فاتحانِ ناگهانی/بررسی عملکرد مهمترین احزاب و گروههای اصلاحطلب و میانهرو در سال ۱۴۰۳
درحالیکه طرف مقابل تقریباً تمام ارکان قدرت را همراه خود داشت، اصلاحطلبان توانستند رای اکثریت شرکتکنندهها را بهدست آورند و با پیروزی مسعود پزشکیان، تبدیل به فاتحانِ ناگهانی انتخابات شوند تا یکبار دیگر حداقل به صورت اسمی قدرت را در اختیار گرفته و وقایع مدیریت ایران به نام آنها ثبت شود.

سالی که گذشت، اصلاحطلبان همراه با میانهروهایی که طی سالهای اخیر خود را به اصلاحطلبان نزدیک کرده بودند، عجیبترین اتفاقات سیاسی را تجربه کردند. آنها در حالی که منتقد تمامعیار دولت سیزدهم بودند، با درگذشت سیدابراهیم رئیسی، به عرصه انتخابات ریاستجمهوری ورود کردند و درحالیکه طرف مقابل تقریباً تمام ارکان قدرت را همراه خود داشت، توانستند رای اکثریت شرکتکنندهها را بهدست آورند و با پیروزی مسعود پزشکیان، تبدیل به فاتحانِ ناگهانی انتخابات شوند تا یکبار دیگر حداقل به صورت اسمی قدرت را در اختیار گرفته و وقایع مدیریت ایران به نام آنها ثبت شود.
این گزارش، نگاهی به فعالیتهای مهمترین احزاب و گروههای اصلاحطلب و میانهرو در سال 1403 داشته است. البته ذکر این نکته ضروری است که موارد اشارهشده در این گزارش، موضوعات کلان پیرامون این احزاب به شمار میرود. طبیعی است که این احزاب فعالیتهایی درونحزبی و در راستای سیاستهای خود داشتهاند.
جبهه اصلاحات ایران
انتخابات ریاستجمهوری: شاخصترین اقدام جبهه اصلاحات ایران در سال 1403 را میتوان پیرامون فعالیتهایش در جریان انتخابات ریاستجمهوری مشاهده کرد. آنها که در انتخابات مجلس دوازدهم مشارکت نکرده بودند، با مشخص شدن زمان برگزاری انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری، نهم خرداد، سند راهبردی خود براى این انتخابات را منتشر کردند؛ سندی که 15 خرداد توسط سیدمحمد خاتمی تایید شد و در بخشی از آن آمد «مشارکت جبهه در انتخابات منوط به تأیید صلاحیت حداقل یکی از این نامزدهای اختصاصی خواهد بود.»
پس از انتشار سند، کار بر روی گزینهها آغاز شد و 17 خرداد به صورت رسمی اعلام کردند که «عباس آخوندى، مسعود پزشکیان و اسحاق جهانگیرى» نامزدهاى اختصاصىشان خواهند بود. در این بین نکته مهم این بود که آذر منصوری، رئیس جبهه رسماً اعلام کرد که «جبهه اصلاحات ایران در انتخابات ریاستجمهورى زیر بار نامزد نیابتى نمىرود». به هر ترتیب، مسعود پزشکیان تایید صلاحیت شد تا جبهه هم وارد روند تبلیغات شده و بتوانند یکبار دیگر گزینه خود را راهی پاستور کنند.
در این میان، بیانیههای صادرشده توسط آنها خطاب به مردم نیز شایان توجه است. با کشیده شدن انتخابات به دور دوم با انتشار بیانیهای از مردم درخواست کردند که «ایران را از گرفتار آمدن به افراطگرایی خطرناک و حاکمیت کامل تحجر نجات دهیم.» پس از پیروزی پزشکیان بیانیه دیگری را صادر کرده و در آن از رئیسجمهوری منتخب درخواست کردند: «به وعدههاى انتخاباتى پایبند باشید و صداى خاموش جامعه را بشنوید.»
سایر اقدامات: پس از انتخابات اقدامات دیگری هم داشتهاند که یکی از مهمترینها را میتوان تشکیل کمیتههای پایش عملکرد دولت دانست؛ کمیتههایی که از بهمنماه کار خود را آغاز کردهاند. در کنار این کمیتهها، هیئترئیسه جبهه اصلاحات دیدارهای مهمی را هم برگزار کرده است. اگر از دیدارها با سیدمحمد خاتمی عبور کنیم، ویژهترین دیدار اعضای هیئترئیسه جبهه اصلاحات را میتوانیم دیداری بدانیم که 24 شهریورماه با علیاکبر ناطق نوری برگزار شد. نکته دیگر درباره دیدارهای یکسال گذشته اعضای جبهه اصلاحات، به آنجا برمیگردد که آنها پس از انتخابات ریاستجمهوری دو دیدار با مسعود پزشکیان و دو دیدار با محمدرضا عارف داشتهاند.
موضعگیریها: مهمترین موضعگیریهای صورتگرفته توسط جبهه اصلاحات، علاوه بر دو بیانیهای که قبل و پس از انتخابات صادر کردند، سه نامهای بود که آنها برای دو رئیس قوه نوشتند. در اولین نامه، 20 مرداد نگرانیهای خود از چینش هیئت دولت را به پزشکیان یادآور شده و از او درخواست کردند: «در مرحله اول شکلگیری هیئت دولت اجازه ندهید ویژهگزینیها و روندهای ناصواب موجب حذف شایستگان و ناامیدی مردم از انتخاب خود شود.» نامه دیگر خطاب به پزشکیان، مربوط به دوم بهمن و پیرامون لایحه «تامین امنیت زنان در برابر خشونت» بود که در آن، خواستار استرداد این لایحه از مجلس و اصلاح آن توسط دولت شدند.
تنها نامه ارسالشده برای محسنیاژهای هم مربوط به سوم شهریور است که جبهه در آن با اشاره به صدور احکام جدید علیه بعضی از فعالان سیاسى، اجتماعى و زندانیان و تشدید تضییقات نسبت به آنان و عدم اعطای مرخصی به زندانیان سیاسی، خواستار این شد که قوه از پنجره فرصتی که با انتخابات اخیر فراهم شده است، استفاده بهینه کند و در همکارى با دولت جدید، حقوق و آزادیهای بنیادین شهروندان را پاس بدارد.
در کنار این دو نامه، آنها بیانیهای را هم هشتم بهمن در اعتراض به ادامه روند حصر خانگی سه معترض به انتخابات ریاستجمهوری سال 88 صادر کردند که در بخشی از این بیانیه با تاکید بر اینکه «هیچ حکومتى با حذف منتقدان و مخالفان خود پایدار نخواهد ماند.» آمده بود: «تداوم حصر میرحسین موسوى، مهدى کروبى و زهرا رهنورد همچنان زخمى بر پیکره عدالت و قانون است.» 22 اسفند هم جبهه، بیانیهای در واکنش به تغییر زمان برگزارى انتخابات شوراها منتشر کرد و این تصمیم را «مصداق آشکار تعارض منافع در قانونگذاری» دانست.
علاوه بر مواردی که ذکر شد، وقوع حوادثی در کشور منجر به صدور بیانیه از سوی جبهه اصلاحات شد که سه مورد آن مربوط به حوادث منطقه میشد. اولین مورد یازدهم مرداد و بهدنبال ترور اسماعیل هنیه بود که در بخشی از این بیانیه آمده بود: «جبهه اصلاحات ایران با تاکید بر لزوم بازتعریف دکترین امنیت ملی و اصلاح فوری حفرههای امنیتی موجود در کشور، معتقد است نباید در تله دولت راستگراى اسرائیل برای درگیر کردن مستقیم ایران در جنگی خانمانسوز افتاد.»
