| کد مطلب: ۷۱۸۸
الزامات و محدودیت عضویت در شانگهای

الزامات و محدودیت عضویت در شانگهای

تحریم‌های آمریکا و غرب چه اثراتی بر دستاوردهای ایران از عضویت در شانگهای دارد؟

تحریم‌های آمریکا و غرب چه اثراتی بر دستاوردهای ایران از عضویت در شانگهای دارد؟

۱۳ تیرماه و در بیست‌وسومین نشست سران سازمان همکاری شانگهای که به‌صورت مجازی و به ریاست هند برگزار شد، عضویت جمهوری اسلامی ایران در این سازمان پس از ۱۸ سال عضویت ناظر، به‌صورت رسمی اعلام و بر این اساس تهران نهمین عضو سازمان همکاری شانگهای شد. ژانگ مینگ، دبیرکل سازمان همکاری شانگهای پیش‌تر و در نهم تیرماه در گفت‌وگوی تلفنی با حسین امیرعبداللهیان اعلام کرده بود که از تاریخ چهارم جولای (۱۳ تیرماه) جمهوری اسلامی ایران از همه حقوق مربوط به کشورهای عضو سازمان برخوردار خواهد بود.

عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای از جمله نخستین موضوعاتی بود که در دولت سیزدهم مطرح شد و نخستین سفر خارجی سیدابراهیم رئیسی در شهریورماه ۱۴۰۰ به مقصد تاجیکستان به‌منظور شرکت در نشست سران این سازمان بود. در بیست‌ویکمین اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای، آغاز روند عضویت دائم ایران به‌صورت رسمی اعلام شد؛ عضویتی که هرچند تهران سال‌ها برای به‌دست آوردنش تلاش کرده بود اما در تبلیغات و دستاوردسازی، به نام دولت سیزدهم سند زده شد. حسام‌الدین آشنا، رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست‌جمهوری در دولت‌های یازدهم و دوازدهم در واکنش به همین موضوع و اتهام غرب‌گرایی به دولت پیشین در حساب توئیتر خود نوشت:«‌از واکسن تا شانگهای، قصه همان قصه‌ است. ‌‌واکسن، پیتزا نیست که بتوان آن را تلفنی سفارش داد. شانگهای یک شهر نیست که بتوان یک‌شبه به آن سفر کرد؛ یک پیمان دسته‌جمعی است که پذیرش در آن نیاز به دو شرط عدم تحریم بین‌المللی و اجماع اعضاء دارد. تلاش ۸ساله موفق برای رفع موانع عضویت در این پیمان نشان هر چه باشد نشان غرب‌گرایی نیست.»

مسیری که طی شد

جمهوری اسلامی ایران در سال ۲۰۰۵ و چهار سال بعد از تشکیل رسمی این سازمان به همراه هند و پاکستان عضو ناظر سازمان همکاری شانگهای شد و یک سال بعد درخواست عضویت دائم در این سازمان را مطرح کرد. تقاضای عضویت ایران در تاریخ ۱۰ بهمن ۱۳۸۳ طی یادداشتی رسمی از سوی سفارت جمهوری اسلامی ایران در پکن به دبیرخانه سازمان، هم‌زمان به ریاست دوره‌ای سازمان یعنی قزاقستان منعکس شد. پیش از آن و برای نخستین بار در جریان سفر وزیر امور خارجه وقت ایران به ازبکستان در خردادماه ۱۳۸۳ و دیدار با رئیس‌جمهور آن کشور، تمایل کشورمان برای همکاری با سازمان مطرح و در پی آن اقدامات و مشورت‌هایی به‌منظور پذیرش درخواست رسمی در مرکز و پایتخت‌های شش عضو آغاز شد. سرانجام وزیران خارجه سازمان همکاری شانگهای در نشست خود در آستانه در خردادماه ۱۳۸۴ با حمایت از درخواست عضویت ایران، آن را در دستور کار نشست سران در تیرماه همان سال در شهر آستانه قرار دادند.

درخواست‌های ایران برای عضویت در سازمان همکاری شانگهای تا سال ۲۰۱۵ مسدود شد زیرا تحت تحریم‌های سازمان ملل بود و در سال ۲۰۱۰ و نشست تاشکند، اعضای SCO مصوب کرده بودند کشوری که خواهان عضویت کامل در این سازمان است، نباید مشمول تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل باشد. هند و پاکستان در تابستان سال ۲۰۱۶ میلادی به عضویت دائم سازمان همکاری شانگهای درآمدند و عضویت ایران نیز با توجه به امضای برجام و جلب نظر روسیه و چین تا حدودی قطعی شده بود اما هنوز موانعی بر سر راه این عضویت وجود داشت.

این بار تاجیکستان بود که با عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای مخالفت می‌کرد و عضویت هر کشور جدید در این سازمان نیز منوط به موافقت همه اعضا است. در سال ۱۳۹۴ محی‌الدین کبیری، رهبر حزب نهضت اسلامی تاجیکستان (حنات) به روال سال‌های گذشته در کنفرانس وحدت اسلامی در تهران شرکت کرد و به گرمی مورد استقبال قرار گرفت. این در حالی بود که چند ماه قبل از آن این حزب به اتهام تلاش برای سرنگون کردن حکومت تاجیکستان و جایگزین ساختن یک نظام اسلامی در این کشور فارسی‌زبان، غیرقانونی اعلام شده بود. تاجیکستان در واکنش به این اقدام، در یک فیلم مستند که به سفارش وزارت کشور تاجیکستان تهیه و در تمامی شبکه‌های تلویزیونی این جمهوری پخش شده بود، ادعا کرد که تهران پشت کودتای نظامی و چند قتل سفارش‌شده در اواخر سال‌های ۱۹۹۰ در تاجیکستان قرار داشته است. البته این ادعا صرفاً براساس گفته‌های سه تن از مظنونین این جریانات مطرح شده و در این فیلم، صحبتی از دست داشتن مستقیم ایران در کودتای نظامی نشده است. همین موضوع موجب شد تا حتی پس از تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ در شورای امنیت سازمان ملل و خروج ایران از ذیل تحریم‌های این نهاد، همچنان امکان عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای مهیا نشود.

اتهامات تاجیکستان و مانعی که این کشور در مسیر عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای قرار داده بود، به مذاکرات امنیتی میان تهران و دوشنبه منجر شد تا موافقت تاجیکستان نیز برای عضویت ایران برداشته شود. براساس اخبار این موافقت در بیستمین نشست سران سازمان همکاری شانگهای به دولت دوازدهم اعلام و عنوان شده بود که این موضوع در اجلاس سال آینده رسمیت خواهد یافت. در همین راستا، ۲۰ مرداد ۱۴۰۰ علی شمخانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی در توئیتی نوشت: «ساعتی قبل در گفت‌وگو با دوست و همکارم - نیکلای پاتروشف دبیر شورای امنیت ملی روسیه - تحولات افغانستان، سوریه و خلیج‌فارس را بررسی کردیم. خوشبختانه موانع سیاسی برای عضویت ایران در پیمان شانگهای برداشته شده و با طی تشریفات فنی، عضویت ایران نهایی خواهد شد.»

مزایای عضویت

سیدابراهیم رئیسی در جریان سخنرانی خود در بیست‌ویکمین اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای در دوشنبه گفت:«عضویت در سازمان همکاری شانگهای فرصت‌هایی را برای ایران جهت اتصال به کریدور و مسیر‌های اقتصادی و تجاری منطقه اوراسیا فراهم خواهد کرد. ایران حلقه اتصال پروژه‌های زیرساختی در منطقه اوراسیا است و این کشور می‌تواند جنوب و شمال اوراسیا را به یکدیگر متصل کند.» در حوزه منابع انرژی، شرکت نفت بریتانیایی بی‌پی در سال ۲۰۲۱ گزارش کرده در مجموع، هشت عضو سازمان همکاری شانگهای به اضافه ایران، تقریباً ۲۰ درصد از ذخایر نفت جهان، ۴۴ درصد از گاز طبیعی و ۵۰ درصد ذخایر اورانیوم جهان را در اختیار دارند. بر همین اساس برای اولین‌بار در سال ۲۰۰۶ ولادیمیر پوتین در نشست قزاقستان ایده تشکیل باشگاه انرژی پیمان شانگهای را ارائه داد. این پیشنهاد در همان سال به تصویب رهبران کشورهای عضو رسید. این در حالی است که این باشگاه از بدو تشکیل تاکنون عملکرد خاصی نداشته و در معادلات بازار جهانی انرژی تاثیرگذار نبوده است. خبر گزارش شینهوا نیز در گزارشی مزایای سیاسی عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای را این‌گونه تشریح کرده است که «بدون تردید عضویت ایران در سازمان همکاری‌های شانگهای می‌تواند در بعد منطقه‌ای و بین‌المللی، پیامد‌های سیاسی مثبتی برای تهران به دنبال داشته باشد. تهران عملاً با تکیه بر سازوکار دیپلماسی چندجانبه در قالب سازمان همکاری‌های شانگهای می‌تواند روابط منطقه‌ای خود را توسعه دهد و از سویی، در برابر فشار‌های گسترده سیاسی از سوی دولت‌های غربی نیز روی حمایت کشور‌های عضو سازمان همکاری‌های شانگهای حساب کند. ایران با عضویت در سازمان همکاری‌های شانگهای عملاً انزوای تحمیلی کشور‌های غربی علیه خود را در حوزه دیپلماسی و مراودات سیاسی کم‌رنگ و تضعیف می‌کند و در عین حال، به واسطه عضویت در این سازمان معتبر بین‌المللی، پرستیژ و آبروی بین‌المللی خود را ارتقا می‌دهد.»

چالش‌های تهران

در کنار مزیت‌های عضویت ایران در سازمان پیمان همکاری شانگهای، چالش‌های عمده‌ای نیز وجود دارد که می‌تواند مانع از تحقق این مزایا برای تهران شود؛ ایران به دلیل کمبود در شبکه‌های ریلی و جاده‌ای مدرن و عدم دسترسی به بندر، به‌عنوان یک مسیر ترانزیتی به‌هیچ‌عنوان جذاب نیست. توسعه امکان‌پذیر است، اما ایران در تامین مالی ارتقاهای گسترده با مشکلاتی مواجه است که با عضویت در سازمان همکاری شانگهای کاهش نخواهد یافت. علاوه بر این، نه چین به‌عنوان مهمترین عضو سازمان همکاری شانگهای و نه هند آنطور که انتظار می‌رفت در ایران سرمایه‌گذاری‌ نکرده‌اند؛ به نظر نمی‌رسد هیچ‌یک از این دو کشور مایل به تحریک واکنش آمریکا باشند و بعید است که عضویت رسمی در سازمان همکاری شانگهای این واقعیت را تغییر دهد. اگرچه چین در حال حاضر نفت ایران را خریداری می‌کند، اما اگر واشنگتن بر اعمال تحریم‌ها بر تجارت با ایران پافشاری کند، احتمالاً این محدودیت را ادامه خواهد داد. همچنین با توجه به تنش‌ها بر سر نقش هند در توسعه بندر چابهار ایران، بعید است که هند سرمایه‌گذاری عمیق‌تری در ایران انجام دهد. بنابراین، ایران ظرفیت بیشتری برای تامین مالی پروژه‌های توسعه‌ای که به شدت مورد نیاز هستند، فقط در صورت لغو تحریم‌های آمریکا امکان‌پذیر خواهد بود. در مجموع به‌رغم وجود پتانسیل بالا در تمامی زمینه‌ها، حجم مبادلات در شرایط فعلی مطلوب نیست.

از سوی دیگر محمد لاهوتی، عضو اتاق بازرگانی تهران و رئیس کنفدراسیون صادرات ایران همچنین معتقد است: «عضویت در سازمان همکاری شانگهای می‌تواند برای ما مزیت‌های خوبی داشته باشد و حتی تخفیف‌هایی را در نظر بگیرد، ولی کشور‌های عضو سازمان به‌خاطر عدم عضویت ایران در FATF تجارت خود با ایران را کاهش دادند. به همین دلیل در سال‌های اخیر واردات ما از امارات متحده عربی افزایش یافته‌ است. علت این مسئله این است که چین مایل نیست بسیاری از کالا‌ها، به صورت مستقیم از چین وارد ایران شود. بلکه از چین به امارات و از امارات به ایران صادر می‌شود. این امر به دلیل حضور ایران در لیست سیاه FATF اتفاق افتاده‌ است.» همچنین در خصوص تحریم‌های آمریکا و اخیراً نیز اروپا علیه ایران، این نکته حائز اهمیت است که در جریان دور پیشین تحریم‌ها، شرکت‌های چینی صنعت انرژی ایران را ترک کردند و چین واردات نفت از ایران را کاهش داد. هند نیز به‌عنوان دیگر عضو این پیمان نیز در تحریم قبلی واردات نفت را از ایران کاهش داد و در حال حاضر نیز دو کشور واردات نفت را از ایران کاهش داده‌اند. بنابراین ایران نباید امیدوار باشد که بتواند از امکانات کشورهای عضو پیمان برای کاهش اثرات تحریم بهره بگیرد. مرکز پژوهش‌های اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران در گزارشی با عنوان «عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای: پیامدها برای دیپلماسی اقتصادی» بهره‌برداری از مزایای عضویت در سازمان همکاری شانگهای را عملاً منوط به رفع تحریم‌ها دانسته و نوشته است:«در صورت احیای برجام و رفع تحریم‌های ایران در چند قالب توانایی بهره‌گیری از فرصت‌های موجود در این سازمان را دارد: اول اینکه، سازمان همکاری شانگهای سازمان اوراسیایی است. در شرایط کنونی اوراسیای جدیدی در حال شکل‌گیری است، پهنه‌ای که در آن چهار کانون قدرت: روسیه در شمال، چین در شرق، هند در جنوب و اروپا در غرب حضور دارد. اگر روابط نرمال ایران با اقتصاد جهانی به‌طور نسبی احیا شود، ایران باتوجه به موقعیت ژئواکونومیک خود می‌تواند نقش یک حلقه وصل را بین چهار اقتصاد کلیدی در اوراسیا در قالب ایده کریدور شمال - جنوب ایفا نماید.» همچنین در پایان گزارش تاکید شده اقتصادهای عضو این سازمان دولت‌محورند. به دیگر سخن دولت بازیگر مسلط در این اقتصادها محسوب می‌شود. سازمان همکاری شانگهای نیز عمدتاً سازمان بین‌دولتی است؛ بنابراین فضای کنش بی‌واسطه بخش خصوصی در این سازمان چندان گسترده نیست.

نگاه دیپلمات

ابراهیم رحیم‌پور معاون سابق آسیا و اقیانوسیه وزارت خارجه:

عضویت در شانگهای جایگزین رابطه با غرب نیست

معاون پیشین آسیا و اقیانوسیه وزارت امور خارجه با مرور روند عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای معتقد است که بیشترین مزیت سازمان همکاری شانگهای متوجه چین و روسیه است. رحیم‌پور می‌گوید، اگر مزیت اقتصادی مهمی در سازمان همکاری شانگهای وجود داشته باشد، در دوران عضویت ناظر نیز شامل حال ایران شده بود. این دیپلمات پیشین نسبت به عدم توسعه راه‌های ترانزیتی در ایران انتقاد دارد و آن را در کنار غفلت مسئولان دلیلی بر کنار گذاشته شدن ایران از پروژه «یک کمربند، یک راه» می‌داند. معاون پیشین دستگاه دیپلماسی همچنین بلندپروازی‌های چین را در آینده سازمان همکاری شانگهای مؤثر می‌داند.

‌عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای در حالی پس از ۱۸ سال محقق شده است که در تبلیغات صورت گرفته به این روند طولانی اشاره‌ای نمی‌شود و این امر واکنش دولتمردان پیشین و تحلیلگران را در پی داشته است. حال که این عضویت رسمیت یافته، زمان خوبی است تا مروری بر روند عضویت ایران در این سازمان داشته باشیم.

عضویت در پیمان‌ها و سازمان‌های منطقه‌ای و بین‌المللی یک امتیاز است و هر کشوری براساس نیازها و سیاست‌هایش برای تحقق این امر تلاش می‌کند. سازمان ملل متحد، جنبش عدم تعهد، سازمان کنفرانس اسلامی و باقی نهادها و سازمان‌های دیگر، مواردی هستند که جمهوری اسلامی ایران در مقاطع مختلف و براساس سیاست‌هایش به عضویت‌شان درآمده است. بنابراین اصل عضویت در نهادها به‌خصوص نهادهای منطقه‌ای خوب است، اما اگر این عضویت فقط منجر به حضور در این سازمان‌ها شود، مزیت مهمی ندارد و فقط به هزینه رفت‌وآمد منجر می‌شود. معتقدم بیشترین مزیت سازمان همکاری شانگهای متوجه چین و روسیه است. می‌دانید مبنای تشکیل این سازمان پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بود که ۵ کشور آسیای میانه که ۴ کشور هم‌مرز با چین بود، از لحاظ مسائل امنیتی در یک بلاتکلیفی بودند. طبیعی بود که چین و روسیه خواهان حل‌وفصل موضوعات امنیتی مرتبط با این کشورها و به بیان دیگر مهار این کشورها بودند و این پیمان بر همین مبنا تشکیل شد. در اطراف این منطقه مهمترین کشور تأثیرگذار جمهوری اسلامی ایران بود که به‌عنوان عضو ناظر این پیمان انتخاب شد و پس از آن درخواست عضویت کردیم که این درخواست پیش از درخواست هند و پاکستان انجام شد. در این پیمان اما عنوان شده که کشورهای درگیر جنگ و تحت تحریم‌های سازمان ملل نمی‌توانند به‌عضویت دربیایند و بر همین اساس تهران، دهلی‌نو و اسلام‌آباد نتوانستند از عضو ناظر ارتقا پیدا کنند. در این سال‌ها روندی برای کسب شرایط عضویت در این پیمان از سوی ایران طی شد و اینطور نیست که به‌صورت آنی و براساس اقداماتی شگرف از سوی دولت سیزدهم زمینه عضویت ایران مهیا شده باشد. البته دولت سیزدهم از ابتدا در شعارهایش مسئله توسعه همکاری با همسایگان و منطقه را عنوان کرده و شعار خوبی است و امیدوار هستیم تحقق پیدا کند. در زمان دولت آقای روحانی و پس از برداشته شدن تحریم‌ها طبیعتاً باید روند عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای نیز آغاز می‌شد، اما عنوان شد که یکی از اعضا با عضویت ما مخالف است که البته اطلاعات ما نشان می‌دهد این مخالفت فقط مختص به یک عضو نبود و دلایلی دارد که شاید قابل بازگو کردن نباشد. در سال پایانی دولت آقای روحانی اما آن کشور هم به‌عبارتی کوتاه آمد و به جمهوری اسلامی ایران اعلام کردند که عضویت شما در دستور کار این سازمان قرار گرفته و در جلسه سال بعد در تاجیکستان این مسئله به‌صورت رسمی به شما اعلام خواهد شد. این جلسه با روی کار آمدن آقای رئیسی مصادف و دو ماه پس از تصدی دولت، ایشان راهی شهر دوشنبه شد. البته در همان سال تبلیغات گسترده صورت گرفت که ما عضو سازمان شده‌ایم و این در حالی بود که اجلاس تاجیکستان فقط آغاز پروسه عضویت بود و این عضویت باید براساس قانون اساسی ما در مجلس به تصویب می‌رسید و دو سال طول‌شدن کشید تا اسناد این سازمان به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد هرچند که کم و کیف آن برای ما مشخص نیست که برای مثال چگونه اسناد سازمان همکاری شانگهای مرتبط با موضوع مبارزه با تروریسم و پولشویی که مشابه اسناد FATF بودند در مجلس به تصویب رسیده است. در نهایت با طی‌شدن این پروسه عضویت ایران در ۱۳ تیرماه در دهلی‌نو رسمیت یافت، هرچند برای من سوال است که چرا نشست سران به‌صورت مجازی برگزار شد! البته می‌دانیم چین و هند ملاحظاتی دارند که شاید یکی از دلایل همین باشد و آقای پوتین هم گرفتار جنگ است. همچنین نکته مبهم دیگری وجود دارد و آن همزمانی عضویت ما با بلاروس است که این کشور عملاً هم‌پیمان روسیه در جنگ علیه اوکراین است و طبیعتاً نباید با عضویت این کشور با توجه به محدودیت سازمان موافقت می‌شد که این شائبه را به وجود آورده که شاید پیمان در حال حرکت به سمت نظامی‌گری باشد که مطمئن هستم ۴ کشور آسیای میانه آمادگی این امر را ندارند و در خصوص جنگ اوکراین هم شاهد بودیم آن‌چنان که روسیه متوقع بود، اقدامی صورت نگرفت.

‌با انتشار خبر موافقت سازمان همکاری شانگهای با عضویت ایران، عنوان شد که با توجه به عضویت کشورهای مهمی همچون روسیه، چین و هند در این پیمان، این عضویت مزایایی برای اعضا دارد که حالا شامل حال ایران هم خواهد شد. این مزایا برای تهران چه خواهد بود؟

در سال‌هایی که ما به عنوان عضو ناظر در این مجموعه حضور داشتیم، این فرصت برای ما مهیا بود تا اگر حضور در این سازمان مزایا و امکاناتی دارد، از آن مزایا بهره‌مند شویم اما در آن شرایط هم اطلاعات من نشان می‌دهد اتفاق مهمی نیفتاد به‌خصوص اینکه این پیمان هنوز یک پیمان اقتصادی نیست، یعنی در مبادلات اقتصادی بین این ۹ کشور در همکاری بین خودشان که تعرفه برداشته شود و امکان مبادله با پول ملی مهیا شود، وجود ندارد و من اطلاعی در این رابطه ندارم. ما به‌صورت دوجانبه با کشورهای عضو همکاری داریم که اساساً ارتباطی با سازمان ندارد اما اینکه در چارچوب این پیمان تسهیلاتی وجود داشته باشد و ما استفاده کرده باشیم و با عضویت، این بهره‌برداری دوچندان شود، من اطلاعی ندارم. یکی از مهمترین مسائل این مجموعه بحث ترانزیت است و در کنار مسائل اقتصادی موضوع راه از موضوعات بسیار مهم است که چین یک پروژه بسیار مهم با سرمایه‌گذاری بسیار بالا به نام «یک کمربند، یک راه» را آغاز کرده است که متاسفانه در مسیرهای سرمایه‌گذاری، ایران به کلی کنار گذاشته شده است و این در حالی است که ایران ظرفیت بالایی در دسترسی به آب‌های گرم دارد. البته در این حوزه همه تقصیرها هم متوجه کشورهای همسایه و خارجی نیست و خود ما هم در این حوزه آنطور که باید جدیت نداشتیم و سرمایه‌گذاری نکردیم. به همین دلیل است که در صحنه واقعیت مزیت اقتصادی چندانی برای ایران مشاهده نمی‌شود.

‌با توجه به شرایط امروز ایران که احیای توافق هسته‌ای با بن‌بست مواجه شده و تنش با غرب هر روز ابعاد تازه‌ای پیدا می‌کند، آیا عضویت در شانگهای مزیت سیاسی‌ای برای تهران دارد؟

نمی‌توان پاسخ روشنی به این سوال داد. البته این مسئله روشن است که اعضای سازمان همکاری شانگهای نیز در صورتی‌که ایران از سوی غرب منزوی شود، حاضر به همکاری با تهران و توسعه روابط نیستند و می‌خواهند با کشوری کار کنند که تحت تحریم نباشد و مشکل مبادله با دلار نداشته باشد. در نتیجه عضویت در سازمانی همچون سازمان شانگهای نمی‌تواند جایگزینی برای رابطه با غرب باشد و مواردی مانند برجام، رابطه با اروپا و سایر کشورها موانعی هستند که در این سازمان و سایر پیمان‌ها مورد استقبال قرار نمی‌گیرد.

‌شما به موضوع تحریم‌ها اشاره کردید. این موضوع در کنار حضور ایران در لیست سیاه FATF از جمله مواردی هستند که از سوی اقتصاددان‌ها به‌عنوان موانع توسعه روابط با کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای از آن‌ها یاد می‌شود؛ این موانع تا چه حد روی زمین همکاری‌های درون‌سازمانی برای ایران چالش ایجاد خواهد کرد؟

اطلاعات من قطعاً کامل نیست و این موضوع باید بررسی شود که آیا ما بندهای مشابه FATF را در شانگهای پذیرفته‌ایم یا خیر؛ اگر این بندها پذیرفته شده باشند آن زمان مسیر برای همکاری با اعضای سازمان همکاری شانگهای هموار است. این می‌تواند خبر خوبی باشد چراکه اگر ما می‌توانیم موضوع مبارزه با پولشویی و مبارزه با تروریسم را در سازمان همکاری شانگهای بپذیریم پس مانعی برای پذیرش آن در سطح سایر کشورها نیز وجود ندارد. البته چینی‌ها پیش‌تر به ما اعلام کرده بودند که شما باید برای توسعه همکاری ابتدا FATF را تصویب کنید.

‌آینده سازمان همکاری شانگهای نیز از موضوعات مهمی است که از سوی تحلیلگران مورد بررسی قرار می‌گیرد. شاهد هستیم که عربستان خواهان عضویت در این سازمان شده و امارات و کویت هم شرکای گفت‌وگوی سازمان هستند. آیا سازمان همکاری شانگهای در حال حرکت به سمت خلیج‌فارس است؟

معتقدم بلندپروازی‌های چین و سیاست‌های جدید این کشور به‌ویژه در منطقه ما ایجاب می‌کند راه‌های بیشتری برای این کشور باز شود. من مبنای اصلی را در شانگهای خود چین می‌دانم و این مسئله را در موضوع ایران و عربستان هم شاهد بودید که کشوری مانند روسیه و هند شخصیت میانجی‌گری را نداشتند و چین وارد این حوزه شد. امروز هم پروژه «یک راه، یک کمربند» چین مبنای اصلی سازمان همکاری شانگهای است که با محاسبات دیگران و محاسبات غلط ما، تهران از آن کنار گذاشته شده است.

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
سرمقاله
آخرین اخبار