رازهای شیـــراز
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

اختلافات داخلی اصولگرایان به عزل شهردار شیراز انجامید
شهر سعدی و حافظ، اگرچه پایتخت فرهنگی ایران خوانده میشود اما، به تعبیر حافظ، ملک سلیمان، بدون اغراق، یکی از پایتختهای سیاسی کشور هم به شمار میرود. از همان پیش از انقلاب، همزمان که چهرههایی همچون آیتالله مکارمشیرازی یکی از مهمترین نشریات مذهبی ایران را منتشر میکرد و خانواده آیتالله دستغیب، مبارزات سیاسی را جهت میدادند، نیروهای چپگرا نیز در شیراز پایگاههای قدرتمندی داشتند. از حبیبالله پیمان گرفته تا حتی هادی خانیکی و احمد توکلی که زمان تحصیل در شیراز تحت تاثیر فضای سیاسی دانشگاه پهلوی، عضو گروههای مبارزه علیه حکومت پهلوی شده بودند. این سیاستورزی بعد از چهل سال، هنوز ادامه دارد. سابقه طولانی شیراز باعت شده دهها سیاستمدار چپ و راست شیرازی لقب پدرخوانده را بگیرند و رقابت پیدا و آشکار آنها، هنوز در تحولات محلی و ملی، دیده میشود. حال پس از چند دهه شیراز هم همانند بیشتر نقاط کشور که طی دو انتخابات گذشته و با نظارت استصوابی و ردصلاحیتهای گسترده، عنان امور را به اصولگرایان دادهاند؛ چهره نهادهای انتخاباتیاش به طور یکدست، اصولگرا شده است و البته همچون بسیاری دیگر از نهادهای یکدستشده اخیر به مرور اختلافات درونجریانی آنها در حال بروز و ظهور است. حال این اختلافات به شورای شهر اصولگرای این شهر نیز رسیده است. اعضای شورای شهر شیراز، دیگر تمایل ندارند شهردار این شهر در صندلی خود باقی بماند. آن هم در شرایطی که اعضای این دوره شورا به صورت یکدست از فهرست اصولگرایان به آن راه یافتهاند و شهردار شیراز هم، از قضا خود منتخب مردم در شورای شهر بوده که یک سال قبل، با رای اعضای شورای شهر، به صندلی شهرداری رسید.گزارشهای ضد و نقیض فراوانی از اختلافات درون شورای شهر شیراز به گوش میرسد. ظاهرا اعضای شورا که از شهردار ناراضی بودند، از او خواستند از مسئولیت شهرداری شیراز استعفا دهد تا آبرومندانه از این پست رفته باشد؛ اما شهردار بعد از این توافق، به دنبال لابی کردن بوده تا صندلی خود را حفظ کند. در نهایت البته هم جلسه استیضاح برگزار شده و هم شهردار استعفا داده و حالا گفته میشود استاندار فارس قصد دارد این شهردار را به استانداری ببرد. خبرگزاری ایرنا درباره انتخاب شهردار شیراز نوشته است: «با روی کار آمدن شورای ششم شهر شیراز، روند گزینش شهردار این کلانشهر که به انتخاب «احسان اصنافی» یکی از اعضای شورا برای این پست منتهی شد به نحوی بود که گلایه بعضی از اهالی رسانه این استان را برانگیخت؛ از آن جهت که گفته میشد تصمیمات اصلی در جلسات محفلی و به دور از چشم اصحاب رسانه اتخاذ شده است.» حال پس از اینکه استعفا و استیضاح یا عزل همزمان اتفاق افتاد؛ لطفالله شیبانی، فرماندار شیراز، در واکنش به اخبار مختلف منتشرشده در فضای مجازی پیرامون استیضاح، عزل یا استعفای شهردار شیراز، در نشست بعدازظهر روز پنجشنبه ۲۰ مردادماه شوراییان و واقعیت این ماجرا گفت:«فرمانداری در جریان برگزاری چنین جلسهای نبوده لذا تصمیمات این جلسه به دلیل غیررسمی بودن، فاقد هرگونه اعتبار قانونی است.» طاها باقری، یکی از چهرههای انقلابی، در رشته استوریهایی جزئیاتی از دلایل و افراد استیضاحکننده شهردار شیراز نوشته و گفته با دخالت استانداری فارس قرار است بعد از به نتیجه نرسیدن فشارها یا پیغامهای وی ایشان را به معاونت عمرانی بگمارد تا در برابر افکار عمومی ناکارآمدی وی و اختلافات موجود را بپوشاند.
ماجرای اقلیت
جریان اصولگرایی در شیراز در اقلیت قرار دارد و مردم شیراز، نسبت به ارزشهایی که توسط این جریان سیاسی تبلیغ میشود، فاصلهی معناداری دارند. در انتخاباتهای ادوار مختلف، مردم شیراز، عموما موضع منفی نسبت به نامزدهای جریان اصولگرا داشتهاند و در بین مراکز استانها، بعد از زاهدان، بیشترین رای را به سبد رای اصلاحطلبان ریختهاند. مصطفی معین، اولین بار با رای مردم شیراز به مجلس رفت و بعدا تبدیل به چهرهای موثر در سیاست ایران شد. در مجلس سوم هم قاسم شعلهسعدی از شیراز به مجلس راه یافت و در سالهای بعد، تبدیل به یکی از چهرههای موثر و منتقد نظام شد. در انتخابات سال 84، اکبر هاشمیرفسنجانی نفر اول انتخابات شد و مهدی کروبی در جایگاه دوم قرار گرفت. سال 96 نیز و در انتخابات شورای شهر مردم شیراز در کنار چهرههای اصلاحطلب، یک چهره رادیکال که در آن زمان ادعا میکرد به نیروهای ملی مذهبی نزدیک است را وارد شورا کردند. در انتخابات 1400 نیز شیراز شاهد یکی از کمترین میزان حضور مردم در انتخابات بود. جدول پیوست مقایسه آرای شورای شهر شیراز را در دو دوره سال های 96 و 1400 نشان می دهد. جدول مشابهی را می توان در مقایسه انتخابات مجالس دهم و یازدهم نیز ترسیم کرد. در انتخابات مجلس یازدهم هم در مقایسه با دور قبل مشارکت مردم به شدت کاهش یافته بود.
اختلاف اقلیت
با اینکه جریان اصولگرایی در شیراز در اقلیت به سر میبرد، اما در این سالها با نفوذ بعضی چهرههای موثر، هیچگاه عرصه را برای رقیب خالی نکردند و البته این شهر در کنار دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب به بستری برای رشد تندروها و گروه فشار هم بدل شده است؛ از حمله به علی مطهری در اوج سالهای قدرت میانهروها در دهه نود گرفته تا زندانی کردن عضو شورای شهر شیراز به خاطر مواضع سیاسی، که نسبت به سایر کلان شهرها، رفتاری بیمانند به شمار میرفت. البته در شرایط یکدستی حاکمیت که انتظار میرود اصولگرایان در کشور بیهیچ مانعی فعالیت کنند؛ اصولگرایان این خطه نتوانستند یکدستی خود را حفظ کنند و ما به مرور شاهد گسستهایی میان این جریان هستیم. علاوه بر اتفاقاتی که در شورای شهر شیراز به وقوع پیوست، پیشتر در قضیه انتخاب استاندار هم شاهد چنین اختلافاتی بودهایم. در آن مقطع، ابراهیم رئیسی به صراحت گفته بود که «محمدهادی ایمانیه» را برای وزارت بهداشت در نظر داشته، اما امکان همکاری فراهم نشد. بعد از اینکه ایمانیه این مسئولیت را نپذیرفت، به عنوان استاندار فارس معرفی شد که شاید موقعیتی عالی برای اهالی استان بود که فردی با وزن وزارت در استانداری استان قرار بگیرد. اما در همان مقطع «محسن فروردین» که سال 96 رئیس ستاد رئیسی در استان فارس بود، بیانیه تندی علیه صلاحیت ایمانیه برای قرار گرفتن در مسئولیت استانداری منتشر کرد. محسن فروردینجهرمی در نامهاش، ایمانیه را به قدرتطلبی متهم کرده و دوران مدیریت او در دانشگاه علوم پزشکی را زیر سوال برده بود. فروردین درکنار زیر سوال بردن تواناییهای مدیریتی رئیس اسبق دانشگاه علوم پزشکی، او را به رانتخواری، برخورد حراستی با دانشجویان، چرخش فاحش سیاسی در تغییر دولت و... نیز متهم کرده بود. بعد از این نامه رسانههای اصولگرا در استان فارس به شدت از ایمانیه دفاع کردند و یکی از این رسانهها نوشته بود: «نامه سراسرکذب محسن فروردین در خصوص صلاحیت دکتر ایمانیه برای تصدی وزارت بهداشت که انتشار آن در فضای مجازی علاوه بر مجرمانه بودن، اوج حسادت را به تصویر کشید، مورد تأیید فعالان سیاسی جبهه انقلاب نیست. ایشان هیچ سمتی در شورای ائتلاف نیروهای انقلاب استان فارس ندارد و عملکرد ضعیف وی در ستاد انتخاباتی شیراز منتهی به کاهش حضور جوانان انقلابی شد که مشارکت ۳۳درصدی مردم شیراز، مهر مردود را در کارنامه وی نشان میدهد.» البته این تنها اختلافات اصولگرایان در فضای استان فارس نیست. چند سال قبل از انتخابات 1400 نیز جوانان موسوم به عدالتخواه، فعالیتهایی علیه ائمه جمعه شیراز انجام میدادند. تلاشهای آنها در نهایت منجر به تغییر امام جمعه شیراز شد، اما نکته قابل تامل این بود که ائمه جمعه شیراز در این سالها، همگی محل اختلاف جریانهای مختلف اصولگرا در استان بودهاند. البته افرادی که سیاست را جدیتر دنبال میکنند، میدانند که کامران باقریلنکرانی، از اعضای اصلی جبهه پایداری که از اهالی همین شهر بود، پس از انتخابات سال 84 وقتی به عنوان وزیر بهداشت دولت اول محمود احمدینژاد انتخاب شد؛ حضور موثر او، موجب رشد بسیاری از پزشکان اصولگرا در این دوره شد.
اختلافات در نهادهای انتخاباتی در شیراز
سال 98 جمعی از جوانان اصولگرای استان فارس در تاریخ ۱۵ بهمن ۹۸ در بیانیهای خطاب به شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی اعلام کردند:«قرار بود شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی(شانا) با درنظر گرفتن جوانان و فعالان واقعی انقلاب، وحدتی حول معیارهای امامین انقلاب رقم بزنند، اما متاسفانه شورای ائتلاف نیروهای انقلاب در استان فارس و شهر شیراز تاکنون اتفاقی متفاوت رقم نزده و همچنان حضور انحصاری احزاب، گروهها و خانوادههای خاص در شورا باعث نادیده گرفته شدن جریانات مردمی شده است.» در آن انتخابات جبهه پیشرفت، رفاه و عدالت استان (نزدیک به راست تکنوکرات) با صدور بیانیهای اعلام کرد:«در صورت تحمیل برخی گزینهها به لیست این شورا تحت عنوان ژن خوب یا فشار سیاسی نزدیکان به آن طیف سیاسی، این جبهه لیست انتخاباتی مستقل ارائه خواهد کرد.» در آغاز کار شورای شهر شیراز محمدحسن اسدی، عضو شورای این شهر گفته بود: «گویا انتخاب شهردار و قائممقام وی از دیشب در محفلی غیررسمی قطعی شده و اگر چنین است وقت ما را بیهوده نگیرید. اگر فرایند پیش رو موجب انتخاب آقای اصنافی(شهردار شیراز) شود دستگاههای بالادستی این انتخاب را نمیپذیرند.
اصنافی در شرایط احراز دارای مشکل است و اگر صلاحیت این شخص احراز شود همچون شهردار اهواز پس از یک سال عزل خواهد شد.» همان زمان در فضای مجازی پیامی دست به دست شد که برخی از اعضای شورای شهر با حضور در یک حسینیه در شیراز نسبت به انتخاب اصنافی بهعنوان شهردار و محمدعلی چوبینی بهعنوان قائم مقام به اجماع رسیدهاند. این بار و طی آمد و رفت شهردار، آتش اختلاف میان طیفهای مختلف اصولگرایان شیراز از همیشه بیشتر شده است. بعضی چهرههای موثر شیرازی میگویند اصل ماجرا، به اختلافات میان طیفهای مختلف اصولگرایان در شیراز باز میگردد که نمایندههای آنها در شورای شهر حضور دارند. از رئیس سابق آموزش و پرورش استان فارس که گویا شهردار فعلی هم معاون او بوده تا شهردار سابق و یکی دیگر از نمایندگان فعلی شیراز در مجلس و... هر کدام در شورای شهر شیراز همراهانی برای خود دست و پا کردهاند اما به نظر میرسد نبود یک ساز و کار شفاف و دموکراتیک باعثشده اصولگرایان حداقل در این منطقه حتی در سادهترین کارزار سیاسی که در آن به موقعیتی رسیدهاند به صورت شایسته و بایسته نتوانند از فرصتهای خود بهرهمند شوند.
شرح ماوقع از زبان رئيس شوراي شهر
مهدی طاهری، رئیس شورای شهر در نشست خبری روز گذشته در تشریح ماجرای شهردار گفت: صبح روز شنبه بنا بود که جلسهای برگزار و استعفا، اعلام نهایی شود. بامداد صبح شنبه شهردار در یک نامه دستنویس تقاضای لغو استعفا را مطرح کرد. بنابراین جلسه روز شنبه برگزار شد و اعضای شورا به صورت یکپارچه دستور استیضاح را در برنامه گذاشتند و به صورت جدی وارد مسیر استیضاح شدند. طاهری گفت: رفتار دوگانه شهردار یک حس ناخوشایند در شورا ایجاد کرد، چون دستور جلسه، پذیرش استعفا بود نه استیضاح! در این جلسه لغو استعفا پذیرفته شد و عصر همان روز یک جلسه فوقالعاده تشکیل شد تا دستور کار ادامه روند استیضاح پی گرفته شود. او گفت: قبل از این جلسه نیز شهردار با دوسوم اعضای شورا تماس گرفته و چون فضا را بسته میبینند اعلام میکنند که به تصمیم شورا تمکین میکنند. فرماندار نیز در این جلسهی فوقالعاده، حضور داشتند و ادامه روند استیضاح بررسی شد. شهردار و معاونینش نیز حاضر بودند که آقای اصنافی به صورت کلی به موضوع مورد سوال اشاره کرد و ایرادات شورا را پذیرفت. رئیس شورای شهر شیراز گفت: عمده ایرادات شورا و شهرداری اختلاف در شیوههای مدیریتی بود که شهردار اولین بار به صورت صریح و روشن، این وضعیت اختلاف در نگاه شیوههای مدیریتی را پذیرفتند و اختیار را به شورا دادند، چه برای استعفا و چه استیضاح؛ در ضمن یک استعفای دیگر نیز مطرح کردند. او با بیان اینکه اعضای شورا در حضور فرماندار اختیار قانونی برای پذیرفتن استعفا یا استیضاح داشتند و هیچ خدشهای تاکنون در روند کار شورا نبوده است، خاطرنشان کرد: شورا برای تلطیف فضای شهر تاکید داشته و نگاه شورا بعد از صحبت اصنافی و تمکین از شورا بر روند کار خیلی اثر گذاشت. در نهایت به صورت رسمی استعفایش پذیرفته و سعید مصفا به عنوان سرپرست موقت برای سه ماه منصوب و تفویض اختیارات نیز به وی ابلاغ شد.