کاهش مشارکت در استان همیشه حاضر
بررسی فضای سیاسی استان‌ها در سال انتخابات مجلس
کهگیلویه و بویراحمد 3 حوزه انتخابیه دارد و سه نماینده از این حوزه‌ها راهی مجلس می‌شوند. استانی کوچک و پرحاشیه که با وجود کمی تعداد نمایندگان آن در پارلمان، اما به‌خوبی توانسته در فضای سیاسی کشور موقعیت بیابد و مطرح شود. اگرچه این استان بیشترین درصد مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم را ثبت کرد و در تمامی ادوار انتخابات مجلس به جز مجلس اول، میانگین مشارکت در این استان از میانگین کشوری بالاتر بوده است اما پس از انتخابات مجلس سوم، این نخستین بار بود که میزان مشارکت به زیر 80 درصد رسید و مشارکت 70 درصدی ثبت شد؛ به همین دلیل است که این مشارکت بالا از سوی فعالان سیاسی این استان کاهش قابل‌ملاحظه عنوان می‌شود که ریشه اصلی آن را در مشکلات معیشتی، اقتصادی و بیکاری می‌دانند. همین موضوع به تعبیر رسانه‌های محلی در این استان منجر به ظهور جریان‌های سیاسی جدیدی شده است. بررسی فضای سیاسی در بین سیاسیون در این استان نشان می‌دهد که گاهی رفتارهای تنش‌زایی در بین احزاب و فعالان سیاسی این استان دیده می‌شود. مدعای این موضوع بی‌نتیجه ماندن نخستین نشست انتخاباتی شورای وحدت اصولگرایان به دلیل تنش در این نشست است و یا شلیک با ساچمه به 11 فعال رسانه‌ای اصلاح‌طلب در شهرستان گچساران در خردادماه امسال است که فرمانده انتظامی این شهر آنها را تنها فعال فضای مجازی معرفی کرد. اما رفتار انتخاباتی مردم در این استان تابعی از عوامل متعدد است. در تحقیقی که بررسی مقایسه‌ای رفتار انتخاباتی رأی‌دهندگان در انتخابات ریاست‌جمهوری و مجلس شورای اسلامی در استان کهگیلویه و بویراحمد صورت گرفته، نتایج به‌دست‌آمده نشان داد:«میانگین رفتار انتخاباتیِ محلی بالاتر از رفتار انتخاباتی ملی است. در تبیین هر دو نوع رفتار انتخاباتی داده‌ها نشان داد که متغیرهای دینداری، گرایش سیاسی، تبلیغات، رهبران افکار، عوامل اقتصادی-اجتماعی و عوامل جامعه‌شناختی، با هر دو رفتار انتخاباتی، ارتباط مثبت و معناداری دارند. اما نتایج همچنین نشان می‌دهد که میزان تأثیرگذاریِ هر یک از این متغیرها بر رفتار انتخاباتی در دو انتخابات، متفاوت است؛ یعنی متغیرهای مستقل، در تبیین دو انتخابات، یکسان عمل نکردند. چنانچه نتایج نشان داده است متغیرهای مناسبات عشیره‌ای، دینداری و عوامل اجتماعی بر رفتار انتخاباتی در انتخابات مجلس شورای اسلامی و متغیرهای رهبران افکار، تحصیلات، تبلیغات و گرایش سیاسی بر رفتار انتخاباتی در انتخابات ریاست‌جمهوری تاثیر بیشتری داشته‌‌اند. بر اساس یک تحلیل کلی می‌توان گفت که مجموعه متغیرهایی که با رفتار انتخاباتی محلی در ارتباط بودند، همگی نسبتاً سمت‌وسوی سنتی داشتند. در مقابل، مجموعه متغیرهای مرتبط با رفتار انتخاباتی ملی، سمت‌وسوی مدرن‌تری دارند. به نظر می‌رسد علت این پدیده بستر و زمینه‌ای است که تحقیق در آن انجام گرفته است. به‌طور کلی می‌توان اینگونه استنباط کرد که به دلیل بافت سنتی استان کهگیلویه و بویراحمد، انتخابات محلی، برای رای‌دهندگان اهمیت بیشتری دارد و در تبیین آن نیز مجموعه متغیرهای سنتی‌تر اثرگذاری بیشتری دارند.» حال با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات باید دید مردم این استان که رکورددار مشارکت در انتخابات هستند، چه واکنشی به شرایط موجود نشان خواهند داد.
