| کد مطلب: ۱۴۶۸۸

توئیتر (X) متغیر مؤثر در تصمیمات سیاسی

بررسی موردی هجمه علیه ابرآروان به بهانه رفع تحریم این شرکت توسط اتحادیه اروپا

توئیتر (X) متغیر مؤثر در تصمیمات سیاسی

داده‌ها نشان می‌دهد که بخشی از لایک‌ها و ریتوئیت‌های علیه شرکت ابرآروان، خودجوش نبوده و جریانی به‌دنبال آن بوده تا مسئله را بیش از آنچه هست، بازنمایی کند؛ چراکه نحوه بازنمایی یک مسئله در توئیتر بر افکار عمومی و تصمیم نیروهای سیاسی، همچنین ذهنیت سیاست‌مداران موثر است. تحریم ابرآروان و رفع تحریم آن، به‌خوبی گویای همین واقعیت است که لزوماً جنبه‌های فنی در این موضوع اثرگذار نیست و بیانگر اهمیت توئیتر در معادلات سیاسی است؛ آنچنان که برخی تلاش می‌کنند تا با صرف هزینه و انجام اقدامات سازمان‌دهی‌شده، بر این فضا و ذهنیت تصمیم‌سازان اثر بگذارند. تأثیر فضای توئیتر بر افکار سیاست‌مداران و تصمیمات امری است که امروز بیش‌ازپیش روشن است و نمونه تحریم ابرآروان و رفع تحریم آن یکی از نمادهای این اثرگذاری است.

محمد رهبری، هادی صفری

پژوهشگر شبکه‌های اجتماعی

پلتفرم توئیتر که حالا با عنوان تجاری «ایکس» شناخته می‌شود، یکی از مهم‌ترین شبکه‌های اجتماعی در ایران و جهان است. اگرچه براساس آمار و نظرسنجی‌های منتشره، برآورد می‌شود که کمتر از 10 درصد مردم دنیا از توئیتر استفاده می‌کنند1، اما ماهیت این پلتفرم به ‌نحوی است که بر فضای سیاسی و اجتماعی کشورهای مختلف اثرگذار است. واقعیت آن است که بسیاری از فعالان مدنی، سیاسی و رسانه‌ای در سرتاسر دنیا از پلتفرم توئیتر استفاده کرده و تلاش می‌کنند تا از طریق کنشگری در این پلتفرم، بر سیاست‌ها و تصمیمات مقامات اثر گذاشته یا حتی در انتخابات‌ها پیروز شوند. برخی همین را یکی از دلایل خرید توئیتر (ایکس) توسط ایلان ماسک عنوان می‌کنند و معتقدند، هدف از خرید این پلتفرم توسط ماسک، اثرگذاری بر انتخابات 2024 آمریکاست.

فضای سیاسی ایران نیز از این امر مستثنی نیست؛ اگرچه براساس آخرین نظرسنجی که توسط ایسپا در بهار 1401 راجع به استفاده از شبکه‌ها و رسانه‌های اجتماعی در ایران منتشر شده، فقط سه درصد از مردم ایران از این شبکه اجتماعی استفاده می‌کردند و اکنون برآوردها از داده‌های توئیتری این است که این تعداد اکنون به بیش از پنج درصد رسیده است2، بااین‌حال توئیتر به‌عنوان یک شبکه اجتماعی در فضای اجتماعی ـ سیاسی ایران حضور دارد. بسیاری از فعالان سیاسی در داخل و خارج، خبرنگاران و اصحاب رسانه، فعالان مدنی و کسانی که تحولات اجتماعی و سیاسی را دنبال می‌کنند، در توئیتر حضور دارند. علاوه بر این، بسیاری از توئیت‌های سیاسی، در خارج از آن ـ ازجمله در تلگرام و اینستاگرام که ایرانیان بیشتری در آن حضور دارند ـ دست‌به‌دست می‌شود و همین امر اثرگذاری آن را افزایش می‌دهد. در جریان اعتراضات سال گذشته نیز توئیتر یک پلتفرم مؤثر بر فضای اعتراضات بود و آنچه در توئیتر موردتوجه قرار می‌گرفت، خیلی سریع در پلتفرم‌های دیگر نظیر اینستاگرام نیز توجه کاربران را به خود جلب می‌کرد.