دیگر بیانیه در این زمینه، 30 مهر و در اعتراض به اقدام مداخلهجویانه اتحادیه اروپا در خصوص حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه صادر شد که در آن، تاکید کردند: «هرگونه ادعاى مالکیت و حاکمیت درباره سه جزیره ایرانى فاقد اعتبار تاریخى، بینالمللى و غیرقابل مذاکره است.» بیانیه دیگر در این حوزه، 5 آبان و پس از حمله اسرائیل به ایران صادر شد. در بخشی از این بیانیه، جبهه اصلاحات آورده بود: «ابتکار عمل در دست دولتمردان ایران براى جلوگیری از جنگ فراگیر، کاهش تنش و ایفای نقش در تعیین سرنوشت آینده منطقه است.» در کنار این موارد، جبهه اصلاحات پس از فاجعه معدن زغالسنگ طبس هم بیانیهای صادر کرد.
حزب اتحاد ملت
انتخابات ریاستجمهوری: آنها که مانند جبهه اصلاحات در انتخابات مجلس دوازدهم مشارکت نکرده بودند، با آغاز روند انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری، فعالیتهایشان را برمبنای تصمیمات جبهه اصلاحات قرار دادند و بر همین اساس، 22 خرداد، حمایت از پزشکیان را اعلام کردند. پس از برگزاری دور اول انتخابات، بیانیهای را در دهم تیر صادر کرد که در بخشی از آن آمده بود: «فریاد نارضایتی شما در ۸ تیر بلندتر از آن است که کسی نشنیده باشد، ۱۵ تیر اما موعد تغییر در حکمرانی است.»
این حزب، پس از آغاز به کار دولت چهاردهم بیانیه دیگری صادر کرد که در قسمتی از آن تاکید کرده بودند، «جامعه تغییرخواه و اصلاحطلب ایران حتی آن بخشها که به هر دلیل در انتخابات شرکت نکردند و شیوه اعتراض و امتناع را تداوم بخشیدند، مترصد به ثمر نشستن شعارها و وعدههای عدالتخواهانه و اصلاحطلبانه دکتر پزشکیان در جهت تغییر وضع موجود، رفع تبعیضهای عقیدتی و جنسیتی و نسلی، توسعه و ترقی کشور و تحقق وفاق و انسجام ملی در معنای درست و مردمی کلمه هستند.»
موضعگیریها: آنچه که حزب اتحاد ملت در سال 1403 درباره آنها موضع گرفته را در دو حوزه میتوان خلاصه کرد. یکسری بیانیهها با توجه به اتفاقات روز ایران و جهان بودند که دو بیانیه درباره انتخابات بود که مورد اشاره قرار گرفت اما اکثر بیانیههای روز آنها پیرامون مسائل منطقه است. آنها 29 فروردین، پس از حمله موشکی ایران به اسرائیل، تاکید کردند که «حمله به اسرائیل حق مشروع ایران بود» 12مرداد و پس از ترور اسماعیل هنیه در تهران، نوشتند: «انجام این جنایت در پایتخت ایران به عنوان کشور میزبان و در روز تحویل دولت به رئیسجمهوری که رویکار آمدنش امیدی تازه در بخشهای وسیعی از جامعه رنجور و خسته ایران ایجاد کرده است، بیشک تصادفی نیست و اهداف خاص دیگری را نیز دنبال میکند.»
در روز ششم آبان و به دنبال حمله اسرائیل به ایران هم بیانیهای در محکومیت این حرکت از سوی حزب اتحاد ملت صادر شد. دیگر موضوعی که حزب اتحاد ملت درباره آن بیانیه صادر کرد، موضوع جزایر سهگانه بود. آنها 27 مهر از دستگاه دیپلماسی خواستند که موضع مقتدرانه بگیرند. علاوه بر این مسائل، آنها سوم مهر و پس از فاجعه معدن طبس بیانیه دیگری صادر کردند.
اما پرشمارترین موضعگیریهای صورتگرفته توسط حزب اتحاد ملت در حوزه بیانیههای تحلیلی آنها در مسائل سیاسی و اجتماعی بوده است. در حوزه سیاسی، این حزب 17 آذر نامهای را برای مسعود پزشکیان پیرامون قانون حجاب و عفاف نوشتند و در آن خواهان عدم اجرای این قانون شدند. همچنین 16 بهمن، با انتشار بیانیهای نوشتند «از دولت و حاکمیت میخواهیم که به خواستههای مردم نجیب و ناراضی ایران گوش فرا دهند.» این حزب، 25 بهمن هم بیانیهای صادر کرد و در آن خواستار پایان حصر شد. در حوزه اجتماعی هم این حزب 5 بیانیه تحلیلی را صادر کرد که دو مورد از آنها در حوزه کارگری بوده است.
12 اردیبهشت به مناسبت روز جهانی کارگر، در بیانیه آنها تاکید شد که «امورات مردم باید به خود آنها سپرده شود.» در 24 بهمن هم در خصوص تعیین حداقل دستمزد بیانیهای از سوی این حزب صادر شد که در آن درخواست کردند «شکاف فزاینده میان قدرت خرید کارگران و تورم جبران شود.» سایر بیانیههای اجتماعی که از سوی حزب اتحاد ملت صادر شده، به ترتیب 18 اردیبهشت (در اعتراض به طرح نور و تلاش تندروها در ماجرای عفاف و حجاب)، 22 اردیبهشت (به مناسبت هفته معلم و با تاکید بر اینکه حاکمیت باید صداهای استادان و معلمان را از زبان خودشان بشنود)، و 21 اسفند (به مناسبت روز جهانی زنان و با تاکید بر تلاش برای از بین بردن تبعیض) بوده است.
حزب توسعه ملی
انتخابات ریاستجمهوری: هشتم خرداد بیانیهای صادر کردند و انتخابات پیشرو را آزمونی تاریخی برای حاکمیت دانستند. 26 خرداد، بیانیه انتخاباتی دوم این حزب در حمایت از مسعود پزشکیان صادر شد و پس از صدور این بیانیه، ستادهای انتخاباتی خود را فعال کردند. در آستانه انتخابات، بیانیه دیگری از سوی آنها صادر شد که در آن هشدارهایی را به دستگاههای امنیتی و مجریان و ناظران انتخابات داده بودند.
پس از کشیده شدن انتخابات به دور دوم چهارمین بیانیه انتخاباتیشان را صادر کردند که در بخشی از آن آمده بود: «دور دوم انتخابات در روز جمعه آینده کشور ما ایران نه در برابر انتخاب از میان دو نامزد بلکه در برابر یک رفراندوم و انتخاب از میان دو رویکرد قرار دارد، که آینده کشور را دستکم برای هشت سال آینده رقم خواهد زد.»
موضعگیریها: بدونشک، از نظر صدور بیانیه باید حزب توسعه ملی را در سال 1403 یکی از پرکارترین احزاب ایران دانست. آنها در این سال، 26 بیانیه صادر کردند که بخشی از آنها تحلیلی و بخشی دیگر با توجه به مسائل روز بوده است. در بخش بیانیههایی که بیشترین آن در حوزه سیاسی و اجتماعی بود، اولین بیانیه آنها اول فروردین و پیرامون انتخابات برگزار شده مجلس دوازدهم بود که نوشتند: «نتایج انتخابات، آشکارا زنگ خطر را به صدا درآورده است.» 25 مرداد و در تحلیل انتخابات ریاستجمهوری، به اصلاحطلبان هشدار دادند که «با استفاده از این پیروزی باید در بازسازی تشکیلاتی خود بکوشند.» 26 آبان در بیانیهای اعلام کردند که «اقتصاد بحرانزده امروز کشور بیش از هر چیز نتیجه ناکارآمدی و حکمرانی بد است».
