| کد مطلب: ۱۷۸۴۶

نقد شایگان بر ایدئولوژی و انقلاب

بررسی شماره ۳۰ مجله سیاست‌نامه

شماره ۳۰ مجله «سیاست‌نامه» در ۲۸۸ صفحه و به قیمت ۲۰۰ هزار تومان منتشر شد. طرح روی جلد این شماره به داریوش شایگان اختصاص داده شده و مقالاتی نیز درباره این روشنفکر مشهور و کتاب «انقلاب مذهبی چیست؟» او به قلم صادق حقیقت، احمد بستانی، رضا کوهکن، موسی اکرمی، حامد زارع، مهدی روزخوش، محسن عباس‌زاده، مهدی سیمایی و رضا یادگاری به رشته تحریر درآمده است.

احمد بستانی در بخشی از مقاله خود با عنوان «اندیشمند ضدانقلاب» می‌نویسد: «شایگان نخستین اندیشمند ایرانی بود که تنها دو سال پس از پیروزی انقلاب به بحث ایدئولوژیک‌شدن سنت (و دین) پرداخت. بیش از یک دهه پس از انتشار چاپ نخست متن فرانسوی کتاب شایگان، اندیشمندان مهم و تاثیرگذاری چون عبدالکریم سروش در مقاله «فربه‌تر از ایدئولوژی» (۱۳۷۲) و سیدجواد طباطبایی در کتاب «ابن‌خلدون و علوم اجتماعی» (۱۳۷۴) به بحث از ایدئولوژیک‌شدن دین و سنت پرداختند. انتشار هر سه متن فوق به زبان فارسی در نیمه اول دهه۷۰ شمسی به‌هیچ‌وجه اتفاقی نیست. این دوره‌ای است که نسل جوان و طبقه متوسط تحصیلکرده ایرانی برای نخستین‌بار روایت‌های رادیکال از دین و سنت را به پرسش می‌گیرد و می‌کوشد از طریق این پرسشگری راهی برای رهایی از معضلات سیاسی و اجتماعی دهه دوم پس از پیروزی انقلاب بگشاید.

نقد اسلام سیاسی و سنت ایدئولوژیک‌شده را می‌توان دو رکن مهم تلا‌ش‌های اندیشمندان ایرانی در نیمه نخست دهه ۷۰ دانست.» بستانی در ادامه به آفات این درک ایدئولوژیک از سنت نزد شایگان می‌پردازد. از نظر شایگان تلاش‌های کسانی چون علی شریعتی به‌عنوان «نمونه‌ای اعلا از یک ایدئولوگ» را می‌توان «بدترین شکل غرب‌زدگی» تلقی کرد: «ایدئولوژیک‌شدن دین پیش از هر چیز ضربه‌زدن به اساس آن است، نه خدمت به آن؛ زیرا تبدیل دین به یک برنامه دنیوی و آن را رقیب ایدئولوژی‌های عرفی و زمینی قرار دادن، پیش از همه‌چیز موجب سکولارشدن و درنتیجه از بین رفتن ذخایر معنوی یک دین می‌شود.»

234y6723

از دیگر بخش‌های این شماره «سیاست‌نامه» می‌توان به یادداشتی از فرهنگ رجایی با عنوان «کدام ایران؟» و پژوهشی از مهدی سنایی درباره «تنگنای دوره گذار: سخنی در باب نظم آینده جهان» اشاره کرد. یک یادنامه و یک پرونده نیز در این شماره به چشم می‌خورد. یادنامه، بزرگداشت ناصر کاتوزیان استاد برجسته حقوق ملقب به «پدر علم حقوق ایران» است و در آن یادداشت‌هایی از مصطفی محقق داماد، لعیا جنیدی، تهمورث بشیریه، علیرضا آذربایجانی و هما داودی به چشم می‌خورد. بخش پرونده اما به مناسبت 100سالگی تدوین قانون اساسی افغانستان تدوین شده است و در آن ذکیه عادلی، میرویس بلخی، محمد عثمان تره‌کی، امان‌الله فصیحی، احمدولی مسعود، داوود عرفان، محسن خلیلی، حسین سلیمی و... به بحث و بررسی جنبه‌های مختلف تدوین قانون اساسی و روند تحقق آن و آسیب‌شناسی موانع موجود بر سر آن پرداخته‌اند. 

محمدمنصور هاشمی نیز در این شماره مقاله‌ای خواندنی نوشته است به‌نام «علم چگونه «اسلامی» شد؟» و در آن به بحث رقابت نابهنجار علوم سنتی و علوم جدید در جامعه ایران پرداخته است. از نظر هاشمی، «هم از نظر کمیت و هم از نظر کیفیت، معتقدان به اعتبار و ترجیح شناخت‌های گذشته شایان توجه‌اند و بدین‌ترتیب رسماً گفتمانی پرادعا درباره آن شناخت‌ها و دانش‌ها در رقابت با شناخت‌ها و دانش‌های روز پیدا شده است.» او در این زمینه به نقش بدبینی روشنفکران ایران معاصر به علوم جدید در ایجاد اعتقادی عامیانه در میان مردم مبنی بر معتبر بودن علوم سنتی اشاره می‌کند و فراتر از آن در مقاله حاضر که به نظر بخشی از یک پژوهش دامنه‌دار است به بحث ترجمه‌های مترجمان ایرانی اشاره می‌کند که در آنها «تعابیر اسلام/ اسلامی جانشین تعابیر عرب/ عربی شده است» و به‌تدریج راه را برای ترویج این ایده تسهیل ساخته که وجود چیزی به‌نام «علم اسلامی» امری مسلم و قطعی است.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی