| کد مطلب: ۲۹۲۶۶

روسیه و سقوط اسد

ماشین تبلیغات روسیه از زمان آغاز دخالتش در سوریه از سال ۲۰۱۵ مسکو را به‌عنوان تضمین‌کننده ثبات و حافظ نظام‌ها در مقابل فشارهای خارجی و تهدیدهای داخلی معرفی می‌کرد.

روسیه و سقوط اسد

نیکولای کوژانف استاد دانشگاه قطر

آسیب سقوط رژیم اسد به منافع روسیه، بسیار فراتر از سوریه بود. نخست اینکه این سقوط یک ضربه جدی به حیثیت روسیه به‌عنوان یک تضمین‌کننده قابل اتکا و توانمند برای بقای شرکای خودش بود.  ماشین تبلیغات روسیه از زمان آغاز دخالتش در سوریه از سال ۲۰۱۵ مسکو را به‌عنوان تضمین‌کننده ثبات و حافظ نظام‌ها در مقابل فشارهای خارجی و تهدیدهای داخلی معرفی می‌کرد. این پروپاگاندا همیشه بین اسد و سرنوشت متحدان آمریکا (به طور مشخص حسنی مبارک) مقایسه می‌کرد و تلاش می‌کرد کرملین را در مقابل «آمریکای غیرقابل اعتماد» به تصویر بکشد. 

سقوط اسد در اعتماد متحدان بالقوه نسبت به تضمین‌های روسیه خلل ایجاد می‌کند. دست‌کم این موضوع باعث می‌شود تا مسکو نتواند دیگر ادعا کند که «هیچ‌کس را تنها نمی‌گذارد».  روسیه در عین حال سرمایه‌گذاری‌اش را نیز از دست داد. این سرمایه‌گذاری جدا از میلیون‌ها دلاری است که به عنوان وام در اختیار رژیم اسد گذاشته‌بود.

تمام تلاش‌های نظامی و دیپلماتیکی که برای حفظ اسد هزینه شده‌بود، بر باد رفت اما یک سرمایه از دست رفته دیگر وجود دارد که نمی‌توان هیچ قیمتی روی آن گذاشت: جان سربازان ارتش روسیه و گروه واگنر.  در جامعه‌ای آزادتر از پوتین سوال می‌شد: «این ازخودگذشتگی‌ها چه نتیجه‌ای داشت؟»  با این حال تجاوز به اوکراین برای پوتین یک پوشش ایجاد کرده‌است و ماجراجویی‌های نظامی روسیه در سوریه را زیر سایه برده‌است.

حضور نظامی روسیه در سوریه همواره نمادی از جایگاه سیاسی مسکو در امور خاورمیانه بود. در عین حال همین حضور نظامی بود که باعث اتحاد رو به رشد میان روسیه و ایران شده‌بود. با سقوط اسد، مسکو اهرم‌هایش را از دست داد اما این موضوع به خوبی نشان داد که خیلی زود است (یا شاید خیلی دیر شده) که روسیه در جایگاه یک قدرت جهانی قرار بگیرد.  برخلاف برخی اظهارنظرها از سوی کارشناسان روس، آمریکا، ترامپ یا بایدن مسئول شکست‌های روسیه در سوریه نیستند. این شکست نتیجه اقدامات بازیگران منطقه‌ای (ترکیه و اسرائیل) و تضعیف جدی ایران است. 

نهایتاً اینکه بلندپروازی‌های مسکو در آفریقا هم با تردید جدی مواجه شده‌اند.  پایگاه هوایی حمیمیم در سوریه عنصری قابل توجه در عملیات لجستیک روسیه برای سراسر جهان بود و اجازه می‌داد تا نیروها و تجهیزات سنگین روسیه به آفریقا منتقل شود. حالا روسیه به سرعت نیازمند بازسازی مسیرهای خود است. این بازسازی ممکن است، اما پول، زمان و تلاش زیادی نیاز دارد. اما نباید تصور کرد که شکست‌های روسیه فاجعه‌بار است.

  اقتصاد جنگی سوریه که توسط اسد ایجاد شده‌بود، محیطی سمی بود که حتی تجار ایرانی و روس هم نمی‌توانستند به خوبی در آن کار کنند.  یکدندگی است و امتناعش در مقابل انعطاف در برابر مخالفان و همسایگان و تلاش‌های تمام‌نشدنی‌اش برای ایجاد توازن بین ایران و روسیه باعث شده‌بود که به یک شریک مشکل‌آفرین تبدیل شود.  اسد دلیلی نمی‌دید که به تقاضای روسیه برای تغییر و تحول جامه عمل بپوشاند.

او در سیاست داخلی غرق شده‌بود و جایگاه کسانی را که برای بقایش جنگیده‌بودند به خطر می‌انداخت.  این مسئله روسیه را در مقابل یک گزینه قرار داده‌بود، اینکه مانند شوروی در افغانستان تمام مسئولیت‌های اقتصادی، نظامی و مالی سوریه را بر عهده بگیرد اما جنگ اصلی پوتین در اوکراین بود.  سقوط دمشق هرچند ضربه‌ای اساسی به جاه‌طلبی‌های روسیه در منطقه بود، اما به کرملین کمک کرد تا از یک جنگ فرسایشی که نیازی به آن نداشت خلاص شود.

در نهایت همچنان این شانس وجود دارد که روسیه بتواند در سوریه‌ی پسا اسد نقش بازی کند، هر چند شانس کرملین برای استمرار کنترل بر پایگاه‌های نظامی حمیمیم و طرطوس بسیار ناچیز است. تصویر روس‌ها در میان افکار عمومی سوریه به اندازه ایران منفی نیست.

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
آخرین اخبار