تبدیل بلاگر به کنشگر اجتماعی
مجید رضاییان پژوهشگر ژورنالیسم موضوع برخورد با بدحجابی در اینستاگرام از سه زاویه قابل بررسی است. یک، مسئله ارتباطی است، دیگری مسئله فرهنگی و سومین موضوع، مسئل
مجید رضاییان
پژوهشگر ژورنالیسم
موضوع برخورد با بدحجابی در اینستاگرام از سه زاویه قابل بررسی است. یک، مسئله ارتباطی است، دیگری مسئله فرهنگی و سومین موضوع، مسئله اجتماعی با رویکرد سیاسی است. بخش اول؛ از منظر ارتباطی است. ما میدانیم که فضای مجازی به چنین شکلی ورود کردن، جواب دلخواه مسئولان را نمیدهد. زینپس نیز جواب نخواهد داد. در فضای مجازی یک «وب یک» و یک «وب دو» داریم و در ادامه به جهان روباتیک نیز وارد میشویم. علت اینکه شبکههای اجتماعی را «نت ورکینگ» نامیدند، چیست؟ چون نت فعال است، یعنی شما بهمحض وصلشدن به اینترنت، تمام پیامها را در تلفن همراه خود دریافت میکنید. در چنین جهانی، تفاوتش با «وب یک» این است که در «وب یک» با سرچکردن به چیزی میرسید، اما در «وب دو»، شما بابت دستیافتن به اطلاعات add میشوید. «خودارتباطگر»، زیباترین واژهای است که دراینزمینه استفاده شده است. درواقع اینطور میتوان گفت که انسانها خودارتباطگر شدهاند. در یک فضایی در سایبر و دقیقاً در شبکههای اجتماعی (وب دو) شما فقط باید فعالیت و حضورتان را بیشتر کنید. در «وب دو» با حضور فعالتر، یک کاربر میتواند تاثیرگذارتر از قبل باشد. نقد من به حاکمیت این است که اگر نسبت به عملکرد فردی در شبکههای اجتماعی انتقادی دارید، راهش این نیست که پروفایل او را ببندید یا جریمهاش کنید، بلکه راه صحیح این است که حضورتان را فعالتر و پویاتر کنید تا اگر سخنی دارید، به سمع و نظر مخاطب برسد. دومین موضوع، از منظر فرهنگی است. یک پایه از فرهنگ، روانشناسی اجتماعی است. در اقتصاد نیز نظریات روانشناسی ورود کرد و درنهایت نوبل گرفت، چون شما با تاثیر و کنش اجتماعی میتوانید ازنظر فرهنگی، محبت یا تنفر بیاورید. این دیگر در اختیار و میل شماست که با کدام رویکرد پیش بروید. بههمیندلیل است که مبنای فرهنگ در دنیا و اقتصاد به چنین موضوعی تبدیل شده است. من و شما در سیاست باور میکردیم که دختر لوپوئن، کاندیدا شود و در دور دوم با اختلاف اندک رأی نیاورد؟ کسی تصورش را نمیکرد. قابلباور نبود که راستترین و افراطیترین جریان در مهد دموکراسی دنیا یعنی فرانسه، دوباره سربرآورد. چرا؟ چون شمای نوعی میتوانید روی کنشهای احساسی شهروندان اثرگذار باشید و حرفتان را به کرسی بنشانید. بههمیندلیل است که افرادی مثل ترامپ میتوانند بخشی ازنظر مثبت مردم را جلب کنند چون وجه جدی از فرهنگ، کنشهای اجتماعی مبتنی بر روانشناسی است. شکلگیری تنش یا تنفر، در اختیار شماست. وجه سوم، تاثیر اجتماعی در فضای سایبر است که ازسوی سیاستمداران و تصمیمگیران رخ میدهد که اصولاً با استقبال مردم روبهرو نمیشود، بلکه با گلایهمندی مردم همراه خواهد شد. معنای صحبت من این است که چنین رویکردی باعث میشود اگر یک فردی هیچ انگیزه سیاسیای ندارد، زمانی که صفحهاش را در اینستاگرام هک میکنید نتیجه این میشود که او بهیکباره به کنشگر اجتماعی یا سیاسی تبدیل میشود. گاهی با خودم فکر میکنم افراد تصمیمگیرنده با خودشان اتاق فکر ندارند؟ آیا چنین تصمیماتی را از قبل، برررسی نکردند؟ دوراندیشی نمیکنند که نتیجه این برخوردها به چهسمتی میرود؟