نگاهی به فرصتهای نمایشگاهی به بهانه برگزاری نمایشگاه صنعت مالی
مواجهه بدون روتوش
در همین روزهایی که رئیسجمهور جدید، فهرست کابینه احتمالی خود را منتشر کرده و دولت چهاردهم در حال تشکیل است، نمایشگاه صنعت مالی کار خود را ۱۹ مردادماه در محل نمایشگاه بینالمللی تهران آغاز کرد و ۲۲ مردادماه نیز به کارش پایان داد.
اگر در این روزها از خیابان جنوبی نمایشگاه عبور کرده باشید، باید نگاهی تیزبین داشته باشید تا متوجه شوید این نمایشگاه در کنار نمایشگاه لوازم خانگی برگزار شده است. تمام این خیابان پر از بنرهایی است که مقدم بازدیدکنندگان را به نمایشگاه لوازم خانگی خوشامد میگویند و تبلیغ جاروبرقی و یخچال و ظروف بلور میکنند.
هرچند نمایشگاه صنعت مالی امسال بهنوعی غریبافتاده و کمسروصدا برگزار شد، اما نکته مهمی در خود داشت و آن هم حضور برخی شرکتهای فعال در حوزه رمزارز در این نمایشگاه است. کسبوکارهایی که با وجود فقدان سیاستگذاری مناسب از سوی حاکمیت، آنقدر جاذبه داشتهاند که توانستهاند مخاطبان را با خود همراه کرده و بهعنوان یکی از پایههای صنعت مالی کشور حضور خود را در نمایشگاه اعلام کنند.
اما کارکرد و هویت چنین نمایشگاههایی چه هستند؟ در شرایطی که کشور با کاهش قدرت خرید مردم و کاهش توان سرمایهگذاری این افراد مواجه است، نمایشگاهی با عنوان صنعت مالی چه دردی را دوا خواهد کرد؟
اهمیت شکلگیری ارتباطات انسانی
شکلگیری «ارتباط انسانی» شاید یکی از مهمترین مؤلفههای کارکرد نمایشگاهها باشد. جایی که عموم مردم میتوانند بیواسطه با شرکتهایی که از خدمات یا محصولاتشان استفاده میکنند، ارتباط برقرار کنند. از سویی دیگر این «ارتباط انسانی» بیواسطه در ارتباط با سیاستگذاران و تنظیمگران و حتی شرکتهای رقیب هم خود را نشان میدهد. هرچند شرکتها بهدلیل مؤلفههای متعددی که مدیریت آن از عهدهشان خارج است، نمیتوانند همهچیز را در نمایشگاهها به شکل برنامهریزیشده پیش ببرند، اما همین امر سبب میشود مخاطب چهرهای بدون روتوش از کسبوکارها ببیند و ارتباط عمیقتری با آنها ایجاد کند.
حدیث خسروی، مدیر ارتباطات و روابط عمومی پلتفرم تبادل رمزارز نوبیتکس که اولینبار است بهشکل جدی در نمایشگاه صنعت مالی حضور یافته، فرصت نمایشگاهی را به ظرفی تشبیه میکند که میتواند محتوای مختلفی را در خود جای دهد و درباره ارتباطات انسانی بهواسطه حضور در نمایشگاه میگوید: «ما در طول سال امکان برگزاری رویدادهای مختلف را داریم و میتوانیم افراد انتخابشده را دعوت کنیم و محتوا و کنداکتور را کاملاً برنامهریزی کنیم. ولی در نمایشگاه نمیتوان همهچیز را برنامهریزی کرد و هر شرکتی در مدتزمانی کوتاه خود را در معرض مواجهه با گروههای مختلف مردم قرار میدهد. این به نظرم شرایط تمرینی برای کسبوکار است که خود را بیواسطه با مخاطبش ببیند. در نمایشگاه همهچیز زنده و پویاست و در لحظه اتفاق میافتد. بهنوعی انگار نمیتوانیم خود واقعیمان را پنهان کنیم و بهترین جا برای نشان دادن خود واقعی یک کسبوکار بدون هیچ واسطی به مخاطبانش در هر دستهای است. ما نمایشگاه صنعت مالی را امسال اینطور دیدهایم و معتقدیم فرصت نمایشگاهی، بیش از هر چیز، زمان خوبی برای برداشتن مرزهاست.»
ظرف نمایشگاهی و بهرهمندی از فرصتها
آیا ظرف نمایشگاهها میتواند مظروفی جز «ارتباط انسانی» را نیز در خود جای دهد؟ برای دستیابی به اهداف بزرگتر در نمایشگاهها، همکاری شرکتها و ارکان مختلفی که در برگزاری یک نمایشگاه سهیم هستند، لازم است؛ تفکری که فرصت نمایشگاهی را بزرگتر ببیند و برایش از قبل برنامههایی چیده باشد. احتمالاً از دل این همکاری و تعامل است که میتوان برای این ظرف، مظروفهای مختلفی را در نظر گرفت. این مسئلهای است که خسروی به آن اشاره میکند و معتقد است فقدان چنین برنامههایی سبب شده تا شرکتها پس از برگزاری هر نمایشگاهی، تنها دستاوردهای شخصی داشته باشند و نتوانند از این فرصت برای رشد اکوسیستمی استفاده کنند.
او در این باره و در مقایسه نمایشگاههای موفق خارج از کشور و نمایشگاههای داخلی توضیح میدهد: «اگر نگاهی به نمایشگاههایی که در کشورهای همجوار چون ترکیه و امارات برگزار میشود، بیاندازیم، متوجه میشویم برای زمان نمایشگاه، برنامههای فشرده و متنوعی در نظر دارند و بهشکل مؤثر اجرایی میکنند. مثلاً درحالیکه در سالنی همایش و گفتوگو در جریان است، بهصورت موازی در سالنی کارگاهی آموزشی در حال برگزاری است و در سالن دیگر نیز نمایشگاه برقرار است. درواقع انگار آن ظرف زمان را به بهترین شکل مدیریت میکنند تا بتوانند یکسری ارتباطات را شکل دهند. اتفاقاً نمایشگاهها در کشورهای منطقه و بهطور خاص، امارات فرصتی هستند برای بستن یکسری قراردادها و سرمایهگذاریهای جدی که به تغییر سرنوشت یکسری از کسبوکارها منجر میشود. یا رقبای جدی تنها جایی که در کنار هم قرار میگیرند همین نمایشگاههاست. جایی که حتی نیروی متخصص و فنی و بچههای تیمهای تکنولوژی هم میتوانند با یکدیگر ارتباط بگیرند. مدیران کسبوکار تعاملات بیزینسی شکل میدهند و درنهایت فضایی ایجاد میشود که شرکتها در کنار هم پیام یک صنعت یا یک صنف را منتقل میکنند.»
او بزرگترین تفاوت را در همین رساندن یک پیام واحد میبیند. پیامی که برنامههای نمایشگاهی ذیل آن تعریف میشوند و شرکتها بر مبنای آن فعالیتهای خود را در طول برگزاری نمایشگاه شکل میدهند. خسروی معتقد است: «در این نمایشگاهها گویی همه شرکتها ذیل پرچمی، پیامی را منتقل میکنند اما ما انگار جزیرههای جداافتاده هستیم و هرکدام مسیر خود را دنبال میکنیم. بهنظرم این موضوع در همین نمایشگاه هم قابل رؤیت بود و حتی شاید در الکامپ هم چنین باشد. گویی هرکدام از ما آمدهایم تا اهداف کسبوکاری و سایر هدفهای طراحیشده خود را دنبال کنیم. در اینجا هدف صنفی یا هدف اکوسیستمی نداریم تا ذیل یک نمایشگاه آن را پی بگیریم و ببینیم اثر آن ظرف و مظروف روی اکوسیستممان چه بوده است. درصورتیکه نمایشگاهها یا جشنوارهها و رویدادهای بزرگ در دنیا تحت یک پیغام مرکزی شکل میگیرند و همهچیز را به آن وصل میکنند. پیش از برگزاری در انجمنها و گروههای صنفی و کارگروهها این پیغام را تصویب میکنند و همه بر سر آن همصفحه میشوند. به نظرم فقدان کار جمعی و اکوسیستمی در نمایشگاههای ما بهشکل پررنگی مشاهده میشود. حداقل میتوانم بگویم مشاهداتم چنین چیزی را تأیید میکند و در صنف ما اینطور است.»
لزوم فراگیری سواد مالی در جامعهای تحت فشار تورمی
جامعه ما سالهاست تحت فشار تورم روزگار میگذراند و تحریمهای خارجی و نابسامانیهای اقتصادی داخلی، آن را با مشکلات جدی اقتصادی مواجه کرده است. در چنین شرایطی حسرت فرصتهای گذشته و موقعیتهای ازدسترفته فصل مشترک صحبتها میشود. افراد به هر ریسمانی چنگ میزنند تا بتوانند وضعیت اقتصادی خود را بهبود ببخشند یا حداقل مانع کاهش قدرت خرید خود شوند. مدیر ارتباطات و روابط عمومی نوبیتکس نیز معتقد است نمایشگاهی چون نمایشگاه صنعت مالی فرصتی مغتنم برای گام برداشتن در راستای افزایش سواد مالی جامعه است و شاید این بتواند همان مظروفی باشد که در ظرف نمایشگاهی قرار میگیرد.
خسروی توضیح میدهد: «ما در دو بخش به طور جدی به آموزش نیاز داریم؛ یکی سواد دیجیتال و دیگری سواد مالی. در جامعه ما نسلهای جدید بهسرعت فاصله خود را با نسلهای قبلی بیشتر میکند و ما جامعهای هستیم که بیش از دو دهه تورم دورقمی را تجربه کردهایم. میل چنین جامعهای به سرمایهگذاری و نگاهش به اعداد و ارقام مالی متفاوت است. وقتی جامعهای دائماً تحت فشار تورم 30، 40 درصدی است، دائماً ناآرامی مالی دارد و احساس میکند در حال از دست دادن است و سرش کلاه رفته. چنین جامعهای بیش از هر چیزی مستعد این است که طعمه افراد سودجو و کلاهبردار در هر بازار مالی شود. ما در بازارهای مختلف هم این را میبینیم؛ از بازار سهام گرفته تا لیزینگ و مسکن و رمزارز. بهنظرم ذیل همان ارزش کار جمعی و کار اکوسیستمی لازم است شرکتهای تأمین مالی و کارگزاریها و پلتفرمهای تبادل رمزارز دستبهدست هم دهند و موضوع افزایش سواد مالی جامعه را در دستور کار خود قرار دهند.»
کسبوکارهای قدیمیتر و بزرگتر در هر حوزهای، چند سالی است که بخش آموزش را بهطور جدی دنبال میکنند ولی خسروی میگوید همافزایی این شرکتها میتواند به نتایجی پربارتر بینجامد. او میگوید: «درست است که ما این کار را بهتنهایی انجام میدهیم، ولی این روند تحت یک پیام و استراتژی مشترک قرار نمیگیرد. ما در نوبیتکس از طریق آکادمی و مجله، مداوماً مسائل آموزشی را با کاربرانمان در میان میگذاریم. در این بخش ساعتها محتوای آموزشی و کارگاه آموزشی و مقالههای جدی منتشر میکنیم. بهصورت دورهای برنامههای زنده داریم و کمپینهای بزرگ اطلاعرسانی، حتی درون اپلیکیشن داریم که افراد چگونه از دارایی و اطلاعاتشان محافظت کنند و چطور در این بازار امن معامله کنند. در بازار بورس هم میدانم کارگزاریهای بزرگی هستند که به این کار اقدام میکنند. اما اگر به ارزش صنفی، جمعی و اکوسیستمی برگردیم، برای اینکه فراگیری را تبدیل به آگاهی کنیم، نیاز به همافزایی داریم. ما در کشور 15 میلیون کاربر حوزه رمزارز داریم، ولی چقدر به این افراد آموزش دادهایم. چند میلیون کد بورسی وجود دارد، اما آیا این افراد آگاهیهای لازم در این حوزه را دارند؟»
