دو تهدید عراق پس از سقوط اسد
اگر حاکمان جدید سوریه به دنبال احیای القاعده و داعش در قالبی جدید باشند، آنگاه تسلط آنها بر سوریه برای عراق و به تبع آن برای ایران هم تهدید تلقی میشود. از سوی دیگر کل طرح سلطه اسرائیل بر کشورهای همسایه فلسطین اشغالی، عملی شود، تهدید علیه همه کشورهای منطقه، از جمله عراق و ایران افزایش پیدا میکند.
رابطه ایران و عراق یک رابطه تاریخی و عمیق از لحاظ فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و مذهبی است. هرچند در طول دهههای گذشته فرودهایی در رابطه ایران و عراق به وجود آمدهاست، اما بنیانهای رابطه ایران و عراق بنیانهای مستحکمی هستند. پس از ظهور و گسترش داعش در سوریه و عراق، همکاریهای ایران و عراق برای مبارزه با تروریسم و دور نگه داشتن گروه تروریستی داعش از مرزهای ایران، افزایش پیدا کرد.
داعش در واقع با همکاری نیروهای امنیتی آمریکا و ترکیه شکل گرفت. در واقع بخشی از نیروهای داعش در ترکیه آموزش دیدهبودند. این گروه از مسیر استان رقه سوریه که با ترکیه هممرز است به عراق آمدند و به ترتیب استانهای موصل و الانبار عراق را اشغال کردند. در سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۵ داعش به شکل خطرناکی تا نزدیکی بغداد، پایتخت عراق هم رسیدهبود.
در آن زمان جمهوری اسلامی ایران به درخواست دولت عراق در سازماندهی نیروهای مردمی و ارسال کمکهای مورد نیاز نیروهای عراقی وارد صحنه مبارزه با داعش شد. البته نباید فراموش کرد که فتوای مهم مقام مرجعیت عراق، حضرت آیتالله سیستانی، در ایجاد موج مقابله با داعش و نیروهای تکفیری بسیار تاثیرگذار بود و ایران بخشی از این مجموعه فراگیر از درخواست دولت عراق، فتوای مرجعیت شیعی و بسیج مردمی عراق وارد مبارزه با تروریسم در عراق شد.
امروز هم تحولات جدیدی در سوریه رخ داده و نیروهای مسلحی کنترل سوریه را بر عهده گرفتهاند که برخی از آنها ریشههایی در القاعده یا داعش و یا حتی در میان رهبران آنها افرادی وجود دارند که در گذشته در گروههای افراطی عراقی عضو بودند و حالا به سوریه رفتهاند اما هنوز چارچوب فکری این گروهها مشخص نیست، معلوم نیست که قرار است این گروههایی که حاکمیت را در سوریه بر عهده گرفتهاند آیا قصد دارند یک دولت مستقل و فراگیر تشکیل دهند و تعامل به هنجار ملی در منطقه برقرار کنند یا اینکه نوستالژی داعش، القاعده و گروههای تکفیری همچنان در میان این گروهها وجود دارد. اگر حاکمان جدید سوریه به دنبال احیای القاعده و داعش در قالبی جدید باشند، آنگاه تسلط آنها بر سوریه برای عراق و به تبع آن برای ایران هم تهدید تلقی میشود.
از سوی دیگر کل طرح سلطه اسرائیل بر کشورهای همسایه فلسطین اشغالی، عملی شود، تهدید علیه همه کشورهای منطقه، از جمله عراق و ایران افزایش پیدا میکند. نخستوزیر اسرائیل هم گفتهاست که قصد دارد خاورمیانه جدیدی بنا کند. معنای این اظهارات به وضوح این است که با توسعه سرزمینهای اشغالی و با فروریختن مرزهای کشورهایی مانند سوریه و ورود نیروهای اسرائیلی به خاک این کشور، عملاً ترکیب ژئوپلیتیک و جغرافیای منطقه تغییر کند.
اگر با فشار به نیروهای مقاوم در لبنان، این کشور هم تحت فشار به محلی برای آزادی عمل نظامی اسرائیل تبدیل شود، عملاً اسرائیل در موقعیتی قرار میگیرد که به تدریج مرزهای سرزمینهای اشغالی را روز به روز وسیعتر کند. اظهارات در مورد بنای خاورمیانه جدید، هر چند در گذشته نیز از زبان مقامهای آمریکایی شنیدهمیشد، اما به تازگی همزمان با نخستوزیر اسرائیل از سوی جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا و دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب این کشور همین سخنان شنیدهشدهاست.
باور این مقامهای غربی این است که اسرائیل سرزمینهای محدودی دارد و باید وسعت بیشتری پیدا کند. اگر چنین سخنانی را مبنای تحلیل قرار دهیم، آنگاه میتوان گفت که عراق با دو خطر جدی مواجه است: یکی خطر توسعهطلبی رژیم صهیونیستی و خطر دوم توسعهطلبی و نفوذ نیروهای مسلح تکفیری. هر دو خطری که عراق را تهدید میکند، طبیعتاً متوجه ایران هم هست و مقامهای مسئول ایرانی با دقت این تحولات را رصد میکنند. تهران و بغداد بر اساس موافقتنامههای امنیتی جاری بین دو کشور آماده واکنش به هر نوع کُنش از هر دو سو هستند.
عدهای تصور میکنند که تحولات اخیر منطقه به معنای کاهش نفوذ ایران در منطقه است و به تدریج باعث خواهد شد که عراق نیز از ایران روی برگرداند. اما مسائل پیچیدهتر از این است و عوامل مختلفی وجود دارد که در سوگیری افکار عمومی عراق موثر باشد. اگر ترکیه بیش از این در منطقه پیشروی کند و هر اندازه آنکارا تلاش کند که از مرزهای سوریه فراتر رود و نفوذ خود را در عراق هم تقویت کند، باعث ایجاد نگرانی در افکار عمومی عراقی میشود.
نفوذ و حضور ترکیه در خاک عراق و ایجاد پایگاههای نظامی ترکیه در سوریه و عراق، نهتنها از سوی افکار عمومی عراقی، بلکه حتی از سوی برخی کشورهای عربی هم مورد اعتراض و مخالفت شدید است. کشورهایی مانند اردن، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و حتی بحرین به علاوه برخی کشورهای شمال آفریقا مثل مصر، حضور و افزایش نفوذ ترکیه در کشورهای عربی را مطلوب نمیدانند.
به همین دلیل من معتقدم که در مورد عراق، فقط نظر گروههای مقاومت که با هرگونه سلطه خارجی، چه از سوی آمریکا، چه اسرائیل و چه سلطه نوعثمانی مخالف هستند، معیار نیستند، بلکه بسیاری از کشورهای عربی منطقه و افکار عمومی عراقی هم نسبت به چنین تحولاتی موضع منفی دارند. بیشک ایران در مخالفت با نفوذ و سلطه کشورهای اجنبی در عراق نیست و این تحولات حتی میتواند زمینه همکاریهای بیشتر میان ایران و کشورهای دیگر منطقه برای تضمین ثبات و امنیت عراق باشد.