رنج مهاجرت
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

ناداستانی از رها کردن و رفتن و پشت درهای بسته ماندن
«دیوید فاستر والاس»، نویسنده و روزنامهنگار آمریکایی، در جایی مینویسد: «نوشتن داستان، ترسناکتر اما نوشتن ناداستان، سختتر است؛ چون ناداستان بر پایه واقعیت نوشته میشود و واقعیتی که امروز حس میشود به طرزی تحملناپذیر و مغزپُکان عظیم و پیچیده است». او معتقد است هم داستان نوشتن و هم ناداستان نوشتن، بندبازی است بر فراز یک مغاک؛ با این تفاوت که «مغاکِ داستان سکوت است و خلاء؛ اما مغاکِ ناداستان هیاهوی محض است، سکون پرآشوب تمام چیزها و تجربهها و آزادی مطلق بینهایت انتخاب که سراغ چه چیزهایی بروید و نشان دهید و به هم وصلشان کنید و چرا و چگونه و الیآخر». این نوشته هم درباره یک ناداستان است، ناداستانی به نام «مهاجرت». اخیرا در خبرها آمده بود که «قایق ۸۰ پناهجو در آبهای نزدیک یونان دچار سانحه شد»؛ ادامه خبر میگوید: «از این تعداد حدود ۷۰ نفر ایرانی هستند». البته گویا مهاجران خوشبختانه همگی سالم هستند و نجات یافتهاند. خبرهایی از این دست که نشان از تلاشهای هموطنانمان برای خروج و مهاجرت از کشور دارد، کم نیستند؛ از «کلاهبرداری دفترهای مسافرتی برای جعل ویزای(اول مرداد)» کشورهایی مانند کانادا گرفته تا زنان و ورزشکاران و پزشکانی که به عنوان پناهجو و مهاجر ترکوطن میکنند و حتی بیم آن را ایجاد کرده که مجبور شویم برای ادامه درمان، بیماران را به خارج از کشور بفرستیم(محمد رئیسزاده، رئیس کل سازمان نظام پزشکی کشور). البته در کنار این اخبار هم اظهارنظرها و واکنشهای مختلفی صورت گرفته است؛ مثلا اخیرا حداد عادل، همین چندی پیش در این زمینه اظهارنظر کرده و گفته: «اگر دلبسته کشور باشید حتی با وجود مشکلات آن را رها نمیکنید.»(30 مرداد، همایش معاونان میراث فرهنگی استانها) اولین سئوالی که پس از خواندن چنین خبرهایی، ذهن را درگیر میکند این است که به راستی چرا باید آدمی به یکباره یا در گذر زمان به این نتیجه برسد که هرآنچه را که دارد بگذارد و نداردهایش را بار کولهای آویزان از شانهاش کند و قدم در راهی بگذارد که تنها برای اینکه بفهمد «آسمان هرکجا آیا همین رنگ است؟». والاس در جستار «آب این است بیآنکه بخواهید تفنگ را روی شقیقهتان بگذارید» مینویسد: «واقعیتهای بدیهی و در دسترس و مهم معمولا همانهایی هستند که دیدن و حرف زدن دربارهشان از بقیه سختتر است». این یک ناداستان است؛ ناداستانی به درستی یک واقعیت بدیهی، واقعیت بدیهی به قدمت تاریخ بشر، تاریخی به بزرگی صدهزار سال که اولین انسان مهاجرت را شناخت.وقتی اولین قطبنما برای رفتن میزان شد
اگر آدم و حوا را اولین مهاجران به اجبار راندهشده از بهشت با مقصد یک کره خاکی فرض نکنیم؛ 90 هزار سال پیش اولین مهاجران انسانهای خردمند از شرق آفریقا، قطبنمایشان را در جهت شمال به سمت سرزمینهای شرق طالع، جایی در مدیترانه شرقی، آنجا که امروزه نامش فلسطین و اردن و لبنان و سوریه است، میزان کردند، پاشنه کفششان [که نداشتند] را ور کشیدند و راه افتادند تا اولین مهاجرت بشر را در دفتر تاریخ ثبت کنند. چرا صدهزار سال پیش انسان خردمند «دار و ندارش» را برداشته (که احتمالا 90 هزار سال پیش «دار» چندان معنایی نداشت و بیشتر «ندار» بود، ندارِ آب، ندارِ غذا، ندارِ سرپناه)، پسرش را قلمدوش کرده و دست زنش را گرفته، راهافتاده طرف ناکجاآبادی که نمیدانسته چیست و کجاست؟ آن زمان در منتهیالیه خطی که قطبنمای دوست خردمند ما بر آن تنظیم شده بود، قلمرو نئاندرتالها بود، از این رو انسان خردمندِ شرق آفریقا در اولین هجومش به این سرزمین، آب و هوا را مساعد نیافت و مجبور شد دست از پا درازتر راه آمده تا «ینگه دنیای آنزمانش» را به زادگاهش برگردد و سروری خاورمیانه را به صاحبان آن زمانشان باقی گذارد. دولت بریتانیا سهشنبه هفته گذشته، 23 اوت، اعلام کرد که «تعداد پناهجویانی که با قایقهای کوچک، خود را از شمال فرانسه به ساحل بریتانیا رساندهاند به رکورد جدیدی در یک بازه زمانی ۲۴ ساعته رسید.» براساس اعلام وزارت دفاع بریتانیا روز دوشنبه ۱۲۹۵ پناهجو با قایق به ساحل این کشور رسیدند. رکورد قبلی در روز ۱۱ نوامبر سال ۲۰۲۱ با ورود ۱۱۸۵ پناهجو طی ۲۴ ساعت به ثبت رسیده بود. آمار دولت بریتانیا نشان میدهد که تاکنون در سال جاری میلادی ۲۲۶۷۰ پناهجو به طور غیرقانونی با قایق از شمال فرانسه به بریتانیا رفتهاند. لندن چند ماه پیش با رواندا توافقنامهای امضاء کرد که براساس آن قرار است گروهی از پناهجویانی که به طور غیرقانونی وارد خاک بریتانیا شدهاند، به این کشور آفریقایی منتقل شوند. رواندا هم کشوری است در شرق آفریقا. از رواندا تا بریتانیا 6500 کیلومتر راه است. اینجا همانجایی است که اولین دوستان خردمند ما پس از اولین هجوم به شمال، ناکام به آن بازگشتند. همانجایی که «ندارش» بیش از «دارش» بود.
دومینبار قطبنما میزان میشود
دوست خردمند ما با اهل و عیالاش، که اگر از چنگ حیوانات درنده و بیماریهای کشنده و طبیعت وحشی جان سالم به در برده باشند، احتمالا خانوادهای هستند با نفراتی به تعداد انگشتان دست؛ سی هزار سال نشست و فکر کرد به آن اولین هجومش به شمال، و آن اولین تجربه شکستش در زندگی؛ او سیهزار سال پایههای اولین برنامهریزی بشر برای زندگی را پیریخت، تا بالاخره دستی بر زانو زد، قطبنمایش را تنظیم کرد، دوباره ندارش را برداشت، پسرش را قلمدوش کرد، و دست زنش را گرفت و عزم خاورمیانه کرد. اما این بار عزمش چنان جزم بود که توانست نئاندرتالها را نهتنها از خاورمیانه که از صحنه روزگار برای همیشه محو کند. و آنگاه راحت و آسوده گوشهای به مخدههای سنگی لم داد و بزرگ شدن پسرش را به نظاره نشست. دولتهای بریتانیا و فرانسه اخیرا بر سر ایجاد سازوکاری فناورانه برای ایمنسازی مرزها، به صورت مرز هوشمند، به توافق رسیدهاند. برایناساس، بریتانیا دهها میلیون پوند به فرانسه کمک میکند تا فرانسه جلوی مهاجرت غیرقانونی به این کشور را بگیرد. هرچند هنوز این هوشمندسازی نتوانسته است مانع از عبور فرزندان دوست خردمند ما باشد که زمانی تلاش کرد ریشههایش در شرق آفریقا را بکَند و فرمانروای خاورمیانه شود. دوست خردمند ما که حالا خود را خاورمیانهای و مدیترانهای میدید، پس از آنکه به خوبی خستگی در کرد، و شکمش را با انواع و اقسام غذاهای خاورمیانهای و مدیترانهای پر کرد، (معده که پر باشد آرزوها هم به پرواز درمیآیند) اینبار به این فکر افتاد که ببیند پشت این دریاها و کوهها هم آیا زمینی هست که بشود روی آن راه رفت و شکار کرد؟ غاری هست که شبها بشود در آن خوابید؟ و رودی هست که بشود در آن تنی شست؟ پس دوباره قطبنمایش را تنظیم کرد. اما اینبار پسری که پیشتر قلمدوش میشد و حالا برای خود مهاجری شده بود، راهش را از راه پدر جدا کرد. پسر به سمت شمال رفت و پدر به شرق. پدر به شرق آسیا رسید و پسر به اروپا. براساس گزارش سازمان مهاجرت جهانی مسیر دریای مدیترانه مرگبارترین مسیر برای مهاجران است. برآورد میشود که از سال ۲۰۱۴ تاکنون بیش از19500 نفر در تلاش برای عبور از دریای مدیترانه از شمال آفریقا به اروپا جان خود را ازدست دادهاند. عبور مهاجران از این دریا بیشتر با قایقهای ناامن بادی و با مسافرانی بیش از ظرفیت این قایقها صورت میگیرد. این قایقها را معمولا قاچاقچیان انسان در اختیار دارند. گفته میشود که در تونس که یکی از کشورهای مبدا برای عبور مهاجران است، گورستانی وجود دارد مخصوص مهاجران بینام و نشانی که در دریا غرق شدهاند. سخنگوی سازمان بینالمللی مهاجرت میگوید: «عبور مهاجران از مسیر مدیترانه ادامه دارد. بیشترین نگرانی، افزایش روزافزون مهاجرانی است که در عبور از این مسیر مهاجرت دریایی مرگبار جان خود را از دست میدهند».
سومین میزانسازی قطبنما و تسخیر خشکیها
دوست خردمند ما که پسرش را رو به سوی شمال و اروپا راهی کرده بود، پس از آنکه حسابی در غم فرزند اشک ریخت و به رسم ایرانیان باستان و عیلامیها، کاسهای آب پشت سرش بر زمین ریخت، خود نیز عزم سفر کرد. داخل پرانتز بگویم که سالهای بسیار گذشت تا ایرانیان زمانی که الهه آب را میپرستیدند از الهه مادر آبها در خواست کنند سپاهیان را حفاظت کرده و از سفرهای جنگی به سلامت باز گرداند. ایرانیان باستان هم که آناهیتا را میپرستیدند، وقتی سربازان راهی جنگ میشدند، مادران در خانه یک کوزه پر از آب میکردند و پشت سر آنها میریختند تا به سلامت به خانه باز گردند. آنها اعتقاد داشتند مادر آبها، سربازان را از بلاها حفاظت خواهد کرد. بعدتر که باز سالها گذشت و مهاجرت و مسافرت بر نیفتاد، هخامنشیان و زرتشتیها، آب را مقدس شمردند و برای متبرک کردن مسافران و کاروانها از کوزههای آب استفاده کردند. داستان آب و دریا و مسافرت و مهاجرت داستانی است طولانی و غمگین، از ادیسه تا مهاجران عبوری از مدیترانه و کانال مانش. بگذریم. دوستان خردمندمان را تنها نگذاریم. پدر خردمند در راه سفر به شرق آسیا، 46 هزار سال پیش یک توک پا هم سری به استرالیا زد و فرزندانی هم در این سرزمین به سروری گذاشت. برپایه گزارشی که ماه ژوئن سال ۲۰۱۱ از سوی سازمان ملل منتشر شد، کشورهای در حال توسعه نظیر ایران، عربستان و سوریه، خود در رأس کشورهای میزبان پناهجویان قرار داشتند. از آن زمان وضع در سوریه کاملا فرق کرده است. دیگر هیچ دوست خردمندی در قرن حاضر، به خود جرأت نمیدهد پا به راهی بگذارد که به جادههای سوریه منتهی شود و در اصل، حالا سالهاست که خاورمیانه دیگر مقصد مهاجرتی هیچ «انسان خردمندی» نیست. سفیر سابق بریتانیا در آمریکا میگوید