تداوم روند نزولی در حاشیه خزر؟
بررسی فضای سیاسی استانها در سال انتخابات مجلس
بررسی فضای سیاسی استانها در سال انتخابات مجلس
یکی از شناختهشدهترین وجوه سیاسی استان گیلان، «جنبش جنگل» است؛ جنبشی که در پی یک زوال سیاسی ایجاد شد اما خود نیز دچار زوال شد و به نتیجه مطلوب نرسید؛ زوالی که به نظر میرسد در فعالیت احزاب این استان نیز در طی دهههای اخیر تکرار شده است. به گفته یکی از چهرههای سیاسی استان گیلان، این استان یکی از پرتعددترین احزاب در کشور را دارد. هرچند که بررسیها نشان میدهد این رشد و تعدد احزاب نتوانسته جایگاه سیاسی لازم را در بین مردم کسب کند و احزاب در گیلان در شکلدهی و مهندسی انتخابات آن جایگاهی را که انتظار میرود، ندارند. کارشناسان رسانهای و فعالان سیاسی در گیلان دلیل این امر را شرایط اقلیمی، مرزنشین بودن و تعدد اقوام میدانند که فضای انتخابات در این استان را به شکل سنتی پیش میبرد و تا جایی که فضا بهگونهای میشود که لیستهای حزبی در این استان جایگاه لازم را به دست نمیآورند. هرچند که در ادوار مختلف احزاب در این استان نیز نقش پررنگی داشتهاند، از جمله انتخابات سال 1394 مجلس و انتخابات سال 1396 ریاستجمهوری که جریانهای حزبی پیروز انتخابات در این استان بودند، اما این اتفاق نه به دلیل سازماندهی سیاسی ویژه و خاص
احزاب در این استان، که به دلیل جو و فضای عمومی حاکم بر کشور رخ داد. از سوی دیگر تفاوتهای واضحی در میزان مشارکت مردم در شهرستانهای مختلف این استان وجود دارد. بررسی میزان مشارکت 11 شهرستان این استان در ادوار مختلف انتخابات مجلس نشان میدهد که کمترین میزان مشارکت از آنِ مردم رشت است درحالیکه فومنیها و رودباریها بیشترین میزان مشارکت در انتخابات را رقم زدهاند. به عبارتی درحالیکه رشتیها در انتخابات مجلس یازدهم مشارکت 23درصدی را ثبت کردند، فومنیها و رودباریها بیش از 71درصد در انتخابات مشارکت داشتهاند.
براساس آمار ستاد انتخابات کشور، تعداد داوطلبان ثبتنامی نمایندگی در انتخابات دوازدهمین دوره مجلس در استان گیلان 683 نفر بوده که نسبت به دوره قبل رشد 2/46درصدی داشته است، اما این افزایش نامزدهای ثبتنامی هم میتواند دلیلی بر افزایش مشارکت باشد و هم نه! بررسی الگوی مشارکت مردم این استان در یازده دوره انتخابات مجلس نشان میدهد مشارکت در این استان از انتخابات مجلس هشتم به بعد سیر نزولی داشته است و از یک مشارکت 75درصدی در مجلس نهم، به مشارکت 41درصدی در مجلس یازدهم رسیده است. مجلسی که مردم به دلیل حوادث تلخ سال 1398 و سیاسیون به دلیل ردصلاحیتهای رخداده، از مشارکت در آن خودداری کردند تا به نوعی اعتراض خود را به وضع موجود نشان دهند. از سوی دیگر بررسی رسانههای محلی در استان گیلان نشان داده است که بیش از 70درصد افرادی که در انتخابات ثبتنام کردهاند، تازهوارد و به قولی صفرکیلومتر هستند. گذشته از مسائل سیاسی، وضعیت معیشتی و اعتراضات مدنی، نابسامان بودن اوضاع اقتصادی عامل دیگری است که پیشبینیها از میزان مشارکت مردم این استان در انتخابات آتی را سخت کرده است.
نگاه اصلاحطلب / 1
علیرضا سحرخیز عضو حزب ندای ایرانیان استان گیلان تشریح کرد:
واکنش نمایندگان به حواشی یک مدیر و تاثیر بر مشارکت انتخاباتی
علیرضا سحرخیز، فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو حزب ندای ایرانیان در استان گیلان در گفتوگو با هممیهن، درباره اتفاقات خاص مدیر ارشاد استان گیلان و عدم پاسخگویی مناسب نمایندگان مجلس این استان به افکار عمومی استان و تاثیر آن بر مشارکت مردم در انتخابات سخن گفته است که در ادامه میخوانید.
آیا فعالیتهای انتخاباتی احزاب و تشکلهای سیاسی در استان گیلان آغاز شده است؟ فضای سیاسی این استان را چگونه ارزیابی میکنید؟
جبهه اصلاحطلبان هیچ کاندیدای شاخصی ندارد و افراد حزبی جریان اصلاحات به موضوع انتخابات مجلس ورود نکردهاند. به جز دو نفر که از حوزه انتخابیه تهران کاندیدا شدند و امکان ورود آنها در صورت تایید صلاحیت به حوزه انتخابیه رشت وجود دارد، عملاً کاندیدای شاخصی در سطح استان گیلان نداریم اما اگر این موضوع را با تعبیر لیست امید سال ۹۴ بررسی کنیم، برخی از افرادی که در آن لیست حضور داشتند در انتخابات شرکت کردند اما به شکل سازمانی و سیستمی در جریان اصلاحات تعریف نمیشوند. از طرفی به اعتقاد من جریان حاکم و غالب برگزاری انتخابات سازمانی سال ۹۸ را در سال ۱۴۰۲ تکرار میکند و در انتخابات آتی نیز با همان گزینههای تکراری و عرفی خود مجدد وارد سیستم شدند و به همین دلیل دورنمای خوبی برای مشارکت نمیبینم. این به مفهوم عدم رای بنده یا سایر دوستان اصلاحطلب نیست، اما اینکه در انتخابات مشارکت گستردهای داشته باشیم فعلاً چیزی را در دستور کار نداریم. طبیعتاً برای همگام کردن مجلس آینده با خواستههای مردم شاید براساس نظر جریان اصلاحات، در شورایعالی اصلاحطلبان نقش بیشتری را داشته باشیم اما فعلاً تا تعیینتکلیف نهایی در سطح ملی چنین برنامهای نداریم.
پیشبینی شما درباره حضور و مشارکت مردم گیلان در انتخابات پیش روی مجلس چیست؟
با توجه به اتفاقات سال 1398 و عدم دلجویی کامل از مردم، انتخابات نسبتاً سرد سال ۱۴۰۰ و اتفاقات سال ۱۴۰۱ که بدون دلجویی و پاسخ مشخص به مردم به اتمام رسید، اساساً انتظار حضور مردم و مشارکت گسترده آنها در انتخابات بعید و محال است. در مورد گیلان متاسفانه فضای صداوسیما و رسانههای حاکمیتی یکدست به سمت جریان غالب موجود در کشور است و اساساً صداهای منتقد، نه صداهای منتقد به مفهوم معترض، بلکه حتی صداهای منتقد اصلاحطلبانه را هم در برنامههای خود قرار نمیدهد و بهرغم اینکه برخی از دستگاههای امنیتی تمایل دارند این محاوره شکل بگیرد و گفتمان برای اقناع مردم شروع شود، اما در استان گیلان اصلاً چنین چیزی رخ نداده و همینها این موضوع را تشدید میکند که به دنبال برگزاری انتخابات خاص هستند. بعد از اتفاقاتی که در موضوع مدیرکل سابق ارشاد استان گیلان رخ داد و در جریان هستید که پرونده قضایی او در تهران در حال پیگیری است، این اتفاق باعث تغییرات گسترده در بین مدیران دستگاههای مختلف شد اما عملاً کابینه آقای رئیسی در گیلان و کابینهای که باید انتخابات را برگزار کنند، به نظر میرسد که همچنان با همان رویه یکسویه و عدم پذیرش مناسبات اجتماعی به این موضوع اهتمامی ندارند.
طی روزهای گذشته مدارکی در مورد اشتغال مدیر سابق منتشر شد و مردم گیلان از نمایندههای خود درخواست داشتند که به این موضوع واکنش نشان دهند اما ظاهراً این اتفاق رخ نداده است. این موضوعات و واکنش به مسائلی که باعث حساسیت در فضای اجتماعی برای مردم شده است، چه تاثیری بر مشارکت و عدممشارکت مردم در انتخابات دارد؟
متاسفانه رویهای که شورای نگهبان در استان گیلان دارد، تکرار مداوم و حضور چهرههای تکراری در این سالها بوده است. نمایندگان چنددورهای که به دلیل کسوت نمایندگی پایگاه خاص خود را در استان و شهر خودشان دارند و به شرط صلاحیتی که احتمالاً نگرانی هم برای آن ندارند، میتوانند این را تکرار کنند. اساساً به دلیلعدم پاسخگویی اینها در دورههای مختلف، برای نمونه مسئله فرد مذکور، قاعدتاً میتوانستند تکذیبیهای اعلام کنند یا نقطهنظر خود را بگویند، چراکه هرچند ذیسمت نیستند اما در جریان هستند که پرونده ایشان با قرار 10میلیارد ریالی به دیوان عالی کشور رفته و دیوان نیز تاکید کرده پرونده در دادگاه کیفری تهران بررسی شود و قاعدتاً اگر وزارت ارشاد سمت کارشناس امور هماهنگی استانها را برای ایشان ثبت کرده به این دلیل است که همچنان کارمند است و تعلیق نشده و قاعدتاً باید یک پست سازمانی داشته باشد. این موضوع بدیهی و ساده حقوقی را که مسئول میتواند پاسخ دهد، متاسفانه به دلیل عدم بهنگامی با موضوعات اجتماعی و عدم مطالعه صحیح رسانههای عمومی و عدم درک نیاز پاسخگویی مناسب به افکار عمومی، انجام نمیدهد و همین خبر که ایشان مسئولیت گرفته است، به شدت تبلیغ شده و همه میگویند این رفتار ایشان بدون رسیدگی زمینه ارتقاء را فراهم کرده است در صورتی که اینگونه نیست. وقتی پاسخگویی مناسب چه از نمایندگان و پارلمانهای محلی درباره موضوعات مختلف اجتماعی و موضوعات مختلف اقتصادی و امنیتی در استان ایجاد نمیشود، زمینه دلسردی و بیاعتمادی عمومی را بیش از پیش فراهم میکند. در سال ۱۴۰۰ من مسئولیت ستاد آقای همتی را در گیلان داشتم که یکی از بالاترین آرا را با وجود همه مشکلات در استان گیلان داشته است، یعنی مردم گیلان در صورت اقناع با توجه به فرهنگ عمومی بالایی که دارند در عرصههای مختلف مشارکت کردهاند، اما نه رسانه ملی و نه رسانههای مرجع و نمایندگان به این دغدغهها و سوالات مختلف پاسخ نمیدهند.
اندکی در مورد رفتار سیاسی مردم گیلان در شهرهای مختلف استان توضیح میدهید؟
فرهنگ رای سبدی یا حزبی یا تشکیلاتی، یک موضوع اجتماعی است که با مرور زمان جا میافتد و فعلیت پیدا میکند. به مفهومی که جامعه سیاسی و اجتماعی گیلان به صورت تشکیلاتی و حزبی رای بدهد، بهویژه در شهرستانها (به استثناء رشت) بعید است. اما گیلان استان فرهنگپروری است و مردم آن از موضوعات اجتماعی و موضوعات روز آگاه هستند و مباحث سیاسی و اجتماعی را با جدیت دنبال میکنند. گیلان یکی از بالاتریندرصد نمایندگی احزاب در ایران را دارد و رسانههای برخط و نوشتاری متعددی دارد و به واسطه دیدگاههای مختلف فرهنگی و اجتماعی در بسیاری از مسائل پیشروی دارند. اما به دلیلعدم اخذ پاسخ برای سوالات خود یک دلسردی دارند و بعید است تا انتخابات اتفاق خاصی بیفتد.
نگاه اصلاحطلب / 2
عبدالرضا ابراهیمی عضو حزب اتحاد ملت:
انتظار مشارکت حزبی در فضای کنونی بیهوده است
عبدالرضا ابراهیمی، فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو حزب اتحاد ملت در استان گیلان در گفتوگو با هممیهن، درباره تحرکات جریان اصلاحطلب و پیشبینی مشارکت مردم این استان در انتخابات مجلس دوازدهم توضیحاتی داده است که در ادامه میخوانید.
فضای سیاسی و انتخاباتی استان گیلان را در ماههای منتهی به برگزاری انتخابات مجلس دوازدهم چگونه ارزیابی میکنید؟
بین جریان اصلاحطلب، تحرکات خاصی دیده نمیشود و به جز دو نفر از نمایندگان سابقی که در لیست امید حضور داشتند، اصلاحطلب شاخصی در استان گیلان ثبتنام نکرده است. در مجموع فضای انتخاباتی در بین گروههای اصلاحطلب استان شکل نگرفته است و عملاً با توجه به وضعیت جامعه رکودی حاکم است و میل بهعدم مشارکت را شاهد هستیم.
با توجه به شرایط اقتصادی کشور، وضعیت معیشت مردم و اعتراضاتی که در پی اتفاقات سال ۱۴۰۱ در استان گیلان رخ داد، پیشبینی شما از مشارکت مردم این استان در انتخابات مجلس دوازدهم چیست؟
شرایط در گیلان نیز تابعی از شرایط کل کشور است و فضای گیلان جدا از فضای بقیه نقاط کشور نیست. میل به مشارکت در این استان نیز کم است اما با توجه به تراکم جمعیتی بالایی که دارد، بافت جمعیتی و اساساً میزان آشنایی افراد در شهرهای کوچکتر، به نظر میرسد که کمی بیشتر از جاهای دیگر مشارکت در این نواحی رخ دهد و شاید در شهرستانهای کوچک به واسطه رقابتهای محلی، میزان مشارکت کمی بهتر از مرکز استان و مراکز شهرستانها باشد. جامعه نگران و دلخور است و با توجه به کارکردی که مجلسهای قبلی داشتند و مردم جامعه در انتخاباتهای مختلفی شرکت کردند و انتظار داشتند نظر و رای آنها و نتیجه این مشارکت دیده شود اما با توجه به اینکه عموماً برخلاف خواسته و نظر مردم حرکت کردند، جامعه ناراحت و نگران است.
در راستای توضیح شما، برای مثال ما در یکی دو سال گذشته موضوع دفن زباله در استان گیلان و منطقه سراوان را داشتیم که منجر به شکلگیری اعتراضات جدی نیز شد اما هنوز به سرانجام مطلوبی نرسیده است. اینکه نمایندههای استان تاثیر و انتظاری که مردم از آنها دارند که صدایشان در سطح کشور باشند و از مواضع استانشان حمایت کنند اما این انتظار محقق نمیشود، چقدر در مشارکت مردم تاثیر دارد؟
الان جامعه به موضوعی فراتر از این فکر میکند. بله مسائل و مشکلات محیطزیستی موجود یک واقعیت انکارناپذیر است اما اگر در همین لحظه نیز به دنبال بررسی رویکرد جریانهای سیاسی و مشخص شدن خط و مشی آنها بود، این رویکردها باید کمی تغییر کند اما زمانی که کشور تحت فشار تحریمها است و نوع رابطه کشور با جهان بیرون تنظیمشده نباشد، نمیتوان اقدام خاصی انجام داد. برای نمونه وقتی ردصلاحیتها رخ داد و نمایندههایی وارد مجلس شدند که فاقد پشتیبانی حزبی و جریانی هستند و اغلب افراد به واسطه وابستگی که به نهاد قدرت دارند، شانس حضور در مجلس را پیدا کردند، طبیعی است در چنین فضایی طرح و ایده درازمدتی داده نمیشود و وقتی این نمایندگان وارد مجلس میشوند عموماً به یک فضای رانت بزرگ وارد میشوند و در آن هضم میشوند. مگر اینکه بپذیریم انتخابات ملزوماتی دارد و ابزارهایی میخواهد. مهمترین ابزار انتخابات این است که جریانهای سیاسی کشور در بیان نظرات خود آزاد باشند و در اجرای این نظرات در زمان کسب قدرت نیز متعهد باشند. حتی اگر جریانهای سیاسی هم بخواهند وارد فضای انتخابات شوند باید درباره سیاست خارجی کشور موضع صریحی داشته باشند و مهمترین جهتگیری نیز به نوع روابط ما با آمریکا بازمیگردد. تا زمانی که این جهتگیری به نفع منافع ملی فیصله نیابد، نمیتوان انتظار خاصی داشت و مشکلات کشور حل نمیشود چراکه بودن کشور زیر بار تحریمها، شرایط را بهگونهای که الان گرفتار آن هستیم پیش میبرد. در کشور نیز خودمان در خودتحریمی یدطولایی داریم و موضوعاتی همچون FATF مسائل کوچکی نیست و تا حل نشوند برخی مشکلات اساسی پابرجا خواهند ماند. در نتیجه ابتدا باید این مشکلات حل شود و به یک رویکرد منسجم رسید و در آن شرایط میتوانید از نهادهای مدنی انتظار داشته باشید که مشارکت کنند. در غیر اینصورت در چنین شرایطی که هستیم و یک جریان یکطرفه کار خود را میکند و بهزعم خود فکر میکند فضا را رقابتی میکند، این اتفاق رخ نمیدهد و تنها گروهی خاص مشارکت خواهند کرد. برای افزایش مشارکت باید مجموعهای از اقدامات صورت بگیرد.