خسروی میافزاید: «این موضوع در چنین نمایشگاهی و در لایههای بالاتر، فارغ از اینکه هر تکغرفه چه کاری انجام میدهد، باید دیده شود. همه ما در اینجا اپلیکیشن داریم و اپ، وبسایت و پلتفرمهای آنلاین خود را معرفی میکنیم و معتقدیم اقتصاد دیجیتال دنیای آینده را شکل میدهد، ولی هیچ آموزشی حتی برای کار کردن با اپلیکیشن خودمان برای کاربرانمان ارائه نمیدهیم. بهنظرم میتوان در نمایشگاهی چون نمایشگاه صنعت مالی، ذیل یکسری همکاریهای بینسازمانی، کارگاههای جامع تشکیل داد تا طی این چند روزی که نمایشگاه برقرار است، افراد بیایند و در مورد یکسری موضوعات خاص و برنامهریزیشده، محتوای بدون برند ارائه دهند. محتوایی که طی آن قرار نیست برند خاصی عرضه شود و صرفاً در راستای ارزش آموزش و فراگیری انجام میشود تا گروه بزرگی از مردم که به نمایشگاه وارد میشوند، با مسئله سرمایهگذاری و ابعاد آن آشنا شوند. اتفاقاً اگر آموزش از همان لایهها آغاز شود، ما میتوانیم تا حد خوبی مسئله کلاهبرداری و عدم امنیت دارایی و اطلاعات کاربر را هم حل کنیم. کاربری که به حقوق خود آشنا باشد و سواد مالی داشته باشد، میتواند مطالبهگر خوبی نیز باشد و خودش مسائلش را حل کند. ما در نوبیتکس به سهم خودمان در اکوسیستم رمزارزی این کار را میکنیم، اما دوباره تأکید میکنم که متأسفانه کار اکوسیستمی و جمعی در این زمینه مشاهده نمیشود.»
چه خبر از امکانات اولیه؟
وقتی درباره موضوعاتی چون ارائه پیام یک صنف، شکلگیری ارتباطات انسانی و ارائه برنامههای گوناگون در یک نمایشگاه صحبت میکنیم، پیشفرض این است که امکانات اولیه یک نمایشگاه را بهدرستی مهیا کردهایم و حالا میخواهیم کاری کنیم تا آحاد جامعه بیشترین بهره را از آن ببرند. اما برگزاری نمایشگاه صنعت مالی در مردادماه گرم امسال، مشکلات صنعت برق و از سویی همزمانی برگزاری این نمایشگاه، با نمایشگاه صنعت لوازم خانگی که ارتباطی منطقی با صنعت مالی ندارد، نشان میدهد در لایه زیرساختی و برنامهریزیهای اولیه نیز مشکلات عدیدهای وجود دارد. ناکارآمدی تهویه سالنها در دو روز از یک نمایشگاه چهار روزه و قطعی برق چندساعته، اتفاقی است که میتواند مخاطب را از مراجعه به نمایشگاه و شرکتها را از صرف هزینههای سنگین نمایشگاهی و حضور در آن منصرف کند.
خسروی در این خصوص میگوید: «نمایشگاه بسیار رویداد فشردهای است. از فرآیند غرفهسازی گرفته که باید طی دو، سه روز سازههای بزرگ را سر پا کنیم تا تمام درگیریهای اجرایی و هزینههای سنگینی که برای شرکت دارد. برای همین در لایه برگزارکننده و نهادهایی که در شکلگرفتن این رویدادها سهیم هستند، در نظر گرفتن فاکتورهای مختلف مهم است. مثلاً یکی از فاکتورهایی که خیلی روی این نمایشگاه اثرگذار بوده، موضوع احوال بازار سرمایه است. زمانی که بازار سرمایه ما حال نسبتاً خوبی ندارد و فعالانش ناراضی هستند و رسانهها دائماً در حال اعتراض هستند، نمیتوان توقع استقبال همیشگی را داشت. از آن طرف در حال حاضر ما در فضای بین دو دولت قرار گرفتهایم؛ دولت قبلی تغییر کرده و دولت جدید بهطور کامل مستقر نشده است. یکی از مسائلی که ما داشتیم، این بود که در بسیاری از پنلهای رسانهای که دوستان تشکیل داده بودند، نمیدانستند باید چه کسی را دعوت کنند. کابینه قبلی و اعضای قبلی ترجیح میدادند دیگر اظهارنظر نکنند و اعضای جدید هم هنوز مستقر نشدهاند. پس لازم است که در لایه بالایی زمانسنجی کنند و ببینند برگزاری این نمایشگاه در چنین شرایطی اثربخشی لازم را خواهد داشت؟»
او درخصوص زیرساختها و امکانات اولیه نیز توضیح میدهد: «در سالهایی که ما مسئله تأمین انرژی و قطعی برق داریم، منطقاً نباید دو نمایشگاه در این سطح در کنار هم برگزار شوند. دو نمایشگاهی که بهلحاظ جنس صنعتشان غرفهسازیهای پرنور و پر از متریال الکترونیکی دارند. ما اینجا حجم زیادی الایدی و تاچهای موبایلی داریم که برق زیادی مصرف میکنند. اگر میخواهیم نمایشگاهی پرمخاطب باشد، باید در عین حال بتوانیم تهویه آن را هم تأمین کنیم. ما دو روز اینجا قطعی تهویه داشتیم و قطعی برق را هم تجربه کردیم. بهنظرم این اتفاقات موضوعاتی است که شاید در ظاهر ساده باشد، ولی برنامهریزی و زمانسنجیهای اینچنینی بسیار میتواند روی اثربخشی نمایشگاهی با چنین هزینهای برای کسبوکارها مؤثر باشد. مثلاً اگر همین نمایشگاه بعد از استقرار دولت بود، در هوایی خنکتر برگزار میشد و همزمانی برگزاریاش با نمایشگاههای مرتبط با خودش مثل الکامپ بود، میتوانست همافزایی ایجاد کند.»
خسروی معتقد است، برگزارکنندگان باید در زمان برنامهریزی برای تقویم نمایشگاهی این موارد را در نظر داشته باشند و به ذینفعانشان برگردند و از آنها بازخورد بگیرند. او میگوید، با الگو قرار دادن تجربیات مشابه میتوان به افزایش کارایی نمایشگاهها کمک کرد و میافزاید: «حداقل میشد ساعت برگزاری نمایشگاه را تغییر داد. نمایشگاه صنعت مالی در کیش ساعت 4 بعدازظهر تا 10 شب برگزار میشود. این زمانی است که هم کسانی که شاغل هستند و بهترین گروه مخاطب این نمایشگاه هستند، میتوانند حاضر شوند و هم کاملاً با آبوهوای منطقه سازگار است. من فکر میکنم در تهران و بهطور خاص در مورد نمایشگاه بینالمللی هم باید به این سمت برویم که یکبار در برنامهریزی برای نمایشگاهها بازنگری کنیم؛ البته اگر میخواهیم این نمایشگاهها مؤثر و پرفروغ باشند.»
