| کد مطلب: ۳۱۶۹۵

سیاست و عقلانیت

سیاست‌ورزی اوج عقلانیت جمعی در جامعه انسانی است. بنابراین، باید با چشمانی باز و گفت‌وگوی انتقادی راه مناسب را انتخاب کرد، راهی که متضمن تامین منافع همه مردم و نه‌فقط اندک افراد غیرمسئول باشد.

اگر دو نیروی کوچک و مساوی همسو باشند یکدیگر را تقویت می‌کنند و به نیروی بزرگتر و دوبرابری تبدیل می‌شوند. اگر دو یا چند نیروی بسیار بزرگ و مساوی در جهات مخالف یکدیگر عمل کنند، برآیند آنها تبدیل به صفر می‌شود. حالت دوم، بازتابی از وضعیت سیاسی جامعه ایران است که نیروهای سیاسی در جهت تقابل حرکت می‌کنند.

از سوی دیگر، همیشه به‌عنوان یک قاعده گفته می‌شود که برخی از ساختارها برای حفظ وحدت و انسجام داخلی خود سعی می‌کنند دشمن خارجی را بزرگ کنند و اگر دشمن هم ندارند، آن را بیافرینند تا اتحاد داخلی خود را حفظ و تقویت نمایند.

ظاهراً از این نظر هم، در موقعیت متفاوتی هستیم و درحالی‌که در برابر بیشترین فشارهای خارجی قرار داریم، عده‌ای هم در داخل ساز مخالفت می‌زنند و دنبال بازداشت مسئولین هستند و تجمع و راهپیمایی غیرقانونی راه می‌اندازند.

البته، آن اندازه هم جرأت ندارند که حق مشابهی را برای دیگران به رسمیت بشناسند و در نتیجه، برای خودشان می‌بُرند و می‌دوزند و گمان می‌کنند زیاد هستند و حرف حقی دارند. همه اینها برای رسیدن به قدرت و بدبخت کردن مردم است.

کارشان به‌جایی رسیده که برای دستگاه قضایی هم وظیفه تعیین می‌کنند و‌ دستور بازداشت می‌دهند. اگر قرار به عدالت بود؛ تا حالا اغلب این نیروها در برابر اقدامات زیان‌بار خود باید پاسخگو می‌شدند. جالب اینکه بخش‌های متعارف و مسئولیت‌پذیر آنان که به وادی تندروی نیفتاده‌اند؛ نظرات قابل توجهی دارند. از جمله از اعتراضات ۱۴۰۱ درس گرفته‌اند و به دنبال احیا و بازسازی نیروهای منتقد از جمله سلبریتی‌ها برآمده‌اند.(نکته‌ای که ازجمله در سخنان دیروز معاون هماهنگ‌کننده بسیج بیان شد).

ترس تندروها از چیست؟ در یک کلام  از «متعارف شدن وضعیت کشور» به‌ویژه در روابط خارجی می‌ترسند و اینکه اگر مردم و کشور از زیر بار فشارها و تحریم‌های بناحق جهانی خارج شوند و روند توسعه اقتصادی در مسیر عادی قرار گیرد؛ دیگر هیچ جایی برای تندروها باقی نخواهد ماند. به همین دلیل، هر روز بدتر از دیروز جنجال‌آفرینی می‌کنند و دنیا هم هاج و واج مانده که این، چه جامعه‌ای است که عده‌ای تندرو در آن هستند که به‌جای تقویت انسجام‌ملی در برابر بیگانگان هر روز بیش از دیروز در مسیر تنش و اختلاف گام بر‌می‌دارند؟

نکته عجیب در مورد تندروها این است که مرغ آنها یک پا دارد. در آمریکا چه بایدن باشد و چه ترامپ؛ در غزه چه جنگ باشد و چه آتش‌بس؛ در لبنان و سوریه هم همینطور، چه اسد باشد، و چه جولانی، چه دولت نزدیک به حزب‌الله در بیروت باشد، و‌ چه مخالفان آنان، در اوکراین چه جنگ باشد، و چه در مسیر صلح و اتمام آن حرکت کنند؛ در همه این حالات برای این جماعت فرقی نمی‌کند نسخه‌های ثابتی برای کشور می‌پیچند. گویی که هیچ تغییری در ذهنیت و‌ عمل آنان رخ نمی‌دهد.

 نسخه‌هایی که قبلاً هیچ‌یک از بیماران را درمان نکرده اگر به کشتن نداده باشد. رفتار آنان مثل کسی است که درآمدش کمتر از نصف شود، ولی بخواهد همچون زمانی که درآمدش دو برابر بود خرج کند. روشن است که به سرعت یا ورشکسته می‌شود یا بدتر از آن مجبور است به ارتکاب کارهای خلاف رو بیاورد.

چنین رفتاری «سیاست» نام ندارد. مردم در زندگی روزمره خود نیز می‌کوشند در برابر تغییرات واکنش مناسب نشان دهند. اگر هوا سرد شود، لباس بیشتری می‌پوشند و اگر گرم شود، آن را کم می‌کنند. پوشیدن یک لباس ثابت در هوای گرم چله تابستان و دی‌ماهِ سردِ زمستان، مناسب بدن انسان نیست؛ گرچه حیوانات با این وضع هماهنگ هستند.

سیاست‌ورزی اوج عقلانیت جمعی در جامعه انسانی است. بنابراین، باید با چشمانی باز و گفت‌وگوی انتقادی راه مناسب را انتخاب کرد، راهی که متضمن تامین منافع همه مردم و نه‌فقط اندک افراد غیرمسئول باشد.

تندروها بهتر است که بدانند  اکنون امکانات کشور چون گذشته امکان بلندپروازی‌های آنچنانی را در دولت اول اصولگرایان نمی‌دهد و مردم نیز دیگر فریب آن کارها را نخواهند خورد.

دیدگاه

پربازدیدترین
آخرین اخبار