| کد مطلب: ۲۴۴۶۱

مفهوم قوم در اصل 15 قانونی اساسی

حمید هوشنگی، هویت‌پژوه و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق

مفهوم قوم در اصل 15 قانونی اساسی

اصل ۱۵ قانون اساسی اصل مظلوم و مغفولی است و تفسیرهای غلط و ناصحیح و ناصوابی به آن تحمیل شده است. قانون اساسی یک مقدمه‌ و چند فصل دارد و هر یک از فصول معنایی دارند یعنی قانونگذار آگاهانه نسبت به این فصول توجه داشته و هر اصلی بنا بر یک دلیلی در فصل خود گنجانده شده است. فصل دوم از اصل ۱۵ تا فصل ۱۸ در مورد زبان و خط و پرچم رسمی کشور است.

اصل ۱۵ قانون اساسی اصل مظلوم و مغفولی است و تفسیرهای غلط و ناصحیح و ناصوابی به آن تحمیل شده است. قانون اساسی یک مقدمه‌ و چند فصل دارد و هر یک از فصول معنایی دارند یعنی قانونگذار آگاهانه نسبت به این فصول توجه داشته و هر اصلی بنا بر یک دلیلی در فصل خود گنجانده شده است. فصل دوم از اصل ۱۵ تا فصل ۱۸ در مورد زبان و خط و پرچم رسمی کشور است.

وقتی اصل ۱۵ در اصول شکلی قانون اساسی آمده یعنی قانونگذار تصویر و نمای بیرونی و ظاهری جمهوری اسلامی را نشان می‌دهد. بنابراین اصل ۱۵ در فصل حقوق ملت قانون اساسی نیامده است و مسئله اصلی جایگاه زبان فارسی است.  این کلمات به دقت چیده شده است.

اتفاقاً باید در مورد نقش زبان فارسی در تقویت فرهنگ و هویت اقوام بحث کرد یعنی زبان فارسی عامل تقویت هویت‌های محلی است. الان شهریار را کل ایران می‌شناسند شهریار اگر شعر فارسی نداشت فقط شعرهای آذری می‌داشت آیا کل مردم ایران که سهل است، کل مردم دنیا او را می‌شناختند؟ برخی از آداب و رسوم و فرهنگ‌ها و ارزش‌های گروه‌های زبانی در کشور به واسطه زبان فارسی منتشر شده است. 

اینکه قانونگذار اراده کرده زبان فارسی را زبان مشترک مردم ایران قرار بدهد آیا اصل جدیدی را جعل می‌کند یا فقط خبر می‎دهد؟ امر موجود را که جعل نمی‌کنند از امر موجود خبر می‌دهند. تفاوت این دو بسیار است که بگوییم زبان فارسی زبان مشترک مردم ایران بوده، یعنی همه کسانی که در این جغرافیای سرزمینی از گذشته تا حال زندگی کرده‌اند زبان فارسی را می‌فهمیدند و تکلم می‌کردند و ارتباط می‌گرفتند یعنی زبان تحمیلی نبوده یا اینکه ما اکنون اراده کردیم زبان فارسی زبان رسمی و مشترک باشد. 

وقتی قانونگذار وارد مسئله قانون‌گذاری شده و عبارت زبان‌های محلی در مجلس خبرگان قانون اساسی مطرح شده، نماینده ارامنه مطرح می‌کند که ما محل نداریم و در شمال غرب و تهران و اصفهان پراکنده هستیم. شهید بهشتی می‌پرسد چه کنیم تا مشکل حل شود؟ نماینده ارامنه می‌گوید عبارت قومی هم اضافه شود. چراکه اقلیت‌های دینی رسمی در ایران یعنی ارامنه و آشوری‌ها و کلیمی‌ها قوم هستند و در عین حال دین جدایی هم دارند و از این جهت کلمه قومی به اصل ۱۵ قانون اساسی اضافی می‎شود.

بنابر اینکه ما این کلمه قومی را دلالت به اقوام ایرانی بدهیم غلط است. در مورد ادبیات محلی هم همه شهرها و مناطق ادبیات محلی جداگانه‌ای دارند و اینکه به یکی از اینها هویت قومی واحد برای زنجان و اردبیل و تبریز و ارومیه قائل شویم نادرست است. در مورد کُردی هم آیا کُردهای کرمانجی کُردی سنندجی و کُردی سورانی و... را متوجه می‌شوند؟ بنابراین استفاده از عبارت زبان محلی دقیق‌تر است.حساسیت‌ها بیشتر در مورد زبان فارسی است درصورتی‌که در کنار زبان فارسی خط و رسم فارسی هم موضوعیت دارد. گروه‌هایی که از خط لاتین استفاده می‌کنند این هم خلاف قانون اساسی است. 

در عراق پس از جنگ دوم خلیج فارس اقلیم کردستان عراق زبان عربی را از رسمیت انداخت و زبان کردی را جایگزین کرد و نسلی که تربیت شد فارسی و کردی صحبت می‌کند اما نمی‌تواند عربی صحبت کند. در حالی که جامعه و سیاست در عراق همه عربی است. 

زبان‌های محلی و قومی باید حتماً حفظ شوند چون ذخیره زبان فارسی هستند اما دیگرسازی این‌ها با زبان فارسی کار غلطی است که متاسفانه جریان‌های قومی نخبگان قومی برای کار اهداف انتخاباتی و غیره این کار را انجام می‌دهند که محققین باید این ادبیات را ترویج کنند که محتوای اصل ۱۵ قانون اساسی چیست و اصلاً چگونه در حوزه زبانی باید ورود کنیم که وحدت ملی دچار خدشه نشود.  

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی