| کد مطلب: ۸۴۱۷
تاریخ‏‌های سرنوشت‏‌ساز

تاریخ‏‌های سرنوشت‏‌ساز

نشست شورای حکام در ماه سپتامبر و بند غروب ماه اکتبر تحولات را به کدام سمت هدایت می‌کند؟

نشست شورای حکام در ماه سپتامبر و بند غروب ماه اکتبر تحولات را به کدام سمت هدایت می‌کند؟

با توقف مذاکرات برای احیای برجام براساس آنچه از سوی غرب فروش پهپاد به روسیه و همراهی با مسکو در تجاوز علیه اوکراین و همچنین واکنش به تحولات و اعتراضات داخلی ایران مطرح شد، عملاً دیگر افق روشنی پیش روی حل‌وفصل موضوعات وجود نداشت و این نگرانی مطرح می‌شد که در غیاب مذاکرات و تبادل پیام، حجم تنش در روابط ایران با کشورهای اروپایی و به‌ویژه آمریکا، فضا را به نقطه بی‌بازگشتی سوق دهد که خروج از آن به مراتب سخت‌تر از فضای پس از بن‌بست مذاکرات باشد. در همین حال اخباری جسته و گریخته حکایت از تلاش میانجی‌ها از جمله کشورهای قطر و عمان داشت تا فضای تفاهم بیش از این از میان نرود.
در نهایت نیز پس از ماه‌ها مذاکره غیرمستقیم میان ایران و ایالات‌متحده با میانجیگری عمان و در مسقط، پنجشنبه ۱۹ مرداد خبری فوری بر خروجی رسانه‌های بین‌المللی نقش بست که از توافق میان دو کشور در زمینه تبادل زندانی و آزادی پول‌های مسدودشده تهران در کره‌جنوبی حکایت داشت. بر این اساس اعلام شد که ۵ ایرانی-آمریکایی که به اتهامات امنیتی در زندان اوین حضور داشتند به هتل یا مکانی نامعلوم انتقال پیدا کرده‌اند تا پس از آزادی دارایی‌های ایران در سئول و طی مراحلی که در نهایت پول‌های ایران را به بانکی در قطر منتقل می‌کند، با چند ایرانی زندانی در آمریکا، مبادله شوند. ادامه کار نیز با میانجی دوحه پیش خواهد رفت؛ در همین راستا ماجدالانصاری، سخنگوی وزارت امور خارجه قطر هفته گذشته از ورود توافق تبادل زندانیان به فاز اجرایی خبر داد اما خاطرنشان کرد که برای اعلام محل مبادله هنوز زود است.
اعلام خبر توافق تهران و واشنگتن از همان ابتدا این امیدواری را ایجاد کرد که گفت‌وگوهایی که با هدف کاهش و کنترل تنش میان دو کشور آغاز شده بود در ریل قرار گرفته و به احتمال قوی می‌تواند دستاوردهای دیگری را نیز به دنبال داشته باشد. پیش از این رسانه‌های غربی از تفاهمی شفاهی دارای سه بند یا سه مرحله میان ایران و آمریکا پرده برداشته بودند که در آن موضوعات مرتبط با زندانیان و آزادی پول‌های بلوکه‌شده به‌عنوان یکی از مفاد تفاهم ذکر شده بود.
مفاد دیگر این تفاهم شفاهی نیز مواردی همچون کاهش سرعت غنی‌سازی ۶۰ درصد اورانیوم، همچنین کاهش ذخایر آن و موضوع فروش نفت ایران را شامل می‌شد که به ترتیب رسانه‌های وال استریت ژورنال در ۲۰ مردادماه و بلومبرگ در روز شنبه از اجرای آن‌ها به نقل از منابع آگاه خود خبر دادند. بلومبرگ در این رابطه نوشت:«مقامات آمریکایی به‌طور خصوصی اذعان می‌کنند که به تدریج اجرای برخی تحریم‌ها علیه فروش نفت ایران را کاهش داده‌اند. تهران هم تولید خود را به بالاترین سطح از زمان شروع تحریم در پنج سال پیش بازگردانده است و بیشترین نفت خود را در یک دهه اخیر به چین ارسال می‌کند.» در همین گزارش، فرناندو فریرا، مدیر ریسک ژئوپلیتیک در مشاوران گروه انرژی راپیدان مستقر در واشنگتن، عنوان کرده است که «بایدن مایل است در ازای محدود کردن ذخایر اورانیوم توسط ایران، چشمانش را بر فروش نفت ایران ببندد.» سخنگوی وزارت امور خارجه در پاسخ به سوالی در خصوص این گزارش گفت: «خوشبختانه به‌رغم تحریم‌های ظالمانه دولت آمریکا، صادرات نفت ایران در حال انجام است. مبتنی بر مذاکرات رفع تحریم‌ها این را دنبال می‌کنیم که صادرات نفت ایران هیچگونه محدودیتی را از سوی هیچ طرفی از جمله آمریکا شاهد نباشد. در چارچوب سیاست خنثی‌سازی تحریم‌ها، اکنون صادرات نفت ما به بازارهای جهانی با قوت و قدرت ادامه دارد. شرکای نفتی ما در حوزه‌های مختلف جغرافیایی نفت ما را خریداری می‌کنند و با جدیت به احقاق حقوق ملت ایران توجه داریم و این کار را دنبال می‌کنیم.»
مفاد تفاهم شفاهی صورت‌گرفته در عمان در حالی یک به یک وارد فاز اجرایی می‌شود که پایگاه خبری منتشرکننده خبر نیز عنوان کرده که «دستیابی به چنین تفاهمی و تنش‌زدایی در منطقه می‌تواند بعدها به‌عنوان مبنایی برای مذاکرات آینده در مورد توافق هسته‌ای جدید بین طرفین مورد استفاده قرار گیرد». انتشار خبر آغاز روند کاهش تنش میان ایران و آمریکا البته از همان ابتدا صدای مخالفت جنگ‌طلبان و جمهوری‌خواهان در ایالات متحده را بلند کرد؛ مارک دوبوویتز از بنیاد جنگ‌طلب برای دفاع از دموکراسی (FDD) دولت بایدن را به‌خاطر آنچه «دادن منابع به رژیم ایران برای حمایت مالی جنگ علیه ایرانی‌ها، آمریکایی‌ها، اوکراینی‌ها، اسرائیلی‌ها و دیگر بی‌گناهان» نامید، محکوم کرد. مایک‌پنس، نامزد جمهوری‌خواه ریاست‌جمهوری و معاون سابق رئیس‌جمهور نیز به دلیل پرداخت آنچه «بزرگترین باج در تاریخ آمریکا به آخوندهای تهران» نامیده، بایدن را مورد حمله قرار داد. کوین مک‌کارتی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا نیز ۲۷ تیرماه در واکنش به این اخبار تصریح کرد که دولت جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات‌متحده، می‌داند که کنگره این کشور از توافق با ایران حمایت نمی‌کند. وی همچنین تاکید کرد که «کنگره از همه ابزارهای خود استفاده خواهد کرد تا مطمئن شود که هیچ‌گونه توافق زیان‌باری با ایران حاصل نخواهد شد.»
زمانی که اخبار امیدوارکننده، حکایت از تحرک دیپلماتیک در موضوع هسته‌ای و تنش ایران با آمریکا و غرب دارد، از سوی دیگر و همزمان با کاهش تنش در برخی موضوعات، بعد دیگری از روابط ایران و ایالات متحده شاهد افزایش تنش است و نگرانی از برخورد احتمالی را به‌شدت بالا برده است. خبرگزاری آسوشیتدپرس ۲۹ مردادماه از آغاز تخلیه محموله نفتکش «سوئز راجان» خبر داد که مظنون به حمل نفت خام ایران است که شامل تحریم‌های وضع‌شده از سوی آمریکا علیه ایران می‌شود. سرنوشت این نفتکش از چند ماه قبل به یکی از موضوعات تنش‌زا بین تهران و واشنگتن تبدیل شده بود. بررسی داده‌های ردیابی نفتکش توقیف‌شده با محموله‌ای از ایران نشان می‌دهد که نفت موجود در این کشتی در حال انتقال به یک کشتی دیگر است. ناصر کنعانی روز دوشنبه در واکنش به این اقدام ایالات متحده گفت:«در این ارتباط هم در غیاب سفیر سوئیس، کاردار این کشور را به عنوان حافظ منافع دولت آمریکا به وزارت امور خارجه احضار و اعتراض شدید کردیم. همچنین دو یادداشت اعتراض رسمی به سفارت سوئیس دادیم و هم نمایندگی ایران در سازمان ملل در نیویورک در چارچوب سازوکارهای بین‌المللی اقدام رسمی انجام داد. دولت آمریکا باید بداند تعدی و تعرض به منافع ملت ایران بی‌پاسخ نخواهد ماند و این رویکرد غیرسازنده با پیام‌های ارسال مبنی بر آمادگی برای گفت‌وگوی مستقیم سازوگار نیست و اقدام کاملا غیرسازنده و حرکت در مسیر خلاف تفاهمی است که در چارچوب مبادله زندانیان صورت گرفته است.» پیش‌تر سپاه پاسداران نیز هشدار داده بود که به تخلیه محموله این نفتکش واکنش نشان خواهد داد.
