فقط بیـانیه دادن؟بررسی کنشگری احزاب در گفتوگو با اعضای ارشد سه حزب
ساختار سیاسی ایران به احزاب این فرصت را نمیدهد که فراتر از مطالبهگری و بیانیه و اعلام موضع اقدامی انجام دهند. زمانی یک حزب میتواند دیدگاهها و اولویتهای برنامهای خود را تبدیل به اقدام اجرایی کند که بتواند در قدرت نقشآفرینی حزبی کند

اگر به روند فعالیتهای سال گذشته مهمترین احزاب در ایران نگاهی داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که آنها در زمینه نوشتن بیانیه بسیار فعال هستند. شاید جالب توجه باشد که بدانیم از ابتدا تا انتهای سال 1403، هشت حزب و گروه مهم و تاثیرگذار ایران، (اتحاد ملت، توسعه ملی، کارگزاران سازندگی، ندای ایرانیان، اعتدال و توسعه، موتلفه اسلامی، جبهه پایداری و شریان) اقدام به انتشار 97 بیانیه کردند؛ به عبارتی میتوان گفت آنها تقریباً هر 4 روز یک بیانیه صادر کردهاند.
اما سوال این است که در بین این همه نوشتن، آیا احزاب ایران از تحلیل واقعه فراتر رفتهاند؟ در نوشتنهای خود چه نسخه قابل اجرایی را برای کشور همراه آوردهاند و به مجموعه دولت و حاکمیت سیاسی ارائه کردهاند و اصولاً اگر هم چیزی ارائه شده، چقدر قابلیت عملیاتی شدن داشته و به اجرا درآمده است؟ این موارد را میتوان ابهاماتی دانست که پیرامون روند فعالیت و نقشآفرینی احزاب در ایران وجود دارد، در واقع بیانیه نوشتن آنها برای چه چیزی است؟
آیا تنها مینویسند که بگویند ما نوشتهایم و گفتهایم و یا اینکه از دل این نوشتنها بهدنبال کار کارشناسی اثرگذار هم بودهاند؟ چنانچه شاید اگر این نسخهها و برنامهها در سطح اجرایی تدوین شده و در اختیار مردم قرار گرفته و قابل ارزیابی برای آنها هم باشد؛ به مرور با درک تفاوت احزاب و رویکرد نظری و عملی آنها جایگاه خود احزاب هم در جامعه مشخصتر شود و حتی این جایگاه ارتقا یابد. در این ارتباط، عباس موسایی (عضو دفتر سیاسی حزب توسعه ملی)، سعید نورمحمدی (قائم مقام حزب ندای ایرانیان) و امیررضا واعظآشتیانی (عضو شورای مرکزی حزب موتلفه) 3 فعال حزبی بودند که به سوالات هممیهن پاسخ دادند که در ادامه میآید:
احزاب ایران طی سالهای اخیر بیانیههای زیادی را نوشته و منتشر کردهاند؟ چقدر احزاب در بیانیهنویسیهایی که داشتهاند از تحلیل واقعه جلوتر رفته و به دنبال ارائه پیشنهاد قابل اجرا در کشور بودهاند؟
عباس موسایی: پاسخ به این پرسش، نیازمند واکاوی بیانیههای احزاب مختلف، معطوف به شرایط، زمینه و زمانههای متفاوت در گذشته منتهی بهاکنون، خطومشی سیاسی احزاب و گفتمان سیاسی است که آنها نمایندگی میکنند. گفتنی است که سیاست و امر سیاسی، سیال و متأثر از مولفههای گوناگون است؛ بهگونهای که موضعگیریها، شکل و شمایل ظرفهای زمانی و مکانی متفاوت را به خود میگیرد.
با این مقدمه میتوان گفت، احزابی که فهمی واقعبینانهتر از تحولات جهانی، منطقهای، ساختار سیاسی، پویایی امر سیاسی و الزامات زمینه و زمانه داشتهاند، تحلیل و مواضع واقعبینانهتری از اوضاع داشته و پیشنهادات موثری را روی میز ملت و حاکمیت گذاشتهاند. لازم است یادآوری شود که فعالیت سیاسی حزبی در کشور ما، آن هم از نوع اصلاحطلبانه، بهرغم همه محدودیتهای حقیقی و حقوقی که برای احزاب و فعالیتهای حزبی صورت میگیرد، بیشتر ناشی از احساس مسئولیت ملی افراد است، زیرا نه جایگاه قانونی برای احزاب تعریف شده نه راهی برای تامین مالی پیشبینی شده و عضویت در احزاب با انواع محدودیتها و عدم پذیرش اعضای احزاب در دولتها، آن هم دولتهایی که برای پیروزی آنها با تمام وجود تلاش کردهاند، صورت میگیرد.
لذا باید فقط عاشق خدمت بود و وارد احزاب شد. حزب توسعه ملی در کنار طرح مشکلات راهکار هم ارائه میدهد. اولاً بیان مشکل خود قسمت عمدهای از کار است، مهم این است که دولتها تا چه حد به طرح مباحث و راهکارها توجه میکنند، زیرا فریاد مشکلات مردم و رساندن آن به گوش حاکمیت، از وظایف مهم تشکلهای مدنی است. نباید به بهانه نشنیدنها، از گفتن بازماند زیرا این بیانیهها در هر حال مخاطب خود را در میان افکار عمومی پیدا خواهد کرد و تاثیر خود را هرچند در درازمدت خواهد داشت.
سعید نورمحمدی: اساساً ساختار سیاسی ایران به احزاب این فرصت را نمیدهد که فراتر از مطالبهگری و بیانیه و اعلام موضع اقدامی انجام دهند. زمانی یک حزب میتواند دیدگاهها و اولویتهای برنامهای خود را تبدیل به اقدام اجرایی کند که بتواند در قدرت نقشآفرینی حزبی کند. اما در عمل احزاب درون ساختار سیاسی، چه اصولگرا و چه اصلاحطلب امکان این را ندارند که بتوانند با حضور کاندیدای اختصاصی و حزبی در انتخابات شرکت کنند و دیدگاههای خود را به رای مردم بگذارند. به جز انتخابات سال ۹۶ که آقای میرسلیم توانستند به عنوان کاندیدای حزب موتلفه در انتخابات حضور پیدا کنند، در دو دهه گذشته هیچ کاندیدای حزبیای در انتخابات ریاستجمهوری تایید صلاحیت نشده است.
در بهترین حالت، احزاب اقدام به حمایت از کاندیداهای همسو میکنند که در مسائل کلی با آنها همنظر است. مثل حمایت احزاب اصولگرا از شهید رئیسی و محمود احمدینژاد و حمایت احزاب اصلاحطلب از حسن روحانی و مسعود پزشکیان. در این شرایط احزاب نهتنها ضمانت اجرایی برای اجرای دیدگاههای خود را ندارند بلکه اساساً نمیتوانند از فرصت انتخابات برای ارائه دیدگاههای خود استفاده کنند. این یک بیانگیزگی در احزاب ایجاد میکند که باعث انفعال و خمودگی آنها میشود. در بهترین حالت احزاب میتوانند اقدام به مطالبهگری و صدور بیانیه یا در حالت بهتر، برگزاری جلسات با مسئولین نمایند.
امیررضا واعظآشتیانی: یک نکتهای را در ابتدا بگویم که شامل تمام احزاب ایران میشود. موضوع این است که احزاب ما تولید محتوا ندارند. وقتی هم تولید محتوا میکنند، بیشتر در حقیقت خودزنی است یعنی محتوایی که بتواند در حوزههای مختلف کمک کند، نیست. ضمن اینکه احزاب ما صرفاً سیاسی هستند و همه چیز را سیاسی نگاه میکنند. در صورتی که احزاب دنیا مثل یک دولت در سایه عمل میکنند و در حوزههای مختلف صاحبنظر هستند.
وقتی هم که دولت دستشان میافتد و یا مجلس در ید یک حزب قرار میگیرد، چون از دل احزاب بیرون آمدهاند، تئوری دارند ولی در ایران اینطور نیست. تنها جایی که میتواند هم تولید محتوا کند و هم تربیت نیروی انسانی برای زمامداری در بخشهای مختلف داشته باشد، احزاب هستند. دولتها به صورت موسمی میآیند و میروند. احزاب هستند که این وظیفه مهم کادرسازی در بخشهای مختلف کشور را بر عهده دارند.
تئوری و نظریه دارند و نظریاتشان هم مبتنی بر نگاه کارشناسی است. ولی احزاب ما صرفاً همه چیز را سیاسی میبینند، به خاطر همین موضوع، دعواهای سیاسی در کشور ما اینقدر زیاد است. یعنی بیش از ظرفیت کشور ما دعوای سیاسی داریم و بیانیهنویسی هم بخشی از آن داستان است. ضمن اینکه احزاب ما، احزاب کارآمد نیستند و احزابی که بخشی از جامعه را به دنبال خودشان داشته باشند، نیستند. موضوع و مشکل همینجاست و به خاطر همین، نه در انتخابات مجلس و نه انتخابات ریاستجمهوری، هیچ تحلیلی وجود ندارد که چه کسی رای میآورد.
با توجه به اینکه احزاب معمولاً باید کادرسازی کنند و الان احزاب ما مملو از مدیران سابق و دیپلمات و سفیر هستند، چقدر نسخه مدون برای خروج از بحرانها و همان مواردی که نسبت به آن بیانیه نوشته میشود در حزب متبوع شما وجود دارد؟
عباس موسایی: ابتدا اشاره میکنم که در حزب توسعه ملی، چه در سطح کادرهای حزبی در سطوح مختلف، چه در بحثهای نظری و گفتمانی، بهرغم وفاداری به گفتمان اصلاحات، خط و مشی اصلاحی و انسجام حداکثری، تضارب آراء بهصورت موثر وجود دارد و آنچه تحت عنوان بیانیه یا مواضع سخنگو، ارائه میشود، نتیجه بحث و گفتوگوها در دفتر سیاسی و سایر ارکان حزب میباشد.
همانطور که میدانید، حزب توسعه ملی ایران اسلامی، توسط برخی از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران، تأسیس شده و بهرغم برخی تفاوتها با سازمان، در حفظ وحدت و انسجام تشکیلاتی، ترجیح منافع ملی بر منافع جناحی و حزبی و تأثیرگذاری بر مناسبات سیاسی کشور، میکوشد از سازمان مجاهدین انقلاب، الهام بگیرد. از طرفی در حزب توسعه ملی، توازن نسلی وجود دارد.
همزمان که نیروهای پیشکسوت و مبارزان قبل از انقلاب، کادرهای خوشنام و پاکدست در ساختار حاکمیت و نیز کنشگریهای حزبی در دوران اصلاحات، در حزب حضور موثری دارند، کادرهای جوان نیز در فرایند تصمیمسازی و تبیین مواضع حزب، نقشآفرینی میکنند. از طرفی حزب توسعه ملی برای غنیسازی گفتمانی و نیز شناخت همهجانبه نسبت به موضوعات و ارائه تحلیل درست و منطقی، از کارشناسان حوزههای مختلف، کمک میگیرد. کارشناسان برجسته حوزههای سیاست خارجی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بهعنوان مشاور برای اتخاذ مواضع کمک میکنند.
تحلیل و ارزیابی مواضع حزب و اینکه تا چه حد واقعبینانه و پاسخ به شرایط کشور و متضمن منافع و مصالح ملی بودهاند را به مخاطب منصف وا میگذارم. البته بهنظرم مخاطب این پرسش باید حاکمیت و دولت باشند و پاسخ دهند که به چه میزان از توان احزاب استفاده میکنند. متاسفانه شاکله حاکمیت و دولتها حتی آنهایی که به کمک احزاب سر کار آمدهاند (مانند دولت پزشکیان)، اعتقاد چندانی به احزاب ندارند و حتی عضویت در احزاب را مانعی برای حضور در ارکان دولت میدانند و بیانیههایی که کمک به دولت برای حل مسائل است را کمتر مورد توجه قرار میدهند.
سعید نورمحمدی: احزاب ایرانی میتوانند اصول و رویکردها و دیدگاههای مدونی داشته باشند که به طور طبیعی در اسناد حزبی مثل مرامنامه و یا بیانیهها انعکاس پیدا میکند. اما همین احزاب امکان تدوین برنامه مدونِ جامع را ندارند. به دلیل اینکه برای نوشتن برنامه اداره کشور، یک حزب سیاسی نیاز به اطلاعات و دادههایی دارد که بتواند براساس آن تحلیل و برنامه را تدوین کند. اما دسترسی احزاب به اطلاعات سازمان برنامه و بودجه وجود ندارد.
احزاب در ایران صرفاً میتوانند رویکردهای کلی داشته باشند و آن را اعلام نمایند. بهعنوان مثال حزب ندای ایرانیان در حوزه اقتصادی در چند سال اخیر به شدت دنبال تعامل سازنده با جهان بهخصوص در حوزه اقتصاد بوده و قائل به این بوده است که نمیتوانیم دور خودمان را حصار بکشیم و به رشد و توسعه دست یابیم. مصداق مشخص آن بیانیههای متعدد حزب برای تصویب لوایح مربوط به FATF بود که حزب اگرچه روی آن پافشاری کرد ولی عملاً هیچ ابزاری برای تصویب آن نداشت. حل مسائل سیاست خارجی اولویت مهم حزب در همین راستا بود که به جز بیانیه و مطالبه و درخواست امکان تحقق آن را نداشت. صرفاً با تایید صلاحیت یک کاندیدای همسو و غیرحزبی، حزب با حمایت از آن کاندیدا تلاش کرد این رویکرد در کشور نهادینه شود.
امیررضا واعظآشتیانی: اگر بخواهیم حساب کنیم، در مملکت ما تنها حزبی که چهارچوب دارد، تنها حزبی که در تمام استانها و شهرها نمایندگی دارد، حزب مؤتلفه است. اما اینکه عده و عُده برخی از این احزاب برگرفته از افراد اجرایی بوده است، اینطور بگویم که برخی از این افراد، فقط برای خودشان رزومه درست کردهاند؛ یعنی تئوری و تفکری برای اینکه یک حزب را تکان دهند، ندارند و فقط اسم هستند. این اسم هم به علت این است که چیزی ندارند، فقط در یک مقطعی، از اجرایی، در جاهایی قرار گرفتهاند که نباید قرار میگرفتند و در کارشان افراد موفقی هم نبودند و ما فکر میکنیم اینها تئوریسینهای بسیار قوی در بخشهای مختلف هستند. اشکال این است که در احزاب از نیروهای کارآمد استفاده نمیشود و کادرسازی نمیکنند.
یعنی یک گروه خاص، خودشان دور هم جمع میشوند و فکر میکنند که عقلِ کل هستند. علت اینکه احزاب در ایران، درجا میزنند همین است؛ علت اینکه جامعه به دنبالشان نمیرود همین است. باید آسیبشناسی کرد که چرا احزاب نمیتوانند در ایران رشد کنند. احزابی هم داریم که اسم و رسم هم دارند؛ ولی همه آنها در یک مینیبوس جا میشوند. به اینکه حزب نمیگویند. حزب باید از افرادش در تمام موضوعات نظریه بگیرد و بتواند استفاده کند. احزاب تنها جایی هستند که مجاناً میتوانند تفکر بخشهایی از افراد خردمند را جذب کرده و از آنها استفاده کنند ولی این هنر را هم ندارند.
درباره رویکردهای پیشنهادی حزب شما در موضوعاتی مهمی مانند نحوه مذاکره، مقابله با بحران اقتصادی و ... تا چه میزان راهکارهای ارائهشده در اختیار دولت قرار گرفته است و چقدر شرایط اجرایی شدن و احتمال عملیاتی شدن آن را میدهید؟
عباس موسایی: مدعی هستیم که حزب توسعه ملی، در مواجهه با مواردی که ذکر کردید، مواضعی اصولی و معطوف به منافع و مصالح کلان ملی و متضمن خیر عمومی، اتخاذ نموده است. از آنجا که خود را وفادار به امنیت، اقتدار و توسعه ملی و از مسیر اصلاحات میدانیم، کوشیدهایم راه باریک اصلاحات را از مسیر جامعه قوی و حکومت قوی، پیگیری کرده و از سکوی جامعه مدنی همزمان با ملت و حاکمیت سخن بگوییم.
حزب توسعه ملی در سال ۱۴۰۳، بهرغم دفاع از رویکرد جامعهمحوری، تضادی بین این راهبرد و حضور در انتخابات ریاستجمهوری ندید؛ این دو رویکرد را دو وجه برجسته اصلاحطلبی دانست و حاکمیت را به زمینهسازی برای حضور حداکثری مردم، عبور از یکدستسازی و اتخاذ تصمیمات روزآمد برای تأمین منافع و مصالح ملی دعوت کرد. پس از پیروزی دکتر پزشکیان، بدون سهمخواهی، خواستار تغییر استراتژی در سیاست خارجی، بهعنوان مقدمه بنیادین حل مسائل اقتصادی کشور شد.
نسبت به ضعفهای برنامه هفتم توسعه، به رئیس مجلس نامه نوشت. حزب همچنین در بیانیههای خود، ضعفهای قانون موسوم به عفاف و حجاب و تالیهای خطرناک آن برای امنیت ملی، ایجاد شکاف بین ملت و حاکمیت و... را یادآور شد. پیرامون تحولات منطقهای و تغییرات در عرصههای جهانی و لزوم التفات به منافع و مصالح ملی در شرایط جدید، اتخاذ راهبرد بیطرفی فعال را پیشنهاد کرد. حزب پیرامون جنایات رژیم صهیونیستی در غزه خواستار وحدت رویه در سطح جهان اسلام و اتخاذ تصمیمات هماهنگ حاکمیت با کشورهای اسلامی شد. حزب توسعه ملی حتی در شرایط تعطیلات نوروزی، دو بیانیه مهم صادر کرد. حزب در اولین بیانیه خود در سال جاری نسبت به تحرکات قومیتی و آسیبهای رویکردهای ضدملی برای امنیت ملی هشدار داد.
در بخش سیاست خارجی نیز ضمن استقبال و تأکید بر اصل مذاکره مستقیم ایران و آمریکا، نسبت به تحرکات راستهای افراطی داخلی خودبرانداز، براندازیخواهان بیمسئولیت وابسته و نقشههای راست افراطی صهیونیستی هشدار داد. حزب توسعه ملی همچنین نامههای محرمانهای تقدیم رئیسجمهور و دیگر مسئولان کشور کرده و راهکارهای غلبه بر مشکلات را ارائه نموده و انتظار است که مورد توجه قرار گیرد. در مجموع به نظرم مواضع حزب توسعه ملی در سال پرتلاطم گذشته قابل دفاع و موثر بوده است، هرچند انتظار شنیدن صدای جامعه مدنی توسط مجموعه نظام حکمرانی، به مراتب بیشتر است.
سعید نورمحمدی: دولت در هیچیک از این موارد از احزاب نظرخواهی نکرده است. اگرچه تفاوت دولت پزشکیان با دولت شهید رئیسی و حتی دولت روحانی این است که این دولت شنونده نظرات جامعه مدنی و احزاب سیاسی است. جلسات اختصاصی رئیسجمهور با احزاب نشانگر همین مسئله است. در برخی موارد حزب از طریق دبیرکل و رئیس شورای مرکزی که به اعضای هیئت دولت دسترسی دارند، نظرات خود را منتقل کرده است.
از جمله در نشست اخیر مشترک ارکان حزب در مورد لایحه حمایت از زنان بحث شد؛ لایحهای که به مجلس ارائه شده و متاسفانه در مجلس مسیری خلاف خواست دولت را طی میکند. اعضای حزب در این مورد دغدغههایی داشتند که مقرر شد دبیرکل به رئیسجمهور و معاون ایشان منتقل کنند. پس از این جلسه، روز شنبه، دفتر زنان حزب جلسهای با معاون زنان رئیسجمهور داشتند و دغدغههای حزب را مطرح کردند.
فرصت انتقال دیدگاه به دولت وجود دارد و حزب تلاش میکند از تمام ظرفیتهای خود برای اثرگذاری بر قوانین و تصمیمات استفاده کند. در یک مورد دیگر در مورد اجرای قانون حجاب و عفاف حزب دغدغههای جدی داشت که به دولت منتقل کردیم اما باید بپذیریم دولتها در ایران چون حزبی نیستند این تلاشها به مانند تلاش یک NGO است. اگر یک NGO هم فعال باشد میتواند در این حد نگرانیها و مطالبات خود را به دولت منتقل کند. فراتر از این زمینهای برای احزاب وجود ندارد. تفاوت دولتها صرفاً در شنیدن یا بایگانی کردن مکاتبات و نامههای احزاب است. در دولت آقای رئیسی نامههای زیادی نوشته شد که رئیسجمهور و دولت هیچ توجهی به آن نکردند و بایگانی کردند. بیش از این احزاب نمیتوانند اثرگذار باشند چون ابزاری برای این کار ندارند.
امیررضا واعظآشتیانی: دولتها در کشور ما به احزاب اهتمامی ندارند. شاید به ظاهر جلساتی هم با احزاب بگذارند و گفتوگو هم کنند ولی اهتمامی به این موضوع نیست. فرض کنید یک حزبی در زمینهای یک نظریهای داد، اگر احزاب نظراتی را مطرح میکنند، دلیل ندارد که حتماً نظراتشان اجرایی شود، وظیفهشان را انجام میدهند. حالا این دولت است که تصمیم میگیرد در انتخاب نظریات چگونه عمل کند. یک علت دیگر درباره عدم توجه دولت به احزاب این است که احزاب قوی نیستند. اگر احزاب قوی باشند و فراکسیون قوی در مجلس داشته باشند، احزاب میتوانند چانهزنیشان را بالا ببرند.
این راهکارهای پیشنهادی برای خروج از مشکلات چرا در اختیار مردم قرار نگرفته است و چه وقت قرار میگیرد؟
عباس موسایی: اکثر مواضع حزب توسعه ملی در رسانههای مجازی منتشر و اتفاقاً خوب هم دیده شد. البته از رسانههای کاغذی و مطبوعات، بالاخص مطبوعات اصلاحطلب انتظار میرفت در انتشار مواضع اصلاحطلبان، از جمله حزب توسعه ملی، اهتمام و التفات بیشتری داشته باشند. متأسفانه حتی روزنامه ایران، متعلق به دولتی که مستظهر به حمایت همهجانبه اصلاحطلبان و از جمله حزب توسعه ملی است، بهرغم ادعاهای مسئولان آن، که خود را ملزم به بازنمایی صدای جامعه مدنی میدانند، از انتشار بیانیههایی که اتفاقاً ظرفیتسازی برای اقدامات اصلاحی دولت و در راستای منافع و مصالح ملی است، خودداری میکند.
سعید نورمحمدی: در قالب بیانیه منتشر شده است. در تمامی مواردی که حزب دغدغه داشت به صورت بیانیه یا نامه سرگشاده تلاش کرده است مردم را در جریان نظرات خود قرار دهد. در مواردی چون FATF، برجام، سیاست خارجی، اقتصاد، مسائل محیط زیستی و بحرانهای اجتماعی، حزب دیدگاههای خود را برای انتشار در اختیار رسانهها قرار داده است. یک مورد قابل تأمل و تاثیرآمیز بیانیه حزب ندای ایرانیان در تیرماه ۱۴۰۱ در مورد تبعات گشت ارشاد و شیوههای برخود ضابطین با دختران ایران بود. در آن بیانیه حزب از نتایج گشت ارشاد در آینده و تولید نفرت ایجادشده در جامعه نسبت به آن ابراز نگرانی کرد. به وزیر کشور هشدار دادیم جلوی فعالیت گشت ارشاد را بگیرد.
متاسفانه هیچ توجهی به بیانیه حزب از سوی دولت شهید رئیسی و وزارت کشور نشد. حتی یک نفر از طرف دولت ما را صدا نزد که تحلیل شما از جامعه چیست که این بیانیه را دادید. متاسفانه دو ماه بعد ماجرای مرحوم مهسا امینی پیش آمد و نتایج پس از آن را دیدیم. بیانیههای احزاب در همین حد میتوانند باشند. بستگی به شنونده بودن رؤسای جمهور دارد. در یک مورد دیگر در دولت فعلی حزب پس از اخبار مربوط به معاون پارلمانی رئیسجمهور، خواستار برخود رئیسجمهور با ایشان شد که این مطالبه حزب و بخشی از جامعه مورد توجه رئیسجمهور قرار گرفت. در موارد دیگری هم که گفتید حزب در زمانهای مختلف نظراتش را به صورت علنی منتشر کرده است.
امیررضا واعظآشتیانی: این موضوع شاید یکی از ضعفهای رسانهای احزاب باشد؛ به نکته درستی اشاره کردید. احزاب وقتی که پیشنهاداتشان را میدهند، به فاصله مثلاً ۱۰ الی ۱۵ روز باید این را در رسانهها منتشر کنند. طرح کردن خود این موضوع، یک چانهزنی هم بین مردم و احزاب ایجاد خواهد کرد و اصلاً موضوعی میشود که احزاب راجع به آن موضوع با همدیگر گفتوگو داشته باشند. من طی این سالهایی که فعالیت حزبی کردهام، کمتر دیدهام که احزاب موردی را به دولت پیشنهاد داده و این مورد انعکاس خبری داده شده باشد.