اخلاق شکست
همه ما در زندگی فردی یا جمعی خود مواجه با شکست یا پیروزی میشویم. واکنش اخلاقی مناسب در برابر هرکدام از این دو وضعیت، میتواند موجب تکرار پیروزی یا جبران شکست شود. به نظر میرسد که جناح مغلوب در انتخابات اخیر هنوز باور به شکست ندارند و با تمام توان میکوشند که آن را نپذیرند. اتفاقاً این گروه نه یک شکست که دو شکست خورده است. یکی از کسانی که رای ندادند، و دوم از کسانی که شرکت کردند و رای دادند. ازاینرو، برای بازسازی خود نیازمند اصلاح رویکرد در برابر هر دو مورد هستند؛ ولی نهتنها نسبت به شکست اول در برابر عدممشارکتیها بیتفاوت هستند و سکوت اختیار کردهاند، بلکه در برابر جناح پیروز انتخابات هم به شدیدترین شکلی مقاومت میکنند و دوست ندارند که ابزار قدرت را از دست دهند؛ بلکه تا آخرین لحظات هم دنبال تحکیم موقعیت افراد خود یا ضوابطی هستند که این موقعیت را تداوم بخشد و هرچه به روزهای پایانی دولت و وزرا نزدیکتر میشویم، اجرای این سیاست شدت گرفته است.
جالب اینکه در این راه تا حدی هم بیپروا عمل میکنند و حتی اگر برخی انتصابات هم از گذشته در دستور کارشان بوده، باید به احترام فرد منتخب جدید آنها را متوقف کنند؛ نه آنکه این کار را سرعت بخشند.
مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی برای عضویت خانم جمیله علمالهدی همسر مرحوم رئیسی و نیز وزیر فعلی آموزشوپرورش که چند روزی به پایان کار ایشان باقی نمانده در هیئت امنای سازمان سنجش کشور از این نوع اقدامات است که نهتنها مصداق رفتار و اخلاق نامناسب با وضعیت شکست است، بلکه از آن بدتر اینکه افرادی را به میان آوردند که تغییر آنها معنای خوبی را به ذهن متبادر نکند و عدم تغییر نیز معنای بدتری را ایجاد نماید. اگر تنها با این انتصاب مواجه بودیم، طبعاً باید نادیده گرفته میشد. ولی اخبار و گزارشهای متعددی از این رفتار به دست رسیده که ماجرا را متفاوت کرده است.
نمونه دیگر صدور مجوز روزنامه از سوی دو تن از مدیران بالای دولت آقای رئیسی بلافاصله پس از شکست است که با فوریت تمام از طرف وزارت فرهنگ با آن موافقت شده است؛ درحالیکه تعداد زیادی درخواست مردم در نوبت رسیدگی هستند. البته ما دفاع میکنیم که تمامی درخواستهای اینچنینی را با فوریت و بدون اتلاف وقت تایید کنند و مردم آزاد باشند و حتی موافقیم که درخواست مجوز لغو و فقط ثبت رسمی شود و حتی اطمینان داریم که یک وزیر اصلاحطلب با طیب خاطر به این نیروها مجوز روزنامه را اعطا میکند و برخلاف دیگران از هرگونه سنگاندازی اجتناب خواهد کرد. ولی همه اینها به معنای آن است که نیازی به اینگونه رفتار تبعیضآمیز نیست و اگر حضور مردم در صف برای گرفتن مجوز نشریه لازم است، برای مسئولین نیز واجب است که در همان صف بایستند و رفتار مغایر با این متناظر با اخلاق شکست نیست. با چنین اخلاق و رفتاری نمیتوانید امیدی به بازسازی و احیای خود داشته باشید.