| کد مطلب: ۸۷۳۵

عبور از اضطراب به افسردگی

یک سال از جریان گسترده اعتراضی و یا به روایت رسمی، «اغتشاشی» گذشت. اینکه آن اعتراضات تکرار شود یا نشود و یا به‌صورت نطفه‌هایی در دل جریان جامعه بماند، بحثی است

یک سال از جریان گسترده اعتراضی و یا به روایت رسمی، «اغتشاشی» گذشت. اینکه آن اعتراضات تکرار شود یا نشود و یا به‌صورت نطفه‌هایی در دل جریان جامعه بماند، بحثی است به جای خود؛ ولی درهرحال، عوارض گوناگون آن حوادث چیزی نیست که نادیده گرفته شود و اتفاقاً از روی همین عوارض می‌توان تا حدودی فهمید که ماجرا چه بوده و چه زوایایی داشته است. گزارش امروز صفحات جامعه «هم‌میهن» درباره وضعیت روانی مردم در یک سال گذشته و نوع اختلال‌ها و میزان مراجعه به روانشناس و روانپزشک و داروهای مصرفی به ما نشان می‌دهد که با چه وضعیتی مواجه هستیم. شاید اگر آمار رسمی بسیاری از شاخص‌هایی که تهیه می‌شود، منتشر شده بود،‌ خیلی دقیق‌تر می‌توانستیم به آثار و عوارض این اتفاقات بپردازیم. البته پیش از این مجموعه‌ای از کارشناسان روانپزشکی و روانشناسی در این زمینه اعلام خطر کرده و بیانیه‌هایی را به طور رسمی منتشر کرده‌اند. ولی شواهد روشن نشان می‌دهد که در جریان آن اعتراضات و پس از آن، بیماری‌های اضطرابی خیلی تشدید شده بود و اکنون که از شدت حوادث کاسته شده است، بیماری در قالب افسردگی ناشی از ناامیدی و ناکامی تشدید شده است. این نوع بیماری‌ها علاوه بر آثار مخرب روانی، عوارض سوءجسمی نیز دارند و در امید به زندگی اثر خیلی منفی می‌گذارند. اگر این واقعیت جامعه خود را در کنار شاخص‌های جهانی درباره میزان شادی مردم کشورهای جهان قرار دهیم، متوجه می‌شویم؛ جامعه‌ای که دچار اضطراب، افسردگی، ناکامی و فقدان شادی باشد، مستعد برداشتن گام‌های روبه‌جلو نیز نخواهد بود. بنابراین، پیش از هر اقدامی باید کوشید که روحیه عمومی بازیابی شود و نشاط و امید به آنان تزریق گردد. گرچه دولت‌ها در پی بهبود آمار تولید و کاهش تورم و بیکاری هستند که کار بسیار خوبی است، البته اگر موفق شوند، ولی در کنار آن باید وجود این پدیده را به رسمیت بشناسند، سپس در جهت بهبود شرایط عمومی برای تخفیف این بیماری‌ها گام بردارند. یکی از عوارض این وضعیت را می‌توان در خودکشی دید که برحسب اظهارات کارشناسان متاسفانه آمار آن اعلام نمی‌شود و به نحوی محرمانه تلقی می‌کنند. اگر آمار آن محرمانه است، حداقل باید برای مسئولین قابل دسترسی باشد و به‌طور طبیعی آثار چنین اطلاعی را در تغییر سیاست‌های رسمی شاهد باشیم. جای نگرانی آنجاست که آمار خودکشی و سایر آمارهای بیانگر افسردگی، اضطراب و بیماری‌ها و رفتارهای روانی به اطلاع مسئولین نیز نرسد و آنان گمان کنند که وضعیت گل و بلبل است و به همین مسیر خود ادامه دهند. برداشت ما این است که شرایط تورمی بالا و فقدان چشم‌انداز و امید نسبت به آینده، این بیماری‌ها را تشدید کرده است و باید درباره آنها چاره‌اندیشی رسمی کرد.

دیدگاه

سرمقاله
آخرین اخبار