دولت آمریکا همچنین با مطرح کردن این بهانه که ایران امنیت کشتیرانی در خلیج‌فارس و تنگه هرمز را مختل کرده است، تصمیم دارد تا تفنگداران دریایی خود را راهی آب‌های منطقه کند. ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا با صدور بیانیه‌ای از حضور بیش از سه هزار نظامی نیروی دریایی این کشور در دریای سرخ خبر داد و اعلام کرد که ملوانان و تفنگداران آمریکایی روز یکشنبه پس از عبور از کانال سوئز وارد دریای سرخ شده‌اند. محدوده عملیات ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا تقریبا 2/5میلیون مایل‌مربع (6/4میلیون کیلومترمربع) از فضای آبی را در برمی‌گیرد و شامل خلیج‌فارس، خلیج عمان، دریای سرخ، بخش‌هایی از اقیانوس هند و همچنین سه تنگه هرمز، کانال سوئز و باب‌المندب می‌شود. به گفته مقامات آمریکایی که نخواستند نام‌شان فاش شود، دولت بایدن در حال بررسی استقرار پرسنل نظامی آمریکایی در کشتی‌های تجاری عبوری از تنگه هرمز است که خلیج‌فارس را به دریای عرب و اقیانوس آزاد متصل می‌کند.
تحولات جاری در روابط ایران و آمریکا در حالی رخ می‌دهد که دو رویداد مهم نشست شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در سپتامبر و اجرایی شدن یکی دیگر از بندهای غروب در برجام در ماه اکتبر پیش روست و می‌تواند در روندی که آغاز و در حال طی شدن است، تاثیرگذار و تعیین‌کننده باشد؛ نشست پیشین شورای حکام در ۹ ژوئن (۱۹ خردادماه) به‌رغم تلاش سه کشور اروپایی و اسرائیل و در غیاب همراهی ایالات‌متحده، بدون صدور قطعنامه علیه ایران پایان یافت و این امیدواری نیز وجود دارد که با توجه به تداوم همکاری سازمان انرژی اتمی با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و همچنین اخباری که از کاهش ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدی و سرعت غنی‌سازی حکایت دارد، این نشست نیز همچون نشست پیشین به کار خود خاتمه دهد. رئیس سازمان انرژی اتمی پیش‌تر در واکنش به این خبر گفته بود که اقدامات این سازمان در چارچوب تدابیری است که به وزارت خارجه و سازمان ابلاغ می‌شود. محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی روز یکشنبه در پاسخ به این سوال که آیا رافائل گروسی پیش از نشست شورای حکام به ایران سفر می‌کند؟ گفت:«مناسبات ما با گروسی برقرار است و رفت و آمدها و تعاملات دائر است و سفر اخیر کمالوندی، معاون سازمان انرژی اتمی به وین نیز اخیراً انجام شده است. معاون مدیرکل آژانس نیز قرار است به تهران سفر کند. من هم در کنفرانس عمومی آژانس در وین شرکت خواهم کرد و برای اولین بار در آنجا نمایشگاه خواهیم داشت.»
با این حال موضوع بند غروب برجام که در ماه اکتبر اجرایی شده و در چارچوب قطعنامه ۲۲۳۱ تحریم‌های موشکی ایران برداشته خواهد شد؛ موضوعی نیست که به سادگی قابل تحلیل باشد؛ مشخص نیست که آیا غرب و رأس آن ایالات متحده به این بند تن خواهند داد یا امیدواری برای بازگشت به میز مذاکره بار دیگر اجازه می‌دهد تا توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ روند طبیعی خود را طی کند یا نه. البته موضوع انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۴ و آغاز تبلیغات انتخاباتی در ماه‌های آینده نیز مؤلفه‌ای است که باید در تحلیل فضای موجود و افق پیش رو مدنظر قرار داد چراکه نه‌تنها جو بایدن که مخالفین او نیز در این برهه ملاحظات انتخاباتی را در نظر گرفته و این موضوع، در هر تصمیمی نقش خود را ایفا خواهد کرد. کارشناسان معتقدند همین موضوع نیز منجر شده است تا کاخ سفید پروسه کاهش تنش با ایران را در قالب یک تفاهم شفاهی پیش ببرد و گفت‌وگو و توافق احتمالی با تهران را به بعد از انتخابات موکول کرده و تا آن زمان با ارائه مشوق‌های اقتصادی به ایران، فضا را کنترل کند که نیازی به موافقت کنگره نخواهد داشت. همچنین بازگشت تبعه ایالات متحده پس از آزادی از ایران به این کشور می‌تواند بار بزرگی را از روی دوش کمپین تبلیغاتی رئیس‌جمهور آمریکا بردارد.
روزهای آینده، همزمان با پایان روند تبادل زندانیان و آزادی پول‌های بلوکه‌شده ایران، برگزاری نشست شورای حکام و در نهایت اجرایی شدن بند غروب برجام می‌تواند حامل تحولات و اخبار جدیدی در این حوزه باشد.

نگاه کارشناس

باربارا اسلاوین در گفت‌وگو با هم‌میهن:

متاسفانه تحریم‌ها چنان ریشه‌دار شده که برداشتن آن‌ها دشوار است

باربارا اسلاوین، تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل، پژوهشگر مهمان در مؤسسه اسمیتسون و مدیر پیشین بخش ایران شورای آتلانتیک در گفت‌وگو با هم‌میهن می‌گوید برای بازگشت به میز مذاکره برای احیای برجام خیلی دیر شده است. این تحلیلگر روابط بین‌الملل همچنین بر این امر تاکید دارد که برای دستیابی به کاهش تحریم‌ها، باید نوع جدیدی از مذاکره بین آمریکا و ایران انجام شود. اسلاوین معتقد است توافق ایران و عربستان و تنش‌زدایی میان دو کشور تنها یک صلح سرد خواهد بود. این کارشناس مسائل ایران همچنین گفت هم ایران و هم ایالات متحده از این قطع روابط طولانی‌مدت متضرر شده‌اند اما کاهش تنش میان دو کشور به چند مؤلفه وابسته است.

‌درحالی‌که اخبار به نقل از منابع آگاه حاکی از اختلاف ایران و آمریکا بر سر اجرای توافقات منعقده در عمان بین باقری و برت‌مک‌گورک بود، روز پنجشنبه ۱۹ مردادماه، خبرهایی مبنی بر خروج زندانیان ایرانی-آمریکایی از اوین به مکان نامعلومی منتشر و پس از آن موضوع آزادسازی اموال بلوکه‌شده ایرانیان در کره مطرح شد. آیا این تحول جدید نشان‌دهنده اجرای همه مفاد تفاهم شفاهی است که دو طرف در مسقط بر سر آن به اجماع رسیدند؟

من گزارش مفصلی از آنچه در مسقط تصمیم گرفته شد جدا از گزارش‌های مطبوعاتی ندیده‌ام. قطر از نظر انتقال وجوه از کره‌جنوبی و نظارت بر نحوه مصرف این پول - که قرار است در بانک‌های قطری سپرده شود - نقش کلیدی داشته است. بحث در مورد مکانیسم این فرآیند ماه‌هاست که ادامه دارد.

‌اگر اخبار تاییدنشده رسانه‌ها مبنی بر آنکه تبادل زندانیان و آزادی پول‌های بلوکه‌شده ایران در چارچوب بند دوم از سه بند توافق‌شده میان تهران و واشنگتن است، صحت داشته باشد؛ بند سوم این تفاهم شفاهی ایجاد زمینه‌های لازم برای بازگشت به مذاکرات احیای برجام خواهد بود. با توجه به فضای حاکم در ایران و آمریکا، موضوع بندهای غروب در برجام که در اکتبر امسال و دوسال آینده خواهد بود و انتخابات‌های ریاست‌جمهوری در ایالات متحده و پس از آن در ایران، آیا اساساً مجالی چه از بعد زمان و چه اراده برای احیای توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ باقی مانده است؟

افسوس، فکر می‌کنم برای بازگشت به میز مذاکره برای احیای برجام خیلی دیر شده است. ترامپ درحالی‌که ایران هنوز به توافق پایبند بود، با خروج از آن عملاً برجام را نابود کرد. ایران اکنون در زمینه فعالیت و فناوری هسته‌ای خود آنقدر پیش رفته است که به سختی می‌توانم باور کنم که ذخایر اورانیوم غنی‌شده خود را به تنها ۳۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده کمتر از ۵ درصد کاهش دهد. برای دستیابی به کاهش تحریم‌ها، باید نوع جدیدی از مذاکره بین آمریکا و ایران انجام شود و هیچ کشوری اراده سیاسی برای چنین گفت‌وگوهایی را تا پس از انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۴ ندارد. موضوع نحوه برخورد با اعتراضات داخلی و همچنین حمایت تهران از مسکو در تجاوز علیه اوکراین، موجب شده تا موضوع مذاکره با ایران برای اکثر آمریکایی‌ها منتفی شود. امروز به نظر می‌رسد دولت بایدن در تلاش است تا بر روی مسائل دیگری همچون توافق عادی‌سازی روابط میان عربستان و اسرائیل تمرکز کند.

‌با توجه به اینکه معتقد هستید زمان برای احیای برجام از دست رفته است، اکتبر امسال (مهرماه) مهلت اجرای یکی از بندهای غروب در برجام و پایان تحریم‌های موشکی ایران خواهد بود. فکر می‌کنید سناریوهای آمریکا و اروپا در مواجهه با این موضوع چیست؟

اروپا اعلام کرده که تحریم‌های آمریکا بر فروش موشک‌های ایران را ادامه خواهد داد، اما تحریم‌های سازمان ملل لغو خواهند شد و دست ایران را برای فروش گسترده‌تر و آشکارتر موشک‌ها و پهپادها آزاد می‌گذارد.

‌روزنامه وال استریت ژورنال ماه گذشته در گزارشی از کاهش چشمگیر روند غنی‌سازی ۶۰ درصدی اورانیوم در ایران خبر داد؛ با توجه به اینکه تهران در حال مذاکره با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است و از سوی دیگر براساس آنچه در رسانه‌ها عنوان شده، این موضوع در تفاهم شفاهی میان ایران و آمریکا نیز مطرح بوده است، به اعتقاد شما آیا این خبر مرتبط با مذاکرات با آژانس است یا آنچه در عمان بر روی آن صحبت شده؟

به نظر می‌رسد اقدامات ایران از جمله کاهش غنی‌سازی و حفظ ذخایر فعلی اورانیوم ۶۰ درصد بخشی از پروسه تنش‌زدایی عمومی با ایالات متحده است که دو طرف بر روی آن توافق کرده‌اند و البته به نفع هر دو طرف است. این اقدام همچنین ممکن است به ایران کمک کند تا از درخواست یکی از طرفین برجام و آمریکا برای محکومیت ایران در نشست بعدی شورای حکام آژانس جلوگیری کند.

‌درحالی‌که شاهد عملیاتی شدن بخشی از تفاهم شفاهی ایران و آمریکا برای مدیریت وضع موجود و کنترل تنش هستیم، ایالات‌متحده۳هزار تفنگدار را برای آنچه امنیت کشتیرانی خوانده می‌شود به خلیج فارس گسیل کرده که یادآور جنگ نفتکش‌ها در جریان جنگ ایران و عراق است؛ این اقدامات چگونه تفسیر می‌شود؟

به نظر می‌رسد این اقدام آمریکا تلاشی برای جلوگیری از دخالت ایران در کشتیرانی باشد با این حال اما تاکنون هیچ گزارشی مبنی بر استقرار تفنگداران دریایی آمریکایی در کشتی‌های تجاری منتشر نشده است.

‌به عنوان یک سوال در مورد منطقه؛ تحلیل شما از فضای ایجادشده پس از توافق ایران و عربستان چیست؟ آیا سیاست ریاض و سایر کشورهای منطقه خلیج‌فارس راهبردی است؟ درحالی‌که بایدن در تلاش است تا هرچه زودتر عادی‌سازی روابط عربستان و اسرائیل را اعلام کند، عربستان سعودی چگونه روابط همزمان با تهران و تل‌آویو را مدیریت خواهد کرد؟

تنش‌زدایی بین ایران و عربستان سعودی یک صلح سرد خواهد بود اما برای اینکه به ایران این امکان را بدهد که ادعا کند که منزوی نیست و سعودی‌ها بدون ترس از حمله، به برنامه‌های توسعه اقتصادی بلندپروازانه خود ادامه دهند، کافی است. ممکن است برخی مبادلات ورزشی وجود داشته باشد اما تجارت یا سرمایه‌گذاری قابل توجهی وجود نخواهد داشت. سعودی‌ها بیشتر به توافقی با اسرائیل علاقه‌مند هستند که می‌تواند منافع بیشتری از ایالات متحده در زمینه انرژی هسته‌ای غیرنظامی و افزایش فروش تسلیحات به همراه داشته باشد. با این حال، این موضوع در واشنگتن بسیار بحث‌برانگیز خواهد بود و چشم‌انداز چنین توافقی نامشخص است.

‌و سوال آخر، براساس مطالعات آینده‌پژوهی، پیش‌بینی شما از روابط ایران و آمریکا در ۱۰ سال آینده چیست؟ آیا اساساً شرایطی برای آمریکا وجود دارد که همه تحریم‌ها علیه ایران را لغو کند؟

هم ایالات متحده و هم ایران به‌خاطر قطع روابط و این تنش طولانی‌مدت بازنده هستند و شاید بیشتر این تهران است که متضرر شده است. با این حال من معتقدم کاهش تنش یا آشتی میان دو کشور با توجه به خصومت عمیق موجود با واشنگتن، تا زمان تغییر مناسبات قدرت در ایران رخ نخواهد داد. با این حال بسیاری از مسائل نیز به سرنوشت روسیه و چین بستگی دارد و اینکه آیا ایران همچنان معتقد است که می‌تواند با ارتباط کم با غرب به مسیر خود ادامه دهد یا خیر. من می‌ترسم تحریم‌ها چنان ریشه‌دار شده باشد که برداشتن آنها دشوار شود، مهم نیست چه کسی در تهران و واشنگتن حکومت می‌کند. ایران باید بسیاری از سیاست‌های خود را، نه‌فقط در زمینه هسته‌ای، بلکه در مورد منطقه تغییر دهد و سابقه حقوق بشر داخلی خود را بهبود بخشد

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
پربازدیدترین
یادداشت
آخرین اخبار