| کد مطلب: ۴۰۶۵۰

احزاب باید بر حمایت تمام‌قد از منافع ملی تاکید کنند

حسین نورانی‌نژاد، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با هم‌میهن با اشاره به وجود تهدید خارجی معتقد است این اقدام اسرائیل در میانه مذاکرات یعنی محوریت دیپلماسی را به نفع خود نمی‌داند.

احزاب باید بر حمایت تمام‌قد از منافع ملی تاکید کنند

حسین نورانی‌نژاد، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با هم‌میهن با اشاره به وجود تهدید خارجی معتقد است این اقدام اسرائیل در میانه مذاکرات یعنی محوریت دیپلماسی را به نفع خود نمی‌داند. 

‌نقش احزاب و تشکل‌های سیاسی را در این فضا چه می‌دانید؟ حمایت آنها چه تاثیری بر فضای سیاسی؛ چه در داخل ایران و چه در سطح بین‌المللی خواهد داشت؟

در شرایطی که یک تهدید خارجی به این ابعاد وجود دارد، تاکید بر منافع ملی و اتحاد داخلی می‌تواند نقش بازدارندگی خوبی داشته باشد. البته زمانی که فضا جنگی شود، سیاست خود به خود تضعیف خواهد شد اما احزاب به‌عنوان کمترین وظیفه ملی خود باید بر حمایت تمام‌قد از منافع ملی و محکومیت تجاوز بیگانه تاکید کنند، بر اشتراک نظرها در داخل تکیه کنند و به دولت کمک کنند تا ظرفیت‌های دیپلماتیک احیا شوند.  

‌فضای سیاسی جامعه را پس از این اتفاقات چطور ارزیابی می‌کنید؟

قاعدتاً همه چیز الان تحت‌الشعاع این تجاوز خارجی قرار دارد و بقیه موضوعات در اولویت‌های بعدی قرار می‌گیرند. اما شرایط جنگی ویژگی‌های خاص خود را دارد و فکر می‌کنم چیزی که هم‌اکنون بسیار مهم است و متوجه حاکمیت است، این است که مسائلی که باعث شکاف بین خود و نگرش‌های مختلف موجود در جامعه شده را با توجه به این شرایط، بازنگری کند.

چراکه قطعاً قریب به اتفاق نیروهای محذوف یا زندانیان سیاسی با انگیزه شرافتمندانه و به دلیل درک متفاوت از منافع ملی دچار چالش با حاکمیت شدند؛ افرادی همچون مهندس موسوی، مصطفی تاجزاده، مهدی محمودیان و سعید مدنی، هر چه گفته باشند و هر چه کرده باشند، خالی از انگیزه‌های شرافتمندانه نبوده است و باید این انگیزه‌ها را در این مقطع در خدمت وحدت و انسجام ملی به کار گرفت. 

‌اقدام آمریکا را که با توجه به اینکه با ایران در حال انجام مذاکره بود و در جریان مذاکره اعلام کرد که در جریان اقدام اسرائیل بوده را چطور ارزیابی می‌کنید؟

در بی‌اخلاقی و جنایتکاری آمریکا و اسرائیل تردیدی نیست، اما کسانی که منتقد تقابل تمام‌عیار با آنها بودند، به این معنا نبود که این واقعیت‌ها را ندانند یا سفاکی اسرائیل را ندیده باشند، بلکه با در نظر گرفتن این موارد بود که راهبردهای دیگری پیشنهاد می‌دادند. در این شرایط هم همچنان باید همه توان خود را صرف تغییر زمین بازی از جنگ به تعامل و دیپلماسی کنیم ‌و نسبت به تصمیماتی که احیاناً برای عبور از شرایط موجود بگیریم، گشوده‌تر از قبل باشیم.

‌در پی این اتفاق یک اشتراک نظری بین بسیاری از مردمی که مواضع سیاسی و نقطه نظرات متفاوتی داشته باشند به وقوع پیوسته، در عین حال گروه محدودی نسبت به این حمله ابراز خوشحالی هم کرده‌اند؛ برخی مخالفین حاکمیت که در متجاوز بودن اسرائیل اشتراک نظر دارند، معتقدند تمامیت ارضی کشور بسیار مهمتر است. حاکمیت چه باید بکند؟

نکته خیلی مهم این است که در جری شدن دشمنان برای حمله به ایران، این شکاف بزرگ بین حاکمیت و جامعه نقش داشته است. برای مثال وضعیتی که در دوم خرداد سال 76 شکل گرفت، منجر شد که در همان زمان نیز که قصد حمله به ایران مطرح بود، انسجام داخلی مانع شود. واقعیت این  است که از طرف اکثریت نیروهای منتقد تلاش زیادی برای این انسجام شد اما آنکه دست بالاتر را به لحاظ قدرت داشت باید اقدام موثری انجام می‌داد، اما اقدامات اندک و ناکافی انجام شد. آنها در ایجاد چنین وضعیتی مقصر هستند.

وجود این شکاف بزرگ به دشمنان اجازه گستاخی داد. در این شرایط باید به حال کسانی که تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران اصلی در ایجاد شکاف بین حاکمیت و جامعه بودند فکر عاجلی کرد. آنها ضربه سختی به ایران زدند. اینها خودشان را بکشند هم نمی‌توانند حل‌کننده این مسئله باشند و باید تصمیم دیگری برای تندروی آنها گرفته شود. انصافاً میانگین رفتار مردم بسیار خوب بوده. نصیحت هم لازم است.

اما خطاب اصلی نصیحت باید سمت کسانی باشد که بخش‌های قابل توجهی از مردم و باورها و سبک زندگی و خواسته‌های مشروع آنها را به رسمیت نمی‌شناسند؛ آنهایی که با قدرت و اختیارات فراوان‌شان می‌توانستند کشور را با انسجام واقعی، تبدیل به یک دژ تسخیرناپذیر کنند. شاید هنوز هم فرصت باشد.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه سیاست
پربازدیدترین
آخرین اخبار