موسیقی، میدان، تابآوری
در روزهایی که هنوز غبار جنگ از آسمان ایران فرو ننشسته و زخمهای روحی و روانی مردم تازه است، اجرای زنده ارکستر سمفونیک تهران در میدان آزادی، بیش از آنکه یک رویداد فرهنگی صرف باشد، تلاشی بود برای تقویت روحیه ملی و تابآوری عمومی مردم.

در روزهایی که هنوز غبار جنگ از آسمان ایران فرو ننشسته و زخمهای روحی و روانی مردم تازه است، اجرای زنده ارکستر سمفونیک تهران در میدان آزادی، بیش از آنکه یک رویداد فرهنگی صرف باشد، تلاشی بود برای تقویت روحیه ملی و تابآوری عمومی مردم. موسیقی، در ذات خود، زبان صلح، آرامش و امید است، اما وقتی در میانه التهاب، ناامنی و نگرانی نواخته میشود، معنای آن فراتر از نتها و آکوردها میرود؛ به پیامی روشن از ایستادگی، همبستگی و امیدواری بدل میشود.
اجرای شامگاه چهارشنبه، ششم تیرماه ۱۴۰۴، در میدان آزادی تهران، دقیقاً در همین چارچوب معنا پیدا میکند. ارکستر سمفونیک تهران، به رهبری نصیر حیدریان و با حضور بیش از 50 نوازنده، در فضای باز و در برابر چشمان مردم، قطعاتی چون «برای ایران»، آثار کلاسیک جهانی و درنهایت سرود جاودانه «ای ایران» را اجرا کرد. همچنین اجرای قطعه ملی و غرورآفرین «جاوید وطن» با صدای محمدرضا صفی، یکی از لحظات تأثیرگذار این برنامه بود؛ قطعهای که با مفهومی روشن از عشق به سرزمین و امید به آینده، نقش مهمی در ارتقای تابآوری اجتماعی و تقویت همبستگی ملی ایفا کرد. این رویداد، درست پس از پایان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونی، حامل پیامی روشن و امیدبخش بود.
در چنین شرایطی، برگزاری برنامههای فرهنگی میتواند نقشی کلیدی در ترمیم روحیه عمومی و تقویت تابآوری اجتماعی ایفا کند. تجربه ملتها در مواجهه با بحرانها نشان داده که موسیقی و هنر، همواره یکی از کارآمدترین ابزارهای تقویت تابآوری عمومی مردم است. در سختترین روزهای جنگ و مصیبت، کنسرتها، اجراهای خیابانی و حتی آوازهای دستهجمعی، نقشی تسکیندهنده، امیدبخش و وحدتآفرین داشتهاند. اجرای میدان آزادی نیز دقیقاً در همین مسیر قرار داشت. این رویداد، فرصتی بود برای آنکه مردم، پس از روزها اضطراب، صدایی جز آژیر و انفجار بشنوند؛ صدای ساز، صدای زندگی و صدای وطن. این نوع رویدادهای فرهنگی و هنری، فراتر از جنبه زیباییشناختی، بهطور مستقیم در تابآوری اجتماعی نقش دارند.
تابآوری اجتماعی، همان ظرفیتی است که به مردم کمک میکند بحرانها را تحمل کنند، در برابر فشارها فرو نریزند و امید خود را از دست ندهند. زمانی که موسیقی در میدان آزادی طنینانداز شد و قطعاتی مانند «جاوید وطن» و «ای ایران» به گوش رسید، مردم، حتی برای دقایقی کوتاه، احساس کردند که جامعه زنده است، امید همچنان وجود دارد و زندگی، بهرغم سختیها، ادامه دارد. البته برای آنکه تأثیر این اجراها بیشتر و ماندگارتر باشد، باید جنبه مردمی و مشارکتی آن تقویت شود. خوشبختانه در این اجرا، تلاش شد برنامه در فضای باز و برای عموم مردم برگزار شود که این خود یک نکته مثبت و ارزشمند است.
چنین اجراهایی زمانی بیشترین اثر را بر تابآوری عمومی مردم دارند که نهفقط یک حرکت نمادین یا مناسبتی، بلکه بخشی مداوم و قابللمس از زندگی فرهنگی جامعه باشند. در این میان، انتخاب قطعات موسیقی نیز اهمیت دارد. در بزنگاههای حساس، آثار ملی، آیینی و میهنپرستانه میتوانند تأثیر عمیقتری بر روحیه و تابآوری اجتماعی مردم داشته باشند. اجرای قطعه ماندگار «جاوید وطن» و سرود «ای ایران» در این برنامه، نمونهای روشن از این تأثیر بود و نشان داد که چگونه موسیقی میتواند غرور ملی، همبستگی اجتماعی و امید جمعی را تقویت کند.
نکته مهمتر، درک این واقعیت است که هنر و موسیقی باید در متن جامعه جاری باشد، نه صرفاً در سالنهای رسمی و محافل خاص. حضور ارکستر سمفونیک تهران در قلب تهران و در میان مردم، نشانهای از همین ضرورت بود؛ هنری که به خیابان میآید، به دل مردم نزدیک میشود و بخشی از زندگی روزمره میشود، نقش بسیار پررنگتری در ارتقای تابآوری اجتماعی خواهد داشت.
تجربه چنین اجراهایی، بهویژه در شرایط پس از بحران، میتواند الگویی ارزشمند برای سیاستگذاران فرهنگی کشور باشد. ایران در دهههای اخیر بارها با شوکهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی روبهرو بوده است و طبیعی است که برای مقابله با آثار روانی و اجتماعی این بحرانها، باید به ابزارهایی همچون هنر و موسیقی تکیه کرد.
موسیقی زنده، بهویژه در فضاهای عمومی و با حضور مستقیم مردم، یکی از مؤثرترین روشها برای تقویت تابآوری عمومی جامعه است. برگزاری چنین برنامههایی، آن هم در میدانی مانند آزادی، علاوه بر جنبه نمادین، میتواند خاطرهای جمعی و الهامبخش برای مردم ایجاد کند. آنچه در میدان آزادی نواخته شد، فراتر از یک اجرای هنری، حامل این پیام بود: ملت ایران، خسته اما زنده است؛ زخمی اما ایستاده است و این همان روحیهای است که برای عبور از بحرانها، بیش از هر زمان، به آن نیاز داریم.
موسیقی، در چنین لحظاتی، پژواک همین حقیقت است. و چه نیکو خواهد بود اگر این صدا، خاموش نماند و در روزهای آرام و روزهای پرآشوب، همچنان در گوش جان مردم طنین بیاندازد؛ بهویژه اگر این صدا نهفقط در قالب یک اجرا، بلکه بهعنوان بخشی پایدار از زندگی فرهنگی جامعه، همواره تقویتکننده تابآوری عمومی مردم و حافظ همبستگی ملی باشد.