ایرانیها بیشترین شمار پناهجویان خارجی را تشکیل میدهند که از طریق کانال مانش و بهصورت قاچاقی و خطرناک از فرانسه وارد بریتانیا میشوند. ماه گذشته، جان کری گفته بود طی ۱۸ ماه گذشته ایرانیها با سه هزار و ۱۸۸ نفر، بیشترین شمار پناهجویان ورودی به بریتانیا را داشتهاند و از میان آنها فقط یک نفر از طریق قانونی وارد بریتانیا شده و درخواست پناهندگی کرده است. او گفته ۷۰ درصد کسانی که از کانال مانش عبور میکنند، پناهجویان واقعی از کشورهایی چون ایران، عراق، سودان و سوریه هستند. پای دوست خردمند ما به همراه فرزندانش به هر کجا که رسید، فرزندانی در آنجا بهجا گذاشت که مالک آن ملک و آبادی باشند. در استرالیا، در اروپا، در شرق آسیا، در خاور دور و نزدیک و میانه؛ و حتی در زادگاه اولیه خودشان در آفریقا. اما گذشت زمان ثابت کرد که خیلی از این فرزندان آنقدر خوششانس نبودند که سرزمینهای خوشآب و هوا نصیبشان شود. آنها آرامآرام حکومتها را تشکیل دادند، مرزها را کشیدند، با حکومت و مرز کناری بر سر آب و خاک و انرژی جنگیدند، مردمانشان را به استعمار کشیدند و حتی کار را به آنجا رساندند که عموزادههای در آفریقا ماندهشان را که ترجیح میدادند در زادگاهشان بمانند، به بردگی بردند. قرنها گذشت تا فرزندان دوست خردمند ما که 90 هزار سال پیش تنها برای پر کردن شکم خود و اهل و عیالش راهی جادهها شده بود، حالا برای طلای بیشتر، نفت بیشتر، آب بیشتر، خاک بیشتر، و خلاصه ثروت بیشتر، در برخی سرزمینها حکومتهای استبدادی درست کردند. در برخی دیگر حکومتهایی دموکراسی. حالا مهاجرت انسان خردمند نهتنها برای پر کردن شکم و یافتن سرپناه، بلکه برای فرار از دست حکومتهای استبدادی و چشیدن طعم آزادی هم بود. کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد میگوید تا پایان سال 2021 حدود 3/89میلیون نفر در سراسر جهان به اجبار خانه و کاشانه خود را ترک کرده و پناهنده شدهاند. دلیل این پناهندگیها، آزار و اذیت، مناقشات و خشونتهای منطقهای، نقض حقوق بشر یا رویدادهایی است که نظم عمومی را به شدت مختل میکند. بیش از دوسوم، یعنی 69درصد تمام این پناهندگان، از تنها پنج کشور (به ترتیب) سوریه، ونزوئلا، افغانستان، سودان جنوبی و میانمار هستند. 28درصد کل پناهندگان مجبور شدهاند در کشورهای همسایه سکنی یابند. مثلا ایران که میزبان افغانهاست. 72 درصد اما راههای دورتری را برای پناهندگی انتخاب کردهاند. اما نکته جالب آمار سازمان ملل این است که 83 درصد کل این پناهندگان در کشورهایی با درآمد کم تا متوسط میزبانی شدهاند نه در کشورهای پیشرفته. براساس همین آمار، کودکان 30درصد جمعیت جهان را تشکیل میدهند، اما 41 درصد از کل افراد بیجا شده دنیا کودکان هستند. به نظر میرسد دوستان خردمند ما که در سواحل مدیترانه از هم جدا شدند و راهشان را به سوی شمال (اروپا) و شرق (آسیا) از هم جدا کردند، سرنوشتی بسیار متفاوت از هم یافتند. خردمندانِ بهآسیارسیده ما از راه رفته پشیمان شدهاند و بنا را بر بازگشتن و رفتن به سوی شمال گذاشتهاند، اما برای خردمندانِ دیروز از آفریقا راهی شده و امروز در اروپا ساکن شده، نگرانی از وضعیت عموزادگان امروزِ آسیایی شده یا برای همیشه در آفریقامانده چندان محلی از اعراب ندارد. سازمان مهاجرت جهانی میگوید بیش از ۴ نفر از هر ۱۰ مهاجر در سراسر جهان در سال ۲۰۲۰ در آسیا متولد شده بودهاند و این قاره چندین مسیر اصلی مهاجرت دارد و حدود پنج هزار نفر در هشت سال گذشته در مسیرهای مهاجرت آسیا کشته یا مفقود شدهاند. بیشتر این قربانیان از اقلیت روهینگا و مهاجران بنگلادشی هستند که از مسیرهای دریایی و عبور از خلیج بنگال و دریای آندامان برای رسیدن به کشورهای امن همسایه یا در نهایت رسیدن به اروپا استفاده میکنند. از دیگر مسیرهای خطرناک و دشوار آسیا، مرز میان ایران و ترکیه است که پس از قدرت گرفتن طالبان در افغانستان در ماه اوت سال گذشته با هجوم بیسابقه مهاجران افغان روبهرو شده است. آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد میگوید بیش از دو میلیون افغان در ایران و کشورهای اطراف به عنوان پناهنده ثبت شدهاند. اما شاید یکی از دشوارترین مسیرها برای پناهندگی، مسیر صحرای بزرگ آفریقا باشد. سازمان مهاجرت جهانی برآورد میکند که عبور از صحرای آفریقا علت مرگ حدود 5400 نفر از سال ۲۰۱۴ تا سال ۲۰۲۲ بوده است. چالشهایی که مهاجران و پناهجویان با آن روبهرو میشوند، تنها شرایط بد آبوهوایی و صحراها و دریاهای بزرگ نیست، اگر مهاجران از این عوامل طبیعی جان به در برند، باید بر قاچاقچیان انسان هم غلبه کنند. سازمان جهانی مهاجرت در آخرین گزارش خود در این زمینه مینویسد: «خشونت در چنگال قاچاقچیان انسان و باندهای خلافکار و ماموران مرزی هم عامل بخش بزرگی از مرگومیر افراد درمسیرهای مهاجرت در صحرای آفریقاست». مرز بین مکزیک و ایالات متحده هم فراموش نشود. این منطقه صعبالعبور، خشک و بیآب و علف است. مهاجران پس از عبور از این منطقه خشک، باید از رودخانه «وحشی» هم عبور کنند. غرق شدن یکی از اصلیترین دلایل مرگ مهاجران در این مسیر است که سازمان مهاجرت برآورد میکند از سال ۲۰۱۴ باعث قربانی شدن بیش از سه هزار نفر شده است و دسامبر ۲۰۲۱، در جریان تصادف کامیونی در ایالت چیاپاس مکزیک ۵۶ مهاجر کشته شدند.
قطبنمای رها کردن هیچگاه از کار نخواهد افتاد
دوست خردمند ما زمانی که فرزندش را قلمدوش کرد و از شرق آفریقا راهی شمال و شرق شد، در مخیلهاش هم نمیگنجید که فرزندانش روزی که تمام دنیا را فتح کردهاند این خبر را در خبرگزاریهای خود منتشر کنند که عموزادههایشان که راه پدرانشان را میپیمایند، بسیار بدتر از اجدادشان با خطر مواجهند. ۲۳ نفر از گروه عظیمی که میخواستند از حصارهای مرزی مراکش به شهر ملیلیه در سواحل شمالی قاره آفریقا وارد شوند، جان خود را از دست دادند. سه روز بعد، پلیس ایالات متحده آمریکا در شهر سنآنتونیو پیکر بیجان ۴۶ نفر مهاجر را در کامیونی که در حومه شهر رها شده بود، یافت. بنابر تخمین سازمان بینالمللی مهاجرت از سال ۲۰۱۴ حدود ۵۰ هزار مهاجر در راه رسیدن به مقصدهایی مانند آمریکا و کشورهای اتحادیه اروپا جان خود را از دست دادهاند یا ناپدید شدهاند. این سازمان جهانی معتقد است تعداد حقیقی کشتهشدگان و مفقودان بسیار بیش از این است. هر چه هست بر اساس آن شیر یا خطی بود که 45هزار سال پیش در کنارههای مدیترانه آمد و گروهی از پسرعموها را به شرق فرستاد و گروهی را به شمال و اروپا. حالا آنکه به شمال رسیده، طرح داده تا پسرعموهای شرقی و جنوبی خود را دوباره به خاستگاه اولیهشان بازگرداند. بریتانیا قرار است در ابتدا یک برنامه پنجساله آزمایشی را با هزینه اولیه ۱۲۰ میلیون پوند اجرا کند، که براساس آن شماری از پناهجویان به کشور رواندا در آفریقای مرکزی فرستاده میشوند. به نظر میرسد هدف این طرح بیشتر مردان جوان مجرد است که «به روشهای غیرقانونی، خطرناک، یا غیرضروری» مانند استفاده از قایقهای کوچک یا پنهان شدن در کامیونها، خود را به بریتانیا میرسانند. لایحه جدیدی تحت عنوان «لایحه ملیت و مرزها» به دولت اختیارات جدیدی میدهد و فرستادن پناهندگان به خارج از کشور برای رسیدگی به درخواست پناهندگیشان را برای بریتانیا آسانتر میکند. براساس این لایحه، کشور مقصد باید «امن» باشد. بوریس جانسون اخیرا رواندا را یکی از امنترین کشورهای جهان توصیف کرده بود اما پیشتر دولت بریتانیا از محدودیتهای مداوم برای حقوق مدنی و سیاسی و آزادی رسانهها در رواندا انتقاد کرده بود. بر اساس این توافق بریتانیا ۱۲۰ میلیون پوند، به عنوان بخشی از این توافق، در «رشد و توسعه اقتصادی رواندا» سرمایهگذاری میکند. اوایل سال جاری شمسی، برای اولین بار تعداد آوارگان در سراسر دنیا از مرز صد میلیون نفر گذشت. آژانس پناهندگان سازمان ملل میگوید جنگ در اوکراین به تنهایی ۱۴ میلیون نفر به تعداد آوارگان جهان اضافه کرده است. فیلیپو گراندی، کمیسر عالی آژانس پناهندگان سازمان ملل، این آمار را «دلسردکننده و همزمان هشداردهنده» دانسته و گفته: «این رکوردی است که هرگز نباید به دست میآمد.» بیش از ۱۰۰ میلیون آواره در سراسر جهان، هم شامل کسانی هستند که از کشورشان مجبور به فرار شدهاند و هم کسانی که به ناچار وطنشان را ترک کردهاند. کسانی که داخل مرزهای کشورشان مجبور به فرار شدهاند، ۵۳ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر برآورد شدهاند. وضعیت مهاجران در کشورهای میزبان هم اصلا رضایتبخش نیست. میزبانها چندان تمایلی برای اسکان این مهاجران نشان نمیدهند. به عنوان نمونه، استرالیا اولین بار در سال ۲۰۰۱ استفاده از بازداشتگاههای بیرون از مرزهای زمینیاش را در نائورو و پاپوآگینهنو آغاز کرد. در مجموع، ۱۳ نفر که به نائورو و پاپوآ گینه نو فرستاده شده بودند بر اثر خشونت، عدم توجه پزشکی یا خودکشی جان خود را از دست دادهاند. وضعیت در مراکز اسکان پناهجویان در هلند هم نامناسب است. وضعیت اردوگاههای موجود در مرزهای ترکیه و سوریه و عراق هم به شدت غیرانسانی است. به هر حال از آن زمان که انسان خردمند ما از شرق آفریقا راهش را به سمت شمال و شرق کج کرد تا غذایی برای خود و اهل و عیالش بیابد و سرپناهی برای دوری از باد و باران و تابش خورشید، تا به امروز شرایط چندان تفاوتی نکرده است. تنها تفاوت موجود در این است که آن زمان انسان خردمند مورد نظر ما به هر کجا که میرسید آن سرزمین را تسخیر میکرد، اما انسان خردمند امروزی پشت دروازههای شهر انسان خردمند دیگری چشم انتظار کمکهای سازمانهای کمکرسان انسانهای خردمند دیگری هستند.