فراخوانی که بود، جایزهای که نیست
وحید واشقانی فراهانی
کارشناس ادبیات
جوایز ادبی در ایران مانند تمام رویدادهای فرهنگی دیگر دستخوش تغییرات سیاسی و اجتماعی بوده است. برگزاری دوره بیستویکم و بیستودوم جایزه ادبی مهرگان ادب بهشکل همزمان بعد از مدتی وقفه، بهانهای شد تا نگاهی به جوایز ادبی فارسیزبانها بهطور خاص در حوزه ادبیات داستانی بیاندازیم.
اولین جایزه ادبی فارسی که شامل زبان و ادبیات فارسی یا آثار ادبی ترجمهشده به فارسی میشد، در سال 1332 و در دوره پهلوی دوم به تأسی از جوایز ادبی غربی در ایران شکل گرفت. این جایزه که به جایزه سلطنتی کتاب سال معروف بود، همهساله یکبار، در روز اول فروردینماه برگزیدگان خود را معرفی میکرد. این جایزه در شروع شامل هشت بخش؛ ادبیات فارسی، علوم کاربردی و محض، فلسفه، علوم اجتماعی، تاریخ، تمدن اسلام و روانشناسی بود و تا فروردینماه 1356 ادامه داشت. رمان معروف «شوهر آهو خانم»، اثر علیمحمد افغانی و کتاب از «صبا تا نیما»، شرح تاریخ ادبیات ایران با گردآوری یحیی آریانپور، از برگزیدگان این جایزه بودهاند.
کتاب سال جمهوری اسلامی، دومین جایزه کتاب فارسی است که قدمت طولانی دارد. این جایزه هرچند نگرشی کاملاً متفاوت و متأثر از انقلاب در ایران داشت اما از حیث شکل برگزاری و حمایتهای دولتی، بیشباهت به جایزه قبلی نبود. نخستین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی در سال 1363 با محوریت انقلاب و دفاع مقدس شروع بهکار کرد. در آن دوره اعلام شد، در ادبیات داستانی فقط ادبیات کودک و نوجوان برگزیده دارد. در این حوزه دو کتاب تألیفی برگزیده شدند که هر دو اثر متعلق به یک نویسنده و یک ناشر بودند. در دوره چهارم این جایزه مجموعه «قصههای مجید»، تألیف هوشنگ مرادیکرمانی جان تازهای به فهرست کتابهای ادبی جایزه کتاب سال داد. عدم شرکت داستان یا رمان بزرگسال و اتفاقاتی مانند برگزیده شدن چهارکتاب از یک نویسنده در یک دوره(1372)، اختلافنظرهایی در مورد قضاوت عادلانه و مستقل درخصوص بخش ادبی کتاب سال جمهوری اسلامی، پدید آورد. در دوره پانزدهمین سال برگزیده شدن ترجمه نمایشنامههای آنتوان چخوف نویسنده نامدار روس، توسط سروژ استپانیان برگزیده بخش تاریخ و نقد ادبی شد. هیئتداوران کتاب سال همواره از افزودن بخش ادبیات داستانی بزرگسال امتناع کرد تا بالاخره در سال 1380 رمان «چراغها را من خاموش میکنم» از زویا پیرزاد که بسیار در محافل ادبی آن زمان مطرح بود، برگزیده کتاب سال شد. هیئتداوران وقت، آن اثر را بهعنوان برگزیده بخش نثرمعاصر انتخاب کرد. از سال 1381 به بعد اگرچه کتاب سال جمهوری اسلامی، کتابهایی را تحتعنوان ادبیات، برگزیده اعلام کرد ولی آن کتابها همگی در رده نوجوان بودند و عملاً رمان یا مجموعه داستان بزرگسال تألیفی که در دهه80 رشد کمی چشمگیری داشتند، شایسته تقدیر شناخته نشد. در دوره بیستونهم و سیام کتابهای «جاده جنگ» و «حافظ هفت» که کتابهایی با محوریت جنگ و ارزشهای دفاع مقدس بودند و هر دو توسط یک ناشر غیرخصوصی چاپ شده بودند برگزیده شدند. دوره سیویکم در بهمنماه 1392 جایزه کتاب سال دچارسکته عجیبی شد و فقط در دو بخش فلسفه و علوم برگزیدگانی اعلام کرد. این موضوع بعدتر در دورههای سیوسوم تا چهلویکم هم تکرار شد. متولیان فرهنگی محوریت نبودن دولت در جریان فرهنگی جامعه را علت این رکود وحشتناک اعلام کردند و خانه کتاب بهعنوان متولی برگزاری، محدودیتهای مالی و ناچیز بودن جوایز در مقابل تورم را علت اصلی رکود در این حوزه دانست. تنها در دوره سیوچهارم (دوره نهم جایزه داستان جلال آلاحمد) کتاب سال جمهوری اسلامی، دو مجموعه داستان کوتاه از آرش صادقبیگی و محمد کشاورز را برای اولینبار بهعنوان مجموعه داستان برگزیده انتخاب کرد.