Image33947

تعداد توئیت‌های منتشرشده راجع به ابرآروان در بازه 1 مهر تا 1 بهمن 1401

این اثرگذاری توئیتر بر فضای سیاسی داخل کشورها، در مناسبات بین‌المللی نیز دیده می‌شود. اکنون دیپلماسی توئیتری به‌عنوان یکی از ابزارهای مهم دیپلماسی عمومی مطرح است و بسیاری از دولتمردان و سیاست‌مداران ـ خصوصاً چهره‌های شناخته‌شده بین‌المللی ـ تلاش می‌کنند تا از این محیط بر تحولات و مناسبات بین‌المللی اثرگذار باشند. در گذشته، دونالد ترامپ و محمدجواد ظریف ازجمله چهره‌هایی بودند که ازطریق کنشگری در فضای توئیتر، تلاش می‌کردند بر مناسبات سیاست خارجی کشورها تاثیر بگذارند. اکنون نیز در سایه جنگ اسرائیل و فلسطین، اهمیت توئیتر و اثرگذاری آن بر افکار عمومی جهانی ملموس است.

این سطح از اثرگذاری توئیتر بر مناسبات قدرت باعث شده تا در بسیاری از کشورها، دولت‌ها، سازمان‌های نظامی و امنیتی، احزاب و جریانات سیاسی و صاحبان قدرت و ثروت، همه روی فضای توئیتر سرمایه‌گذاری کنند. حمایت از یک فرد و سیاست یا تخریب آن، پروپاگاندای سیاسی و نشر اخبار جعلی ازطریق اقدامات سازمان‌یافته و ربات‌ها یکی از اقداماتی است که برای دستکاری واقعیت در فضای سیاسی به‌منظور اثرگذاری بر معادلات قدرت انجام می‌شود. در این محیط تلاش می‌شود تا ازیک‌سو چهره‌ها و ایده‌های همسو با لایک و ریتوئیت بالا و کامنت مثبت، برجسته شوند و صداها و افراد مخالف با اقداماتی نظیر «سایبر بولی» (Cyber bully) (قلدری مجازی) سرکوب و ساکت شوند. اقداماتی که بعضاً هزینه مالی زیادی را هم می‌طلبد، اما تمام هزینه‌های لازم بر آن به‌این‌دلیل انجام می‌شود که توئیتر بر فضای سیاسی و معادلات قدرت اثرگذار است.

بنابراین باید گفت، هرچند درصد کمی از مردم دنیا در توئیتر حضور فعال دارند، اما توئیتر بر مناسبات قدرت، سیاست و حتی تحولات بین‌المللی اثرگذار است. نشانه آن را هم می‌توان در هزینه‌ای که در این محیط می‌شود، هم در تأثیری که مناسبات سیاسی درون توئیتر بر تصمیمات سیاسی و افکار عمومی می‌گذارند، مشاهده کرد. به ‌عبارت‌بهتر آنچه در توئیتر محل توجه و پذیرش قرار می‌گیرد، بسیاری از اوقات با یک تأخیر زمانی در میان افکار عمومی نیز پذیرفته شده و منشأ تصمیمات سیاست‌مداران می‌شود.

مطالعه موردی: تحریم ابرآروان

یکی از نمونه‌های بارز اثرگذاری توییتر بر معادلات سیاسی و تصمیمات سیاست‌مداران را باید در تحریم شرکت ابرآروان و رفع تحریم آن دید؛ شرکتی که به کسب‌وکارهای آنلاین، خدمات ابری ارائه می‌دهد، اما مدت‌هاست در بزنگاه‌های سیاسی به این امر متهم است که در فیلتر اینترنت همکاری می‌کند. حالا که ابرآروان رفع تحریم شده است، فرایند اثرگذاری فضای توئیتر فارسی بر ذهن مردم و سیاستگذاران که منجر تحریم این شرکت در سال ۱۴۰۱ شد، ارزش مطالعه دارد.

