| کد مطلب: ۳۴۱۹۶

تاریخی که بود، تاریخی که هست

واقعیت این است که سناریوی این سریال، با نص صریح بسیاری از منابع تاریخی به‌ویژه منابع معتبر اهل‌سنت در وقایعی همچون جنگ بدر و احد مخالف است.

تاریخی که بود، تاریخی که هست

روایت‌ها و فراروایت‌ها، همچون نخ‌های تسبیحی که تار و پود حافظه جمعی یک ملت را به هم می‌بافند، نقشی بی‌بدیل در شکل‌دهی و تثبیت تاریخ ایفا می‌کنند. این داستان‌های مسحورکننده، ادراک عمومی را در میان توده‌ها چنان نقشی می‌زنند که گویی سرنوشت را از نو رقم می‌زنند. سینما، سریال‌های تلویزیونی و رسانه‌ها به‌طورکلی، از دیرباز در این عرصه جولان داده و روایت‌های خود را در گوشه و کنار جهان طنین‌انداز کرده‌اند.

از میان آتش و خون جنگ‌های جهانی تا سرمای جنگ سرد و روزگار پرهیاهوی معاصر، صنعت سرگرمی در سراسر جهان، روایت، هدف یا ایدئولوژی خاص خود را همچون پرچمی برافراشته است. رسانه‌ها، با قدرت نرم و دیپلماسی عمومی خود، همچون ساحرانی زبردست، افکار عمومی را به بازی می‌گیرند، زیرا با مخاطبان عادی ارتباطی تنگاتنگ برقرار کرده و مستقیماً بر اندیشه آنان سایه می‌افکنند. بااین‌حال این نبرد روایات این‌بار در پهنه خاورمیانه، عرصه‌ای تازه برای خود یافته است.

خاورمیانه مدت‌هاست با کشمکش و آتش‌افروزی عجین شده است و مأوایی برای زورآزمایی قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای و حتی بدنام‌ترین سازمان‌های تروریستی شده است. اما فراتر از سایه‌های سنگین سیاست‌های کهنه بازیگران فرامنطقه‌ای، بازیگری نوظهور در زمانه کنونی، در سودای احیای امپراتوری‌های قدیمی هستند. 

در این میان، توفانی از نبردِ روایت‌ها در قالب سریال‌های درام نیز در حال وزیدن است. هنر و سیاست، همواره درهم‌تنیده‌اند، اما این‌بار روایت‌های تاریخی خاصی چنان مورد حمایت قرار می‌گیرند که گویی در حال رقم‌زدن یک «کودتای رسانه‌ای» هستند. از سپیده‌دمان هزاره سوم، نتفلیکس، با گشودن دروازه‌های جهانیِ پخشِ سریال‌های درام، به سلطه درام‌های انگلیسی‌زبان عملاً پایان داد.

درحال‌حاضر این سرویس پخش آنلاین، گنجینه‌ای از سریال‌های درام را نه‌تنها از کشورهای صاحبنام در عرصه تولید سریال‌های تلویزیون، بلکه از کشورهایی همچون کره‌جنوبی، دانمارک و حتی ترکیه و برخی کشورهای عربی نیز به نمایش می‌گذارد. اخیراً صنعت سرگمی جهانی، شاهد خیزشی چشمگیر در درام‌های تلویزیونی خاورمیانه بوده است. درحقیقت محبوبیت فزاینده سریال‌های عربی نشانگر به‌بار نشستن تلاش‌هایی است که متولیان رسانه‌های عرب‌زبان از یک‌دهه پیش برای دور کردن مخاطبان عرب از سریال‌های ترکیه‌ای انجام داده‌اند.

نبرد روایت‌ها: جدال ترکیه‌ای-عربی

سال گذشته، سریال تاریخی «قیام اِرطغرل» یا آن‌گونه که بسیاری از طرفداران آن می‌گویند؛ «بازی تاج و تخت اسلامی»، در بسیاری از کشورهای اسلامی به پربیننده‌ترین سریال بدل شد. «قیام ارطغرل»، حول محور زندگی و سفر ارطغرل، پدر عثمان می‌چرخد که پایه‌های امپراتوری عثمانی را بنا نهاد. این مجموعه، پرهزینه‌ترین سریال تاریخ ترکیه بود. سریال «قیام عثمان» در ادامه این سریال ساخته شده که روایتگر سال‌های پرفرازونشیب زندگی عثمان یکم، پسر ارطغرل و حلیمه‌خاتون و چگونگی تاسیس سلسله عثمانی است.

ارطغرول به چهره‌ای از قدرت نرم ترکیه با اهداف ملی‌گرایانه تبدیل شده است. در این سریال نه‌تنها امپراتوری عثمانی به‌عنوان حکومتی توصیف شده که به حقوق و آزادی‌های همه مردمان با هر قومیت، مذهب و زبانی احترام می‌گذارد، بلکه خود ملت‌ها مایل بوده‌اند تا به زیر پرچم این حکومت دربیایند. چند سده امپراتوری عثمانی در قالب روایتی تک‌خطی منعکس می‌شود که عملاً هیچ خبری از نارضایتی، شورش و سرکوب اقوام مختلف نیست. مهم‌تر از همه آن‌که، دولت کنونی ترکیه آشکارا به‌‌مثابه میراث‌دار امپراتوری عثمانی که آماده گسستن زنجیرهای ملل دربند است، منعکس شده است.

ازاین‌رو درام‌های داستانیِ تلویزیونی، همچون تریبونی برای بازتابِ وضعیت اجتماعی-سیاسیِ خاورمیانه عمل می‌کنند و زوایای گوناگونی از درهم‌تنیدگیِ سیاست و درامِ تلویزیونی را ـ چه در مرحله تولید و چه در مرحله نمایش ـ نمایان می‌کنند. برای درکِ ژرفایِ این پیوندِ ناگسستنی، لازم است تا هم چشم‌اندازِ رسانه‌ایِ حاکم و هم تاریخِ فرهنگی-سیاسیِ خاورمیانه را به‌درستی شناخت.

درام‌های تلویزیونی عربی، با هدفِ دگرگون‌سازیِ افکار عمومی ـ چه پیش از وقوعِ تحولاتِ بنیادینِ اجتماعی و چه پس از آن ـ ساخته می‌شوند. برخلاف داستان‌های تلویزیونی مغرب‌زمین، درام‌های خاورمیانه غالباً از وقایع تاریخی به‌مثابه آینه‌ای برای بازتابِ اوضاعِ اجتماعی-سیاسیِ حاکم بهره می‌گیرند. بنابراین این درام‌های تاریخی نه‌صرفاً برای جذبِ مخاطب، بلکه برای ترویجِ ارزش‌های نظام سیاسی حاکم ساخته می‌شوند.

در غرب، آنگاه که سخن از درام‌های تاریخی همچون «تاج» (ساخته پیتر مورگان) به میان می‌آید، پرسشِ راستین‌بودنِ روایت‌ها و میزانِ انطباقِ آن‌ها با واقعیاتِ تاریخی، همواره در کانونِ بحث‌ها قرار می‌گیرد. بااین‌همه موفقیت یا ناکامیِ یک سریال در بازآفرینیِ وقایعِ تاریخی، معمولاً تأثیری شگرف بر جامعه آن دیار بر جای نمی‌گذارد. 

در پهنه خاورمیانه، تاریخ، دیانت و سیاست چنان درهم‌تنیده‌اند که گویی تاروپودِ یک قالیِ را تشکیل می‌دهند. این درهم‌تنیدگی، نوعِ نگاه به رابطه میانِ واقعیت و خیال را نیز دستخوشِ تغییر می‌کند. گذشته، همچون گنجینه‌ای از پندها و عبرت‌ها در نظر می‌آید که می‌توان از آن برای مقاصدِ گوناگون بهره جست. شخصیت‌های تاریخی گاه چنان تقدیس می‌شوند که گویی هاله‌ای از قداست بر گرداگردِ آن‌ها کشیده شده است. ازاین‌رو بازآفرینیِ گذشته، نیازمندِ آن است که هنرمند، میانِ حقایقِ مستند و افسانه‌هایِ دلنشین، به‌گونه‌ای تعادل برقرار کند که با شیوه رایجِ درام‌سازیِ تاریخی در دیارِ مغرب‌زمین، تفاوتی آشکار دارد.

بدون تردید، درام‌هایِ تاریخی خاورمیانه با بازنماییِ شکوهِ دورانِ سپری‌شده و دلاوری‌هایِ نیاکان به شیوه‌ای ضمنی، زمانِ حال را تداعی می‌کنند. سریال‌هایی که در زمانِ حال و در بسترِ تاریخ روایت می‌شوند، با بهره‌گیری از تکنیکِ همزمانیِ روایی، سازندگانِ درام، به‌دنبال تبلیغ برخی از سیاست‌مداران، رویه‌ها و نگرش‌هایِ خاص هستند که در راستای مسیرِ پروژه‌هایِ مدرن‌سازیِ ملی و منطقه‌ای قرار دارند.

این فرآیندِ دلالت به‌ویژه در درام‌های چندسال اخیر، شدت یافته است. چراکه این درام‌ها، از گذشته برای تبیینِ روایت‌هایی بهره می‌گیرند که در راستای مشروعیت‌بخشی حاکمان فعلی قرار دارد. به این ترتیب، درام‌هایِ خاورمیانه را عمدتاً باید از دریچه بینش‌هایِ جامعه‌شناختی و سیاسیِ موردِ ارزیابی قرار داد. 

آشنایی‌زدایی از «معاویه»

سریال «معاویه» مجموعه تلویزیونی تاریخی است که پخش آن در ماه رمضان سال ۲۰۲۵ (1446 قمری) آغاز شد. این سریال به زندگی معاویة‌بن ابی‌سفیان، بنیان‌گذار خلافت اموی در دمشق می‌پردازد و دوره بعد از کشته‌شدن عثمان به عفان، خلیفه سوم، سپس تصدی خلافت توسط امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) را بررسی می‌کند، سپس صلح امام حسن مجتبی (ع) و وقایع پس از آن، ازجمله به قدرت رسیدن یزید بن معاویه، خلیفه دوم اموی می‌پردازد.

فیلمبرداری این مجموعه در ژوئیه ۲۰۲۲ آغاز شد و بودجه هنگفتی حدود ۱۰۰ میلیون دلار به آن اختصاص یافت. این بزرگ‌ترین تولید در تاریخ نمایش عربی است که توسط محمد الیساری، خالد صلاح و بشار عباس نوشته شده است و کارگردانی آن را احمد مدحت به‌عهده داشت و توسط استودیو ام‌بی‌سی عربستان سعودی تهیه شده است.

بی‌گمان سازندگان این سریال به‌دنبال «آشنایی‌زدایی» از معاویه بوده‌اند. آشنایی‌زدایی (Defamiliarization) ازجمله مفاهیم کاربردی در نظریات نقد هنری و ادبی است که نخستین‌بار توسط ویکتور شکلوفسکی در سال ۱۹۱۷ در مقاله‌ای با عنوان «هنر به‌مثابه تکنیک» مطرح شد و شفیعی کدکنی برای نخستین‌بار برای آن معادل فارسی آشنایی‌زدایی را پیشنهاد کرد. آشنایی‌زدایی وقتی روی می‌دهد که در متن، اشاره به عناصری بشود که در هر صورت با انتظارات خواننده یا شنونده در بافت فرهنگی متعارف، مألوف نباشد.

بنابراین در اینجا قرار نیست که معاویه در قامت «پسر ابوسفیان و هند بن عتبه، پدر یزید» رسمی‌کننده حکومت موروثی، دشمن خلیفه برحق مسلمین، و بسیاری از صحابی رسول اکرم (ص) ظاهر شود، بلکه باید از او آشنایی‌زدایی صورت بگیرد و او به‌صورت سیاستمداری زیرک، عمل‌گرا، نکته‌سنج و فرصت‌شناس ظاهر ‌شود که از ابتدا به فکر تأسیس یک امپراتوری اسلامی و انتقال شکوه و جلال دربار ایران و روم به سلطنت اسلامی بود که سرانجام توانست این مهم را محقق کند.

شگفت آن‌که سازندگان هیچ تلاشی برای پنهان کردن این مسئله نمی‌کنند تا جایی‌که از همان قسمت نخست که به کودکی معاویه اختصاص دارد، این پیشگویی و پیش‌بینی کاملاً عیان است. این سریال قرار است مابه‌ازای امروزی نیز داشته باشد، شاهزاده جوان سعودی که سودایی مشابه در سر دارد و به‌دنبال تحقق آن است.   

متن و فرامتن سریال «معاویه» 

مشکل سریال «معاویه» به فرامتن محدود نمی‌شود بلکه به شدت در مرحله متن نیز دچار ایرادات اساسی است. به‌عبارت‌دیگر، موضوعی که مجدداً استدلال محوری این جستار را مورد تأکید قرار می‌دهد این است که سریال «معاویه» به‌لحاظ هنری نیز به‌شدت ضعیف، کم‌دقت و فاقد المان‌های هنری است و صرفاً سعی شده تا با استفاده از بازیگران مشهور و محبوب جهان عرب مانند لجین اسماعیل، وائل شرف، ایاد نصار، ایمن زیدان، سمیر المصری، سهیر بن عماره و عایشه بن‌احمد، مخاطبان را به تماشای این سریال بنشانند. بودجه 100 میلیون دلاری این سریال نیز عمدتاً صرف جذب بازیگران مشهور شده، نه ساخت سریالی فاخر یا حتی جذاب.

حوادث قسمت‌های نخست سریال که در آن به جدال میان مسلمانان با قریش، حاکمان مکه، هجرت مسلمانان به مدینه، جنگ‌ها میان قریش و مسلمانان، فتح مکه توسط مسلمانان و خلافت خلفای راشدین می‌پردازد، همچون جزئیاتی کم‌اهمیت بسیار سریع مرور می‌شود، تو گویی که قرار است کلیت اسلام جزئیاتی کم‌اهمیت برای ورود معاویه به صحنه باشد. مقایسه کنید با فیلم «پیام یا محمد رسول‌الله»، شاهکار مصطفی عقاد که هر پلان آن با وسواس و دقت ضبط شده بود. واقعیت این است که سناریوی این سریال، با نص صریح بسیاری از منابع تاریخی به‌ویژه منابع معتبر اهل‌سنت در وقایعی همچون جنگ بدر و احد مخالف است. 

علاوه بر این، جزئیات سریال «معاویه» عملاً فاجعه است. آرایش و لباس زن‌ها عملاً متعلق به بیروت یا دوبی یا ریاض سال 2025 است. تیپ و استایل بازیگران مرد را نیز همین حالا می‌توانید در ترانه‌ها و شوهای عربی مشاهده کنید. معماری حجاز پیش از اسلام می‌تواند هرجای دیگری در جهان باشد و هیچ عنصر و المان مختص به جغرافیای فرهنگی زمان ظهور حضرت رسول (ص) در آنجا وجود ندارد.

معماری دمشق نیز عملاً معماری قرون وسطی اروپاست که استفاده از جلوه‌های ویژه برای ترسیم آن، کاملاً هویداست. تمام جنگ‌ها عملاً به یک فرم واحد نشان داده می‌شوند و عملاً تفاوتی بین آنها وجود ندارد. دوربین از بالا میدان نبرد را نشان می‌دهد، سپس یک سکانس بسته از مبارزه جمعیتی محدود نشان داده می‌شود.

صحنه‌های مربوط اسب‌سواری و استفاده از شمشیر بر بالای اسب همچون صحنه‌هایی کمیک از کار درآمده است؛ لباس بازیگران رنگ خون به خود نمی‌گیرد؛ گرد شکست و هزیمت از همان لحظه نخست بر سیمای دشمن می‌نشیند و جنگ آغاز نشده آنها مغلوب می‌شوند؛ تمام امرا و شاهان غیرعرب، رُخی اروپایی دارند که تنها جزئیات آن یک ریشِ گردِ کم‌پشتِ بور است. این فهرست البته به‌مراتب بلندبالاتر است اما تا همین‌جا نیز احتمالاً وافی به مقصود بوده است. 

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه فرهنگ
پربازدیدترین
آخرین اخبار