کوچکشدن کمی و کیفی کتاب سال، جامع نبودن آن در همه حوزههای علمی و ادبی، قابل پیشبینی بودن برگزیدگان و تکرار نامهای خاص در میان مؤلفان و ناشران، منجر به حرکتی ناهماهنگ با جریان فرهنگی جامعه شد و فعالان این حوزه را برآن داشت تا با سرمایههایی خُرد و امکانات حداقلی، اقدام به برگزاری جوایزی خصوصی در حوزههای مشخص کنند.
سالهای پایانی دهههای 70 و 80 خورشیدی اوج شکلگیری جوایزی خصوصی در حوزه ادبیات داستانی بود. افزایش آزادی نسبی در ممیزی کتاب، شمارگان کتابهای نوتألیف را بالا برد و جانبداری داوران کتاب سال، موجب شکلگیری جوایز کوچک و گاه تخصصیتر در حوزه ادبیات شد که طی یک دهه تعدادشان دورقمی شد.
جایزه مهرگان ادب 1378، جایزه ادبی هوشنگ گلشیری 1379، جایزه منتقدان و نویسندگان مطبوعات 1379، جایزه داستان شهیدحبیب غنیپور 1376، جایزه ادبی یلدا 1381، جایزه ادبی هدایت 1381، جایزه ادبی اصفهان 1381، جایزه روزیروزگای 1385، جایزه ادبی هفتاقلیم 1388 و جایزه داستان احمد محمود 1396 معروفترین این جوایزند که طی دودهه گذشته شروع بهکار کردهاند.
جایزه ادبی هوشنگ گلشیری که بعد از فوت ایشان بههمت فرزانهطاهری - مترجم نامآشنا و همسر هوشنگ گلشیری- شکل گرفت، از حیث کیفیت داوران و نظم در برگزاری، حرکتی بزرگ را هدایت کرد تا جایی که چهرههای معرفیشده در طول 13 دوره برگزاری عمدتاً نقشی در جریان داستان کوتاه و رمان معاصر ایران را عهدهدار شدند. ارتباط بهتر با رمانهای ترجمه، بهرهگیری از تکنیکهای داستاننویسی و پرداخت جدید به سوژهها، باعث شد تا خوانشهای جدیدی از ادبیات داستانی مدرن در ایران مورد توجه قرار گیرد. آخرین دوره جایزه داستان گلشیری در زمستان 1393برگزار و بعد از آن طبق اعلام دبیرخانه این جشنواره، محدودیتهای مالی و فشارهای خارجی بر برگزارکنندگان مانع از ادامه برگزاری جایزه شد.
جایزه ادبی مهرگان از شروع بهکار خود در سال 1378 تا سال 1385، با تامین مالی شرکت پخش کتاب ایران(پکا) برگزار شد. در سال 1385 با بدهی انباشته و انحلال شرکت پکا این جایزه توسط مدیرعامل اسبق پکا ادامه پیدا کرد. در سالهای اخیر این جایزه بهصورت دوسالانه برگزار شد. آخرین دوره جایزه مهرگان ادب در پاییز سال 1402 با معرفی برگزیدگان بهکار خود پایان داد. مهرگان تنها جایزهی خصوصی کتاب بود که غیر از بخش ادبی، بخش علمی و محیطزیست هم دارد. جمعیت این جایزه بهخاطر ارتباط مستقیم برگزارکنندگان با پخش کتاب و محل پیوند یک نهاد اقتصادی با یک نهاد فرهنگی پیرامون کتاب است.
جایزه منتقدان و نویسندگان مطبوعات نیز همانطور که از اسماش پیداست، عقبه مطبوعاتی دارد. احمد غلامی از بنیانگذاران این جایزه است و برگزاری این جایزه طی 13 دوره برگزاری اکثراً در دفاتر روزنامهها یا بههمت تحریریهها انجام شده است. جایزه منتقدان مطبوعات عمدتاً داورهایی نویسنده باسابقهکار در مطبوعات داشت. اما عمر این جایزه ادبی هم به درازا نکشید و خیلی زود با تضعیف مالی جریان مطبوعات رسمی و کاغذی، برگزاری چنین جایزهای نیز به محاق فراموشی رفت.