تا چند سال پیش‌ازاین، بسیاری از سازمان‌های دولتی، خصوصی و کسب‌وکارها برای دسترسی به خدمات ابری، مجبور بودند از خدمات شرکت‌های خارجی استفاده کنند؛ اما خدماتی که ابرآروان ارائه می‌دهد، این نیاز به خدمات خارجی را کمتر می‌کند. این همان جایی است که برخی ادعا می‌کنند یکی از پیامدهای این امر، کاهش هزینه‌های بستن اینترنت در ایران است.

درحالی‌‌که ارائه خدمات ابری ربطی به همکاری در فیلترینگ و قطع‌کردن اینترنت ندارد، اساساً راه‌اندازی خدمات بومی در حوزه اینترنت، اعم از فروشگاه اینترنتی، مسیریاب اینترنتی و سایر خدمات اینترنتی، می‌تواند باعث شود هزینه قطع ارتباط اینترنتی ایران با دنیا کاهش یابد؛ بنابراین این موضوع ربطی به یک شرکت خاص ندارد و مهم‌تر آنکه «پیامد» ارائه خدمات اینترنتی در داخل کشور لزوماً به معنای «همکاری» در قطع اینترنت نیست و نهادها و سازمان‌هایی که در قطع اینترنت همکاری می‌کنند، وظایف دیگری دارند.

بااین‌حال از میان انبوهی از کسب‌وکارهایی که در ایران خدمات اینترنتی ارائه می‌دهند، این شرکت ابرآروان بود که به‌دلیل خدماتی که ارائه می‌دهد و پیامدهای ناشی از آن، تحریم شد و چه‌بسا شرکت‌های دیگری بودند و هستند که در فیلترینگ و محدودیت اینترنت نقش مؤثری دارند، اما هیچ‌گاه موردتوجه قرار نگرفته‌اند. اینجا این سوال و ابهام ایجاد می‌شود؛ چه‌شد که شرکت ابرآروان که نسبت مستقیمی با مسئله فیلترینگ و قطعی اینترنت ندارد و مثل بسیاری از شرکت‌های دیگر صرفاً خدماتی مبتنی‌ بر اینترنت ارائه می‌دهد، تحریم شد؟ علت آن را باید در توئیتر جست.

ریشه تحریم ابرآروان را نباید در وقایع سال 1401 جست؛ چراکه اساساً در سال 1401، موضوع ابرآروان (جز در مقطعی که این شرکت تحریم شد) آنچنان محل بحث نبود. نمودار زیر به‌خوبی نشان می‌دهد، فقط در مقطعی که این شرکت تحریم شد (اواخر آبان‌ماه 1401)، توئیت‌ها راجع به شرکت ابرآروان افزایش یافته است.

بنابراین ریشه تحریم ابرآروان را نباید در اتفاقات آن سال جست و فضای اعتراضی سال گذشته صرفاً ضربه آخر بود. پس فضای شکل‌گرفته علیه ابرآروان از کجا نشأت گرفته بود؟

همان‌طور که در مقدمه این یادداشت ذکر شد، شبکه اجتماعی توئیتر، پلتفرم اثرگذاری بر فضای سیاست و معادلات بین‌المللی است و بسیاری از کنشگران مدنی و سیاسی در ایران و سایر کشورها در آن حضور فعال دارند. اگر به سابقه ابرآروان در توئیتر رجوع کنیم، متوجه می‌شویم که این پلتفرم مدت‌ها پیش در افکار عمومی کاربران توئیتر محکوم شده بود.

داده‌های توئیتر از سال 1398 به‌این‌سو نشان می‌دهد که کاربران توئیتر در مناسبت‌های مختلف، شرکت ابرآروان را متهم به همکاری در ایجاد «اینترنت ملی» کرده‌اند. در تمام این سال‌ها، این مضامین علیه شرکت ابرآروان در توئیتر، غالب بود:

 مشارکت ابرآروان در فیلترینگ و قطعی اینترنت (دی‌ماه 1399)؛

 ارتباط ابرآروان با پروژه اینترنت ملی (اسفندماه 1399 و فروردین‌ماه 1400)؛

 مقصر دانستن ابرآروان در جریان قطعی اینترنت در سال 1398 (اردیبهشت‌ماه 1400)؛

 کمک ابرآروان به ایجاد اینترنت ملی (اردیبهشت‌ماه 1400)؛

 تهدید کارکنان ابرآروان (اردیبهشت‌ماه 1400)؛

 معرفی ابرآروان به‌عنوان بازوی اجرای قطعی اینترنت (اردیبهشت‌ماه 1401)؛

 تهدید ابرآروان و کارمندان آن (اردیبهشت‌ماه 1401).

