبتاً وزیر جوانی بود، ولی ما می‌بینیم تصمیماتی که اتخاذ و رویکردی که دنبال می‌کرد، نسبتی با شرکت‌های حوزه فناوری نداشت و مرتباً با رویکرد و تصمیماتش در این حوزه نارضایتی ایجاد می‌کرد. بنابراین این یک مثال و نمونه است از اینکه مسئله سن‌ و سال لزوماً عامل تعیین‌کننده در نزدیکی نگاه‌ها و رویکردها نیست. بر این اساس نباید سن را پارامتر اصلی در نظر بگیریم، خصوصاً در بحث ارتباطات و فناوری اطلاعات. به‌نظرم تسلط، جسارت و شجاعت پیگیری آن فرد است که اهمیت دارد. یعنی باید اولویت‌ها را به‌خوبی بشناسد و اقتدار کافی داشته باشد تا هم بتواند رئیس‌جمهور را متقاعد کند و هم خودش ایستادگی و پیگیری لازم را داشته باشد تا آن سیاست‌ها به تأیید برسد و اجرا شود و تمام ذی‌نفعان این حوزه و سایر کسانی که در حوزه ارتباطات تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز هستند، متقاعد شوند به‌‌سمت سیاست مطلوبی حرکت کنند که حامیان آقای پزشکیان برای اینها به ایشان رأی داده‌اند. اینجا مسئله اقتدار و توانمندی فردی بیشتر از سن اهمیت دارد.»

رهبری می‌افزاید: «با این حال متأسفانه بسیاری از سیاستمداران ما در سنین بالا کمتر به‌روز هستند و با مسائل جاری مردم در تماس نیستند. طبیعتاً بهتر است که آن فرد در کنار اقتدار و تسلطش به‌روز هم باشد. اما اگر بنا بر اولویت‌گذاری باشد، عامل اقتدار را مهم‌تر از سن می‌دانم، زیرا این عامل است که سبب می‌شود فرد بتواند ذی‌نفعان آن حوزه و رئیس‌جمهور را با خود همراه کند.»

میانگین سنی مهم است

به‌نظر نمی‌رسد تنها میزان اختلاف سنی میان سیاست‌گذار فناوری و ذی‌نفعان این حوزه، در اروپا و ایالات‌متحده مورد بحث باشد، اما در روندی کلی شاهد اولویت دادن به حضور جوانان در سیاست‌گذاری‌ها هستیم. هرچند موارد حادی چون سن بالای رئیس‌جمهور آمریکا که موجب حواس‌پرتی و بروز اشتباهات متعدد از سوی او می‌شود، به سوژه داغ خبرگزاری‌ها تبدیل شد و او را ناچار کرد از کاندیداتوری در انتخابات ریاست‌جمهوری پیش رو کناره‌گیری کند، اما در حالت کلی به مسئله سن به‌عنوان دغدغه نگاه می‌شود.

البته باید این موضوع را نیز در نظر داشت که نحوه سیاست‌گذاری فناوری و موضوعات مورد بحث در این کشور مسیری کاملاً متفاوت با ایران را دنبال می‌کند. یکی از مثال‌های استفاده از جوانان در امور سیاست‌ورزی را می‌توان مربوط به کشور قطر دانست. امیر قطر در سال 2013 از قدرت کناره‌گیری کرد و فرزند چهارم خود را که در آن زمان 33 سال داشت، به‌عنوان امیر جدید قطر به مردم معرفی کرد. تمیم بن حمد بن خلیفه آل ثانی را می‌توان یکی از نمونه‌های موفق سپردن سررشته امور به دست جوانان دانست. کسی که پس از به قدرت رسیدن، یک زن ـ حصه الجابر ـ را به‌عنوان وزیر فناوری اطلاعات و ارتباطات کابینه خود معرفی کرد. زنی که در آن زمان 40 سال داشت و گفته می‌شود پیشگام نوسازی زیرساخت‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات قطر بود.

امیر ناظمی فناوری اطلاعات

امیر ناظمی، پژوهشگر سیاست‌گذاری فناوری و رئیس اسبق سازمان فناوری اطلاعات در گفت‌و‌گو با هم‌میهن، مهم‌بودن مسئله سن در سیاست‌گذاری را تأیید می‌کند و معتقد است: «بیایید از منظر دیگری به قضیه نگاه کنیم. ممکن است فردی مسن افکاری نو داشته باشد یا برعکس، فردی جوان هم افکاری محافظه‌کار و پیرانه‌سر داشته باشد، ولی اتفاقی که می‌افتد این است که وقتی ما می‌بینیم به‌شکل آماری این سن بالاست و به‌صورت آماری این تفاوت وجود دارد، آن زمان نقش فرد کمرنگ می‌شود. در این صورت ما باید سراغ آمار و احتمالات برویم و آنجاست که مشکل ایجاد می‌شود. به‌طور خاص اگر بخواهیم در مورد ایران صحبت کنیم، تقریباً اغلب مدیرهایی که مسن هستند و می‌شناسم‌شان، افکارشان با دنیای امروز تطابق و تناسب چندانی ندارد.»

ناظمی می‌افزاید: «در مورد تحقیق شما، البته باید ملاحظات بیشتری در نظر گرفته شود. ولی معمولاً در توجیه بالا بودن سن سیاستمداران در کشور به مورد بایدن و ترامپ اشاره می‌کنند که یک مورد استثنا حتی در تاریخ آمریکاست و پیش از انصراف بایدن، هر‌کدام که رئیس‌جمهور می‌شدند پیرترین رئیس‌جمهور این کشور به حساب می‌آمدند، اما این یک روند کلی نیست. چنانچه مثلاً کشوری چون فرانسه را ببینید، متوجه می‌شوید که به داشتن سیاستمداران جوان در عرصه تصمیم‌گیری عادت کرده و می‌بینیم چپ‌ها در این کشور فردی جوان را برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست‌جمهوری آتی انتخاب کرده‌اند. سن وزرا هم به همین ترتیب پایین آمده و میانگین است که اهمیت دارد. بله، در مورد یک نفر نمی‌توان به این شکل نظر داد، ولی لازم است میانگین سنی را در نظر بگیریم و به آن توجه کنیم.»

سن؛ مسئله‌ای چندلایه و پیچیده

چیزی که ذهن دغدغه‌مندان را به خود مشغول داشته، این است که آیا فردی مسن می‌تواند با خیل جوانان صاحب کسب‌و‌کارهای فناور به افق دیدی مشترک دست یابد؟ ما که با نمونه موفق شرکت‌های معظمی چون مایکروسافت، اپل و متا در جهان و برخی نمونه‌ها در کسب‌و‌کارهای داخلی مواجهیم که بنیان‌گذاران آنها در جوانی توانسته‌اند فاتح قله‌های موفقیت باشند، چرا از این فرمول برای انتخاب سیاست‌گذاران استفاده نکنیم؟  پاسخی که معمولاً در این مورد داده می‌شود، معطوف به وزن تجربه در تصمیم‌گیری است. به‌خصوص در ساختار سیاست کشور که چندلایه و در مواردی مبهم است و کمک گرفتن از تجربیات پیشین و شناخت فرد از این ساختارها می‌تواند به موفقیت سیاست‌گذار در پیشبرد اهدافش کمک کند. اما ازسویی‌دیگر نتایج تحقیقات روان‌شناختی تأکید می‌کنند که هرچند تجربه اندوخته می‌تواند در مواردی باعث موفقیت در تصمیم‌گیری درست و عملی‌کردن آن باشد، اما افزایش سن که معمولاً با افزایش تجربه همگام است، مشکلاتی را نیز ایجاد می‌کند.

یکی از مواردی که می‌تواند افسانه کارآمدی تجربه را زیر سؤال ببرد، سوگیری شناختی است که به باور روانشناسان با افزایش سن نسبتی مستقیم دارد. سوگیری شناختی به‌طور کلی به معنای تمایل ذهنی افراد به تفسیر اطلاعات به گونه‌ای است که با باورها و انتظارات پیشین سازگاری داشته باشد. بر این اساس گاهی این باورها و انتظارات می‌توانند بر تصمیم‌گیری‌ها و قضاوت افراد تأثیر بگذارند و به خطاهای شناختی بینجامند. روان‌شناسان معتقدند، با افزایش سن این احتمال وجود دارد که برخی موارد مرتبط با سوگیری شناختی در افراد بیشتر شود. تغییرات در مغز و حافظه به‌شکل طبیعی با افزایش سن روی می‌دهند و می‌توانند بر پردازش اطلاعات و تصمیم‌گیری تأثیری سوء داشته باشند. به‌علاوه گفته می‌شود تجربیات گذشته و باورهایی که این افراد در طول زندگی به آنها دست یافته‌اند، این توان را دارند که نحوه تفسیر اطلاعات جدید را نیز تحت‌تأثیر قرار دهند.

برخی موارد سوگیری شناختی که با افزایش سن ارتباط قدرتمندتری دارند، سوگیری تأییدی، اثر هاله، سوگیری بازنمایی و خطای برنامه‌ریزی هستند. تمایل به جست‌و‌جو و تفسیر اطلاعات به‌گونه‌ای‌که با باورهای پیشین سازگار باشند، قضاوت کلی در مورد یک موقعیت براساس یک ویژگی خاص، قضاوت براساس نمونه‌های برجسته، نادیده گرفتن اطلاعات کلی و دست‌کم گرفتن زمان و تلاش مورد نیاز برای انجام یک کار، نتیجه این مدل از سوگیری شناختی است. به‌ باور محققان، چیزی که می‌تواند افراد مسن را از بروز سوگیری شناختی در تصمیم‌گیری‌ها محفوظ نگه دارد، آگاهی از این موضوع در درجه اول و پرسشگری انتقادی، جست‌و‌جو در دیدگاه‌های مختلف و تلاش برای داشتن انعطاف است.  

هرچند گفته می‌شود افزایش سن و تجربه زندگی می‌تواند بر سوگیری‌های ما در مواجهه با پدیده‌های جدید اثرگذار باشند و به این پدیده روانشناختی شدت بخشند، اما نمی‌توان سن را به‌عنوان تنها عامل در نظر گرفت. تصمیم‌گیری‌های سیاست‌گذاران فناوری در ایران، حتی زمانی که افرادی نه‌چندان مسن در آن تصمیم‌ها دخیل بوده‌اند، نشان می‌دهد انعطاف‌پذیری در دیدگاه‌ها، تفکر انتقادی و بهره‌گیری از نظرات کارشناسان و مشاوران جوانی که آنها نیز نسبت به پدیده‌های جدید آشنایی و نگاه پذیراتری دارند، احتمالاً اهمیت بیشتری دارد. بر این اساس، نمی‌توان مسن بودن سیاست‌گذار را لزوماً به‌عنوان فاکتوری منفی قلمداد کرد و جوانی او نیز به‌تنهایی عاملی مثبت نخواهد بود.

دیدگاه

سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار