| کد مطلب: ۴۷۸۸
سفر مهم آقای مدیرکل

سفر مهم آقای مدیرکل

رافائل گروسی همزمان با طرح ادعاها درباره غنی‌سازی ۸۴ درصدی به ایران آمد

رافائل گروسی همزمان با طرح ادعاها درباره غنی‌سازی 84 درصدی به ایران آمد

پس از اینکه بلومبرگ از کشف ذرات اورانیوم غنی‌شده با غنای 84 درصد در تاسیسات هسته‌ای ایران خبر داد، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز به فاصله کوتاهی در گزارشی تایید کرد که بازرسان آژانس ذرات اورانیوم غنی‌شده تا 84 درصد را در تاسیسات زیرزمینی فردو در 22 ژانویه شناسایی کردند. آژانس اعلام کرد گفت‌وگوها با ایران برای روشن شدن این موضوع ادامه دارد. حالا رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به ایران سفر کرده است. آنطور که در اخبار بیان شده، گروسی قرار است دیدارهایی در سطوح عالی با مقامات ایران داشته باشد.
هرچند سفر رافائل گروسی به ایران یک سفر پادمانی به حساب می‌آید و بدیهی است که جنبه‌های فنی داشته باشد، اما با توجه به بن‌بستی که در مذاکرات هسته‌ای میان ایران و غرب ایجاد شده و فضای تنش‌آلودی که میان طرفین وجود دارد، این سفر را به یک سفر کاملا سیاسی تبدیل کرده است. به‌گونه‌ای که حالا همه جهان منتظر است ببیند گروسی پس از بازگشت از تهران چه می‌گوید و چه گزارشی را به شورای حکام آژانس در نشست آینده ارائه می‌کند. آنطور که مشخص شده، در این سفر قرار نیست در خصوص سوالات آژانس در خصوص اورانیوم یافت‌شده در یک مکان در ایران بررسی انجام شود. احتمالا در این سفر، موضوعاتی نظیر بحث غنی‌سازی 84 درصدی، رژیم بازرسی‌ها و مسئله دو آبشار سانتریفیوژ آی‌آر6 در فردو مورد بررسی قرار خواهد گرفت. نشانه‌ها به این معنا است که تهران به نتایج این سفر خوشبین است. در آن‌سو به نظر می‌رسد که آمریکایی‌ها هم دورخیزی برای ارائه قطعنامه علیه ایران در نشست بعدی شورای حکام آژانس ندارند، هرچند که اعلام کرده‌اند همه چیز به نتایج این سفر بستگی دارد. نشست بعدی شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی دوشنبه برگزار می‌شود.
درحالی‌که چشم‌انداز کوتاه‌مدتی برای احیای توافق هسته‌ای 2015 ایران، برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) وجود ندارد، برخی از کارشناسان کنترل تسلیحات از ایالات‌متحده و اروپایی‌ها می‌خواهند که استراتژی دیپلماتیک جدید و محدودتری را با تمرکز بر تامین امنیت انرژی اتمی بین‌المللی دنبال کنند. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برنامه هسته‌ای ایران را به‌منظور کاهش ابهام و کمک به جلوگیری از خطر درگیری احتمالی، تحت نظارت دارد. مقامات ارشد دولت آمریکا می‌گویند که پیشرفت‌های غنی‌سازی ایران مدت زمان لازم برای تولید مواد شکافت‌پذیر با درجه تسلیحات کافی برای یک سلاح هسته‌ای را به کمتر از دو هفته کاهش داده است، اگرچه آنها در حال حاضر معتقد نیستند که ایران تصمیم به از سرگیری برنامه تسلیحات هسته‌ای خود گرفته است.
در سال 2018، زمانی که دولت قبلی ایالات متحده آمریکا تصمیم به خروج از برجام گرفت، حدود 12 ماه طول می‌کشید تا ایران مواد شکافت‌پذیر به ارزش یک بمب تولید کند. کالین کال، معاون وزیر دفاع آمریکا در امور سیاست، هفته گذشته در کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان گفت: اکنون حدود ۱۲ روز طول می‌کشد تا ایران مواد لازم برای تولید یک بمب را در اختیار داشته باشد. کال گفت: «بنابراین من فکر می‌کنم هنوز این دیدگاه وجود دارد که اگر بتوانید این موضوع را از طریق دیپلماتیک حل کنید و محدودیت‌هایی را بر برنامه هسته‌ای آنها بازگردانید، بهتر از گزینه‌های دیگر است.» ویلیام برنز، رئیس سازمان سیا نیز گفته است: «تا جایی که می‌دانیم، ما باور نداریم که رهبران ایران هنوز تصمیمی برای از سرگیری برنامه تسلیحاتی که ما معتقدیم در پایان سال 2003 تعلیق یا متوقف کرده‌اند، گرفته باشند.» برنز گفت: اما در مورد غنی‌سازی، «آنها تا حدی پیشرفت کرده‌اند که اگر بخواهند از این خط عبور کنند، فقط چند هفته طول می‌کشد تا بتوانند تا 90 درصد غنی‌سازی کنند. آنها حداقل از نظر ما، از نظر توانایی‌ در ساخت سلاح، هنوز با این نقطه فاصله دارند. اما پیشرفت آنها در غنی‌سازی بسیار نگران‌کننده است.»
ایران در نامه‌ای در پاسخ به گزارش آژانس درباره غنی‌سازی 84 درصدی گفته است: «نوسانات ناخواسته در سطوح غنی‌سازی ممکن است در دوره انتقال در زمان راه‌اندازی فرآیند [60 درصد] محصول (نوامبر 2022) یا در حین تعویض سیلندر خوراک رخ داده باشد.» این گزارش پس از آن منتشر شد که سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران روز دوشنبه گفت از گروسی، رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای دیدار «در روزهای آینده» به تهران دعوت شده است. بهروز کمالوندی، سخنگوی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گفت: «در چند روز گذشته با هیئت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به سرپرستی ماسیمو آپارو، معاون مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، گفت‌وگوهای سازنده‌ای داشتیم.»
با در نظر گرفتن چشم‌انداز کوتاه‌مدت احیای برجام، برخی از کارشناسان کنترل تسلیحات از واشنگتن و اروپایی‌ها می‌خواهند که توافق محدودتری را با تمرکز بر تضمین بازرسی بیشتر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در خصوص برنامه هسته‌ای ایران به منظور کاهش عدم قطعیت، تنش‌زدایی و کمک به جلوگیری از یک درگیری بالقوه دنبال کنند.

نزدیک شدن به نقطه عطف خطرناک

تام کانتریمن، معاون سابق وزیر امور خارجه آمریکا در امور کنترل تسلیحات و امنیت بین‌الملل گفت: «تحقیقات ایران برای فناوری هسته‌ای چنان به‌طور مداوم بحرانی بوده است که تشخیص آن در زمانی که در یک نقطه عطف خطرناک قرار می‌گیرید، دشوار است.» کانتریمن که اکنون رئیس هیئت‌مدیره انجمن کنترل تسلیحات است، گفت: «اولا، ایران از زمانی که پرزیدنت ترامپ، برجام را با خروج از آن نقض کرد، توانایی غنی‌سازی خود را کاهش نداده است. آنچه در مورد پیشرفت ایران نگران‌کننده‌تر است این است که ما نظارت کافی به کاری که آنها انجام می‌دهند نداریم و این منجر به عدم اطمینان بیشتر و خطر بیشتر در مورد پیشرفت هسته‌ای ایران می‌شود. در عین حال، ما شاهد لفاظی‌های تهدیدآمیزتری هستیم که نه‌تنها از تهران، بلکه از اورشلیم نیز سرچشمه می‌گیرد و خطر درگیری که به ناچار نیروهای ایالات‌متحده را درگیر می‌کند، به نظر من بیشتر از سال‌های اخیر است.» کانتریمن گفت: «با این حال، هنوز فضایی برای دیپلماسی وجود دارد و ما دوست داریم که ایالات متحده رهبری دیپلماسی آرام را در مشارکت نزدیک با آلمان، بریتانیا و فرانسه برای یافتن راهی که به‌طور خاص به مشکل اول، یعنی عدم نظارت بر برنامه هسته‌ای ایران رسیدگی کند، به دست گیرد.»
کلسی داونپورت، مدیر سیاست منع اشاعه در انجمن کنترل تسلیحات، معتقد است که «بعید به نظر می‌رسد که غنی‌سازی ایران تا 84 درصد تصادفی بوده باشد، اما احتمالاً نشان‌دهنده یک حرکت جدی برای تولید مواد شکافت‌پذیر برای یک بمب نیست.» داونپورت در ماه فوریه گفت: «من فکر می‌کنم احتمالاً می‌توانیم این فرضیه را رد کنیم که ایران در حال غنی‌سازی تا این حد برای رسیدن به بمب است، زیرا اگر اینطور بود ما احتمالاً اینجا ننشسته بودیم تا درباره‌اش صحبت کنیم. اما صرف‌نظر از اینکه آیا این سطح از غنی‌سازی عمدی بوده است یا خیر، هنوز کاملاً نگران‌کننده است زیرا هیچ توجیه غیرنظامی برای این حرکت وجود ندارد.» داونپورت گفت: «اگر این کار عمدی باشد، واقعاً نگرانی‌هایی را در مورد اهداف احتمالی تسلیحاتی ایران در آینده ایجاد می‌کند. اما اگر این یک حادثه بوده باشد، فکر می‌کنم چالش تشخیص مقاصد ایران و نظارت بر برنامه پیشرفته‌اش و خطر اشتباه محاسباتی را نشان می‌دهد. این مسئله به‌ویژه در حال حاضر و با توجه به وضعیت پیشرفته برنامه ایران بسیار مهم است.» داونپورت گفت: «من فکر می‌کنم این تغییر در الگوی غنی‌سازی هشدارآمیز است و واقعاً نشان می‌دهد که چرا یک استراتژی جدید دیپلماتیک در رابطه با ایران ضروری است. بسیار مهم است که این بحران کنونی را تثبیت کنیم و از تشدید بیشتر آن جلوگیری کنیم. من فکر می‌کنم ضروری است که ایالات‌متحده به سمت استراتژی تغییر مسیر دهد که تلاش می‌کند یک توافق موقت یا مجموعه‌ای از حرکات متقابل بین واشنگتن و ایران را دنبال کند که برای کاهش تنش‌ها و ایجاد ثبات طراحی شده است.» داونپورت پیشنهاد کرد که فشار بر ایران برای افزایش نظارت و راستی‌آزمایی مهم است.
اما سوال این است که با توجه به تمرکز آمریکا و اروپا روی مقابله با جنگ روسیه علیه اوکراین و بدون کمک پشت صحنه قبلی روسیه به یافتن راه‌حل درباره برنامه هسته‌ای ایران، آیا ایالات‌متحده و اروپا از دستی باز در دیپلماسی و توانایی متقاعد کردن ایران برای پیروی از اقدامات شفاف‌تر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برخوردارند؟ داونپورت معتقد است: «ایالات‌متحده نمی‌تواند یک ایران مجهز به سلاح هسته‌ای را بپذیرد و نمی‌تواند برای جلوگیری از یک ایران مسلح هسته‌ای وارد درگیری نظامی شود. بنابراین اگر ایالات متحده پهنای باند برای استراتژی دیپلماتیک جدید در مورد ایران را ندارد، باید آن را پیدا کند، زیرا بحران هسته‌ای ایران بحرانی است که ما می‌توانیم آن را حل کنیم. این بحرانی است که اگر سریع حرکت کنیم، می‌توانیم آن را کاهش دهیم.» کانتریمن هم معتقد است که همیشه پهنای باند دیپلماتیک وجود دارد. اما این پهنای باند سیاسی است که همیشه وجود ندارد.
اما علی واعظ، مدیر برنامه ایران در گروه بین‌المللی بحران معتقد است که ایران‌ در رایزنی‌های اخیر خود با غرب، امید خود را برای احیای برجام از دست نداده‌ است و عمدتاً علاقه‌ای به هیچ نوع توافق کوتاه‌تر و موقتی ندارد. واعظ، در مصاحبه‌ای گفت: «مشکل این است که ذهنیت ایرانی‌ها در حال حاضر به چیزی کمتر از برجام متمرکز نیست. آنها معتقدند که ظرف چند ماه، ما متوجه می‌شویم که حکومت ایران کاملاً سر جای خود است، کاملاً تحت کنترل است و در مرحله‌ای به سراغ آنها می‌رویم و برای بازگرداندن برجام توافقی انجام می‌دهیم.» او گفت: «نکته اصلی من این است که آنها واقعاً بحث و بررسی گزینه‌های جایگزین کمتر از برجام را آغاز نکرده‌اند». واعظ گفت که برای توافق محدودتر و افزایش شفافیت و بازرسی‌های بیشتر، ایرانی‌ها انتظار خواهند داشت که غرب هزینه زیادی پرداخت کند. او گفت: «ایرانی‌ها خیلی واضح به من گفتند که اقدامات شفافیت هسته‌ای باارزش‌ترین کارتی است که ما داریم و آن را با هزینه بسیار بالا خواهیم داد. من فکر می‌کنم آنها نسبت به گذشته واقعا ریسک‌گریزتر هستند.»

احتمال صدور قطعنامه چقدر است؟

آنطور که وال‌استریت ژورنال روز گذشته در گزارشی نوشته، به نظر می‌رسد که موضع آمریکا و سه کشور اروپایی در خصوص اقدام به صدور قطعنامه علیه ایران در نشست روز دوشنبه شورای حکام آژانس، چندان هماهنگ نیست. تجربه گذشته نشان داده که هر زمان که آمریکا و کشورهای اروپایی قصد صدور قطعنامه‌ای علیه ایران در شورای حکام آژانس داشته‌اند، حداقل از دو هفته قبل درباره‌اش سخن گفته و حداقل از یک هفته قبل این قطعنامه در لابی‌ها و راهروهای آژانس به کشورهای عضو به اشتراک گذاشته شده و درباره‌اش لابی انجام می‌شد. اما این بار خبری در این خصوص به گوش نمی‌رسد. به گزارش وال استریت ژورنال، آمریکا همه چیز را به نتایج سفر گروسی به ایران موکول کرده است. رابرت مالی، نماینده ویژه جو بایدن در امور ایران و مذاکره‌کننده ارشد هسته‌ای آمریکا نیز به صراحت گفته است که آمریکا ترجیح می‌دهد ابتدا ببیند نتیجه سفر گروسی به تهران چه خواهد بود. راب مالی، نماینده ویژه دولت بایدن روز پنجشنبه به وقت محلی در نشستی با حضور کارشناسان اندیشکده‌های آمریکایی که توسط لابی اسرائیلی جی-استریت برگزار شده بود، گفت: «مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قرار است به ایران برود. او هنوز گزارش خودش را در خصوص پایبندی یا عدم پایبندی ایران به ان.پی.تی منتشر نکرده است. باید منتظر آن بمانیم تا بعد ببینیم چه اقداماتی مناسب هستند.» مذاکره‌کننده ارشد آمریکا افزود: «با سه کشور اروپایی (تروئیکای اروپا) و کشورهای دیگر در جهان که نگران برنامه هسته‌ای ایران هستند، در تماس نزدیک هستیم و در این خصوص تصمیم خواهیم گرفت.» رابرت مالی ادعا کرد: «صرف‌نظر از هر اقدامی که انجام دهیم، نگرانی‌های ما در خصوص ایران وجود دارند و مرتفع نخواهند شد. ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی همکاری نمی‌کند و هنوز سوالاتی وجود دارد که ایران پاسخ نداده است.» این مقام دولت بایدن گفت که کشف ذرات اورانیوم غنی‌شده تا ۸۴ درصد از جمله دیگر نگرانی‌های آمریکا در خصوص ایران است و تصریح کرد:«نیاز به توضیحاتی در این زمینه داریم و منتظر ارزیابی آژانس بین‌المللی اتمی هستیم.» رابرت مالی در عین حال گفت: «بنابراین نباید درباره اقداماتی که انجام خواهیم داد یا نخواهیم داد، عجله کرد». وی افزود که اجازه دهید ببینیم آژانس بین‌المللی انرژی اتمی چه گزارشی ارائه می‌کند و سپس ما «برای تصمیم‌گیری در خصوص گام‌های بعدی زمان کافی خواهیم داشت.» از سخنان مالی اینطور برمی‌آید که موضوع غنی‌سازی 84 درصدی از جمله خطوط قرمز آمریکا محسوب می‌شود و اهمیت سفر گروسی به تهران نیز به همین مسئله بستگی دارد. بنابراین بی‌راه نیست اگر بگوئیم:

چشم‌انداز تهدید نظامی

این روزها بیش از هر زمان دیگری سخن از آمادگی اسرائیل برای حمله نظامی به تاسیسات هسته‌ای ایران به میان می‌آید. روز گذشته نیز کالین‌مک‌کال یکی از سناتورهای آمریکایی مدعی شده که طرح‌های حمله نظامی به تاسیسات ایران را دیده است و معتقد است که این کار شدنی است. بدیهی است که اسرائیل به تنهایی توان حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران را ندارد. اما سوال این است که گزینه استفاده از اهرم نظامی چه زمانی به گزینه نهایی آمریکا تبدیل خواهد شد؟
واقعیت این است که برخلاف تصور، بحران بن‌بست در احیای برجام هنوز به مراحل هشدار و خطوط قرمز و غیرقابل بازگشت خود نرسیده است. هنوز طرفین پنجره‌ زمانی، هرچند کوتاه‌مدت، برای استفاده از اهرم‌های دیپلماتیک در اختیار دارند. چه اینکه توماس کانتریمن، رئیس انجمن کنترل تسلیحات در نوشتاری در وب‌سایت کنگره آمریکا نوشت:«خوشتان بیاید یا نه، دولت بایدن برای اجتناب از وقوع بحران هسته‌ای باید با ایران تعامل کند.» کانتریمن در این مقاله نوشت:«برخورد ایران با اعتراضات مسالمت‌آمیز در ماه‌های اخیر، درخواست‌های جدیدی را از دولت بایدن برای جدایی دیپلماتیک از تهران برانگیخته است. منتقدان استدلال می‌کنند که واشنگتن نه‌تنها باید مذاکراتی را که اکنون بر سر توافق هسته‌ای ایران به بن‌بست خورده است، لغو کند، بلکه باید تمام مذاکرات جاری در مورد اشاعه هسته‌ای را نیز متوقف کند. اما این درخواست کاملاً چشم‌انداز تهدید را نادرست ترجمه می‌کند؛ اگر ایران و غرب در چرخه تشدید تنش محبوس بمانند، ایران خطرناک‌تر خواهد شد، هم برای معترضان در داخل و هم برای ایالات‌متحده و متحدانش در خارج. در عوض، دولت بایدن، شرکای اروپایی ما و ایران باید برای تثبیت بحران کنونی و کاهش تنش‌ها اقدام فوری انجام دهند.»
کانتریمن می‌نویسد:«بی‌ثباتی ناشی از این وضعیت ایجاب می‌کند که دولت بایدن تلاش‌های خود را برای تعامل با تهران برای جلوگیری از وقوع چنین سناریویی مضاعف کند. اگرچه این امر ناپسند به نظر می‌رسد، اما برای رئیس‌جمهوری که قول داده از دیپلماسی به‌عنوان «ابزار اولیه» استفاده کند، ضروری است. خوشبختانه، ابزارهای زیادی برای جلوگیری از بحران در اختیار دولت بایدن است. اول از همه، واشنگتن باید به این واقعیت رسیدگی کند که ذخایر اورانیوم بسیار غنی‌شده ایران روزبه‌روز در حال افزایش است، درحالی‌که بازرسان بین‌المللی دسترسی محدودی دارند. دولت بایدن باید بر اقدامات متقابل و کاهش تنش تمرکز کند تا اطمینان حاصل شود که هرگونه تلاش برای «گریز هسته‌ای» یا تولید مواد با درجه تسلیحاتی کافی برای یک بمب به موقع تشخیص داده شود. باید مکانیسم‌های نظارتی را دنبال کند که اطمینان بیشتری از عدم انحراف مواد از تاسیسات هسته‌ای که در حال حاضر بازرسی نمی‌شوند را بدهد. اجازه دادن به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای بازرسی از این تأسیسات به آژانس اجازه می‌دهد تا ثبت مجدد فعالیت‌های هسته‌ای ایران و فهرستی از مواد خاص را آغاز کند. در ازای آن، واشنگتن باید کاهش حداقلی و محدود تحریم‌ها را مشروط به تداوم پایبندی به آینده ارائه دهد. چنین اقدامی که در حالت ایده‌آل بر بخش بشردوستانه متمرکز شده است، موجب رفع همه تحریم‌ها نمی‌شود و به رفتار تهران در ماه‌های اخیر پاداش نمی‌دهد. اما این کار به‌عنوان پیش‌پرداخت کم‌هزینه برای ثبات هسته‌ای در کوتاه‌مدت عمل می‌کند. این نشان می‌دهد که ایالات متحده در تلاش برای اقدامات معنی‌دار و با حسن نیت با هدف کاهش تنش جدی است. تعامل مستقیم یا غیرمستقیم با ایران موضوع اعتماد به تهران نیست. بله به داشتن شجاعت سیاسی برای استفاده از دیپلماسی برای جلوگیری از وحشت ایجادشده توسط زرادخانه هسته‌ای ایران و یک جنگ جدید خاورمیانه ربط دارد.»
فارغ از آنچه کانتریمن نوشته که نشان‌دهنده طرز تفکر جریانات واقعگرا در ساختار سیاسی آمریکا است، باید گفت که هنوز زمان واقعی برای وقوع بحران واقعی فرا نرسیده است. آمریکایی‌ها تنها زمانی ممکن است از گزینه نظامی استفاده کنند که همه ابزارهای دیپلماتیک کارآیی خود را از دست بدهند و زمان از دست برود. تا زمان فرارسیدن بند‌های غروب برجام نخستین آن در اکتبر امسال است، وقت کوتاهی برای دیپلماسی باقی است. علاوه بر این بند مربوط به استفاده از مکانیسم ماشه در اکتبر سال 2025 سرمی‌آید. بنابراین یک دوره چندماهه تا مرداد یا شهریور سال آینده باقی مانده است که طرفین می‌توانند از آن به‌عنوان پنجره‌ زمانی کوتاه برای استفاده از ظرفیت‌های دیپلماتیک استفاده کنند. هرچند این پنجره زمانی بسیار کوتاه است، اما چنانچه برخی موانع نظیر اختلافات ایران به آژانس از میان برداشته شوند، زمینه برای رسیدن به توافقی، اعم از موقت یا محدود و یا احیای برجام ایجاد خواهد شد. از این جهت است که نتیجه سفر اخیر گروسی به تهران، هرچند همه اختلافات را حل نخواهد کرد، اما به لحاظ سیاسی بسیار اهمیت خواهد داشت.

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار