درباره لورنس عربستان
یک فیلم انقلابی
۶۲ سال از ساخت فیلم «لورنس عربستان» میگذرد، اما هنوز این شاهکار سینمایی تماشایی است. روایت زندگی حیرتانگیز و بسیار کوتاه توماس ادوارد لورنس، باستانشناس بریتانیایی که بعدها به مبارز آزادیخواه دستار بهسر مشهور تاریخ کشورش تبدیل شد.
اثری از «دیوید لین» و نقشآفرینی شماری از بهترین بازیگران تاریخ سینما مثل آنتونی کوئین، پیتر اوتول، عمر شریف و الک گینس. فیلمی که براساس زندگی «توماس ادوارد لورنس»؛ باستانشناس، دیپلمات، نظامی و نویسنده بریتانیایی که در جریان جنگ جهانی اول از طرف انگلستان در عربستان حضور داشت، ساخته شده است و در ذیل ژانر بیوگرافی قرار میگیرد که فضایی ماجراجویی دارد. لورنس که رسالهی دکترای خود را زیر عنوان «قلعههای صلیبی» ارائه کرده بود، از آغاز جوانی سفرهای تحقیقاتی و پژوهشی متعددی به خاورمیانه کرده بود.
بهمحض آغاز جنگ جهانی اول، لورنس از طرف ارتش بریتانیا به مصر رفت تا در امور اطلاعاتی به ارتش کشورش کمک کند. او که اطلاع عمیقی از اوضاع منطقه و علاقهی فراوانی به عربها داشت، فرد ایدهآلی برای جمعآوری اطلاعات و تعیین استراتژی بریتانیا در منطقهی پرآشوب خاورمیانه بود. در این زمان امپراطوری عثمانی دستخوش فروپاشی شده بود و جغرافیای سیاسی تازهای باید در منطقه شکل میگرفت. لورنس در 1916 مشاور ملک فیصل در عربستان شد و به او کمک کرد تا علیه حاکمان ترک عربها بشورد و از پیشروی بریتانیاییها به داخل سوریه حمایت کند.
لورنس در کنفرانس صلحی که در پایان جنگ برگزار شد، از جفاکاری قدرتهای بزرگ در حق عربها بهشدت ناامید شد. او از آن پس تصمیم گرفت زندگی آرامی را به دور از نگاه مردم و رسانهها سپری کند. لورنس عربستان که با پول حاصل از فروش پل رودخانهی کوای (دیوید لین، 1957) سرمایهگذاری شده و ساخت آن چهار سال بهطول انجامیده بود، چهار میلیون دلار هزینه در بر داشت. فیلم که غالب صحنههایش در لوکیشنهای طبیعی فیلمبرداری شده بود، در خلق محیط خاورمیانهای و گرمای رمزآلود صحرا ـ با آن ماسههای داغ که امواج پرپیچوتابی از نور و سراب را تولید میکرد ـ موفق است. لورنس عربستان، مثل همهی فیلمهای جنگیِ خوب، در پسزمینهای از حوادث فیزیکی میدان جنگ به بررسی کاراکتر اصلی قصهاش میپردازد.
درست است که لورنس فیلم با لورنس واقعی ـ لورنسی که همجنسباز بود ـ تفاوتهای زیادی دارد، اما کارگردان و فیلمنامهنویس موفق شدهاند وجوه متناقض موجود در کاراکتری را که بهعنوان قهرمان قصهشان معرفی کردهاند به خوبی عرضه کنند. یکی از وجوه شخصیت حرفهای دیوید لین، تمایل گریزناپذیرش به فیلمبرداریهای عالی، پرهزینه و پرانرژی است. در اینجا شباهتهایی میان کارگردان و قهرمانهای فیلمهایش دیده میشود. سرهنگ (آلک گینس) در فیلم «پل رودخانه کوای»، باید مردانش را برای ساختن یک پل خوب ـ حتی اگر پل به چنگ دشمن بیفتد ـ به جلو براند. لورنس هم از صحرایی به صحرای دیگر در حرکت است و میکوشد از طریق آزمایشهای سخت بدنی و جسمی به تهذیب و پاکی روح دست یابد.
او در صحنهای از فیلم در پاسخ به این پرسش که «چرا اینقدر صحرا را دوست داری؟»، میگوید: «برای اینکه صحرا پاک و منزه است…». «لورنس عربستان» قواعدی جدید برای ساختن فیلم در مقیاسهای عظیم بنا نهاد. دیوید لین، فیلمهای حماسی زیادی ساخته است اما فقط بعضی از آنها توانستهاند بهاندازهی «لورنس عربستان» دیوانگی و هرجومرج جنگ را به تصویر بکشانند. این فیلم که برندهی اسکار بهترین فیلم شد و امروزه از آن بهعنوان یکی از آثار سینمایی کلاسیک یاد میشود، تا به امروز چندین مرتبه مجدداً اکران شده است. «لورنس عربستان» یک فیلم حماسی خارقالعاده است که هم بهعنوان یک فیلم ماجراجویانه کارکرد درستی دارد، هم میتواند بینشی جدید دربارهی جنگ جهانی اول برای بینندگان خود فراهم کند. اگرچه پخش این فیلم به دنبال توصیفهای حاشیهسازی که از بعضی قبایل عرب ارائه داده بود در ابتدا ممنوع شد، اما خیلی زود همه دریافتند که این فیلم یکی از انقلابیترین فیلمهای تاریخ سینماست.