دیگر بیانیهی تحلیلی این حزب، در سوم آذر منتشر شد که به موضوع انتخاب رهبری توسط مجلس خبرگان پرداخت. 19 آذر هم بیانیهای درباره انتشار قانون عفاف و حجاب منتشر کردند که در آن هشدار دادند: «تحمیل نظر یک اقلیت محض بر اکثریت جامعه نامش حتی قانون ناعادلانه نیست.» آنها سوم دیماه، اقدام به بررسی وضعیت کشور کردند و در آن پیشنهاد دادند: «حل مشکلات اقتصادی کشور در گرو اتخاذ تصمیمی کلان در تغییر رویکرد اداره کشور است». 14 بهمن بیانیه جدید حزب توسعه ملی پیرامون حصر میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی منتشر شد که در بخشی از بیانیه آورده بودند: «اگر با نزدیکترین یاران انقلاب اسلامی و امام راحل نتوان به وفاق رسید، چگونه میتوان به حل انبوه مسائل حلنشده امید داشت.»
22 بهمن در بیانیهای تاکید کردند که «ملت ایران همواره خواهان بازگشت به آرمانهای انقلاب است». در 4 اسفند، بیانیه دیگری صادر کرده و در آن درباره ضرورت اصلاح ساختار دولت و تمرکززدایی نکتههایی را بیان کردند. 20 اسفند هم در خصوص شرایط جاری کشور بیانیه جدیدی صادر کرده و در آن نوشتند: «فشار برای استعفای دکتر ظریف نماد تلاش برای ایجاد بحران در سیاست خارجی است.»
البته در کنار این بیانیهها، آنها دو بار به رئیس دو قوه نامه نوشتند. دوازدهم اردیبهشت نامهای را به محسنیاژهای نوشتند و در آن نامه، انتقاداتی از عملکردهای قوه قضائیه مطرح کردند. نامه دیگری که از سوی این حزب نوشته شد، 11 شهریور خطاب به مسعود پزشکیان بود که در آن از روند برخی انتصابهای صورتگرفته در دولت چهاردهم ابراز نگرانی کردند.
در کنار بیانیههای تحلیلی، آنها بیانیههایی را هم با توجه به شرایط روز و به این ترتیب صادر کردند که به این شرح هستند: «16 فروردین (در واکنش به حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق)، دوم اردیبهشت (درباره ماجرای کاظم صدیقی و باغ ازگل)، 26 اردیبهشت (پیرامون برخوردهای پلیس آمریکا با دانشجویان و اساتید معترض به اقدامات اسرائیل)، 13 مرداد (در واکنش به ترور اسماعیل هنیه)، هفتم مهر (پیرامون فاجعه معدن طبس)، اول آبان (در واکنش به اقدام اتحادیه اروپا درباره جزایر سهگانه)، 6 آبان (در واکنش به حمله اسرائیل به ایران)، یازدهم آبان (در دفاع از مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم)، 20 آذر (در واکنش به سقوط بشار اسد)، دهم بهمن (درباره امضای توافقنامه ایران و روسیه)، 16 بهمن (درباره پرونده بابک زنجانی)، 25 بهمن (در انتقاد از بازداشت عدهای از ایثارگران و جانبازان جنگ ایران و عراق که قصد تجمع در اعتراض به حصر را داشتند).
حزب کارگزاران سازندگی
انتخابات ریاستجمهوری: آنها که برخلاف جبهه اصلاحات، در انتخابات مجلس فعالیت داشتند، 24 خرداد بیانیه حمایت از مسعود پزشکیان را صادر کردند و فرصت پیشآمده برای کشور و برگزاری زودهنگام انتخابات را اینگونه تفسیر کردند: «تقدیر الهی سبب شد با برگزاری انتخابات زودهنگام، فرصت تحولات، پنج سال زودتر فراهم شود.» با کشیده شدن کار به دور دوم، در 15 تیر بیانیهای صادر کردند که مخاطب این بیانیه، افرادی بودند که در دور اول در انتخابات شرکت نکرده بودند.
بیانیهای که در آن، انتقاداتی را هم متوجه جریان اصلاحات کرده بودند و در بخشی از آن با ذکر این اخطار که:«صدای پای جنگطلبان خارجی و ماجراجویان داخلی به گوش میرسد.» آمده بود: «بهصراحت بگوییم؛ اگر امروز صدای اعتراض 60 درصدی شما شنیده میشود محصول مستقیم جنبش اصلاحطلبانهای است که ربطی به اصلاحطلبان ندارد و از بطن جامعه سر برمیآورد.»
موضعگیریها: حزب کارگزاران سازندگی علاوه بر فعالیتی که در انتخابات ریاستجمهوری انجام داد، بیانیههایی را در سال 1403 صادر کرد که دو مورد آن در قسمت قبل مورد اشاره قرار گرفت. اما به غیر از بیانیههای انتخاباتی، این حزب واکنشهایی را هم به موضوعات منطقه داشت. 27 فروردین، پس از پاسخ موشکی ایران به اسرائیل بیانیهای صادر کردند و در آن آوردند: «دفاع مشروع محدود به زمان و مکان نیست اما میتوان از تبدیل آن به جنگ بیپایان جلوگیری کرد.» هفتم مهر، پس از ترور سیدحسن نصرالله هم نوشتند: «اسرائیل کشور نیست، پادگان است. و این لویاتان اژدهای رامنشدنی هویتش را با ترور به دست آورده است و با ترور ادامه میدهد.»
حزب ندای ایرانیان
انتخابات ریاستجمهوری: حزب ندای ایرانیان بهعنوان یکی از احزابی که در انتخابات مجلس دوازدهم فعالیت داشت، از پنجم خرداد فعالیت انتخاباتی خود را برای انتخابات ریاستجمهوری آغاز کرد و دهم خرداد، با انتشار بیانیهای از چهرههای اصلاحطلب و میانهرو درخواست کرد که در انتخابات ثبتنام کنند. شش روز بعد، نامهای به شورای نگهبان نوشتند و درخواست کردند که این نهاد در رویکرد خود تجدیدنظر کرده و تنوع سلایق را به رسمیت بشناسد تا شرایط برگزاری انتخاباتی پرشور و رقابتی، فراهم شود.
پس از اعلام تایید صلاحیتها هم، با انتشار بیانیهای حمایت خود را از مسعود پزشکیان اعلام کرده و یادآور شدند: «امید است که اِجماع اصلاحطلبان و عقلای معتدل، به همراه مشارکت بالای مردم در انتخابات پیش رو، به پیروزی خردورزی منتهی شود.»
موضعگیریها: فعالترین حزب اصلاحطلب در نامهنگاری با مقامات و ارگانهای تصمیمگیر در نظام بوده است که طی یکسال، 7 بار نامه نوشتهاند. علاوه بر نامه به شورای نگهبان که در قسمت اول به آن اشاره شد، آنها 5 خرداد، از مجمع تشخیص مصلحت نظام درخواست کردند که مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره کنکور را لغو کنند. دهم بهمن نیز در نامه دیگری به مجمع، درخواست کردند که این نهاد اقدام به تصویب لوایح FATF کند. به غیر از این دو نامه، اول اردیبهشت، نامهای به دبیر شورای عالی امنیت ملی نوشتند و خواهان توقف گشت ارشاد شدند.
در هجدهم همینماه، نامهای را به رئیس قوه قضائیه نوشته و خواهان ورود مدعیالعموم به ساختوسازهای شهرداری تهران در پارکها شدند. نامه بعدی حزب ندای ایرانیان، 3 شهریور برای وزیر بهداشت ارسال شد. آنها در این نامه خواستار مدیریت بحران مهاجرت کادر درمان شدند. این حزب، نامهای را هم به مسعود پزشکیان نوشته است. آنها 23 دی، در نامه به رئیسجمهور خواهان این شدند که مصوبه کنکوری شورای عالی انقلاب فرهنگی اصلاح شده و سهمیههای ضدعدالت در پذیرش دانشجو حذف شود.
علاوه بر نامهنگاریها، آنها بیانیههایی را هم در سال 1403 صادر کردند که در بخش اول، به دو بیانیه سیاسی آنها که درباره انتخابات بود، اشاره شد. علاوه بر آنها، ندای ایرانیان یکبار بیانیه تحلیلی صادر کرد که در پایان مجمع عمومی خود، بیانیهای صادر کرده و در آن نوشتند: «متحدِ منتقدِ دولت چهاردهم خواهیم ماند». این حزب بیانیههایی را هم در واکنش به وقایع منطقه صادر کرده است.
