خاویار
نه اینکه من امیدوار باشم سازمان خاویار مشکلات مردم را حل کند. درواقع چیزی که زیاد است سازمان پشمی و البته چیزی که زیادتر است، شکایتهای مردمی. ولی امیدوارم اسم خاویار نسبت به پشم به مردم احساس بهتری بدهد. یعنی وقتی مردم میبینند مشکلات آنها نسبت به سال قبل بیشتر نشده، غصه نخورند که پول آنها هزینه پشم شده. غصه بخورند که هزینه خاویار شده. شاید دردش کمتر باشد.

گوشی را که روشن میکنم انبوهی از پیامهای تبریک رفقاست به یکی از همپیالهها که مدیریت یک سازمانی را بهعهده گرفته است. با روی کار آمدن این یکیها، حالا روزنههای امیدی گشوده شده است که بعضی رفقای سابق ما در بعضی شرکتها پست مدیریتی بگیرند و سایرینی مثل ما هم مدام گوشی بهدست در حال تبریک. اخیراً یاد گرفتهام بنویسم؛ «به آن شرکت محترم تبریک میگویم که فلان رفیق ما را بهعنوان مدیرعامل در رأس خود میبیند».
مثل تیتاپ دادن به کسی که گشنه است، مایه مسرت و شادمانی میشود. وقتی خبر انتصاب را شنیدم همین پیام را برای دوستم فرستادم. لحظاتی بعد پاسخاش رسید که بیا تا در کنار هم این درخت پهناور را آبیاری کنیم.
اصلاً به اینجای کار فکر نکرده بودم. درواقع خبر را سرسری خوانده بودم و گمان میکردم رفیق ما به پدیده شاندیز مشهد رفته است اما بعد که بادقتتر نگاه کردم، متوجه شدم به «پردازش شکایتهای مردمی» رفته است، که چون هر دو به اختصار پشم خوانده میشوند، این سوءتفاهم برای من شکل گرفته بود. هرچند از ته دل خوشحال هم شدم که بالاخره سازمانی برای پردازش شکایتهای مردمی وجود دارد. درواقع اینجا پُر است از سازمانهای خدمترسان که چون مردم اثر آنها را در زندگی خود نمیبینند، بهقدر کفایت قدردان نیستند.
مثلاً سال قبل یکی از دوستان که از مسئولان ردهبالای سازمان بهینهسازی دما بود، دستور داده بود برنامههای تابستانی، برعکس برنامههای زمستانی باشد و چون در زمستان برنامه دو درجه کمتر، دو لباس بیشتر اجرا شده بود، در تابستان برنامه دو درجه بیشتر دو لباس کمتر را اجرا کرده بود که این دومی، یعنی دو لباس کمتر، در بعضی مکانهای عمومی و...، مشکلات جدی ایجاد کرده بود. البته بهخاطر افزایش جمعیت، درنهایت هم این کاهش مصرف در نمودار معلوم نبود، وگرنه زحمات دوستان سازمان واضح و مبرهن بود.
در اساسنامه سازمان پشم نوشته بودند؛ گرچه در بدو امر بهنظر میرسد که مشکلات مردم مسائلی مثل تورم، بیبرقی، گرانی، پایین بودن دستمزدها و ناکارآمدی سیستم اداری است اما تحلیل مشکلات واقعی مردم کاری علمی، زمانگیر و پرهزینه است که توسط تسهیلگران نخبه دانشگاهی در این سازمان با هزینهای بسیار کمتر و سرعت بیشتری انجام میشود. این سازمان معتقد است این مسائل گرانی و... مشکلات واقعی مردم نیست و در اثر تبلیغات بوقهای استکباری، مردم این فریب را خوردهاند و مشکلات واقعی مسائل دیگری است که باید در سازمان پشم اول احصا و پردازش شود و بعد در سازمانهای دیگری که به همین منظور افتتاح میشود، حلوفصل شود.
درواقع برنامهریزی سازمان به این صورت بود که قرار بوده مشکلات مردم هرهفته دوشنبه جمعبندی شود که متاسفانه همزمان شده با روز قطعی برق در سازمان و الان دو ماه است که جلسه جمعبندی برگزار نشده چون اعضای هیئتمدیره هرکدام در جایی مشغول هستند و فقط دوشنبهها فرصت حضور دارند و این یکی از مشکلاتی است که مردم نمیبینند و فکر میکنند در این سازمان هیچ کار مفیدی انجام نمیشود.
البته من فکر میکنم یکی از دلایلی که این سازمان به اهداف اولیه دست پیدا نکرده، این است که اسم مناسبی ندارد. اگر اسماش طوری میشد که بهصورت مخفف خاویار میشد، خیلی جذابتر بود و به احتمال زیاد موفقیت بیشتری بهدست میآورد. مثلاً خدمت انسانی و یاریگری اصولی روز. درواقع مشکل اصلی کشور همین است که وقتی از پشم صحبت میشود اصلاً مشخص نیست پردازش شکایتهای مردمی بوده یا مثلاً پلتفرم شناسایی موسیقی یا چیز دیگری.
نه اینکه من امیدوار باشم سازمان خاویار مشکلات مردم را حل کند. درواقع چیزی که زیاد است سازمان پشمی و البته چیزی که زیادتر است، شکایتهای مردمی. ولی امیدوارم اسم خاویار نسبت به پشم به مردم احساس بهتری بدهد. یعنی وقتی مردم میبینند مشکلات آنها نسبت به سال قبل بیشتر نشده، غصه نخورند که پول آنها هزینه پشم شده. غصه بخورند که هزینه خاویار شده. شاید دردش کمتر باشد.