| کد مطلب: ۱۵۸۱۵

سرمقاله مطبوعات / جمهوری اسلامی؛

مسئولان کشور باید از منتقدین منصف و معتدل تقدیر کنند

مسئولان کشور باید از منتقدین منصف و معتدل تقدیر کنند

به گزارش هم‌میهن آنلاین، در سرمقاله امروز جمهوری اسلامی می‌خوانیم:

کسانی که در جایگاه هدایتگری مردم قرار دارند، بعد از علم و تقوا باید از ویژگی‌ اعتدال برخوردار باشند. طبعاً کسی که از علم و تقوا بهره‌مند است، اعتدال هم دارد، زیرا همانطور که در لسان مبارک امیرالمومنین علیه‌السلام آمده، افراط و تفریط از عوارض جهل است «الْجَاهِلُ اِلَّا مُفْرِط اَوْ مُفَرِّط» و در نقل‌های دیگر «لا تَرَى الجاهِلَ الاّ مُفْرِط او مُفَرِّط».

روحانیت، ذاتاً با علم عجین است و به همین دلیل در طول تاریخ روش اعتدالی داشت و انتظار نیز همین است که همیشه بر همین روش ادامه مسیر بدهد. اعتدال روحانیت در دوران حاکمیت دینی، علاوه بر مطلوب بودن، الزامی نیز هست. با روش اعتدالی است که می‌توان حکمرانی سالم و مطلوب ارائه کرد و مانع انحرافات چه از نوع افراط و چه از نوع تفریط شد.

روش اعتدالی را نباید فقط از کسانی که در حاکمیت نقش دارند انتظار داشت، آن دسته از روحانیون که در زمره منتقدین دولت و حاکمیت قرار دارند نیز باید به روش اعتدالی پای‌بندی نشان دهند. انتقاد اگر برای اصلاح و هدایت باشد ارزشمند است نه برای تخریب و براندازی. اصلاح و هدایت در ذات خود با اعتدال عجین است و با تخریب و براندازی نسبتی ندارد.

خوشبختانه بسیاری از افراد روحانی که اهل انتقاد هستند، روش اعتدالی را پیشه خود کرده‌اند و از افراط و تفریط پرهیز می‌کنند. مسئولان نظام جمهوری اسلامی باید از منتقدین منصف و معتدل تقدیر به عمل آورند و به مطالبی که مطرح می‌کنند توجه جدی نمایند و ترتیب اثر بدهند. منتقدین منصف، خیرخواهان نظام و مردم و کشور هستند و وجود آنها برای جلوگیری از انحراف حکمرانان از مسیر حق و عدل، ضرورت دارد و فقدانشان به ضرر کشور و حتی به ضرر حکمرانان است.

اهمیت استقبال حکمرانان از منتقدین منصف و معتدل در اینست که ترتیب اثر دادن به نقطه ‌نظرات آنان، راه را بر افراد تخریب‌گر و برانداز که در پوشش منتقد ظاهر می‌شوند می‌بندد و جامعه را از عوارض منفی آنچه آنها مطرح می‌کنند مصون نگه می‌دارد. مسئولان نظام اگر به این نکته بسیار ظریف و در عین حال مهم توجه و به آن عمل کنند، این کار آنها منشا دو فایده بزرگ خواهد بود. یک فایده اینست که عملکرد خود حکمرانان تصحیح می‌شود و فایده دوم اینست که زمینه‌ای برای میدان‌دار شدن منتقدان تخریب‌گر و برانداز باقی نمی‌ماند و مردم بطور طبیعی آنان را طرد می‌کنند و به مطالبشان اهمیتی نمی‌دهند. نتیجه این می‌شود که جامعه صاحب حکمرانی سالم و مطلوب خواهد شد و در چنین جامعه‌ای جائی برای تخریب‌گران و براندازان وجود نخواهد داشت.

آنچه مایه تاسف است اینست که در اثر عدم توجه مسئولین به انتقادهای منصفانه و خیرخواهانه، عرصه برای کسانی که در پوشش انتقاد، اغراض براندازانه خود را دنبال می‌کنند باز می‌شود. مهم‌تر اینکه با میدان‌دار شدن عناصر افراطی، فرهنگ اعتدال به فراموشی سپرده می‌شود و در تمام زمینه‌ها فرهنگ افراط رشد می‌کند. این، خطر بزرگی است که روحانیت باید با آن مبارزه کند و به آن اجازه رشد یافتن ندهد.

یک آفت بزرگ که از بطن روش‌های افراطی سر برمی‌آورد، اِعمال بغض‌های ایمان‌سوز است. معیار افراد افراطی به جای آنکه حمایت از حق و مبارزه با باطل باشد، مخالفت با هر چیزی است که فلان شخص می‌گوید و هدفی است که او آن را دنبال می‌کند خواه حق باشد یا باطل. به عبارت روشن‌تر، افراطیون وقتی با کسی مشکل داشته باشند، او اگر در زمانی که آفتاب به همه جا تابیده بگوید الآن روز است، افراطیون خواهند گفت نه‌ خیر اینطور نیست و الآن به هزار دلیل شب است و اگر در شب تار، او بگوید الآن شب است آنها خواهند گفت الآن روز است! چنین کژراهه‌ای را حتی از افراد غیرمنتسب به روحانیت نمی‌توان پذیرفت چه رسد به افرادی که مدعی برخورداری از علوم دینی هستند. متاسفانه این روش افراطی و بشدت انحرافی در حال گسترش است و کار به جائی رسیده که بعضی از این افراد حتی حاضر شده‌اند برای نشان دادن بغض خود به تعفن برجامانده از رژیم شاهنشاهی پناه ببرند. البته این، نتیجه عدم تعادل کسانی است که از چاله تفریط به چاه افراط غلطیده‌اند و انتظار دیگری از افرادی با چنان سابقه‌ای نمی‌توان داشت، سوختن ایمان در آتش بغض‌های جاهلی.

روحانیت باید خطر بغض‌های ایمان‌سوز را جدی بگیرد و با تقویت روش اعتدالی در تمام زمینه‌ها، مانع گسترش روش‌های افراطی شود. رسیدن به این هدف مهم، نیازمند فرهنگ‌‌سازی است و با اظهار تاسف و بی‌عملی هیچ مشکلی حل نخواهد شد.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی