نگاه خارجی
آنچه در این ستون میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.
آنچه در این ستون میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.
هیچ توافق خوبی با ایران وجود ندارد
آرون دیوید میلر
مشاور اسبق وزارت امورخارجه آمریکا
همه افرادی که روند پیچیده مذاکره با ایران بر سر موضوع هستهای را دنبال کردهاند، میدانند که هیچ توافق قطعی و قاطعی با ایران نمیتوان حاصل کرد و تنها میتوان به توافقات تاکتیکی دست یافت. این بدان معنا نیست که محدودیتها و شیوه رفتار واشنگتن، بهویژه تصمیم غیرمحتاطانه ترامپ برای خروج از برجام نیز بخش مهمی از مشکلی که امروز دولت بایدن با آن مواجه است، نیست. به بیان سادهتر، آمریکا با ایران مشکل راهبردی دارد اما راهحل راهبردی برای این مشکل در دست ندارد. همه تلاشهای واشنگتن - از توافق هستهای 2015 ایران گرفته تا آخرین تلاش برای کاهش تنش از طریق مجموعهای از تفاهمها - معاملاتی هستند که نه تحولآفرین و نه نهایی و جامعاند، بلکه توافقاتی موقت و جزئی به شمار میروند. ایران اکنون یک کشور در آستانه گریز هستهای است. این بدان معنا نیست که ایران در مسیر درستی برای ساخت سلاح هستهای قرار دارد و یا حتی تصمیم به انجام این کار گرفته است اما ایران دانش، فناوری و منابع لازم برای این کار را دارد و به گفته برخی، ظرف دو سال میتواند به تسلیحات دست یابد. تنها راه تضمین اینکه ایران هرگز به سلاح هستهای دست پیدا نکند، تغییر رژیم ایران به رژیمی است که نیاز یا تمایلی به دستیابی به این تسلیحات نداشته باشد، دشمنی بسیار کمتری با غرب داشته باشد و به دنبال گسترش ایدئولوژی انقلابی خود در خارج از کشور نباشد. صادقانه بگویم، تصور رخ دادن این تحول به این زودیها، بسیار دشوار است. به جز تغییر رژیم، همه گزینههای موجود از جمله دیپلماسی و فشار اقتصادی و سیاسی تنها راهحلهای موقتی را به دست میدهند. حتی استفاده از نیروی نظامی در بهترین حالت ممکن است برنامه ایران را به تأخیر بیندازد و بدون پیگیری برخی مسیرهای دیپلماتیک برای تعیین اینکه آیا برنامه هستهای ایران ممکن است توسط یک توافق رسمی محدود شود یا خیر، فقط این زمان است که تعیین خواهد کرد که این بحران ممکن است به درگیری در منطقه ختم شود یا خیر. در واقع، اسرائیل و ایران سالهاست که درگیر یک بازی خطرناک حمله متقابل در جبهههای هوایی، زمینی، دریایی و سایبری در سوریه، لبنان، عراق و خلیجفارس بودهاند. آستانه صبر اسرائیل برای اقدام نظامی، بهویژه در مورد برنامه هستهای ایران، بسیار کمتر از ایالات متحده است. رویکرد دولت بایدن باید در این چارچوب گزینههای بد درک شود. تقریباً هیچ شانسی برای بازگشت به برجام 100 صفحهای وجود ندارد. از سوی دیگر غنیسازی اورانیوم در ایران ممکن است به حمله نظامی اسرائیل و درگیر کردن پای آمریکا در این حمله منجر شود، بنابراین دولت آمریکا بهطور غیرمستقیم با ایران در مورد یکسری مسائل مذاکره کرده است. تفاهماتی برای کاهش تنشها از سوی طرف ایرانی، تفاهمات گزارششده در مطبوعات شامل محدود کردن غنیسازی 60 درصد، پایان دادن به حملات به نیروهای آمریکایی در سوریه و عدم انتقال موشکهای بالستیک به روسیه از مفاد این تفاهم است. در طرف ایالات متحده و احتمالاً اروپاییها تعهدات شامل عدم تشدید تحریمها، عدم توقیف تانکرهای حامل نفت و عدم اقدام برای صدور قطعنامههای تنبیهی علیه ایران در سازمان ملل یا آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. من که نزدیک به 20 سال است که در مذاکرات خاورمیانه حضور داشتهام به دو چیز معتقدم. اولاً، هر آنچه که مطبوعات گزارش میکنند لزوماً کل آن چیزی نیست که بر سرش توافق شده یا خواهد شد. دومین مسئله این است که چه چیزی نوشته شده و چه چیزی نوشته نشده است. برای جلوگیری از اجرای قانون بازنگری توافقنامه هستهای ایران که دولت آمریکا را موظف میکند تا هر توافق هستهای را که با ایران حاصل شده است به کنگره ارائه دهد، لزوماً چیزی نوشته نخواهد شد. بلکه طرفین به دنبال چیزی هستند که به نظر میرسد مجموعهای از تفاهمات متقابل اما نانوشته است که بهصورت یکجانبه و شاید با درجاتی از هماهنگی اجرا شود. رویکرد بایدن به ایران جسورانه یا زیبا نیست. دولت بایدن نمیتواند بهطور استراتژیک به مشکلش با ایران رسیدگی کند. اما در دنیای بیرحمانه و بخششناپذیر برخورد با ایران، جایی که گزینههای بد به گزینههای بدتر تبدیل میشوند، تصور جایگزینی بهتر دشوار است.