علیرضا کاظمیمقدم فعال دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی:
ما بلندگوی جامعه در دانشگاهها هستیم
علیرضا کاظمیمقدم یکی از فعالان دانشجویی مطرح در دانشگاه علامه طباطبایی است که دبیری انجمن آزاداندیش را هم بر عهده داشته و در دولت قبل با حکم تعلیق از تحصیل روبهرو شد.
علیرضا کاظمیمقدم یکی از فعالان دانشجویی مطرح در دانشگاه علامه طباطبایی است که دبیری انجمن آزاداندیش را هم بر عهده داشته و در دولت قبل با حکم تعلیق از تحصیل روبهرو شد. او که این روزها با تمام شدن دوران تعلیقش به دانشگاه برگشته، در گفتوگویی که با هممیهن داشت گفت که در روز دانشجو با اینکه تریبونی در اختیار آنها قرار نگرفت، اما تلاش داشتهاند که صدای اعتراض خود را برسانند تا به رسالت دانشگاه و دانشجو در قبال آیینه جامعه بودن ادامه دهند.
16آذر را پشت سر گذاشتیم و تقریباً سه ماه هم سال تحصیلی در دوره جدید سیاسی ایران گذشته است. به عنوان یک فعال دانشجویی و به بهانه اینکه روز دانشجو نمادی از دانشجوی سیاسی و فعال است، ارزیابیتان از وضعیت این روزهای دانشگاه چیست؟
چیزی که ما در دانشگاهها میبینیم نوعی رخوت است. یکطورهایی میتوان گفت استحاله شده است. میگویند حالا که دانشجوها برگشتهاند، شما بیایید و فعالیت قانونی کنید، دور هم جمع شوید و کرسی آزاداندیشی بگذارید. از این مدل حرفهایی که در دولتهای قبل هم زده میشد؛ مثالش هم همین مراسم 16 آذر در دانشگاهها بود که برگزار شد. اگر بخواهم روند دانشگاه علامه را بگویم، ارزیابیام این است که هیچ فایدهای نداشت و آن دانشگاه سیاسی که بخواهد به صورت مستقل حرفش را بزند نیست و تشکلها احیا نشدهاند.
یکسری از تشکلهای دیگر هم داریم که مخالف جناح دولت هستند و اگر تشکلی بخواهد آزاد حرف بزند، با آن مخالفت میکنند. این افراد در حرف، خودشان را موافق سیاسی شدن دانشگاه میدانند ولی در عمل، تمام تلاششان را انجام میدهند که دانشگاه سیاسی نباشد. برخی رئیس دانشگاهها را دیدهایم که در این چند وقت اخیر گفتهاند ما باید کمک علمی به دانشگاه کنیم و سطح علمی را ارتقا دهیم؛ یعنی یکطورهایی آن مفهوم نهاد دانشگاه را به آن تعبیری که ما از دانشگاه میشناسیم، این عزیزان نمیشناسند. یعنی اینکه بگوییم سال تحصیلی جدید با دولت جدید همراه بوده و تغییری به صورت کلان دیده میشود، اینطور نیست.
ما نهاد دانشگاه را نهادی پویا میدانیم که یک دانشجوی سیاسی، آئینه جامعه خودش باشد ولی دانشگاه را ابزاری در خدمت دولت میخواهند و سیاسی بودن دانشگاه را اینطور ارزیابی میکنند که باید در خدمت دولت باشد. ولی من به عنوان دانشجوی مستقل میگویم که این تصور را اصلاً قبول نداریم و اگر نیازی بوده نقد و مخالفت خودمان را به گوش دانشجوها رساندهایم.