فضایی برای گفتوگویی بیپرده
مدیر ارتباطات و روابط عمومی نوبیتکس میگوید، با این وجود این شرکت با علم به همه این مشکلات در نمایشگاه صنعت مالی حاضر شده و به این نمایشگاه بهعنوان جایی برای شکلدهی و هدایت ارتباطاتشان نگریستهاند. جایی که میتواند گفتوگوی بیپرده شکل بگیرد و این برای نوبیتکس که ارزشهای اصلی خود را شفافیت و اعتماد تعریف کرده، فرصتی مغتنم و بسیار باارزش است. او در این باره توضیح میدهد: «ما حتی در غرفهسازی، معرفی محصولاتمان و حتی جنس برنامههای داخل غرفه و حضور مدیران هدفمان این بود که بهگونهای عمل کنیم، گویی دفتر کاری خود را به اینجا منتقل کردهایم. تنوعی که از اعضای تیم نوبیتکس به نمایشگاه آمدند، معنایش این بود که میخواستیم بهشکلی دیوارهای دفتر نوبیتکس را برداریم تا همه ببینند و در راستای ارزشهای هسته مرکزی خود، ارتباط مستقیمی با مخاطبمان داشته باشیم و بگوییم این نوبیتکس است و میتوانید به مدیران ارشد دسترسی داشته باشید و با آنها صحبت کنید. هیچ فضای تفکیکشدهای نیست و همه میتوانند هر گوشهای که بخواهند، بنشینند و صحبت کنند. رویکردمان این بود که محصولاتمان را ذیل همین ارزشهای اصلی خود معرفی کنیم و خیلی در پی رونمایی یا کارهایی از جنس جذب مشتری یا تبلیغات از این دست نبودیم. هدفمان بهنوعی ساماندهی ارتباطات سازمانی و شفافکردن سازمانمان به بازار مالی کشور بوده است. فرضم این است که با حجم مراجعانی که در این چند روز داشتیم، توانستیم با گروههای بزرگی در راستای همین هدف ارتباط برقرار کنیم.»
او معتقد است که مهم نیست این ارتباطات به چه کنشی منجر شود. او این گفتوگوی بیپرده را ارزشمند میداند و معتقد است اگر این خط فکری دنبال شود، احتمالاً کار صنفی و اکوسیستمی نیز در کنار آن و بر مبنای همین ارزش شکل میگیرد. در چنین شرایطی، شرکتها پس از برگزاری نمایشگاه، بهجای اینکه دغدغه افزایش تعداد کاربران را دنبال کنند، به مسیر توسعه صنعت و حرکت در راستای اهداف استراتژیک فکر میکنند.
این تقویم چطور پر میشود؟
زمانی که نمایشگاه شهر آفتاب کار خود را آغاز کرد، هدفش ایجاد فضایی بزرگتر و پیشرفتهتر نسبت به مکان فعلی نمایشگاه بینالمللی تهران بود. جایی که تا آن زمان بهتنهایی به صنایع مختلف فرصت حضور نمایشگاهی را میداد. حتی در صورت اجرای درست این پروژه، نمایشگاه شهر آفتاب میتوانست در کنار نمایشگاه بینالمللی دست صنایع را در انتخاب زمان مناسب برای برگزاری نمایشگاه باز نگه دارد. اما یکی، دو دوره برگزاری نمایشگاه کتاب در این مکان جدیدالتأسیس نشان داد، نهتنها این نمایشگاه در موقعیت شهری درستی برپا نشده، بلکه زیرساختهای فنی آن نیز ظرفیت میزبانی از شرکتها را ندارد و فرصتی که میتوانست سطح نمایشگاهها را بالا برده و کیفیت آن را افزایش دهد، با وجود صرف هزینههای بسیار، تقریباً از دست رفت.
نمایشگاههای کمی هستند که زیر نگاه انتقادی مطبوعات و رسانهها قرار میگیرند و از کم و کیف برگزاری نمایشگاه در صنایع گوناگون اطلاعات چندانی در دست نیست، اما تجربه الکامپ و نمایشگاه صنعت مالی نشان داده که حداقل به صنعتی که پیامآور اتفاقات جدید در اقتصاد دیجیتال است و اکوسیستم نوآوری کشور در آن حضور پررنگی دارد، توجه چندانی نمیشود. یکی از نیازهای اساسی اکوسیستم نوآوری کشور، برقراری ارتباط درست و سنجیده با مخاطب است؛ مخاطبی که هنوز با ظرفیتها و کارکردهای این اکوسیستم بهطورکلی آشنا نیست و تنها نام چند شرکت را در این زمینه در ذهن دارد. فرصت نمایشگاهی میتواند زمان مناسبی برای گفتوشنود باشد و مخاطب را با کسبوکارهای این حوزه و نحوه فعالیت آنها آشنا کند. فرصتی که اگر بهدرستی برای آن برنامهریزی نشود، کارایی لازم را نخواهد داشت و خواهد سوخت.