اجرای نمایشی چهار شعر/درباره نمایش به علی گفت مادرش روزی...
نمایش «به علی گفت مادرش روزی...»، اجرای نمایشی چهار شعر از شاعران معاصر (فروغ فرخزاد و مهدی اخوانثالت)، کاری است بدیع، که بهصورت تجربی و کارگاهی با حضور سه بازیگر جوان به اجرا درآمده است.

مجتبی میثمی مدرس تئاتر
نمایش «به علی گفت مادرش روزی...»، اجرای نمایشی چهار شعر از شاعران معاصر (فروغ فرخزاد و مهدی اخوانثالت)، کاری است بدیع، که بهصورت تجربی و کارگاهی با حضور سه بازیگر جوان به اجرا درآمده است. اجرایی که در انتقال پیام و فضای شعرهای گزینشده با طراحی ساده اما هوشمندانه و نیز نقشآفرینی صمیمانه و دلنشین بازیگران بهرغم کاستیهای آن و عمدتاً ناشی از شرایط صحنه و امکانات اجرایی، موفق بوده و در نوع خود دستاوردی تازه برای کارگردان و درماتورژ این کار نمایشی بهشمار میرود. درواقع میتوان گفت که هنرکار در این اثر به تجربهی ارزشمندی دست یازیده است که امید است آثار آن را در کارهای نمایشیِ آتیِ او شاهد باشیم. دیدن، بررسی و نقد این اثر نمایشی خود میتواند ارتقای کارهای تجربی و کارگاهی ـ که اکنون در وضعیت خوبی بهسر نمیبرند ـ مؤثر افتد.
هنرکار در کار اخیر خود کوشیده است با حذف سایر آرایههای تئاتری از نوع دکور، لباس، گریم و موسیقی، بازیگر را در روایت نمایش، به اتکا بر بدن و روان خود، راهبری کند. نکته بس قابلتعمق دیگر، دشواری درک نوجوانان از شعر و فراتر از آن، بازآفرینی و روایت آن است، اما حاصل این اجرای کارگاهی نشانگر آن است که او و هنرجویانِ نوپویش به خوبی از پس کار برآمدهاند.
گذشته از سبک کار، باید در انتخاب این چهار شعر برای اجرای نمایشی آنها تعمق و تأمل بیشتری کرد. شعرهای گزینشده، بازتابی از فضای اجتماعی کنونی و آکنده از بیموامید است. امید که در آینده از هنرکار، که خود به جریانی از تئاتر تعلق دارد (تئاتر زمان) و از پشتوانهی نظری و عملی طولانی و غنی برخوردار است، همچنان شاهد آثار درخور این پیشینهی پربار باشیم.
یادآور میشوم که هوشمند هنرکار خود از نوجوانی و از طریق زندهیاد رضا کلاهدوزان ـ که او نیز از دانشآموختگان گروه آناهیتا بود ـ وارد کار تئاتر شد. سپس به کلاسهای استادان مسلم این حوزهی هنری و اجتماعی؛ زندهیادان استاد مصطفی اسکویی و بانوی تئاتر ایران مهین اسکویی راه یافت و سیستم استانیسلافسکی را فراگرفت. سالهای مدیدی بانو اسکویی را همراهی کرد و در ویرایش، پانوشت و توضیحات ترجمهی آثار استانیسلافسکی، او را یاری داد.
در سالهای پایانی زندگی این بانوی بلندپایه و گرانقدر، قائممقام او در گروه تئاتر زمان بود. هنرکار از سال1380 خورشیدی در تئاتر زمان در کنار مهین اسکویی، سپس بعد از درگذشت او، بهطور مستقل به آموزش بازیگری برپایهی آموزههای استانیسلافسکی مشغول بوده است.