«اول آمریکا» خواهان توافق با ایران است/بیتوجهی ترامپ به مخالفان توافق با ایران، هزینه سیاسی زیادی برایش ایجاد نمیکند
کمپین بر ضد توافق با ایران، هفته گذشته کلید خورد. هفته گذشته جمهوریخواهان در کنگره آمریکا نامهای به کاخ سفید ارسال کردند و از ترامپ خواستند تا با هر توافقی که شامل برچیدهشدن کامل برنامه هستهای ایران نباشد، مخالفت کند.

بن آرمبروستر دبیر تحریریه ریسپاسیبل استیتکرفت: نئوکانها و متحدانشان در واشنگتن، اسرائیل و دیگر کشورها درخواستهای غیرواقعبینانهای درباره نتایج گفتوگوهای ایران و آمریکا و میزان محدودکردن برنامه هستهای ایران، مطرح میکنند اما به هیچ عنوان دلیلی ندارد که دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا به آنها گوش بدهد. ترامپ نباید این جریانات را جدی بگیرد. کمپین بر ضد توافق با ایران، هفته گذشته کلید خورد. هفته گذشته جمهوریخواهان در کنگره آمریکا نامهای به کاخ سفید ارسال کردند و از ترامپ خواستند تا با هر توافقی که شامل برچیدهشدن کامل برنامه هستهای ایران نباشد، مخالفت کند.
اندرو دی، سردبیر ارشد نشریه American Conservative، میگوید:«همه جمهوریخواهان در کنگره به غیر از سناتور رند پاول، این نامه را امضا کرده و از ترامپ خواستهاند تا برای متوقف کردن کامل غنیسازی اورانیوم در ایران، فشار بیاورد. آنها میدانند که درخواستشان برای ایران غیرقابل قبول است و اتفاقاً به همین دلیل این درخواست را مطرح کردهاند تا با مخالفت ایران، تمامی تلاشهای دیپلماتیک دولت ترامپ برای توافق با ایران را تخریب کنند.»
سینا طوسی، پژوهشگر غیرمقیم مرکز سیاست بینالملل درخواستهای مطرحشده در این نامه را «یک داروی سمی» توصیف کرده است. او میگوید:«درخواست برای غنیسازی صفر در ایران، تحمیل محدودیتهای دائمی و برچیدن کامل زیرساختهای هستهای ایران، آنهم بعد از اینکه آمریکا قبلاً از برجام خارج شده، بههیچعنوان موضعی نیست که یک مذاکرهکننده بتواند مطرح کند.»
در عین حال، مخالفان دیگر توافق با ایران معتقدند که ایران میتواند تاسیسات هستهای خود را برای تولید انرژی حفظ کند اما شرطش این است که اجازه نداشته باشد خودشان دست به غنیسازی اورانیوم بزنند. البته خبر خوب برای ترامپ و آنها که فرصت را برای توافق هستهای با ایران و جلوگیری از بروز جنگ مناسب میبینند این است که ائتلاف مخالفان توافق با ایران، در بیرون از واشنگتن و اسرائیل، هیچ جایگاهی ندارند و اگر ترامپ بخواهد به آنها بیتوجهی کند، مجبور نیست بهای سنگینی بپردازد.
برای مثال نتایج یک نظرسنجی که اخیراً توسط SSRS Opinion Panel Omnibus و با مشارکت برنامه نظرسنجی دانشگاه مریلند انجام شده بسیار گویا است. در این نظرسنجی مشخص شده که اکثریت بزرگی از مردم آمریکا (حدود 69 درصد) از توافقی که برنامه هستهای ایران را در چارچوب صلحآمیز محدود میکند و بر آن نظارت دارد، موافق هستند. این افراد این گزینه را به درگیری نظامی با ایران ترجیح میدهند. اما شاید مهمتر از آنکه بشود گفت به نوعی سرمایه سیاسی ترامپ به حساب میآید این است که 64 درصد از جمهوریخواهان که پایگاه رای ترامپ هستند نیز با توافق با ایران موافقاند.
مخالفان دیپلماسی با ایران سعی دارند این حقایق را خدشهدار کنند و عرصه سیاسی آمریکا را به مردابی گلآلود تبدیل کنند. برای مثال، مارک دوبووویتز، مدیرعامل بنیاد دفاع از دموکراسیها که روابط نزدیکی با اسرائیل دارد و نزدیک به دو دهه است که همواره از ایده تغییر رژیم در ایران دفاع کرده، نظرسنجیای انجام داد و اعلام کرد که 76 درصد از مردم آمریکا معتقدند که تاسیسات هستهای ایران باید نابود شود.
نکتهای که باید پس از خواندن این خبر متذکر شد این است که ایران نه سلاح هستهای دارد و نه برنامه هستهای تسلیحاتی و در نتیجه هیج تاسیسات هستهای نظامی نیز ندارد. این واقعیتی است که حتی جامعه اطلاعاتی آمریکا مدام بر صحت آن تاکید کرده و مکرر منتشر کرده است.
تنها مردم آمریکا و پایگاه رای جمهوریخواهان نیستند که از توافق دولت ترامپ با ایران حمایت میکنند. برخی از مهمترین چهرههای جنبش «اول آمریکا» نیز از رویکرد دیپلماتیک ترامپ در قبال ایران حمایت میکنند. استیو بنن، از چهرههای مشهور جنبش «اول آمریکا» با اشاره به نظرسنجی دانشگاه مریلند میگوید:«این یعنی کاری عقلانی در جریان است». استیو بنن در دور اول ریاستجمهوری ترامپ مشاور ارشد سیاسی ترامپ بود و هنوز هم در حلقه چهرههای نزدیک به ترامپ از نفوذ زیادی برخوردار است و حامیانی دارد.
مارجوری تیلور گرینف سناتور جمهوریخواه که رابطه بسیار نزدیکی با پایگاه رای ترامپ دارد، در هفتههای اخیر در مخالفت با اقدام نظامی علیه ایران سخن گفته است. او گفته است:«در خصوص ایران هیچ اختلافی بین ترامپ و پایگاه رای او وجود ندارد. اختلاف میان کنگره و ساختار جمهوریخواهان است که دستور کار رئیسجمهور را با مشکل مواجه کرده است.»
تاکر کارلسون، ستاره رسانهای جناح محافظهکاران که مانند استیو بنن، روابط نزدیکی با کمپ ترامپ دارد و تاثیرگذاری زیادی نیز بر جمع حامیان ترامپ دارد از نئوکانها و دیگر مخالفان، به دلیل تلاش برای از میان بردن رویکرد دیپلماتیک دولت ترامپ در قبال ایران و تبلیغ اقدام نظامی، انتقاد کرده است.» او ماه گذشته گفت:«اگر جنگی رخ دهد، هزاران آمریکایی خواهند مرد و ما این جنگ را خواهیم باخت. هیچ چیزی بیشتر از این نمیتواند برای کشور ما ویرانگر باشد. هر کسی که ایده جنگ با ایران را تبلیغ میکند، متحد ایالات متحده نیست بلکه دشمن ایالات متحده است.»
چارلی کرک، پادکستر محبوب راستگرا نیز نظرات مشابهی دارد. او اخیراً گفته است که افرادی در واشنگتن و در وزارت دفاع و در درون دولت آمریکا هستند که میخواهند یک حمله نظامی به ایران ترتیب دهند. آنها اغلب میگویند این کار خیلی آسان است. فقط یک حمله میکنیم و تمام. اگر کمی دقت کنیم باید از خودمان بپرسیم این افراد در گذشته چقدر درباره چنین موضوعاتی درست میگفتهاند. آیا واقعاً باید به حرف این افراد توجه کرد؟ دونالد ترامپ قدرت خود را در کمپ جمهوریخواهان به درجات زیادی تثبیت کرده است و این قدرت را دارد که بدون پرداخت هزینه سیاسی، توافق با ایران را امضا کند. کمپ جمهوریخواهان هنوز ترامپ را دوست دارد و قانونگذاران و رسانههای محافظهکار از او میترسند. اگر جنبش «اول آمریکا» تشری به آنها بزند، همه پشت سر ترامپ به خط خواهند شد.»
رایان کاستلو، مدیر برنامهریزی سیاسی موسسه نایاک، با این نظر موافق است. او میگوید:«اگر سیاست خارجی ترامپ در تضاد با دیدگاههای بیاعتبار جناح بوش-چنی نبود، امکان نداشت که ترامپ برای بار دوم به ریاستجمهوری برسد. ترامپ دو راه پیش رویش دارد. یا با ایران توافق کند و یا اینکه با پیگیری درخواستهای غیرمنطقی و عدم انعطاف، خود و دولتش را به سمت جنگ هُل بدهد. اما اکثر آمریکاییها از او میخواهند که دیپلماسی را در پیش بگیرد.»
در عین حال بعید به نظر میرسد که دموکراتها که بیشترشان از توافق هستهای سال 2015 دولت اوباما با ایران حمایت کرده بودند، سعی کنند تا به لحاظ سیاسی توافق ترامپ با ایران را با اخلال مواجه کنند. سناتور رو کانا، نماینده ایالت کالیفرنیا در حوزه سیاست خارجی نظراتش در مجلس نمایندگان مورد توجه قرار گرفته است که میگوید:«حالا وقت بازیهای سیاسی در قبال تهران نیست. من از تلاش دولت ترامپ برای توافق با ایران حمایت میکنم. من از توافق دولت اوباما با ایران هم حمایت کردم. باید منافع ملتمان و صلح را فراتر از بازیهای سیاسی قرار دهیم.»
و آنچه که چندان به آن توجه نمیشود اما بسیار مهم است این است که قدرتهای مطرح منطقهای نظیر عربستان سعودی که در سال 2015 به شدت با توافق با ایران مخالف بودند، آنها دیدگاهشان را تغییر داده و از توافق دولت ترامپ با ایران حمایت میکنند. علی واعظ، تحلیلگر ارشد گروه بحران میگوید:«رهبران کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، کاملاً از گفتوگوهای دولت ترامپ با ایران حمایت میکنند چراکه تمایلی ندارند در یک درگیری احتمالی بین ایران و آمریکا گرفتار شوند و اگر مذاکرات ایران و آمریکا شکست بخورد، وقوع چنین سناریویی محتمل است. حمایت اعراب لزوماً به معنای به موفقیت رسیدن مذاکرات نیست بلکه یک چرخش کاملاً متواضع نسبت به مواضعشان در سال 2015 است.»
مهمتر اینکه ترامپ میتواند به توافقی با ایران برسد که طبق آن برنامه هستهای ایران محدود شده، رژیم بازرسیها افزایش یابد و این توافق اهداف مطرح شده از سوی او در خصوص ممانعت از دستیابی ایران به سلاح هستهای را محقق خواهد کرد. بنابراین نیازی به اصرار بر غنیسازی صفر در ایران و یا برچیدن کامل برنامه هستهای ایران نیست.
کلسی داونپورت، از کارشناسان مطرح انجمن کنترل تسلیحات در این خصوص مینویسد:«موضع سرسختانه غنیسازی صفر نهتنها ایران را از میز مذاکره خارح میکند بلکه باید گفت که این درخواست لزوماً پیشنیاز یک توافق موثر نیست و اینطور نیست که خطر اشاعه برنامه هستهای ایران را از میان ببرد. برچیدن تاسیسات هستهای ایران دانش هستهای ایران و توان علمی غنیسازی اورانیوم در ایران را از بین نمیبرد.»
داونپورت در نهایت اینطور نتیجه میگیرد که «ایالات متحده میتواند ترکیبی از محدودیتها و نظارتها را بر برنامه هستهای ایران اعمال کند تا مسیر برنامه هستهای ایران برای رسیدن به سلاح هستهای را سد کرده و در عین حال به ایران اجازه دهد تا در سطوح کمخطر و پائین، غنیسازی اورانیوم داشته باشد.»