درسهای حمله موشکی ایران برای رویارویی احتمالی چین و آمریکا
باران موشکهای ایرانی علیه اسرائیل در ماه اکتبر، پس از حمله مشابه در ماه آوریل، ارزشها و ضعفهای سامانههای دفاع موشکی آمریکا و متحدانش را در یک درگیری احتمالی با چین در حوزه اقیانوسهای هند و آرام نشان داد.
باران موشکهای ایرانی علیه اسرائیل در ماه اکتبر، پس از حمله مشابه در ماه آوریل، ارزشها و ضعفهای سامانههای دفاع موشکی آمریکا و متحدانش را در یک درگیری احتمالی با چین در حوزه اقیانوسهای هند و آرام نشان داد. هرچند تفاوتهای این دو سناریو میتواند تجربههای قابل اندوختن را محدود کند، اما ۴۰۰ موشک از انواع مختلف که توسط ایران به سمت اسرائیل شلیک شد، میتواند به آمریکا در مقابله با چین نشان دهد که چه چیزی درست عمل میکند و چه چیزی درست عمل نمیکند.
کالین کوه، استاد دانشکده مطالعات بینالملل اس. راجاراتنام در سنگاپور میگوید که برای واشنگتن، اصلیترین درس از حمله یکِ اکتبر ایران که میتوان آن را بزرگترین نمونه از شلیک موشکهای بالستیک علیه سامانههای مدرن دفاعی دانست، میتواند این باشد که موشکهای چینی مشکلتر از موشکهای ایرانی قابل رهگیری هستند و باید برای بازدارندگی در مقابل یک حمله عظیم، توانایی حمله متقابل وجود داشتهباشد.
این استاد دانشگاه میگوید: «اگر صرفاً با عینک بازدارندگی به قضیه نگاه کنید نتیجه میگیرید که فقط با اقدام سلبی نمیتوان بازدارندگی ایجاد کرد و نمیتوان صرفاً امیدوار بود که دفاع موثر بتواند جلوی اثرگذاری حمله موشکی را بگیرد و در نتیجه بازدارندگی از طریق تنبیه باید به گزینه اصلی آینده تبدیل شود.» در شرایط کنونی هیچ تهدید فوری موشکی در منطقه اقیانوسهای هند و آرام وجود ندارد.
فاصلههای هزاران کیلومتر باعث میشود که شرایط با خاورمیانه متفاوت باشد. سلاحهای چین پیشرفتهتر از ایران است و سرهای جنگی با قابلیت مانور و هدایتپذیر نقطهزن در اختیار دارند. با این حال اهداف به صورت پراکنده در منطقه پخش شدهاند که باعث میشود حمله وسیع موشکی به آنها مشکل باشد. آنکیت پاندا، پژوهشگر اندیشکده موقوفه کارنگی برای صلح بینالملل میگوید که آگاهی از عملکرد سامانههای تهاجمی و تدافعی پس از پرتاب گسترده موشکهای ایرانی که بسیاری از آنها رهگیری شد، میتواند بخت منازعه را کاهش دهد.
پاندا میگوید: «هر نیروی نظامی که بخواهد حمله موشکی با برد بالا انجام دهد باید در مورد اثرگذاری دفاع موشکی مطالعه کند. مطمئناً اگر آگاهی کافی در این مورد وجود نداشتهباشد که سامانه دفاعی مربوطه چگونه عمل میکند آنگاه ممکن است نتیجه تشدید قابل توجه تنش باشد.» دفاع چند لایه هوایی اسرائیل از سامانه پیکان تا سپر گنبد آهنین برای مقابله با تهدیدهای کمسرعتتر و کمترپیچیده طراحی شدهاست و مشخصاً برای مقابله با تهدیدهایی که متوجه آن است تنظیم شدهاست؛ یعنی موشکهای بالستیک هدایتشونده ایران و راکتهای غیرهدایتشونده که دقیقاً از نزدیکی مرزها شلیک میشوند اما این تصویر برای منطقه اقیانوسهای آرام و هند (ایندوپاسیفیک) برای آمریکا و متحدانش متفاوت است.
این نیروها از سامانههای دفاع موشکی THAAD و Aegis ساخت لاکهید مارتین و ریتون استفاده میکنند. براساس اطلاعات پروژه دفاع موشکی مرکز مطالعات استراتژیک و بینالملل، دقت موشکهای DF-26 چین که پرشمارترین موشک متعارف میانبرد این کشور است، حدود ۱۵۰ متر برآورد میشود. موشک DF-21 که برد کوتاهتری دارد و نمونههای متنوعتری از آن تولید شدهاست، دقت ۵۰ متری دارد.
هر دو نوع موشک میتوانند اکثر اهداف مرتبط با آمریکا و متحدانش را در منطقه هدف قرار دهند. موشک DF-26 توانایی رسیدن به گوام را دارد که بخش بزرگی از تاسیسات نظامی آمریکا در آن قرار گرفتهاند. براساس برآورد پنتاگون، چین صدها نمونه از این موشک را در اختیار دارد.
در برابر موشکهای فتاح-۱ ایران از لحاظ نظری دقیقتر هستند (در شعاع چند ده متر) اما برد بسیار کمتری دارند. تعداد این موشکها علنی در اختیار نیست اما کنت مککنزی، ژنرال نیروی هوایی آمریکا، سال گذشته به کنگره آمریکا گفت که ایران بیش از ۳۰۰۰ موشک بالستیک از انواع مختلف در اختیار دارد. مالکوم دیویس، تحلیلگر ارشد مؤسسه سیاستگذاری استراتژیک استرالیا معتقد است که توانمندیهای چین از جنبههای مختلف از ایران بیشتر است.
به اعتقاد او حملات موشکی چین احتمالاً به شکل هماهنگشده همراه با حملات ضدماهوارهای و جنگ سایبری انجام خواهد شد تا دفاع را پیچیدهتر کند. دیویس میگوید: «سامانههای جامع دفاع هوایی و موشکی غربی در منطقه اقیانوسهای هند و آرام نسبت به آنچه ایران توانایی انجام آن را دارد، وضعیت بسیار مشکلتری در مواجهه با یک حمله گسترده موشکی چین که ممکن است همزمان با صدها یا حتی هزاران موشک انجام شود، خواهند داشت.»