نگاه اصولگرا
سیدعلی‌محمد دانشی دبیر حزب مؤتلفه استان کهگیلویه و بویراحمد:
مردم فریب وعده‌های غیراجرایی را نمی‌خورند
سیدعلی‌محمد دانشی، دبیر حزب مؤتلفه استان کهگیلویه و بویراحمد در گفتوگو با هم‌میهن درباره فعالیت احزاب اصولگرا در انتخابات و جزئیات رفتار سیاسی مردم این استان در سه حوزه انتخابیه توضیحاتی داده است که در ادامه می‌خوانید:
لطفاً درباره فعالیت احزاب اصولگرا در آستانه انتخابات در استان کهگیلویه و بویر احمد توضیح دهید.
پیش‌بینی من این است که در استان کهگیلویه و بویراحمد در سه حوزه انتخابیه موجود در استان تقریباً مشارکت خوب خواهد بود. شور و هیجان مردم زیاد است و رقابت‌ها تقریباً به شکل جدی دنبال می‌شود. از سلایق سیاسی نیز تقریباً در هر سه حوزه انتخابیه حضور دارند و برداشت من این است که شور و هیجان انتخاباتی به‌ویژه در حوزه بویراحمد که مرکز استان نیست، خوب است. حضور احزاب و تشکل‌های سیاسی نسبت به مردم کمتر است و مردم جلوتر از احزاب هستند و بیشتر به شکل خودجوش و با انگیزه‌های غیرحزبی در استان فعال هستند. احزاب در سطح استان حضور دارند و بعضاً اظهارنظر می‌کنند اما در مجموع جو مردمی غالب است و هر کاندیدا به‌صورت خودجوش فعالیت دارد و توانستند بنابر دلایل مشخص خودشان مردم را فعال کنند و جو انتخاباتی شکل بگیرد. در مجموع پیش‌بینی نسبتاً خوبی از حضور مردم در انتخابات به‌ویژه در مرکز استان که رقابت مشهودتر از دو حوزه انتخابیه دیگر است، می‌توان داشت.
چه انگیزه غیرحزبی منجر به شکل‌گیری فضای انتخاباتی در استان کهگیلویه و بویراحمد شده است؟
می‌دانید که در ایران احزاب به آن معنا که باید موفق نبودند و بیشتر در سطح خواص جایگاه داشتند. در بین عامه مردم هنوز موفقیت حزبی در ایران به‌صورت کلی وجود ندارد و در بین مردم خوب ظاهر نشدند و مقبولیت عامه ندارند. اگر در برخی کلان‌شهرها به‌ویژه تهران به صورت لیستی رای می‌دهند، به دلیل فضای سیاسی متفاوت تهران است اما در مورد انگیزه‌ها در شهرستان‌ها، برخی جاها قومیت مطرح است؛ برای مثال طایفه‌ای یک کاندیدا دارد و همه تلاش می‌کنند که همراهی کنند. در واقع حزب سیاسی درگیر نیست اما رقابت طایفه‌ای وجود دارد. الان در انتخابات کاندیدایی داریم که به یک جناحی منتسب است اما هواداران همان جناح به فرد دیگری می‌خواهند رای دهند و این انگیزه‌های متفاوتی دارد. برای مثال برای برخی این موضوع مطرح است که صرفاً حزبی است یا اینکه فرد حزبی نیست.
احزاب اصولگرای استان کهگیلویه و بویراحمد قرار است لیست انتخاباتی ارائه دهند؟
احزاب اصولگرا در استان کهگیلویه و بویراحمد در دو تشکل شورای وحدت و شورای ائتلاف شکل می‌گیرند و تاکنون شورای ائتلاف اظهارنظر کرده و کاندیداهای خود را تقریباً مشخص کرده است اما در شورای وحدت هنوز در حال تحلیل و بررسی هستند و در جریان‌های انتخاباتی حضور فعال دارند. برخی از جریان‌های اصلاح‌طلبی نیز هستند اما در قالب غیرتشکلی و به‌صورت چراغ خاموش حضور دارند. وقتی جلسه‌ای برگزار می‌شود مردم با شور و نشاط در جلسات حضور پیدا می‌کنند و حاشیه انتخاباتی خاصی در استان نداریم.
عملکرد نماینده‌ها در رفتار انتخاباتی مردم این استان چه تاثیری دارد؟
قطعاً تأثیر دارد. در زمان‌های مختلف وعده‌های غیرعملیاتی مختلفی داده شده است و مردم اینها را دیده‌اند و شنیده‌اند و الان دیگر به قول‌ها حساب نمی‌کنند چراکه تجربه گذشته وجود دارد و مردم خودشان می‌دانند که خیلی از وعده‌ها از اختیارات نمایندگان خارج است و آرام آرام متوجه شده‌اند و فریب وعده‌های غیراجرایی را نمی‌خورند.
در نیمه دوم سال ۹۸ اتفاقاتی در کشور رخ داد و همچنین ردصلاحیت‌ها باعث کاهش مشارکت مردم در انتخابات شد؛ هرچند که در استان کهگیلویه و بویراحمد همچنان نرخ مشارکت از میانگین کشوری بالاتر بود. در این سال‌ها مشکلات اقتصادی و معیشتی و اعتراضات سال ۱۴۰۱ بر عوامل گذشته افزوده شده است. تأثیر این عوامل را در مشارکت مردم چگونه می‌بینید؟
البته که معیشت یک واقعیت است و نمی‌تواند بی‌تاثیر باشد اما در استان ما به‌رغم مشکلات و نگرانی‌های موجود، به‌نوعی احساس مسئولیت مردم بالاتر از نقاط دیگر است. در ۲۲ بهمن امسال مردم استان به‌گونه‌ای در راهپیمایی حضور داشتند و مشارکت خود را نشان دادند که نشان می‌داد مردم در استان ما تحت‌الشعاع مشکلات معیشتی قرار نمی‌گیرند و این مشکلات تأثیر چشمگیری نخواهد داشت.
رفتار سیاسی و حزبی در شهرستان‌های مختلف این استان چگونه است؟ در کدام شهرستان‌ها مردم بیشتر حزبی عمل می‌کنند و در کدام بخش‌ها و شهرها رفتار قومی و قبیله‌ای حاکم است؟
در استان یک حوزه انتخابیه به نام کهگیلویه بزرگ داریم که از ابتدای انقلاب و زمانی که بحث اصلاح‌طلبی و اصولگرایی مطرح شده، از آن هیچ اصلاح‌طلبی به مجلس راه پیدا نکرده است. گچساران حوزه سیاسی‌تری است و کاندیداهای اصلاح‌طلب در این شهر رای می‌آورند و هرچند بخشی از این رایآوری مربوط به شخصیت کاندیدا است. در مرکز استان نیز مردم با توجه به فضای سیاسی کشور به کاندیداهایی که در فضای انتخاباتی مطرح هستند، توجه می‌کنند و شخصیت کاریزماتیک افراد می‌تواند تاثیرگذار باشد. در واقع از سه حوزه انتخابیه یک حوزه کاملاً اصولگرا است، یک حوزه سیاسی‌تر است که نصفی از دلیل رای‌آوردن یک اصلاح‌طلب به دلیل جریان حزبی اصلاح‌طلبی است و در مرکز استان اصلاح‌طلبان و اصولگراها فاصله چندانی ندارند و شاید هم وجه اصولگرایی کمی غالب‌تر باشد. برای مثال زمانی که آقای روحانی کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری بودند، تفاوت رای او با آقای رئیسی یکی دو درصد بود.
فعالیت انتخاباتی اصلاح‌طلب‌ها در استان چگونه است؟
در کهگیلویه بزرگ یک اصلاح‌طلب کاندیدا است اما به شکل سازمان‌یافته و تشکیلاتی از او حمایت نمی‌شود. در حوزه بویراحمد نیز یک اصلاح‌طلب مطرح است اما بخشی از اصلاح‌طلب‌ها از فرد دیگری حمایت می‌کنند که ظاهراً اصولگرا است و بین آنها تفرقه وجود دارد و به نظر می‌رسد اصلاح‌طلب‌ها بحران رهبریت دارند و انسجام ندارند و به صورت تشکیلاتی و مؤثر، به عرصه انتخابات ورود نکردند.
نگاه اصلاح‌طلب / ۱
سیدرضا عسگری رئیس حزب اتحاد ملت در استان کهگیلویه و بویراحمد تشریح کرد:
فعالیت رسمی اصولگراها و خاموشی جریان اصلاح‌طلب
سیدرضا عسگری، رئیس حزب اتحاد ملت در استان کهگیلویه و بویراحمد در گفتوگو با هم‌مهین با اشاره به شرایط خاص این استان در شکل‌گیری فضای انتخاباتی معتقد است، مجموعه‌ای از عوامل از جمله ردصلاحیت‌های ادواری باعث کاهش میل مردم به مشارکت شده است. در ادامه این گفتوگو را می‌خوانید:
کهگیلویه و بویراحمد جزو استان‌هایی است که درصد مشارکت در آن بالا بوده است اما در انتخابات مجلس یازدهم نسبت به دوره‌های قبل مشارکت کاهش پیدا کرده است. عواملی که در سطح کشور در کاهش مشارکت مردم این استان اثرگذار بوده، چیست؟ با توجه به اینکه رفتار انتخاباتی مردم را در انتخابات این دوره بیشتر قومی و قبیله‌ای توصیف کرده‌اند. تحلیل شما چیست؟
یقیناً مؤلفه‌هایی که به آنها اشاره می‌شود؛ از مشکلات معیشتی گرفته تا اعتراضات مدنی، در تصمیمگیری مردم مؤثر است و مشکلات معیشتی و اقتصادی از مهمترین مؤلفه ناامیدی مردم است. لذا مردم از شرایط موجود دلخوری، اعتراض و انتقاد دارند. به‌ویژه که مشکلات رو به افزایش است و می‌دانیم که در دولت جدید با وجود شعارهایی که داده شد، چالش‌های اقتصادی تشدید شد، تورم بالا رفت و فقر و بیکاری بیشتر شد. در نتیجه و در پی این شرایط جوانان ناامید هستند و طبیعی است که دلخوری‌هایی وجود دارد و رفتار اعتراضی مردم مشهود است. بنابراین، این عوامل در کاهش مشارکت تأثیر دارد و شاید این دوره نیز نسبت به دوره قبل مشارکت در استان کهگیلویه و بویراحمد کاهش بیشتری داشته باشد.
در مجموع مردم از صندوق رأی ناامید شده و به این نتیجه رسیده‌اند که مجلس نقش و جایگاه خود را از دست داده و لذا رای خود را بی‌اثر می‌دانند...
البته عواملی هم وجود دارد که ممکن است در این فرصت باقی‌مانده در مشارکت مردم در بعضی حوزه‌ها تأثیر بگذارد و در همان حد دوره قبل مردم استان کهگیلویه و بویراحمد در انتخابات شرکت کنند. در دوره قبل مشارکت مردم در استان درصد قابل تأملی نسبت به دوره قبل‌تر از آن کاهش داشت؛ هرچند که از میانگین کشوری بالاتر بود. در این دوره نیز پیش‌بینی می‌شود که مشارکت کمتر شود اما نمی‌توان ادعا کرد که کاهش محسوسی خواهد داشت. در مجموع به نظر می‌رسد که همچنان عدم‌مشارکت مقداری تشدید خواهد شد.