یک بحث دیگر، موضوع فعالیت تشکلی است که آن هم به راحتی اجازه فعالیت ندارد. فرض کنید تشکلهایی که تعطیل شدهاند هم برگردند، اصلاً اجازه کار پیدا میکنند؟ تشکل دانشجویی باید برای یک کار فرهنگی کوچک انواع مجوزها را بگیرد، این نوع فعالیت چه آوردهای میتواند داشته باشد؟ آزادی و استقلال دانشگاه را در رای سه نفر محصور میکند که دانشجو باید چه کند. ما این را نپذیرفتیم و نمیپذیریم. یعنی در این دو سه سال اخیر به این سمت و سو رفته است و در نتیجه برخی دانشجوها این موضوع را قبول نکرده و نمیکنند که بخواهند برای هر نوع فعالیت و سخنگفتنی دنبال مجوز گرفتن در داخل دانشگاه باشند.
تا زمانی که این مخالفتها ادامه داشته باشد و حرف زدن در دانشگاه هزینه داشته باشد، طبیعی است که برخی دانشجوها ترجیح دهند فعالیت نکنند و وقتی دانشجو در دانشگاه فعالیت نداشته باشد، این دانشگاه سیاسی نخواهد شد و عموماً اقدامات دانشجوهایی که اینگونه فکر میکنند، در مواجه با اتفاقات سیاسی دانشگاه، کاملاً واکنشی است.
به مناسبت روز دانشجو، سخنگوی دولت در دانشگاه علامه حاضر شد و مطالبات مختلفی را از سوی دانشجوها دیدیم؛ هرچند این مراسم هم نیمهتمام ماند. درباره آن روز و آن مطالبات توضیح میدهید...
اینکه روز 16 آذر سخنگوی دولت به دانشگاه آمد، اگر هم بیانیهای از سمت دانشجوهای منتقد، خوانده شد حرفشان این بود که اساساً دولت باید دانشگاه را رها کند و در همان فرصت، از فضا استفاده کردیم و از آزادی سیاسی حرف زدیم. حرف و مطالبه ما این بود که جای دانشجو زندان نیست. البته فکر هم نمیکنیم که دولت بتواند کاری برای این موضوع انجام دهد. دولت یک اختیارات مشخصی دارد و نمیتواند برای اینکه دانشجوی زندانی نداشته باشیم، کاری کند. بالاتر از همه اینها، حرف این است که حساسیت دانشگاه فقط پیرامون مسائل خودش نیست و نسبت به تمام مسائل جامعه حساس است.
مثلاً وقتی ضیا نبوی در اسفند 1401 به مسمومیتهای سریالی اعتراض کرد، این بود که بیاید حرف جامعه را بزند. اینکه در اعتراضات 1401 دانشجو در کف دانشگاه اعتراض میکند، به این علت است که چون خودش را نسل جوان این جامعه میداند. فضای دانشگاه باید در اختیار دانشجو باشد. شاید تصور این باشد که وقتی با یک دانشجو برخورد میشود و او را به زندان میاندازند، بقیه دانشجوها ساکت میشوند.
نه اینطور نیست، ما هم آزادی آنها را مطالبه میکنیم و هم مطالبات دیگری داریم که برخاسته از دل جامعه است. وقتی علیه پولیسازی دانشگاه حرف میزنیم، مطالبه جامعه است. وقتی درباره شرایط اقتصادی حرف میزنیم، از جامعه میگوییم. وقتی از قانون قرون وسطایی عفاف و حجاب حرف میزنیم، حرفمان از دل جامعه است. وقتی از گران شدن بنزین انتقاد کردیم، حرفمان از جامعه بود. فضای سیاسی دانشگاه از نظر ما، فضایی است که دانشگاه بلندگو و رسانه جامعهاش باشد، اگر که دولت میخواهد کاری برای دانشگاه کند، باید دست از سر دانشگاه بردارد و دانشگاه را در اختیار دانشجوها قرار دهد.
