تهاجم اسرائیل به حقوق بینالملل
هنگامی که بامداد جمعه ۲۳ خرداد ارتش اسرائیل در اقدامی تهاجمی با حمله به میهنمان چند فرمانده بلندپایه نظامی و چهرههای علمی مرتبط با دانش هستهای را در محل سکونت خود ترور کرد و به تأسیسات نظامی و مراکز هستهای آسیب رساند؛ این پرسش در افکار عمومی طرح شد که اصولاً حقوق بینالملل و بهویژه سازمان ملل متحد به عنوان نماد آن به چه کار میآید؟

هنگامی که بامداد جمعه 23 خرداد ارتش اسرائیل در اقدامی تهاجمی با حمله به میهنمان چند فرمانده بلندپایه نظامی و چهرههای علمی مرتبط با دانش هستهای را در محل سکونت خود ترور کرد و به تأسیسات نظامی و مراکز هستهای آسیب رساند؛ این پرسش در افکار عمومی طرح شد که اصولاً حقوق بینالملل و بهویژه سازمان ملل متحد به عنوان نماد آن به چه کار میآید؟ باید پذیرفت که در بسیاری موارد حقوق بینالملل آن گونه که انتظار میرفت، نتوانسته انتظارها را در زمینه حفظ صلح، امنیت ملتها را تأمین کند.
با این حال، اکنون جایگزین دیگری وجود ندارد و باید تلاش کرد از همه ظرفیتهای نظام حقوق بینالملل برای حفظ مصالح ملی بهره برد. تاریخ تشکیل سازمان ملل متحد که به سالهای آخر جنگ جهانی دوم بازمیگردد، گویای این واقعیت است که کشورها چارهای برای قبول این نظام نداشتهاند. شرط عضویت ابرقدرتهای بینالملل (آمریکا، انگلستان، فرانسه، روسیه و چین)، داشتن حق ویژهای مشهور به «وتو» با هدف حفظ جایگاه برتر خود در معادلات به عنوان پیروز جنگ جهانی دوم بوده است. پذیرش یک ساختار غیرکامل، از عدم وجود هر گونه نظم و سازمان در صحنه بینالمللی منطقیتر به نظر میرسد.
ایران نهتنها عضو سازمان ملل متحد است، بلکه عضو مؤسس آن به شمار میرود. در شهریورماه 1324 مجلس شورای ملی با تصویب منشور ملل متحد، عضویت ایران را در این مهمترین سازمان بینالمللی پذیرفت. این سند که در حکم اساسنامه سازمان ملل متحد به شمار میرود؛ دارای یک مقدمه، یک دیباچه و 111 ماده بوده که در 19 فصل تدوین شد. دیباچه، هدف اصلی از تشکیل چنین نهادی را «محفوظ داشتن نسلهای آینده از بلای جنگ» میداند. بر اساس بند (4) ماده 2: «کلیه اعضا در روابط بینالمللی خود از تهدید به روز یا استفاده از آن علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری یا از هر روش دیگری که با مقاصد ملل متحد مباینت داشته باشد، خودداری خواهند نمود».
حال اگر صلح احترام به حفظ تمامیت ارضی کشورهای عضو نقض شد چه باید کرد؟ منشور پاسخ را در ماده 51 (زیرمجموعه فصل هفتم با عنوان «اقدام در موارد تهدید علیه صلح، نقض صلح و اعمال تجاوز») داده است: «در صورتی که یک عضو ملل متحد مورد تجاوز مسلحانه واقع شود، هیچیک از مقررات این منشور به حق طبیعی دفاع مشروع انفرادی یا اجتماعی تا موقعی که شورای امنیت اقدام لازم برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی بهعمل آورد لطمه وارد نخواهد آورد و اقداماتی که اعضاء برای اجرای حق دفاع مشروع به عمل میآورند را باید فوراً به شورای امنیت اطلاع دهند، ولی این اقدامات بههیچوجه در اختیارات و وظایفی که شورا بر طبق این منشور دارد و به موجب آنها در هر موقع روشی را که برای حفظ و یا اعاده صلح و امنیت بینالمللی لازم میداند و میتواند اتخاذ کند، تأثیری نخواهد داشت.» مجوز ایران برای مقابلهبهمثل در ساعات پایانی روز جمعه، همین ماده بود.
از سوی دیگر همواره بهانه اسرائیل برای حمله و نگاه خصومتآمیز به ایران؛ دفاع کشور از ملت فلسطین است. گاهی برای افکار عمومی نیز این سوال وجود دارد که مبنای این رویکرد به مناقشه فلسطین و اسرائیل چیست؟ برای جواب به این سوال باید به فصل «سیاست خارجی» در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مراجعه کنیم. در اصل 152 میخوانیم: «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران براساس نفی هرگونه سلطهجویی و سلطهپذیری، حفظ استقلال همهجانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطهگر و روابط صلحآمیز متقابل با دول غیرمحارب استوار است» و در اصل 154 آمده است: «جمهوری اسلامی ایران...در عین خودداری کامل از هر گونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر، از مبارزه حقطلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت میکند».
البته این وظیفه اخلاقی که در کشور ما تکلیف قانونی هم تلقی شده؛ نباید بهانهای به دست ناقضان بزرگ حقوق بینالملل برای دفاع از عملکرد خود بدهد. در جلسه اضطراری روز جمعه شورای امنیت که به درخواست ایران تشکیل شد، نماینده اسرائیل با نشان دادن عکسی از تابلوی روزشمار نابودی اسرائیل که در میدان فلسطین تهران نصب شده؛ تلاش کرد اقدامات متجاوزانه دولت متبوع خود را توجیه نماید. موفقیت اخیر ایران در طرح دعوا علیه آمریکا در دیوان بینالمللی دادگستری (رکن قضایی ملل متحد) نشان داد با رفتار هوشمندانه، هنوز میتوان از ظرفیتهای حقوق بینالملل برای دفاع از مصالح ملی بهره برد.