جایزه شهید غنیپور با همت مرحوم امیرحسین فردی به میزبانی مسجد جوادالائمه، جهت زنده نگاه داشتن نام و یاد شهید حبیب غنیپور؛ نویسنده و از یاران و شاگردان مسجد جوادالائمه پایهریزی شد. در مرامنامه این جایزه آمده که اولاً اسم این جایزه هرگز تغییر نمیکند و ثانیاً این جایزه به کتابهایی اهدا میشود که با درونمایه اعتقادی و اخلاقی شهدا در تضاد نباشد. تشخیص این موضوع نیز برعهده هیئتداوران است. همچنین ذکرشده که این جایزه وابستگی به قشر یا طبقه فکری و اجتماعی خاصی ندارد اما طیف شرکتکنندگان و برگزیدگان در سالهای برگزاری جز در مواردی استثنا، مشخص و معلوم بوده است. جایزه شهید غنیپور از نظر نظم در برگزاری و تامین مالی نسبتاً موفق بوده و درحالحاضر نیز برگزار میشود.
جایزه ادبی یلدا و جایزه روزیروزگاری؛ دو جایزه ادبی با عمری بسیار کوتاه بودند. جایزه ادبی یلدا در سال 1381 با پشتیبانی مالی انتشارات اندیشهسازان شروع بهکار کرد و بعد از انحلال این انتشارات، برگزاری آن به نشر کاروان واگذار شد. در سال 1384 و در پایان دوره چهارم هم به اتمام رسید. دبیر سهدوره جایزه یلدا، مرحوم مدیا کاشیگر بود.
جایزه ادبی روزیروزگاری نیز بههمت مدیا کاشیگر و طی چهار دوره برگزاری، به کار خود پایان داد. جایزه روزی روزگاری طی چهار دوره برگزاری در پنج رشته داستان کوتاه، رمان تألیفی، ترجمه، نمایشنامه و طراحی جلدکتاب، برگزیدگانی را معرفی کرد. اما این جایزه ادبی هم بعد از جدایی مدیا کاشیگر و دبیری سعید طباطبایی، بدون توضیحاتی تمام شد تا به جمع بیشمار جایزه ادبی دیگر ایران اضافه شود که ابتر و جوانمرگ شدهاند.
در سالهای اخیر جوایز دیگری مثل جایزه جلال آلاحمد یا جایزه ادبی اصفهان با حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد و بخش دولتی نیز اعلام وجود کردهاند. جایزه اصفهان که در همراهی نویسندگان و چهرههای ادبیات داستانی بسیار موفق بود، بهدلیل آنچه محدودیتهای مالی اعلام شد، بعد از هفتدوره برگزاری به کار خود پایان داد. حواشی جایزه داستان جلال آلاحمد بهقدری زیاد بود که عملاً بخش زیادی از کتابهایی که مخاطبانی در بازار نشر برای خود دستوپا کرده بودند، بعد از چند دوره برگزاری از شرکت در این مسابقه امتناع کردند.
جایزه ادبی هدایت که ابتدا توسط بنیاد ادبی هدایت و وبگاه سخن برگزار میشد، کماکان در حال برگزاری است و بیستودومین دوره خود را میگذراند و در تاریخ 28 آذرماه 1402، تعداد 29 داستان کوتاه را بهعنوان برگزیدگان دور اول مسابقه معرفی کرد. تغییر در برگزاری این جایزه، تنها کنارهگیری وبگاه ادب در سال 1385 بوده است.
دو جایزه ادبی احمد محمود و هفت اقلیم؛ عمر کوتاهی دارند و درحالحاضر نه بهشکل خیلی منظم ولی در حال برگزاریاند. باید منتظر ماند و دید آیا این دو جایزه میتوانند اولاً ادامهدار باشند و ثانیاً خیل عظیم دنبالکنندگان جریان ادبی را با خود همراه کنند یا خیر؟
شاید گفتن از علل کوتاهی عمر جوایز ادبی در ایران قصهای به بلندای قصههای هزارویک شب باشد، اما چند عامل در جوانمرگی ادبی این جوایز میتوان برشمرد که پرهیز از آن شاید بتواند جوایز ادبی فارسی را هم مانند جوایز ادبی انگلیسی یا آلمانی، ماندگار کند.
1 |
اول اینکه بدانیم برگزاری یک جایزه داستان، داوری و مراسم ـ هرچند کوچک ـ هزینههای زیادی در بر دارد و انجام این مهم، کاری ورای انتخاب داستان خوب است و از عهده یک بنگاه اقتصادی و پایدار برمیآید.
عمده جوایز ادبی در ایران توسط نهادهای دولتی مانند شواری کتاب، وزارت ارشاد و مشتقات آن یا توسط ناشران خصوصی کتاب و مطبوعات پایهگذاری شدهاند. درحالیکه اساساً این نهادها سوددهی قابلتوجه و پایداری نداشتهاند. خاصه در شرایطی که قیمت کاغذ و ملزومات تدوین کتاب، رو به فزونی گذاشته و شمارگان چاپ و فروش کتابها افول کرده است. پس لزوم استفاده از حامیان غیردولتی و غیرانحصاری شاید بتواند جوایز ادبی را از آفت تعطیلی بهدلایل اقتصادی مصون بدارد.
2 |
هسته شکلگیری بسیاری از این جوایز، نه چند ناشر یا شخصیت حقوقی، بلکه یک گروه یا بدتر از آن یک شخص حقیقی بوده است. هرچند دلایل زیادی میتوان برای چنین تصمیمگیریهایی برشمرد، اما از نظر آماری هم شانس توقف یک پدیده تکنفره خیلی بیشتر از توقف رویدادی گروهی است که چند نهاد و فرد با مشارکت یکدیگر برگزار میکنند.
3 |
حوزه جوایز ادبی مانند بسیاری از عرصههای دیگر مثل صنعت یا اجتماع بهنوعی با انحصار عقیدتی همراه است. به بیان سادهتر، آدمهایی پولدار که تمایل به اعمال نظر حتی در حوزههای غیرتخصصی دارند، در بسیاری از جوایز اعلامی، سرمایهگذار و دبیر و عضو داوری مشترکاند. این موضوع ناخودآگاه منجر به جهتگیری داوریها و فاصله بین آثار ادبی و روح حاکم بر جایزه داستان میشود. این موضوع در بسیاری از جوایز ادبی با محوریت دولتی هم پررنگ است. لذا ظرفیت کامل و تنوع روایی در این جوایز، تقلیل مییابد. به تناسب مخاطبان فعال این جوایز نیز کمتر از حد انتظار میشوند. چه این موضوع مثل جایزه شهید غنیپور بهشکل رسمی در اساسنامه یا مرامنامه ذکر شود یا برگزارکننده و ترکیب هیئتداوران جشنواره، این موضوع را یادآور شود؛ مانند جایزه داستان شهر تهران.
4 |
همانطور که سنگ بزرگ نشانه نزدن است، جشنواره چندبخشی هم محتمل به از دست رفتن است. افزایش بخشهای جشنواره از علمی تا ادبیات، محیطزیست، فلسفه و... اگرچه میتواند طیف گستردهتری از مُجلدهای بازار نشر را پوشش دهد، اما گاه آنچنان داوری آن پیچیده و پرهزینه میشود که برگزارکننده از خیر برگزاریاش میگذرد؛ اتفاقی که برای کتاب سال جمهوری اسلامی نیز بعد از دهه 70 افتاد، شبیه به این بود. شاید اگر حوزههای مورد رقابت محدود به سه تا پنج عنوان میشد و فقط به یکنفر برگزیده، جایزه اهدا میشد، با مشکلات کمتری مواجه بود. کمااینکه جوایز خارجی معتبری چون پولیتزر، بوکر و پن در بخشهای محدودی برگزار میشوند.
5 |
جایزه نوبل که همهساله به بهترینها در چند رشته اهدا میشود، حاصل سپردهگذاری دارایی دانشمند سوئدی، آلفرد نوبل است. گفته میشود دارایی وقفی او به بنیاد نوبل حدود 31میلیون کرون معادل 2/4میلیون دلار بوده است. بدیهی است این سرمایه هرچقدر هم بزرگ باشد روزی به اتمام میرسد، اما بنیاد نوبل از سالها قبل اقدام به سرمایهگذاری و ترمیم دارایی صندوق جهت اطمینان از ادامه برگزاری این جایزه کرده است. ضمن اینکه شهرت این جایزه تا جایی است که در صورت نیاز میتواند مبلغی از نهادهای مردمنهاد یا دولتی در داخل یا خارج از سوئد جهت ادامه همکاری جذب کند. بهدرستی اگر جوایز ادبی ما نیز دارای چنین ساختار مالیای بودند، در برابر بار تورمی دستخوش آسیب یا تعطیلی نمیشدند.