| کد مطلب: ۳۱۴۵۲

آغازی متفاوت

شاید هیچ‌کس نداند که امروز و با آمدن ترامپ به کاخ‌سفید دنیا دچار چه تحولی خواهد شد. ولی در یک نکته اتفاق‌نظر است که ترامپ۲۰۲۵ با ترامپ۲۰۱۷ که آغار دوره اول او بود، قطعاً یکی نخواهد بود.

شاید هیچ‌کس نداند که امروز و با آمدن ترامپ به کاخ‌سفید دنیا دچار چه تحولی خواهد شد. ولی در یک نکته اتفاق‌نظر است که ترامپ۲۰۲۵ با ترامپ۲۰۱۷ که آغار دوره اول او بود، قطعاً یکی نخواهد بود.

این امر محصول تجربیات خود او از دور اول و نیز آمدن افراد جدیدی به‌عنوان اطرافیان او و نیز تحولات فن‌آوری و اقتصادی بزرگ و نیز اتفاقات خاورمیانه، به‌ویژه جنایات اسرائیل در غزه و جنگ اوکراین است.

ترامپ برخلاف گذشته این‌بار به اسرائیل فشار آورد که طرح آتش‌بس را بپذیرد. آتش‌بسی که بایدن نتوانست در هشت‌ماه پیش به نتانیاهو تحمیل کند، ترامپ آن را اجرایی کرد. گرچه این آتش‌بس در دوره بایدن نهایی شد؛ ولی همه می‌دانند که تحت اراده و فشار ترامپ بود و حتی روابط نتانیاهو با او را تاحدی کدر کرده است.

در سیاست داخلی آمریکا نیز به احتمال فراوان دموکرات‌ها دوره سختی را در پیش‌رو داشته باشند، چون تجربه دموکرات‌ها در چهار سال اخیر به‌مراتب بدتر از آن چیزی بود که مردم انتظارش را داشتند. برای نمونه، جو بایدن در سخنرانی خداحافظی خود گفت: «هشدار می‌دهم که یک الیگارشی خطرناک از ثروت عظیم، قدرت و نفوذ در آمریکا در حال شکل‌گیری است. این الیگارشی تمام دموکراسی ما، حقوق اولیه و آزادی‌های ما را تهدید می‌کند.»

واقعیت این است که بایدن و فرزندش جزئی از این الیگارشی حاکم بودند و دموکرات‌ها به بدترین شکلی متولی این الیگارشی شدند و به همین دلیل هم نتوانستند روی یک نامزد جوان یا میانسالی توافق کنند. در نتیجه، به نامزدی این پیرمرد مدهوش رضایت دادند و هنگامی هم که خواستند در دور دوم شخص دیگری را جایگزین او کنند، معاون او را که قطعه‌ای از پازل همین الیگارشی بود، نامزد کردند.

دموکرات‌ها سیاست خارجی آمریکا را خرج اوکراین و اسرائیل کردند و اعتبار شعارهای حقوق‌بشری را زایل کردند و بیشترین خدمت را به مخالفان حقوق بشر نمودند. در هر صورت، ترامپ آمده است و به احتمال قوی سیاست‌های خارجی و داخلی را با تغییرات عمیقی مواجه خواهد کرد.

در اولین دوره ریاست او در کاخ‌سفید، شرایط برای ایران بسیار بد شد. خروج او از برجام موجب شد که برجام بلاموضوع شود و بقیه امضاکنندگان برجام هیچ‌کاری نتوانند انجام دهند. چنان فشار را زیاد کرد که صادرات نفت ایران به ۳۵۰هزار بشکه در روز هم کاهش یافت و درآمدهای نفتی ایران در سال‌های ۹۷ و ۹۸ به‌شدت نزول کرد و قیمت ارز چندبرابر شد.

با ترور حاج‌قاسم ضربه دیگری زد که تبعات سنگینی برای ایران و منطقه داشت. با رفتن او در ۲۰۲۱ امکانی پیش آمد که برجام دوباره احیا شود؛ ولی تعلل و بی‌سیاستی و تحلیل غلط متصدیان دولت قبل مانع از تحقق این هدف شد و هنگامی متوجه این خطای تحلیلی و راهبردی خود شدند که دیر شد و مرغ از قفس پریده بود و در نتیجه هر روز بر مشکلات کشور اضافه گردید.

سال۹۷ تورم بیش از ۳برابر تورم سال۹۶ شد و از آن پس تاکنون که سه دولت گوناگون آمده است، این رقم دیگر هیچگاه کم نشد و همواره بالاتر از ۴۰درصد قرار گرفت و این برای اولین‌بار بود که در ایران تورم در یک بازه زمانی ۷ساله این اندازه بالا باشد. مسئله بسیار فراتر از تورم بود. ناترازی در همه سطوح تشدید شده است و اصلاح این وضع نیازمند بهبودی روابط با جهان و آزادی تجارت و نقل‌وانتقالات پول و نیروی انسانی و فن‌آوری و ثبات سیاست‌ها است.

به نظر می‌رسد که ایران هم به‌درستی دنبال حفظ منافع خود در منطقه و توسعه پایدار در داخل است. بنابراین، بر اساس همین رویکرد می‌توان درها را برای هر نوع گفت‌وگویی باز گذاشت که مانع از افزایش تنش شد و منافع ملی را حفظ کرد و دلیلی ندارد که تجربه ناخوشایند نوبت پیش تکرار شود.

دیدگاه

پربازدیدترین
آخرین اخبار