اینترنت آزاد: ریشههای امید…
پویا پیرحسینلو همبنیانگذار و مدیرعامل ابرآروان پس از رشد چشمگیر اقتصاد دیجیتال در دههی۹۰ که آن را میتوان دههی «استارتآپهای ایرانی» نامگذاری کرد، بهمرو

پویا پیرحسینلو
همبنیانگذار و مدیرعامل ابرآروان
پس از رشد چشمگیر اقتصاد دیجیتال در دههی90 که آن را میتوان دههی «استارتآپهای ایرانی» نامگذاری کرد، بهمرور رویای شیرین یونیکورنهای ایرانی به کابوسی بزرگ و تعطیلی بخشبزرگی از اقتصاد دیجیتال منجر شد. خروج آمریکا از برجام (۱۳۹۷)، قطع سراسری اینترنت (۱۳۹۸)، طرح صیانت (۱۴۰۰)، اختلالات گسترده اینترنت، فیلترینگ واتسآپ و اینستاگرام (۱۴۰۱) و درنهایت تثبیت اختلالات و کیفیت پایین اینترنت (۱۴۰۲) ضربههای پیاپی و وحشتناکی بر پیکره اکوسیستم دیجیتال کشور وارد کردند. در طول ۵ سال، سرمایهگذاری بخش خصوصی سالبهسال کمتر شد، رتبهی ایران در شاخص فراگیری اینترنت از جایگاه ۲۸ به جایگاه ۴۵ کاهش پیدا کرد و از همه تلختر، مهاجرت متخصصان و حتی مهاجرت گروهی استارتآپها افزایش یافت. تندروهای داخلی که در اواسط دههی۹۰ خورشیدی، اکوسیستم استارتآپی را جاسوسان غرب خطاب میکردند، در سالهای اخیر توانستند با همصدایی غرب و ازطریق فشارهای رسانهای و سیاسی شاهد روزهایی باشند که میتوان بهدرستی آن را «پایان استارتآپ» نامگذاری کرد.
چرا به اینجا رسیدیم؟
نگرانیها (شما بخوانید بهانههای) «امنیتی - فرهنگی» باعث شدند بهمرور اینترنت که ریشهی درخت اقتصاد دیجیتال است، محدودتر و اختلالات و سانسور گستردهتری بر آن اعمال شود. در روزهای گذشته وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در حاشیه جلسه هیئتدولت گفت: «نیاز کشور برای برقراری ارتباط با خارج از کشور حداکثر 10درصد است.» جملهی ترسناکی که یادآور یکی از سیاستهای کلان کشور درراستای خودبسندگی اقتصادی در سالهای گذشته بود که همواره تلاشکرده با ابزار پر زور «امنیت ملی» و ابزارهایی مثل گمرک، انحصار، فیلترینگ و … کشور را ایزوله و درنتیجه قابل حذف از مناسبات جهانی کند. در سال ۲۰۲۱ مجموع صادرات و واردات کرهجنوبی ۱۲۵۹میلیارد دلار و ایران ۱۹۹میلیارد دلار بوده است. بهسادگی میتوان مقایسه کرد که ایران نسبت به کرهجنوبی آسانتر از اقتصاد جهانی قابل حذف خواهد بود. اقتصاد دیجیتال کشور نیز در حال تکرار همین مسیر است. بهجای اینکه هدفگذاری شود سهم بیشتری از اقتصاد جهانی، ترافیک اینترنت یا میزبانی بینالملل را بهدست آوریم، هدفگذاری میشود که چگونه خودمان را از جهان حذف کنیم!
چه فرصتهایی داریم؟
اگر در کنار فرصتسوزیها و ذرهذره نابودی اقتصاد دیجیتال کشور، نگاهی به فرصتهای پیشرو هم داشته باشیم، بیشتر به فاجعهای که در حال رخدادن است پیخواهیم برد. ایران یکی از کشورهایی است که بهدلیل موقعیت جغرافیایی ویژهی خود از یک مزیت رقابتی ذاتی برخوردار است. ما، ۱-در راه ابریشم نوین دیجیتال میتوانیم یک نقطهی استراتژیک و تاثیرگذار باشیم، ۲- سرمایه انسانی فوقالعادهی کشور را بهکار بگیریم و ۳- از انرژی و منابع طبیعی (برق ارزان و منابع گازی گسترده) خود بهدرستی بهرهبرداری کنیم تا بتوانیم حضور گستردهتری در ایجاد زیرساختهای جهانی اینترنت و اقتصادی جهانی داشته باشیم. ایران در مسیر راه تاریخی ابریشم قرار دارد. در راه ابریشم نوین (BRI) علاوه بر دو مسیر جادهای و دریایی، یکراه دیجیتال وجود دارد که نقش پررنگی در آینده اینترنت جهانی خواهد داشت. از شهرهای هوشمند، تا فناوری ابری، 5G تا هوشمصنوعی همگی در برنامهی گسترده این طرح پیشبینی شده است. متاسفانه نام ایران در لیست ۲۱ کشوری که در این ابرپروژه دیجیتال حضور دارند، دیده نمیشود. ایران پتانسیلهای زیادی برای تبدیل شدن به یک بازیگر بینالمللی دارد. فراموش نکنیم بازارهای کمتر توسعهیافتهای وجود دارند که رقابتپذیری بیشتری دارند. بازار خاورمیانه (۲۰۵میلیون کاربر اینترنتی)، کشورهای آفریقایی (۶۰۱میلیون کاربر اینترنتی) و آمریکای جنوبی (۵۳۳میلیون کاربر اینترنتی) ازجمله این بازارها هستند.
چه باید کرد؟
ریشهی اقتصاد دیجیتال بدون شک، اینترنت آزاد و پرسرعت برای تمام مردم ایران است. با خشکشدن ریشههای اقتصاد دیجیتال بدیهی است هر تلاشی برای بهبود وضعیت برگها، گلها و میوههای این درخت دیجیتال، نمایشی و بیحاصل است. علاوه بر برنامهریزی میانمدت، اقدام عملی کوتاهمدت در این مسیر باید: ۱-رفع فیلترینگ و اختلالات گسترده اینترنت ۲-رفع انحصار تامین اینترنت توسط شرکت ارتباطات زیرساخت ۳- رفع هرنوع اختلال و محدودیت روی پروتکلهای اینترنت به بهانه مقابله با VPNها باشد. با احیای ریشهی اقتصاد دیجیتال، «امید» میتواند به اکوسیستم دیجیتال ایران برگردد، بازگشت امید، نقطهی آغاز دومینوی حرکت به سمت تبدیل شدن به هاب اقتصاد دیجیتال خاورمیانه و تبدیل شدن به یک نقطهی مهم در مسیر جهانی اینترنت و راه ابريشم دیجیتال است. قطعن حرکت در راستای چنین چشماندازی نیازمند اقدامات گستردهای از آموزش، جذب سرمایه، قانونگذاری تا دیپلماسی دیجیتال است. هر کدام از این سرفصلها نیاز به برنامهریزی و اقدامات عملی گستردهای دارد، اما باید برای حرکت به چنین سمتی، اول از همه پذیرفت که ایران را باید از انزوای جهانی خارج کرد (تحریم خارجی) و امید را به بدنهی جامعه بازگرداند (تحریم داخلی) و چنین مسیری آغاز نمیشود، تا زمانی که حیات از طریق آزادی اینترنت و رفع اختلالات و محدودیتهای گستردهی آن به ریشههای اقتصاد دیجیتال باز گردد.