این مضامین در سال‌های گذشته و خصوصاً در اردیبهشت‌ماه 1400، بارها در توئیتر علیه شرکت ابرآروان تکرار شده بود و همکاری این شرکت در قطعی اینترنت را به امری بدیهی در میان کاربران توئیتر بدل کرده بود. آنچنان که در جریان اعتراضات سال گذشته ـ چه قبل از تحریم این شرکت، چه پس از آن و حتی حالا که این شرکت رفع تحریم شده ـ کمتر کسی در این گزاره تشکیک کرد.

گراف شماره 1 که شبکه لایک‌های توئیت‌های مربوط به شرکت ابرآروان از مهرماه 1401 تا دی‌ماه 1401 را نشان می‌دهد، به‌خوبی بیانگر این واقعیت است که به‌مرور این انگاره راجع به این شرکت در فضای توئیتر بدیهی و برساخت شده بود:

این گراف از پردازش یک میلیون و 726 هزار لایک، از میان حدود 1700 توئیتی که حداقل 30 بار لایک شده‌اند، به ‌دست آمده است. در این گراف 265 هزار و 783 کاربر حضور دارند که 97 درصد آن را براندازان و مخالفان جمهوری اسلامی تشکیل داده‌اند که همگی شرکت ابرآروان را به همکاری در فیلترینگ و قطعی اینترنت متهم کرده‌اند. این گراف نشان می‌دهد که هر دو گروه، طرفداران رضا پهلوی و سلطنت‌طلب‌ها (سمت چپ گراف) و براندازان مخالف رضا پهلوی (مرکز گراف و سمت راست قسمت بنفش‌رنگ)، هر دو علیه ابرآروان اقدام به انتشار توئیت کرده‌اند و در میان کاربران میانه‌رو و اصلاح‌طلب، یا کاربران غیرسیاسی توئیتر کمتر کاربری به این موضوع ورود مستقیم داشته است؛ امری که به‌خوبی بیانگر فضای شکل‌گرفته علیه ابرآروان در توئیتر است.

Image33955

یکی از پرتکرارترین کلیدواژه‌ها در میان کاربران بنفش‌رنگ، کلمات «تحریم» و «اروپا» بوده است. هرچند تعداد کل توئیت‌های منتشرشده علیه شرکت ابرآروان در این مقطع کمتر از توئیت‌هایی بود که در موج حملات قبلی (خصوصاً در اردیبهشت‌ماه سال‌های 1400 و 1401) علیه این شرکت منتشر شده بود؛ بااین‌حال در همین مقطع بود که شرکت ابرآروان تحریم شد.

علت این امر را باید در فضایی که مدت‌ها پیش در توئیتر علیه این شرکت ایجاد شده بود، جست؛ کاربران ایرانی خارج از کشور که اتهامات علیه این شرکت را در توئیتر پذیرفته بودند، در جریان اعتراضات سال گذشته به‌عنوان یک نیروی فعال در خیابان‌های کشورهای اروپایی از دولتمردان این کشورها تقاضای تحریم ایران و سازمان‌ها و شرکت‌های موثر در قطعی اینترنت را داشتند. در صدر این مطالبات، ایرانیانی که سال 1401 مرتباً در کشورهای اروپایی تجمع می‌کردند، خواسته‌های دیگری علیه جمهوری اسلامی داشتند.

بااین‌حال دولت‌های اروپایی حاضر به پذیرش این درخواست نشدند و به‌جای آن، برای آنکه فشار افکار عمومی در کشورهای غربی را مدیریت کنند، اقدام به تحریم شرکت‌هایی نظیر ابرآروان کردند؛ شرکتی که پیش‌ازآن مدت‌ها بود در ذهن این گروه از ایرانیان به‌عنوان یکی از بازوهای قطعی اینترنت شناخته شده بود؛ ذهنیتی که برآمده از توئیتر فارسی بود و این گزاره در این محیط تثبیت‌ شده بود.

همان‌طور که در مقدمه این یادداشت ذکر شد، توئیتر بر فضای سیاسی، معادلات قدرت و تصمیمات سیاست‌گذاران اثرگذار است و به‌‌همین‌جهت نیز جریانات سیاسی و گروه‌های صاحب قدرت، در این فضا اقدامات ‌سازمان‌دهی‌شده می‌کنند تا با دستکاری واقعیت، فضای توئیتر را به سمتی که خودشان می‌خواهند، هدایت ‌کنند. درخصوص حملات به شرکت ابرآروان در پاییز 1401 نیز این موضوع در داده‌ها مشاهده می‌شود. داده‌ها نشان می‌دهد که فقط 261 کاربر، حداقل بیش از 100 توئیت، از میان 1700 توئیت مورد بررسی راجع به شرکت ابرآروان را لایک کرده‌اند و به‌تنهایی، درمجموع بیش از 31 هزار توئیت را لایک زده‌اند. اینکه این تعداد کاربر بیش از 100 توئیت راجع به یک موضوع خاص را لایک کرده باشند، امری طبیعی در فضای توئیتر نیست و بیانگر سطحی از سازمان‌دهی در این محیط است.

 این موضوع را در نسبت میان لایک و ریتوئیت نیز می‌توان مشاهده کرد. جایی که نسبت میان لایک به ریتوئیت، عدد دو را نشان می‌دهد که عدد بسیار غیرعادی‌ای در فضای توئیتر است و نوعی از رفتار سازمان‌دهی‌شده را نشان می‌دهد. به‌طور طبیعی در فضای توئیتر، یک توئیت به‌ازای هر 8-7 لایک، یک‌بار ریتوئیت می‌شود، اما در موضوع شرکت ابرآروان چنین چیزی دیده نمی‌شود؛ بلکه به‌ازای هر دو لایک، یک‌بار ریتوئیت شده است. این امر نشان از آن دارد که احتمالاً ریتوئیت‌های مربوط به این موضوع، سازمان‌دهی‌شده بوده است.

نتیجه‌گیری

این داده‌ها نشان می‌دهد که بخشی از لایک‌ها و ریتوئیت‌های علیه شرکت ابرآروان، خودجوش نبوده و جریانی به‌دنبال آن بوده تا مسئله را بیش از آنچه هست، بازنمایی کند؛ چراکه نحوه بازنمایی یک مسئله در توئیتر بر افکار عمومی و تصمیم نیروهای سیاسی، همچنین ذهنیت سیاست‌مداران موثر است. تحریم ابرآروان و رفع تحریم آن، به‌خوبی گویای همین واقعیت است که لزوماً جنبه‌های فنی در این موضوع اثرگذار نیست و بیانگر اهمیت توئیتر در معادلات سیاسی است؛ آنچنان که برخی تلاش می‌کنند تا با صرف هزینه و انجام اقدامات سازمان‌دهی‌شده، بر این فضا و ذهنیت تصمیم‌سازان اثر بگذارند. تأثیر فضای توئیتر بر افکار سیاست‌مداران و تصمیمات امری است که امروز بیش‌ازپیش روشن است و نمونه تحریم ابرآروان و رفع تحریم آن یکی از نمادهای این اثرگذاری است.

فهم این مسئله که جریاناتی ـ چه در داخل، چه در خارج از کشور ـ به‌طور مداوم تلاش می‌کنند تا فضای توئیتر را «دستکاری» کنند، برای کنشگران مدنی و نیروهای سیاسی لازم است تا در زمان اتخاذ تصمیم، تحت‌تاثیر این دستکاری قرار نگیرند.

پی‌نوشت:

1- براساس آخرین نظرسنجی که توسط موسسه رویترز انجام شده است، 14 درصد از جوانان 18 تا 24 از توئیتر استفاده می‌کنند که از میانگین جهانی بالاتر است.

2- بازدید بسیاری از توئیت‌های فارسی، اکنون میلیونی می‌شود و توئیت‌های فارسی زیادی هستند که تا پنج تا شش میلیون بار و بیشتر در توئیتر دیده می‌شوند.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی