| کد مطلب: ۳۱۵۴۰

جهانی زنـانه از نگاهی معاصر/نگاهی به نمایش «هدویگ» اثر نادر برهانی‌‏مرند و گفت‌‏وگوهایی با بازیگران آن بهرام ابراهیمی و امین میری

نادر برهانی‏ مرند جزو کارگردان‏‌هایی است که انتخاب‌‏هایش را از قبل انجام می‌‏دهد و نقشی را به بازیگر پیشنهاد می‏‌کند که احتمال می‌‏دهد بازیگر با آن موافق باشد.

جهانی زنـانه از نگاهی معاصر/نگاهی به نمایش «هدویگ» اثر نادر برهانی‌‏مرند و گفت‌‏وگوهایی با بازیگران آن بهرام ابراهیمی و امین میری

نادر برهانی‌مرند، نویسنده و کارگردان، پس از ۸ سال به صحنه بازمی‌گردد. این تیتر خبری بود که اهالی تئاتر، هر تماشاگرِ علاقه‌مند، دانشجویان این رشته و... را خواه‌ناخواه ترغیب به تماشای اثری می‌کند که این نویسنده و کارگردان قرار است روی صحنه بیاورد.

او که پیش از این نمایش‌هایی تماشایی چون «مرگ فروشنده»، «پاییز»، «در خواب دیگران»، «سردار»، «تولد»، «رومولوس کبیر» و... را کارگردانی کرده بود و نویسنده‌ی نمایشنامه‌ی آثاری چون «بی‌بی بیدل»، «تهران زیر بال فرشتگان»، «پاییز»، «خوشبختی‌های کوچک سوسک شدن»، «سردار»، «کابوس‌های یک پیرمرد بازنشسته خائن ترسو» و... بود این بار دست روی اثری گذاشت که پیش از در سال ۱۳۸۶ نیز آن را روی صحنه‌ی سالن چهارسوی مجموعه‌ی تئاترشهر برد.

 میان اجرای ۱۷ سال پیش برهانی‌مرند از «مرغابی وحشیِ» هنریک ایبسن اما با «هدویگ» (برداشتی آزاد از «مرغابی وحشی» با نگاهی به ترجمه‌های بهزاد قادری، اصغر رستگار، میرمجید عمرانی و منوچهر انور) تفاوت‌های بسیار زیادی وجود داشت. نادر برهانی‌مرند این بار با خوانشی تازه که معطوف به ذهنیت هدویگ یا همان دخترک چهارده‌ی ساله نمایشنامه‌ی «مرغابی وحشی» است، روایتی کم‌وبیش تازه و تا حدودی زنانه از جهان ایبسن را به صحنه آورده است. 

473365_3629301782_1000_667 copy

یک ایبسن معاصر 

نگاهی به خلاصه‌ داستان نمایشنامه‌ی «مرغابی وحشی» شاید بهتر بتواند بیانگر تغییر و تحولاتی باشد که نادر برهانی‌مرند برای روی صحنه بردن «هدویگ» در این اثر نمایشی ایجاد کرده است. مرغابی‌وحشی در مقام یک اثر رئالیستی ایبسنی داستان هاکون ورله، بازرگانی است که ظاهراً به افتخار ورود پسرش گرگیرش ورله که در منطقه‌ای به‌نام هویدال سرپرستی کارخانه‌ی پدرش را به‌عهده داشته است، مهمانی شام ترتیب داده است.

عکاسی به‌نام یالمار ایکدال هم به دعوت گرگیرش، هم‌کلاس و دوست قدیمی‌اش، در مهمانی حضور دارد. ایکدال پیر، پدر یالمار که روزگاری دوست و یار ورله بوده، به جرم قطع درختان پارک ملی در هویدال از مقام افسری خلع شده است و اینک زندگی فلاکت‌باری دارد. یالمار با زنی به نام گینا یانسن، پرستارِ سابق مادرِ درگذشته‌ی گرگیرش با اتهام پنهانِ رابطه‌ی غیررسمی با هاکون ورله ازدواج کرده است و دختری به‌نام هدویگ دارد.

گرگیرش خود را سگی می‌داند که می‌خواهد مرغابی وحشیِ تیرخورده، چسبیده به خزه‌های عمق نیلی دریا و در انتظار مرگ را از بند آن‌چه به اسارتش درآمده است برهاند. او معتقد است، پدرش همه‌ی خانواده‌ی ایکدال را به تباهی کشیده است و قصد دارد چهره‌ی واقعی او را به دیگران بشناساند و به گمان خود با عمل به وظیفه‌‌ی انسانی‌اش، یالمار ایکدال را از خواب غفلت بیدار کند و واقعیت زندگی- این‌که هاکون ورله، پدرِ واقعی هدویگ است- را به یالمار بنمایاند. آن‌چه گرگیرش ورله با زندگی یالمار ایکدال انجام می‌دهد اما درنهایت به خودکشی دختر چهارده‌ی ساله‌ی او، هدویگ می‌انجامد. 

هنریک ایبسن را آن‌چنان‌که در نقدهای ادبی مطرح شده است می‌توان منتقد طبقه بورژوا و ازقضا یکی از بهترین و صادق‌ترین روایتگرانش دانست. درواقع بورژوازی قرن نوزدهم شمال اروپا از منظر نگاه نویسنده‌ای همچون ایبسن است که به بهترین شکل صورت‌بندی شده و به میانجی تئاتر به جهان عرضه می‌شود. نادر برهانی‌مرند در «هدویگ» کلیت نمایشنامه‌ی ایبسن را حفظ کرده و به روایت، رنگ و بویی زنانه داده است.

حال به‌جای خودکشی هدویگ 14‌ساله، مرد آرمان‌گرایی چون  گرگیرش مقابل اقتدار پدری بورژوا می‌ایستد و با انتحار، جهان منفعت‌طلبانه‌ی پدر را نفی می‌کند. نادر برهانی‌مرند به گواهی آثاری که بر صحنه آورده، نشان داده که کارگردان خلاقی است. اجرای نمایش «هدویگ» را می‌توان از این منظر، اثری قابل قبول و به نسبت چالش‌برانگیز دانست که به‌نظر می‌آید تحت‌تاثیر حرکت اجتماعی معاصر زنان ایران تولید شده و رنگ اجرا به خود دیده است.

این‌که هدویگ از مرگ خودخواسته‌ای که در متن ایبسن مشاهده می‌شود امتناع کرده و با نمایشنامه‌ نوشتن، روایتگر زمانه‌ خود باشد از نکات قابل اعتنای این اجرا است که می‌بایست مورد توجه مخاطبان قرار گیرد. به هر حال ایبسن را نمی‌توان به هر شکلی اجرا کرد و نگران انسجام درونی نمایشنامه‌هایش نشد. نویسنده‌ای که جهان سرمایه‌داری را با نفرتی عمیق به بهترین شکل به ما می‌شناساند. برهانی‌مرند ضیافت کوچک و باشکوهی برای ما ترتیب داده با بازیگرانی توانا و طراحی صحنه تماشایی. یک ایبسن معاصر که بیش از مردان، به زنان اهمیت می‌دهد.  

از هدویگ ترس‌خورده تا  شکننده‌ی ترس‌ها

نادر برهانی‌مرند در دور جدید اجرایش از «مرغابی وحشی» با عنوان «هدویگ» برخلاف ۱۷ سال پیش تمایلی برای گفت‌وگو از خود نشان نداد. با این حال هنگامی که «مرغابی وحشی» را با حضور بازیگرانی چون کاظم هژیرآزاد، سیامک صفری، هومن برق‌نورد، الهام پاوه‌نژاد و... روی صحنه‌ی سالن چهارسوی مجموعه‌ی تئاتر شهر در پاسخ به این‌که هدفش از دراماتورژی متن ایبسن و روی صحنه بردن آن چه بوده است، گفته بود اجرای «مرغابی وحشی» هنریک ایبسن از آرزوهای دوران دانشجویی‌اش بوده است.

ضمن این‌که قصه و تم اجتماعی این اثر از ایبسن را با وجود همه‌ی آن‌چه او ضعف‌های اثر خوانده بود دوست داشته و سعی کرده است دغدغه‌های اجتماعی معاصر را در دراماتورژی این کار مدنظر بگیرد. برهانی‌مرند آن زمان معتقد بود پاسخ این که هدفش از روی صحنه بردن این اثر چیست، در پیشانی‌نویس گروه آمده است. او این پاسخ را که مشخص‌کننده‌ی هدف گروه از اجرا نیز نامیده بود «بحث معاصر‌سازی‌» می‌دانست. به عقیده‌ی برهانی‌مرند ایبسن نمایشنامه‌ی «مرغابی وحشی» را در قرن ۱۹ و برای تماشاگر آن زمان با دغدغه‌های مربوط به آن زمان نوشته بوده و هنگام نوشتن روانشناسی انسان آن دوره را مدنظر داشته است.

درحالی‌که اکنون در قرن ۲۱ هستیم و درنتیجه خیلی از مفاهیم عوض شده و  به‌دنبال آن منطق‌های رفتاری نیز عوض شده است. برهانی‌مرند که عقیده داشت شبکه‌ی رفتاری آدم‌های این قصه براساس الگوی رفتاری انسان‌های آن دوره نوشته شده است با ذکر این که هنوز هم این الگوی رفتاری در نسخه‌ی روی صحنه رفته توسط او دیده می‌شود افزوده بود می‌خواستم در عین این‌که به نمایشنامه‌ی ابیسن دست نزنیم اما برای تماشاگر معاصر قصه‌ای از اندیشه، احساس، تعلقات اجتماعی و احساسات بشری در تئاتر بگوییم. 

amin-miri-photokade-com-6 copy

این نکته‌ای است که مورد تاکید، امین میری، بازیگر نقش ایکدالِ پیر، پدر یالمار، پدرشوهر گینا و پدربزرگ هدویگ قرار می‌گیرد. او که نقشی را روی صحنه ایفا می‌کند که سالیان سال با آن اختلاف سنی دارد، ضمن اشاره به این‌که در شکل‌دهی به الگوی رفتاری این شخصیت -از خمیدگی تا راه رفتن سریع و تلاش برای اختصاص کمترین جا به خود ضمن پنهان ماندن از نگاه خیره‌ی دیگران- الگوی رفتاری موشی وحشت‌زده را مدنظر داشته است، از نکته‌ی دیگری نیز سخن می‌گوید. از این‌که نادر برهانی‌مرند در برداشت آزادش از «مرغابی وحشی» ضمن تاکید بر نشان دادن روابط انسانی در بستری اجتماعی بر ظرفیت‌های زنان در ایفای نقشی تازه، نقشی اثرگذارتر و پررنگ‌تر از پیش تاکید داشته است.

او اشاره می‌کند هدویگ در روایت ایبسن دختری شکست‌خورده و ترسیده است که طاقت ادامه‌‌ی زندگی را ندارد و برای همین دست به خودکشی می‌زند. هدویگ نادر برهانی‌مرند اما زنی قوی و محکم است که از شکست‌های زندگی، پله‌ای برای پیروزی می‌‌سازد. پله‌ای که به نوری اسپات ختم می‌شود. نوری که هدویگِ جوان و نابینا زیر آن، جایزه‌ی نگارش بهترین نمایشنامه را به‌دست آورد، نمایشنامه‌ای روایت خط‌خوردگی‌های زندگی خودش، پدرش یالمار ایکدال، مادرش گینا یانسن، پدربزرگش ایکدالِ پیر و گرگیرش ورله، پسر افشاگرِ هاکون ورله.

بهرام ابراهیمی بازیگر1 copy

بهرام ابراهیمی، بازیگر نقش هاکون روله، بازرگانی صاحب یک فرزند پسر به‌نام گرگیرش روله به‌عنوان یکی از پیشکسوتان حاضر‌روی صحنه‌ی نمایش «هدویگ» با اشاره به این که نادر برهانی‌مرند را از دوران دانشجویی‌اش، از سال‌های پایانی دهه 60 و سال‌های آغازین دهه 70 می‌شناسد، او را در آن مقطع زمانی از زندگی‌اش دانشجویی فعال، پویا و پرانرژی توصیف می‌کند که چند سال بعد به تماشای نمایش‌هایش روی صحنه می‌نشسته است.

ابراهیمی بعدتر در رادیو با برهانی‌مرند همکار می‌شود، هنگامی که او نخست سردبیری را برعهده داشت، سپس مسئول دفتر ادبیات اداره‌کل نمایش رادیو و  شبکه نمایش شد. همکاری این دو به این شکل بود که در برخی نمایش‌ها برهانی‌مرند کارگردانی را برعهده داشت و ابراهیمی بازیگر بود و در برخی دیگر برهانی‌مرند دبیر بود و ابراهیمی کارگردان و... «هدویگ» اما نخستین تجربه آن‌ها با یکدیگر در قالب اجرایی صحنه‌ای است. 

نمایشنامه‌ی «مرغابی وحشی» با آن‌چه نادر برهانی‌مرند تحت عنوان «هدویگ» روی صحنه برده است، تفاوت‌هایی دارد. درواقع «هدویگ» اقتباسی از «مرغابی وحشی» با تغییراتی کلی و جزئی است. اقتباسی ابراهیمی از ابتدای سال جاری در جریان آن قرار گرفت و هنگامی که طرح کلی‌اش را شنید به آن علاقه‌مند شد. برهانی‌مرند به او گفته بود که در حال از سر گذراندن تجربه‌‌ی اجرای این اثر با هنرجویانش است اما طبیعتا برای تعدادی از نقش‌ها به دنبال بازیگران حرفه‌ای بود.

نادر برهانی‌مرند جزو کارگردان‌هایی است که انتخاب‌هایش را از قبل انجام می‌دهد و نقشی را به بازیگر پیشنهاد می‌کند که احتمال می‌دهد بازیگر با آن موافق باشد. او از ابتدا نقش هاکون روله، بازرگان را برای ابراهیمی در نظر داشت که این بازیگر نیز خودش به آن علاقه‌مند بود. زمانی هم که به گروه پیوست پیش‌تر با زکیه بهبهانی‌آهنگ و امین میری آشنا بود و با رحیم نوروزی، هم در برابر دوربین و هم روی صحنه سابقه همکاری داشتم. 

قطعاً هنریک ایبسن به‌عنوان یک نمایشنامه‌نویس صاحب سبک اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، ایده‌هایی مختص خود را در ذهن داشته است. ایده‌هایی که به‌عنوان مثال می‌توان رد پای‌شان را در «خانه عروسک» و دیگر نمایشنامه‌هایش نیز مشاهده کرد. نادر برهانی‌مرند اما براساس نوع نگاه شخصی خود، «مرغابی وحشی» را به این شکل درآورده است. به‌عبارت‌دیگر می‌توان گفت براساس آن نمایشنامه، نمایشنامه خودش را نوشته است. ابراهیمی با اشاره به این نکات می‌افزاید بازیگری که در مورد بازی‌اش توضیح دهد یعنی کارش را روی صحنه به‌طور کامل انجام نداده است و حال می‌خواهد با کلمات، اضافه بر آن‌چه اجرا کرده است، چیزهای دیگری را به مخاطب القاء کند.

او اما آن کاری را که کارگردان باتوجه به شناختش از توانایی‌های او از ابراهیمی خواسته بود انجام داد. ابراهیمی پیش از این، در خرداد و تیرماه سال جاری، با نمایش «گورکن» به کارگردانی علی‌محمد کاظم‌نیا به همراه فرزندش دانیال ابراهیمی و حسن نوری روی صحنه رفته بود. میان او و صحنه‌ی‌ تئاتر در سال‌های شیوع کرونا فاصله‌ای یک‌سال‌ونیمه‌ افتاد، اگرچه در آن زمان رادیوتئاترهایی کار کرد. ازجمله کارهای ناتمام آن دوران، «روزهای رادیو» به کارگردانی محمد رحمانیان بود که فقط چهار اجرا در پردیس تئاتر شهرزاد داشت. ابراهیمی تاکید می‌کند به همه‌ی پشنهادهایی که می‌شود فکر می‌کند فارغ از این‌که برای بازی در تلویزیون است یا سینما یا تئاتر یا رادیو. درواقع به خودِ کار کردن فکر می‌کند، نه به چیزی دیگر

دیدگاه

ویژه فرهنگ
پربازدیدترین
آخرین اخبار