عملکرد نماینده‌های استان کهگیلویه و بویراحمد را در میزان مشارکت مردم این استان چقدر تأثیرگذار می‌دانید و چه عواملی باعث می‌شود که میانگین آمار مشارکت مردم این استان در انتخابات نسبت به میانگین کشوری بالاتر شود؟
طبیعتاً عملکرد نماینده‌ها نیز تأثیر دارد اما خیلی محسوس نیست. عوامل مؤثر بر عدم مشارکت و یا کاهش مشارکت همان عوامل اشاره‌شده در بالا بود که مهمترین آن مشکلات اقتصادی و معیشتی، تشدید فقر و بیکاری، تنزل جایگاه و قدرت مجلس و ردصلاحیت‌های ادواری است و مردم به‌نوعی دیگر صندوق رای را برای خود کارگشا نمی‌دانند. اما در بعضی از حوزه‌ها ممکن است حتی عملکرد ضعیف نماینده باعث شود مردم امیدوار باشند که در دوره جدید با انتخاب نماینده‌ای دیگر، تحولی اتفاق بیفتد و اگر فرد قبلی را کنار بگذارند به بخشی از مطالبات منطقه‌ای دست می‌یابند و این می‌تواند به مشارکت مردم آن حوزه کمک کند. در واقع مردم می‌آیند که تغییر دهند و نفر قبلی وارد مجلس نشود. در سطح کشور و استان‌ها یکی از عوامل مهم کاهش مشارکت، عدم حضور سلیقه‌های سیاسی مؤثر و جریان‌ها و جبهه‌های سیاسی مؤثر است. در انتخابات گذشته ردصلاحیت‌ها باعث شد تا انتخابات تا حدود زیادی مهندسی شود؛ به‌گونه‌ای که یک جریان خاص که در دستگاه‌های نظارتی و شورای نگهبان حضور دارند، تصمیم‌گیرنده باشند و باعث شوند جریان‌های سیاسی به‌ویژه اصلاح‌طلبان و نیروهای مؤثر آنها حذف شوند. در نتیجه وقتی که رقابت نباشد و شاهد یک انتخابات آزاد و رقابتی نباشیم، طبیعتاً مشارکت کاهش پیدا می‌کند؛ لذا یکی از عوامل بسیار مهم در کاهش مشارکت مردم ردصلاحیت‌های گسترده در چند دوره بوده است. برای مثال در دو دوره انتخابات پیش از این حدود ۱۴ هزار نفر ردصلاحیت شدند و بیش از ۵۰ درصد نیروهای مؤثر و دارای پتانسیل رقابت حذف شدند و در سوی مقابل صلاحیت‌ها مکرراً تایید شد. در نتیجه به تدریج و در دوره‌های متعدد انتخابات از معنا و مفهوم افتاد و رقابت کاهش یافت و تضعیف شد. طبیعی است اگر در استانی یک جبهه نادیده گرفته شود یا حذف شود و به عرصه انتخابات ورود نکند، رقابت کاهش پیدا می‌کند که می‌توان این مؤلفه را به مؤلفه مشکلات اقتصادی اضافه کرد. از طرفی هم به دلیل ردصلاحیت‌های متعدد رخ‌داده، نیروهای توانمند و مشهور قید ثبت‌نام در انتخابات را زدند. البته که نمی‌توان عرصه فرهنگی، اجتماعی، عرصه پیشرفت و توسعه کشور را نیز نادیده گرفت. مقایسه‌ای که بین پیشرفت کشور ما با کشورهای همسایه انجام می‌شود بر مشارکت تاثیر دارد و وقتی عقب افتادن کشور را می‌بینند، مردم ناامید و از صندوق رای دور و مأیوس می‌شوند که نتیجه آن در میزان مشارکت در سطح کشور مشاهده خواهد شد. در این دوره با توجه به شرایط موجود حتی در استان‌هایی که انتظار رقابت انتخاباتی وجود دارد، تاثیر آن دیده می‌شود و مجموعه این عوامل بر کاهش مشارکت و یا عدم مشارکت اثرگذار بوده است.
فضای انتخاباتی در استان کهگیلویه و بویراحمد در این دوره چه تفاوتی با دوره‌های گذشته دارد و فعالیت احزاب با توجه به نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات چگونه است؟
استان کهگیلویه و بویراحمد تقریباً فضای انتخاباتی به خود گرفته است. البته امسال از اوایل بهمن‌ماه تبلیغات انتخاباتی شروع شد (و می‌توان گفت آزاد شد) که خیلی زودرس بود و در حال حاضر حال و هوای انتخاباتی حاکم است و کاندیداهای نام‌آور و سرشناس مشغول رقابت هستند. در مورد احزاب اما اصولگراها و جریان‌های همسو با آنها رسماً فعالیت دارند و کاندیدا نیز معرفی کرده‌اند اما با توجه به اینکه در کشور هنوز جمع‌بندی‌های نهایی جریان اصولگرا انجام نشده، لیست افراد در استان ما نیز منتشر نشده است. در جلسات استانی اعلام کردند که کاندیداها را انتخاب کردندو به‌عنوان کاندیدای اصولگراها به عرصه انتخابات معرفی می‌شوند. در میان احزاب اصلاح‌طلب در استان کهگیلویه و بویراحمد به تبع استراتژی ملی جبهه اصلاحات در کشور لیستی در استان ارائه نخواهند داد. هرچند شخصیت‌هایی که الزام تشکیلاتی ندارند و عضو احزاب اصلاح‌طلب نیستند فعالیت دارند. البته برخی از این شخصیت‌ها نیز فعالیت محسوسی ندارند. فعالان سیاسی که در احزاب اصلاح‌طلب عضو هستند و چهره‌های شاخصی هستند هم فعالیتی ندارند. اما اصولگراها به صورت محسوس، رسمی و با پرچم فعالیت دارند.
در مورد رفتار سیاسی مردم استان کهگیلویه و بویراحمد به انتخابات و نگاه سیاسی آنها در انتخاب لطفاً توضیح دهید.
رفتار انتخاباتی استان‌هایی شبیه استان ما متفاوت از کلان‌شهرها و استانهای بزرگ است. می‌توان گفت رفتار انتخاباتی در استان ما تا حد زیادی رفتار قومی، قبیله‌ای، ایلی است و البته با توجه به اینکه یک جبهه(جبهه اصلاحات استان) حضور رسمی هم در انتخابات ندارد، نمود این مسئله بیشتر است و رفتار قومی و قبیله‌ای غالب شده است. اما در بخش‌های مؤثر و مهمی هم رقابت سیاسی همچنان وجود دارد. در بین اصولگراها به دلیل اینکه رسماً لیست معرفی کرده‌اند بعضی از کاندیداهای منتسب به اصولگراها تا حدی ادعای رفتار جبهه‌ای و سیاسی دارند. کاندیداهای مستقل و کسانی که به‌زعم خود و مردم به اصلاح‌طلبی گرایش دارند، به دلیل اینکه جبهه اصلاحات در سطح کشور و استان لیستی ارائه نخواهند داد، باعث شده که شکل قومی انتخابات پررنگ‌تر باشد. در مجموع در استان می‌توان گفت که رفتار قومی و قبیله‌ای خیلی پررنگ است و به نوعی هژمونی نسبی دارد.
نگاه اصلاح‌طلب / ۲
وهاب محمدیان فعال سیاسی اصلاح‌طلب:
مردم از اصلاح‌طلبان و اصولگرایان عبور کردند
وهاب محمدیان، رئیس حزب ندای ایرانیان استان کهگیلویه و بویراحمد، فضای سیاسی و انتخاباتی این استان را متفاوت از دوره‌های قبل ارزیابی می‌کند. او در گفتوگو با هم‌میهن با اشاره به عبور مردم از جریان‌های حزبی در این استان اما مشارکت در آن را به دلیل مشکلات و مسائل معیشتی و انتظار از حل این مشکلات از سوی نمایندگان قابل‌قبول پیش‌بینی می‌کند که در ادامه می‌خوانید:
با توجه به نزدیک شدن به روزهای پایانی منتهی به برگزاری انتخابات مجلس دوازدهم درباره فضای انتخاباتی و سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد توضیح دهید.
احزاب اصولگرا فعال هستند اما احزاب اصلاح‌طلب در چارچوب حزبی فعال نیستند. شاید افراد شخصاً فعالیت داشته باشند اما نه در قالب فعالیت حزبی اصلاح‌طلبی. تشکل‌های اصلاح‌طلب استان کهگیلویه و بویراحمد از جمله اعتماد ملی، اعتدال و توسعه که تشکل میانه‌رویی هستند و ندای ایرانیان به‌صورت حزبی فعال هستند و قرار است تا چند روز آینده کاندیدا نیز معرفی کنند اما بقیه احزاب اصلاح‌طلب خیر.
آیا فضای انتخاباتی در شهرهای مختلف شکل گرفته است؟
در استان کهگیلویه و بویراحمد به دلیل مشارکت عشیره‌ای و بحث‌های قومی و قبیله‌ای که در آن مطرح است، فضای انتخاباتی وجود دارد؛ هم احزاب و هم گروه‌ها و قومیت‌ها فعال هستند.
در مقایسه با انتخابات قبلی مجلس، فضا را چطور ارزیابی می‌کنید؟
نسبت به انتخابات‌های قبلی مشارکت شاید اندکی کمتر باشد اما هنوز به درستی مشخص نیست و تا روز انتخابات ممکن است شرایط تغییر کند.
