مهریه؛ عامل انسجام یا گسیختگی
گزارش امروز صفحات اجتماعی «هممیهن» درباره مسئله مهریه و عوارض آن در روابط خانوادگی، یک بار دیگر به ما نشان میدهد که جامعه ایران در حال تحول است و این تحول گذر از نظام سنتی و مردسالار خانواده به ساختار جدید خانواده است. تقریباً تمام نظرسنجیها و پیمایشها این را نشان میدهد که الگوی خانواده جدید در حال رشد است و شاید اکنون از ثلث خانوادهها هم عبور کرده باشد. الگویی که دیگر پدر رئیس بیقیدوشرط خانواده نیست، بلکه زنان و حتی فرزندان نیز در مسائل خانواده مشارکت میکنند و این الگو بیش از الگوی پدرسالار مورد قبول همه، از جمله پدران است. الگویی که خانواده نهفقط بهصورت شکلی، بلکه بهصورت واقعی و محتوایی، شامل مجموعه همبسته و با برابری نسبی پدر، مادر و فرزندان شده است و هرکدام اختیارات و مسئولیتهای مشترکی دارند، در چنین الگویی کارکرد مهریه چون گذشته نیست. اگر زن میتواند و یا میباید در اقتصاد خانواده نقش داشته باشد، در تصمیمگیریها مشارکت کند و چهبسا به لحاظ فرهنگی و اجتماعی بر مرد تفوق داشته باشد. در این صورت، رابطه دو طرف زن و مرد به سوی برابری و مشارکت و نه سلسلهمراتبی و سلطه میل میکند. دیگر زن موجودی خریداریشده با مهریه (نه به این صراحت، ولی بهطور ضمنی) از سوی مرد نیست. به همین علت، کارکرد مهریه در چنین ساختاری موجب مشکل میشود. البته به لحاظ فقهی میتوان مهریه را در حداقلها و مثلاً با یک یا چند سکه حل کرد؛ ولی باید دانست که وجود مهریه سنگین موجب تضمین تداوم زندگی زناشویی نخواهد شد. شاید مهریه در ساختار خانوادگی سلسلهمراتبی و مردسالار، بتواند به قوام زندگی کمک کند، ولی در نظام خانوادگی برابر-حقوق و مشارکتی، مهریه میتواند برخلاف تصور سادهانگارانه برخی عامل بیثباتی خانواده باشد. در مجموع، تاکید بر یک الگوی واحد برای ازدواج زنان و مردان ایرانی موجب بروز مشکلات جدی در خانواده شده است. زنانی که هم میخواهند از حقوق برابر و مشارکت در امور خانواده بهرهمند شوند و ریاست مرد را به خانواده به شکل گذشته نمیپذیرند و درعینحال، دنبال مهریه هم هستند و حتی میخواهند آن را نقد کنند و دریافت نمایند. این وضع، شدنی نیست. ازسوی دیگر، مردان هم باید توجه کنند که اگر میخواهند همچنان رئیس خانواده باشند و طبق سنت موجود رفتار نمایند، باید مهریه را حق زنان بدانند و بپردازند و اگر به ازدواج برابر حقوق تن میدهند، خیلی صریح باید از پذیرش مهریههای غیرقابلپرداخت اجتناب کنند و به همان یک یا چند سکه متعارف و بهصورت نقد اکتفا نمایند.قانون خانواده باید براساس این دو الگو تنظیم شود. مسئله زنان نهفقط در پوشش که در حقوق بهویژه حقوق خانواده باید با تحولات جاری جامعه متناسب شود. رشد و افزایش شدید نرخ طلاق نشان میدهد که قانون موجود و مهریه و... نمیتواند مانع از گسیختگی خانوادهها شود. مهریه به همان اندازه که در خانواده سنتی ضروری و منشأ دوام خانواده بود، در خانواده مدرن میتواند منشأ اختلاف و طلاق شود.