درباره جهتگیری سیاسی در استان گیلان نیز توضیح میدهید؟ در استان گیلان نیز فضای قومی و قبیلهای حاکم است؟
در گیلان فضا به این شکل نیست. در غرب استان، مناطق محدودی هستند که عموماً چنین فضایی بعضاً شکل میگیرد؛ از جمله تالش و آستارا، اما در مجموع در گیلان مسائل قومی و قبیلهای کمتر دیده میشود. در شهرهای دیگر انتخاب مردم قومی و قبیلهای نیست، بلکه بیشتر براساس توانمندی کاندیدا، اینکه چگونه بتواند فضای انتخاباتی را به نفع خود سروسامان دهد، هزینههایی که میکند، جایگاه اجتماعی شخص، میزان ارتباطاتی که با مردم داشته و مواردی از این دست، از جمله چیزهایی است که در فضای غیررقابتی اثرگذار است. البته در شرایطی هم که فضا یکطرفه است مهم است که در لیست جریانهای اصولگرا باشید یا خیر و حضور در این لیستها میتواند آراء لیستی به همراه داشته باشد.
وضعیت و جایگاه احزاب در استان گیلان چگونه است؟
جایگاه احزاب در گیلان متأثر از نوع نگاه کلی موجود در جامعه است. در انتخابات سال ۹۶ یا سال ۹۴ که لیست امید مطرح شد، جامعه به این سمت حرکت کرد که بتواند با حضور خود در پای صندوقهای رای نظرات خود را اعمال کند. وقتی این نگاه و همپوشانی بین جریانهای سیاسی و احزاب و نگاه مردم یکسان باشد، سطح مشارکت بالا میرود و در این شرایط احزاب تعیینکننده نتیجه انتخابات خواهند بود. در سال ۹۴ برخی از دوستانی که از لیست امید رای آوردند، بدون این لیست شاید رای آنها به هزار هم نمیرسید اما وقتی فضا جریانی و سیاسی میشود میل مردم به اینکه از طریق صندوقهای رای نظر خود را بدهند افزایش پیدا میکند و در نتیجه مردم حزبی رای میدهند و شانس احزاب هم بالا میرود. اما الان که مردم احساس میکنند به هر دلیلی امکان بیان نظرشان در پای صندوقها فراهم نیست که بخشی از آن به خود ما و اشتباهات جریان اصلاحطلب باز میگردد، نمیشود انتظاری از مشارکت حزبی داشت. اگر استراتژی حزبی صندوق رای است باید در درازمدت آن را پشتیبانی میکرد و جریانی که همراه حزب است را متقاعد میکرد که این کاری بلندمدت است و برای اجرای آن صبوری و مقاومت لازم است. تغییر مدام
استراتژی از جمله عواملی بود که ناخواسته در سردی فضای سیاسی کشور حاکم بوده و تاثیر آن را در
صندوقهای رای دیدیم.
نگاه اصولگرا
میرحمزه طاهری دبیر جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی:
احتمالاً اصولگرایان گیلان لیست واحد ارائه میکنند
میرحمزه طاهری، دبیر جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در استان گیلان در گفتوگو با هممیهن درباره فعالیت احزاب اصولگرا در ماههای منتهی به زمان برگزاری انتخابات مجلس دوازدهم توضیحاتی داده است که در ادامه میخوانید.
احزاب اصولگرای استان گیلان در ماههای باقیمانده تا برگزاری انتخابات مجلس دوازدهم، چه برنامههایی را در پیش گرفتهاند؟
وقتی به انتخابات نزدیک میشویم نقش تشکلها در جامعه بروز و نمود پیدا میکند. شورای ائتلاف در طول سال جلساتی را برگزار میکرد که شدت آن با توجه به نزدیکی زمان انتخابات بیشتر شده است. ما دو تشکل اصولگرای فعال در استان داریم که یکی شورای ائتلاف و دیگری شورای وحدت است و این دو تشکل در حال حاضر مشغول فعالیتهای انتخاباتی هستند. شورای ائتلاف طی ماههای اخیر بازنگری در ساختار خود داشت و اصلاحاتی را انجام داد و حدود دو هفته پیش انتخاباتی برگزار کردند که در آن اعضای کمیتهها مشخص شدند و با شکل فعالتری نسبت به قبل کار میکنند. هفته گذشته ستاد انتخابات شورای ائتلاف نیز تشکیل شد البته در مورد مصادیق پس از تایید صلاحیت نامزدها اظهارنظر میکنند و هنوز در بحث مصادیق انتخابات ورود نکردند. در شهرستانهای استان نیز فعالیتها آغاز شده است. شورای وحدت نیز مشغول فعالیت است اما هنوز ستاد انتخابات تشکیل نداده است.
پیشبینی شما از مشارکت مردم استان گیلان در انتخابات چیست؟
در مجموع باید اذعان داشت که بخشی از فضای انتخابات را احزاب مدیریت میکنند و عمده فضا، بحث مردم است. مردم عادی این دغدغههای حزبی را ندارند مگر اینکه تغییر خاصی در سطح کلان کشور رخ دهد یا فعالیت تشکلها آنقدر زیاد شود که مردم را نسبت به موضوع انتخابات حساس کند. اما مردم هنوز حساسیتی که باید نسبت به انتخابات داشته باشند را ندارند. مشارکت مردم بستگی به این دارد که چه کسانی در عرصه باشند، در گیلان اینگونه نیست که اگر اوضاع خیلی خوب باشد مردم در انتخابات شرکت کنند و اینکه چه کسانی در عرصه انتخابات فعال باشند، در مشارکت آنها بسیار مؤثر است. با توجه به سمتوسویی که در تایید صلاحیتها وجود دارد، به نظر میرسد که افق روشنی برای انتخابات داریم و افرادی که کاندیدا شدند، میتوانند مردم را بیشتر پای صندوق بکشانند.
آیا نمایندگان استان گیلان در نشست مبنا شرکت کردند؟ سیاستهای انتخاباتی مطرح شده در این نشست برای استانهای مختلف چه بود؟
بله، نمایندگان گیلان در آن جلسه حضور داشتند. بحثهای کلی در آن جلسه انجام شد و مقرر شد این مباحث در تهران پیگیری شود. بحث غالب درباره مجلس بود و بهدنبال افرادی هستیم که همسو با ما باشند و در تهران به این موضوع اشاره شد که به دنبال افرادی در استان خود باشید که همسو با انقلاب و همسو با تفکرات اصولگرایی در مجلس باشند و براساس همین تفکر داریم حرکت میکنیم.
آیا اصولگرایان لیست واحدی در استان گیلان ارائه خواهند داد؟
تلاش ما این است که یک لیست واحد ارائه شود. برای این منظور یک شورای تعامل تشکیل شده است و در حال تعامل هستند و بر همین اساس تا ۹۰درصد پیشبینی این است که لیست واحد ارائه خواهد شد.
در مورد رفتار سیاسی مردم استان گیلان در شهرستانهای مختلف لطفاً توضیح دهید.
در شهرستانها مردم براساس شناختی که از افراد دارند و قومیتها رای میدهند و بخشی از مشارکت مردم در شهرستانها، براساس تفکرات سیاسی است. در مرکز استان افراد بیشتر به دنبال این هستند که تشکلهای سیاسی چه نگرش و برنامهای دارند. برای مثال در رودبار تعدادی قومیت کُرد، کرمانج و رحمتآبادی داریم و تعدادی نیز شهرنشین هستند و معمولاً افراد براساس تفکرات همین گروه رای میدهند. در فومن و تالش نیز قومیتهای مختلفی داریم و براساس همین قومیتها مردم رای میدهند.