| کد مطلب: ۷۸۸۶
روابط دوجانبه، نقطه قوت و ضعف دولت

روابط دوجانبه، نقطه قوت و ضعف دولت

محسن پاک‌آئین سفیر پیشین ایران در جمهوری آذربایجان چرخش اصلی در سیاست خارجی دولت سیزدهم تغییر تمرکز بر مباحث بین‌المللی و چندجانبه به مناسبات دوجانبه بود. یکی

pakaeen mohsen

محسن پاک‌آئین

سفیر پیشین ایران در جمهوری آذربایجان

چرخش اصلی در سیاست خارجی دولت سیزدهم تغییر تمرکز بر مباحث بین‌المللی و چندجانبه به مناسبات دوجانبه بود. یکی از دلایل این چرخش این بود که در مقطعی که سیدابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور شد، خصومت‌های غرب علیه ایران بیشتر شده‌بود و مذاکرات هسته‌ای متوقف شد. به همین دلیل تمرکز قبلی که روی برجام بود، به سمت تمرکز بر روابط دوجانبه سوق داده‌شد. علت مهم دیگر این بود که تخصص حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه دولت سیزدهم، در دوران فعالیت حرفه‌ای‌اش عمدتاً در حوزه روابط دوجانبه ‌بود و در این زمینه تخصص داشت و اهمیت آن را می‌دانست. توجه به روابط دوجانبه باعث شد که ما بتوانیم در رابطه با همسایگان قدم‌های خوبی برداریم و ارتباطات‌مان را با همسایگان خودمان، چه در آسیای مرکزی و قفقاز، چه در جهان عرب و کشورهای جنوب خلیج‌فارس و چه کشورهایی مثل پاکستان و ترکیه جدی‌تر بگیریم و روی آنها بیشتر کار کنیم. ادامه این مناسبات دوجانبه به حضور ما در ائتلاف‌های چندجانبه منطقه‌ای مثل سازمان همکاری شانگهای یا تلاش برای امضای توافقنامه تجارت آزاد با اتحادیه اوراسیا تبدیل شد و به تدریج این ائتلاف‌های منطقه‌ای ما را متوجه ائتلاف‌های فرامنطقه‌ای همسو مانند بریکس هم کرده‌است. در مجموع این ارتباط‌ها که از آن با عنوان رویکرد نگاه به شرق هم یاد می‌شود، باعث شد که شرکای ایران در مناطق مختلف جهان افزایش پیدا کنند و فضای بیشتری برای دیپلماسی ایجاد شود.
در عین حال دستگاه دیپلماسی دولت سیزدهم، میز مذاکرات برجامی را ترک نکرد و در عین حال که بارها اعلام کرد کماکان آماده مذاکرات با طرف‌های مرتبط با برجام یعنی ۱+۴ هستیم، در عین حال روابط دوجانبه با دیگر کشورها را هم توسعه داد. یعنی اینکه علاوه بر تمرکز بر روابط دوجانبه، در بُعد بین‌المللی هم از مذاکرات استقبال کرد و این موضوع ثابت کرد که این طرف‌های دیگر هستند که در مسیر مذاکرات کارشنکی می‌کنند. به نظر من انتقال از رویکرد بین‌المللی و تمرکز بر مذاکرات هسته‌ای به سمت مناسبات دوجانبه و توسعه مناسبات از دوجانبه به چندجانبه، یکی از دستاوردهای دولت سیزدهم بود.
من در همین زمینه هم به سیاست خارجی نقد دارم. درحالی‌که تمرکز دولت سیزدهم بر توسعه روابط با کشورهای جهان به‌صورت دوجانبه است و این اعتقاد وجود دارد که از طریق روابط دوجانبه می‌توانیم به روابط چندجانبه برسیم، اما ساختار وزارت خارجه کماکان همان ساختار سابق است که متمرکز بر مسائل بین‌المللی و چندجانبه بود. سه معاونت دوجانبه وزارت امورخارجه که در دولت قبل منحل و حذف شد، این مسئله هنوز هم پابرجاست و بار اصلی کارهای دوجانبه بر دوش‌ آقای وزیر قرار گرفته‌است. چراکه بدنه وزارت خارجه تا سطح مدیرکل، کارهای کارشناسی انجام می‌دهند و در زمانی که سه معاون دوجانبه وجود داشت، این کارهای کارشناسی عملیاتی می‌شد و تبدیل به سفرهای دوجانبه می‌شد یا همتایان خود را دعوت می‌کردند و تلاش می‌کردند که روابط را تقویت کنند. اما چون این معاونت‌ها حذف شده‌اند و کماکان ساختار وزارت خارجه بر مبنای توسعه مناسبات بین‌المللی است، فقدان ۳ معاونت دوجانبه باعث شده‌است که کار روابط دوجانبه آنگونه که باید و شاید پیش نرود. من فکر می‌کنم که با احیای مجدد معاونت‌های دوجانبه وزارت امورخارجه خیلی می‌توان به دستگاه دیپلماسی، شخص وزیر و دولت سیزدهم کمک کرد.

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
آخرین اخبار