دولت جدید چند ماهی است کارش را شروع کرده، عملکرد دولت را در بحث دانشگاهی و بهویژه تشکلهای دانشجویی چطور ارزیابی میکنید؟ مثلاً همین بحث تغییر شیوهنامه را چطور میبینید؟ تغییری در وضعیت تشکلها دیده میشود؟
در بحث شیوهنامهها، اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم، شاید بتوان گفت بهتر از قبل شده است اما هنوز ایراداتی دارد ولی با همه اینها، میبینیم که نمایندههای حداقلی مجلس میآیند و میگویند که این شیوهنامه خلاف قانون است. واقعیت این است که در این اتفاقاتی که رخ داده، ما یکسری انتقادات کلی داریم که دولت نمیتواند برای آنها کاری کند، ما با شورای انقلاب فرهنگی مشکل داریم. اساساً این شورا و تصمیماتش را برای دانشگاه بیمعنا میدانیم. آیا دولت میتواند این شورا را منحل کند؟ پاسخ مشخص است، خیر نمیتواند. در بحث تشکلها هم در دانشگاه علامه با گذشت این چند ماه از کار دولت جدید، تشکلی احیا نشده است.
وضعیت انجمن دانشجویان آزاداندیش چطور است؟ آیا تعلیق انجمن تمام خواهد شد و به روند کار خود در علامه برمیگردد؟
در دولت قبلی، تشکل «انجمن دانشجویان آزاداندیش» تعلیق شد و تابستانی که ما در دانشگاه نبودیم، دفترهای ما را گرفتند و وسایل ما را بیرون انداختند. در دولت فعلی هم همین 16 آذر که گذشت به ما تریبون داده نشد. البته حرف از این زده میشود که میخواهند انجمن را احیا کنند اما نمیگویند احیا به چه شکل و به چه صورت خواهد بود. اگر قرار باشد مجدداً به شورای نظارت برود و آن شورا تصمیم بگیرد که انجمن مجاز به چه فعالیتی است که اساساً فرقی با گذشته نخواهد داشت. ما نمیخواهیم اینطور فعالیت کنیم، تشکل دانشجویی باید آزادانه فعالیت کند و طبق چارچوب و قاعدهای که شخص دیگری از بیرون برای دانشجوها مشخص کند، ما هیچوقت فعالیت نکردیم و نخواهیم کرد.
شعار دولت چهاردهم وفاق است. چطور میتوان در دانشگاهها وفاق ایجاد کرد و کمک کرد تا وفاق ایجادشده حفظ شود؟
این مسئله را ما بارها شنیدهایم اما ثمرهاش یک توافق بین دو جناح سیاسی در کشور بوده است و در دانشگاهها هم همین است. در این میان نکته اصلی این است که اساساً دانشجوهای مستقل جایی در این موضوع نداشتهاند و به آنها پرداخته نشده است. آنچه که در جامعه رخ میدهد، در دانشگاه هم قابل مشاهده است، چنانچه در همین انتخابات اخیر هم دیدیم که فضای دانشگاهها انتخاباتی نبود. من بعید میدانم در دانشگاه شاهد شکلگیری وفاق باشیم، مثلاً ما چه وفاقی میتوانیم با دانشجوهایی داشته باشیم که طرفدار تفکر جبهه پایداری هستند. مطالبات ما که مشخص است و دولت حداقل تا الان استدلالی که کرده، استدلالی نبوده که بخواهیم همراهش باشیم.
یکی از اقدامات دولت جدید، بازگشت اساتید و دانشجوهای تعلیقی و اخراجی بوده. این موضوع را چطور ارزیابی میکنید؟
اینچنین نیست که تبلیغ میشود. یکی از دوستان خودِ من، اخراج انضباطی شد و نتوانست به دانشگاه برگردد. این چه بازگشتی است؟ خیلی از اساتید هم هنوز برنگشتهاند. اینکه دولت آمده و حق قانونی دانشجو را برگردانده که شقالقمر نکرده است. من شنیدم که در برخی دانشگاهها برای بازگشت دانشجوهای تعلیقی و اخراجی خواستهاند که دانشجو تعهد بدهد، ما اگر میخواستیم تعهد بدهیم که در دولت آقای رئیسی هم میتوانستیم تعهد بدهیم و برگردیم. بر فرض هم اینکه دانشجو و استادی که تعلیق و یا اخراج شده به دانشگاه برگردد.
وقتی که دانشجو و یا استاد آزادی بیان ندارد، وقتی که حرفی زده شود، دستگاههای خاص حضور دارند و میخواهند دانشگاه را در دست داشته باشند، بازگشت چه فایدهای دارد؟ اساساً دولت چطور میتواند مقابل آن دستگاههای خاص قرار بگیرد؟ خود دولت وقتی میخواهد به یک نفر حکم انتصاب دهد، اگر آن نهاد امنیتی اجازه ندهد کاری نمیتواند انجام دهد، بعد میخواهد برای دانشگاه در مقابل آن دستگاه چه کار کند؟ واقعیتها این است که دستگاههای خاص به شکل مستقیم عمل میکنند، در دانشگاه سلطه داشتهاند و میخواهند سلطهشان بیشتر شود.
فرض کنیم که رئیس دانشگاه هم تغییر کرد و اصلاً فلان شخص آمد. وقتی دستگاه خاص به او دستور بدهد میتواند گوش ندهد؟ ما تجربه دولت آقای روحانی را که داریم. وقتی نهاد خاص دستور دهد که فلان دانشجو بازداشت شود، یکی دیگر زندانی شود و آن یکی تعلیق شود، این اتفاق خواهد افتاد و فرقی نخواهد داشت که آن رئیس دانشگاه را، دولت روحانی منصوب کرده باشد یا در دولت رئیسی حکم گرفته باشد. ممکن است درباره فعالیتهای علمی تغییراتی صورت گیرد ولی در موضع سیاسی که درباره آن حرف میزنیم، تغییری ایجاد نخواهد شد.
ساختار همان ساختار است و تصمیمات درباره دانشگاه در نهادهای بالادستی گرفته میشود. حراست در دانشگاه همان حراست قبلی است و مانع فعالیت دانشجو است. مثلاً در همین موضوع حجاب، رفتار حراست فرقی با گذشته نکرده و همچنان میبینیم که از دانشجو کارت گرفته میشود، اسمش نوشته میشود و دانشجو را تهدید میکنند.
به عنوان یک فعال دانشجویی چه توقع و انتظاری از دولت جدید دارید؟
ما به عنوان دانشجو توقعی از دولت نداریم. اجازه دهید با نگرش خود دولت در این ساختار حرف بزنیم. این دولتی که همچنان از اعضای دولت قبل در آن حاضر هستند، دولتی که برای رفع فیلترینگ در شورای عالی فضای مجازی رایگیری میکند اما وزیر همین دولت رای منفی به رفع فیلترینگ میدهد، این دولت چه کار میتواند کند؟ دولتی که با این حجم از ناترازی روبهرو است و حتی نمیگوید در دولت قبل چه اتفاقی افتاده و چه چیزی را تحویل گرفته است، چه چیزی را قرار است تغییر دهد؟ این وفاقی که صورت گرفته، وفاق بین دولت قبل و دولت فعلی است و ربطی به منِ دانشجو ندارد.
یک سیاست رفاقتی قرار است اجرایی شود که حداقلاش این است که در وضعیت داخلی به مشکلی نخوریم و یا در وضعیت خارجیمان تغییری ایجاد کنیم. من امیدوارم که دولت بتواند در وضعیت داخلی و خارجی وضعیتی را ایجاد کند که کمی اوضاع مردم بهتر شود. اما درباره دانشگاه، اگر دولت بتواند اقدامی کند که دانشگاه آزادانهتر عمل کند، اتفاق خوبی افتاده است. این انتظار را ممکن است دانشجویان داشته باشند اما سوال این است که آیا دولت میتواند این کار را انجام دهد؟ به نظر خود من بعید است توانایی این کار را داشته باشد اما به هر حال ما امیدواریم که این فضا فراهم شود که دانشگاه و دانشجو کمی آزادانهتر عمل کنند.