آیا چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب در استان کهگیلویه و بویراحمد تاییدصلاحیت شده‌اند؟
از نظر تشکل‌ها خیر اما چهره‌هایی هم تایید شده‌اند که ممکن است خود را اصلاح‌طلب بنامند اما در حزب حضور ندارند. سه چهره سرشناس تایید شده‌اند که خود را منتسب به جریان اصلاحات می‌دانند اما بخشی از جریان اصلاحات، آنها را از خود نمی‌دانند.
یکی از چهره‌های پرحاشیه که در دوره قبل اعتبارنامه‌اش مورد تایید قرار نگرفت، در این دوره تاییدصلاحیت شده است و در کنار آن چهره‌هایی به این دلیل که چهره‌های شاخص حزبی بودند، نتوانستند صلاحیت کسب کنند. این اقدامات چه تاثیری بر نگرش مردم دارد؟
ایشان از سمت شورای نگهبان ردصلاحیت نشدند و اعتبارنامه ایشان از سمت نمایندگان مجلس رد شد و شورای نگهبان بارها اعلام کرد که مدارک موجود برای ردصلاحیت او قابل قبول نبود. اصلاح‌طلبان استان در سطح محلی، ملی و استانی چنین افرادی را اصلاح‌طلب‌های حداقلی می‌دانند که در شهرستان‌ها، خود را اصلاح‌طلب معرفی می‌کنند و در تهران موضوع را انکار می‌کنند و این از طرف اصلاح‌طلب‌ها قابل قبول نیست و سکوت معناداری که نسبت به رد اعتبارنامه انجام شد، به همین دلیل است که در جمع اصلاح‌طلب‌ها پذیرفته نشدند.
واکنش مردم به فضای انتخابات در این روزها چیست؟
واقعیت جامعه این است که یأس و فضای رکود سیاسی در بین مردم حاکم است و مردم از شرایط موجود راضی نیستند اما در استان کهگیلویه و بویراحمد به‌صورت ویژه که موضوع قومیت در انتخابات پررنگ‌تر است، شور و هیجان مقداری بیشتر است اما مردم ناراضی هستند و بخش زیادی از کسانی که فعالیت انتخاباتی انجام می‌دهند، به دلیل احتمالی است که نسبت به تاثیرگذاری انتخابات در شرایط زندگی و وضعیت معیشتی خود و خانواده خود در نظر گرفته‌اند که ممکن است با حضور نماینده منتخب آنها تغییر کند. با نگاه واقع‌بینانه به این موضوع تاثیرگذاری استان‌هایی امثال استان ما در معادلات ملی کمتر از نیم درصد است اما در انتخابات مجلس به دلیل شرایطی که استان کهگیلویه و بویراحمد دارد و از نظر اقتصادی و درآمدی و نبود بنگاه‌های اقتصادی و سرمایه‌گذاران خاص در استان ما، تاثیرگذاری انتخابات در زندگی تک‌تک افراد این استان مشهود است و این تاثیرگذاری باعث شده است تا مردم نسبت به موضوع انتخابات بی‌تفاوت نباشند. الان در هر خانه‌ای افراد تحصیلکرده و بیکار می‌بینیم و شرایط ایجاد شغل و کسب درآمد برای خانواده‌ها در استان ما یک چالش جدی است. مجموعه این عوامل باعث می‌شود که مردم به انتخاب یک نماینده که کاری برای آنها انجام دهد، هنوز امید داشته باشند. از همین روی انتخابات را در زندگی خود تاثیرگذار می‌بینند و این مسئله حضور مردم را پررنگ می‌کند و سعی می‌کنند که در انتخابات فعال باشند؛ هرچند که بخش زیادی از جامعه استان نسبت به موضوع انتخابات بی‌تفاوت هستند و فعال نیستند.
درباره گرایش مردم به احزاب و قومیت‌ها در استان کهگیلویه و بویراحمد لطفاً توضیح دهید.
فکر می‌کنم مردم از اصلاح‌طلبان و اصولگراها عبور کرده‌اند و حتی در مناطق استان ما که مسئله قومیت پررنگ‌تر است، مردم نسبت به جایگاه اصلاح‌طلب و اصولگرا در حاکمیت نگاه ویژه‌ای ندارند و همه را یکی می‌دانند و از آنها رد شده‌اند. اما خُب همچنان دنبال دغدغه‌های خانوادگی و شخصی از جمله اشتغال و معیشت و مسئله قومیت و عشیره‌ها هستند.