آنها 14 فروردین و پس از حمله اسرائیل به کنسولگری ایران بیانیهای صادر کرده و در آن تحلیل کردند که اسرائیل بهدنبال کشاندن مستقیم ایران به جنگ است. پس از ترور سیدحسن نصرالله هم اقدام به انتشار بیانیه کردند. همچنین، پس از اعلام آتشبس در غزه بیانیه صادر کرده و ابراز خوشبینی خود به آزادی غزه را اعلام کردند. البته در کنار این موارد، حزب ندای ایرانیان یک بیانیه اجتماعی هم صادر کرد. آنها اول مهر و پس از فاجعه معدن طبس، در بیانیهای خواهان انقلاب ایمنی شدند.
حزب اعتماد ملی
انتخابات ریاستجمهوری: یکی دیگر از احزابی بودند که فعالیتهایی را در جریان انتخابات مجلس داشتند. پس از آغاز روند انتخابات ریاستجمهوری، از چهارم خرداد جلسههایشان را آغاز کردند و در 24 خرداد، با انتشار بیانیهای از مسعود پزشکیان اعلام حمایت کرده و خطاب به ایرانیان نوشتند: «مردم برای برونرفت از وضع موجود در انتخابات شرکت کنند». پس از انتشار این بیانیه، دو پیام از سوی مهدی کروبی صادر شد. در اولین مورد 30 خرداد او خطاب به مردم گفت: «رای به دکتر پزشکیان میتواند منجی جمهوریت نظام باشد.» 13 تیر و در آستانه دور دوم انتخابات، این چهره شاخص حزب اعتمادملی به مردم گفت: «رأی شما به پزشکیان، رأی به اصلاح نظام است، باید کار ناتمام را تمام کنیم.»
موضعگیریها: حزب اعتماد ملی، در سال گذشته به غیر از موضوع انتخابات ریاستجمهوری، یکبار اقدام به نامهنگاری با یکی از ارکان نظام کرد. آنها 17 مرداد و در آستانه رای اعتماد به کابینه پیشنهادی مسعود پزشکیان نامهای خطاب به نمایندههای مجلس نوشتند که در بخشی از آن آمده بود: «مجلس شورای اسلامی اجازه ندهد در نتیجه برخی ماجراجوییها لوپ معیوب سنگاندازی از یک سو، رادیکال شدن اقدامات بعدی، فرصت همگرایی، مودت و دوستی ایجادشده را با اختلال همراه سازد.» این حزب، به مناسبت اتفاقاتی که در خاورمیانه رخ داد، بیانیههایی را هم صادر کرد.
اولین بیانیه 27 فروردین و پس از پاسخ موشکی ایران به اسرائیل صادر شد که در بخشی از آن اشاره شد: «جمهوری اسلامی ایران بار دیگر نشان داد به دنبال ایجاد و تداوم هیچگونه جنگ منطقهای نبوده و به سایر کشورها نیز یادآوری کرد که از بین رفتن امنیت در خاورمیانه و اقصینقاط جهان به نفع هیچ طرفی نخواهد بود.» دهم مرداد و پس از ترور اسماعیل هنیه هم این حزب اقدام به صدور بیانیه کرد و در آن از مسئولان خواست: «با سعهصدر و بررسی تمام جوانب، به این اقدام تروریستی در اسرع وقت پاسخی درخور دهند.» آخرین بیانیه این حزب، هفتم مهر و پس از ترور سیدحسن نصرالله صادر شد که در بخشی از آن آمد: «حزب اعتماد ملی بر این عقیده است که موسم نابودی رژیم جعلی اسرائیل نزدیک است.»
حزب اعتدال و توسعه
انتخابات ریاستجمهوری: این حزب که در جریان انتخابات مجلس دوازدهم فعال بود، هشتم خرداد فعالیت خود را برای انتخابات ریاستجمهوری استارت زد و 21 خرداد، بیانیهای رسمی را در حمایت از مسعود پزشکیان منتشر کرد. پس از پیروزی پزشکیان هم بیانیهای صادر و ابراز امیدواری کردند: «انتخاب شایسته دکتر مسعود پزشکیان بهطور قطع میتواند زمینهساز کاهش شکافهای اجتماعی و نارضایتیهای انباشته ازسالهای سخت گذشته باشد.»
موضعگیریها: بیشترین حجم موضعگیریهای آنها پیرامون مسائل روز در منطقه بوده است. اولین بیانیه را پانزدهم فروردین پس از حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق صادر کردند. بیانیه دوم 27 فروردین و پس از عملیات وعده صادق1، منتشر شد. این حزب، دهم مرداد و پس از ترور اسماعیل هنیه سومین بیانیه در این ارتباط را منتشر کرد. چهارمین بیانیه آنها، 7 مهر و پس از ترور سیدحسن نصرالله بود که خواهان ورود دستگاه دیپلماسی ایران برای جلوگیری از ادامه این فجایع شدند.
آخرین بیانیه در این ارتباط هم روز 28 دی و پس از اعلام آتشبس در غزه منتشر شد که حزب اعتدال و توسعه، این آتشبس را حاصل مقاوت تاریخی مردم فلسطین دانست. علاوه بر این موارد، آنها سه بیانیه تحلیلی هم منتشر کردند. اولین بیانیه مربوط به 24 مرداد و در ارتباط با کابینه پیشنهادی پزشکیان بود. پس از رای اعتماد به کابینه هم بیانیه دیگری از سوی این حزب منتشر شد. به غیر از آنها، تنها بیانیه اجتماعی صادر شده توسط حزب اعتدال و توسعه، پیرامون قانون عفاف و حجاب بود. آنها 19 آذر در بیانیهای خواستار بازنگری در این قانون شده و نوشتند: «تجربه چهار دهه گذشته نشان داده است که حجاب مبتنی بر باورها است نه بایدها.»
سال پرحادثه
روند فعالیت احزاب و گروههایی که مورد اشاره قرار گرفتند، نشان میدهد که آنها سال شلوغی را پشت سر گذاشتند؛ سالی که با نوروز آن با حمله موشکی به کنسولگری ایران به پایان رسید و پس از آن، سیر اتفاقات و تحولات در ایران و منطقهای به گونهای پیش رفت که احزاب و گروهها را وادار به فعالیتها و واکنشهای مختلفی کرد. در این میان، احزاب و گروههای مطرح اصلاحطلب و میانهرو، مانور خوبی از بیانیهنویسی را به نمایش گذاشتند و اقدام به صدور 71 بیانیه کردند که رکورددار حزب توسعه است که 26 بیانیه صادر کرد.
در کنار این بیانیهها، آنها 14 بار هم به مقامات و ارکانهای نظام نامه نوشتهاند که دقیقاً نیمی از این نامهها توسط حزب ندای ایرانیان نوشته شد اما در مجموع مشخص نیست که خروجی این نامهها و بیانیهها چه بوده است. البته این آمار تا لحظه نگارش این گزارش است و احتمال دارد در آخرین روزهای سال باز هم بیانیه جدیدی از سوی آنها منتشر شود.
نکته مهم دیگر این است که پس از روی کار آمدن دولت چهاردهم، هیچیک از چهرههای شاخص این احزاب بهعنوان وزیر معرفی نشدند اما در روند انتصابات برخی چهرههای شاخص آنها در دولت پست گرفتند که مطرحترین چهرهها را میتوان الیاس حضرتی (دبیرکل حزب اعتماد ملی) و شهاب طباطبایی (دبیرکل حزب ندای ایرانیان) دانست که به ترتیب بهعنوان رئیس شورای اطلاعرسانی دولت چهاردهم و عضو حقیقی شورای اطلاعرسانی دولت منصوب شدند. زهرا بهروزآذر(عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت) هم دیگر گزینه مطرحی بود که حکم گرفت و معاون زنان در دولت چهاردهم شد.