بررسی اهمیت راهبردی تجهیز نیروی هوایی آذربایجان با جنگندههای پاکستانی
آسمـان جنگی همسایگان
مقالهی پیشرو، نخست به زبان انگلیسی در نشریه تخصصی نظامیEuropean Security defense منتشر شده است. هماندیشی دو نویسنده ایرانی آن با دوستانِ دستاندرکاران نظامی در داخل کشور، ما را به این نتیجه رساند که ضمن ترجمه مقاله اصلی، با اهتمام به تکمیل و بسط آن، نسبت به حساسیتهایی که طبیعتاً تحرکات و تحولات در روابط نظامی همسایگان ایران بایستی برای مخاطبین ایرانی ایجاد نماید، متمرکز شویم. پرسش اینجاست که چرا روابط نظامی و بهویژه تعاملات نیروی هوایی پاکستان و آذربایجان اهمیت دارد. دلایل این مسئله را به صورتی کوتاه عنوان میکنیم:
1- ایران با هر دو کشور آذربایجان و پاکستان همسایه است و مرز زمینی دارد. ازقضا در هر دو مرز هم گهگاهی تنشی رخ میدهد که آخرین نمونه آن تاختوتاز ایران و پاکستان به داخل خاک یکدیگر بود. اینگونه ناآرامیهای البته مدیریتشده، ممکن است روزی از کنترل طرفین خارج شود.
2- همسایه شرقی ایران، پاکستان، از یک نیروی هوایی توانمند برخوردار است؛ آنچنانکه پیش از انقلاب 1357 نیروی هوایی دو کشور باهم برنامههای مشترکی داشتند. پس از انقلاب هم در میانه جنگ، بخشی از خلبانان ایرانی به پاکستان اعزام شدند تا آموزش ببینند. نیروی هوایی پاکستان از مهارت کافی در جنگ هم برخوردار است. این مهارت را حتی در آخرین تنش هوایی که با هند داشت، به رخ همسایه قدر قدرت خود کشید و پیروز میدان، جنگندههای پاکستانی مجهز به اف-۱۶ آمریکایی و جنگنده خلبانهای مغلوب هندی، جنگندههای روسی بود.
3- پاکستان کشوری هستهای است و در آن ارتش، بهعنوان یک جزیره مستقل، از نفوذ زیادی برای تصمیمگیری برخوردار است. هستهای بودن در نگاه اول شاید بیربط به نیروی هوایی باشد؛ اما برعکس است. بمبافکنها و جنگندهها میتوانند نقشی راهبردی در پرتابگرهای هستهای ایفا کنند. چنانکه نخستین بمب هستهای جهان هم بر فراز دو شهر ژاپن با بمبافکن آمریکاییها پرتاب شد.
4- پاکستان با چین، جمهوری آذربایجان و نیز ترکیه روابط راهبردی دارد. درواقع بهجز چین که ایران با آن تنش ندارد و چین را بهصورت یکجانبه رفیق راهبردی میداند، با سه کشور دیگر در ابعادی، اختلاف منافع غیرقابل کتمان دارد. در مورد اسرائیل نیز، بهرغم اینکه پاکستان هرگز بهطور رسمی آن رژیم را به رسمیت نشناخت، و حمایتهای نظامی عیانی از اعراب در جنگهایشان با اسرائیل در دهه ۱۹۶۰ میلادی داشت، اما ارتباطات ویژهای با رژیم صهیونیستی، فراتر از آنچه برخی تصور میکنند، داشته است. ادعاهای متعددی (برخی از آنها در اسناد ویکیلیکس) مبنی بر مبادله مکرر اطلاعات بین سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل و پاکستان در دهههای 2000 و 2010 وجود داشته است. همچنین زمزمههایی وجود داشت مبنی بر اینکه پاکستان خود را آماده میکند تا از عربستان سعودی در برقراری روابط دیپلماتیک با اسرائیل پیروی کند. حال با توجه به تنش شدتگرفته میان ایران و اسرائیل، حاکمیت کنونی ایران باید به مراتب هوشیارتر باشد که همسایه شرقیاش چه روابطی با چه کسی و در چه سطحی دارد.
5- رابطه ایران و پاکستان خوب است و باید تلاش کرد رابطه با این کشور که بهنوعی در مرزهای ایران بزرگ فرهنگی است، همواره خوب بماند؛ اما در هر حال نباید از کوشندگی همسایه جدیدالتأسیس در فناوری نظامی و رغبتش به حضور در مناطقی که عقبه تاریخی و فرهنگی ایران است، غفلت ورزید.
6- روابط ایران و جمهوری نوظهور آذربایجان هم ترش و شیرین است، اما در سالهای اخیر بیاعتمادی بین طرفین، وجه بارز این روابط بوده است. ایران امروزی با جمهوری آذربایجان که بر ویرانههای فروپاشی شوروی ظهور کرده، لااقل در چهار مورد درگیر است. نخست رابطه گرم اسرائیل و آذربایجان؛ دیگری حمایت عیان و نهان باکو از فرقهی پانترکیسم و جداییطلبان وهمگین است. برخی ممکن است این موضوع را جدی نگیرند؛ اما نویسندگان ایرانی این مقاله بارها درباره خطر پانترکیسم هشدار دادهاند و آن را خطری برای امنیت ملی ایران و حتی کیان سرزمینی آن میدانند. بسیاری از فتنهگریها در قالب همین پانگراییها رخ میدهد. دیگری مسئله انرژی و برداشت آن از دریای خزر است و مورد آخر همنوایی ترکیه و آذربایجان است که میتواند برای ایران در مواقع بحران، دردسرساز شود. این دو کشور روی ترکزبان بودن تأکید بسیار دارند اما پشت این اندیشه، تمامیتخواهی اقتصادیشان و نوعی امپریالیسم منطقهای همراه با حذف دیگران نهفته است.
7- نکته مهم دیگر این است که کشورهای مختلف جهان به این فهم رسیدهاند که فناوریهای نوین را نمیتوان بهتنهایی ساخت؛ هم به لحاظ هزینه و هم به لحاظ دسترسی به فناوری. کشورها دریافتهاند که بهینه است که همپیمانان خوبی برای خودشان دستوپا کنند و با آنها نسبت به افزایش توانمندی نظامی خود بالاخص جنگندها اقدام نمایند؛ مسیری که بین سه کشور پاکستان، آذربایجان و ترکیه در حال شکلگیری و گسترش است.
8- نکته پایانی اینکه نیروی هوایی در هر کشوری نقشی سرنوشتساز دارد. در ایران هم چنین بوده است. ورود ناوگان اف-14 به ایران پیش از انقلاب سبب شد که همان زمان شوروی راهبردش را در زمینه ایران تغییر دهد. در طی جنگ هشتساله، بهرغم تضعیف ارتش و نیروی هوایی توسط نوانقلابیون، اگر نیروی هوایی نبود، در همان شش ماه اول جنگ شاید ایران یک یا دو استان خود را از دست میداد. هشت سال جنگ ایران و عراق بهدرستی نشان داد که نقش نیروی هوایی، هم در آفند و هم در پدافند اساسی و بنیادین است. گاهی عملکرد یک جنگنده فراتر از یک تیپ مکانیزه میتواند باشد. موشکها هم نمیتوانند بهعنوان گزینه جایگزین مطرح باشند. اکنون که همسایگان ایران در تکاپوی ارتقای ناوگان نیروی هوایی خود هستند، سزاوار است ایران نیز، نخست تلاش نماید تا بر این انزوا غلبه کند، آنگاه ناوگان نیروی پرافتخار هوایی خود را با مشارکت کشورهای پیشرفته بهروزرسانی نماید.
دو کشور با رفاقتی پرحاصل
دولتهای آذربایجان و پاکستان روابط سیاسی منحصربهفردی دارند که از مرزهای زمینی و مسافتهای جغرافیایی فراتر رفته است. امروز پاکستان تنها کشوری است که با دشمن اصلی باکو، ارمنستان، روابط دیپلماتیک برقرار نکرده است. با در نظر گرفتن روابط نزدیک این دو کشور، باید بر سطح کنونی همکاریهای نظامیشان متمرکز شد. درحالیکه صنایع دفاعی آذربایجان روابط راهبردی با چند کشور شناختهشده دارد، باکو در سالهای گذشته به دنبال راههایی برای گسترش همکاریهای نظامی بهویژه با پاکستان بوده است.
گمانهزنیها در مورد فروشِ نمونهای از جت-جنگندههای پاکستانی به آذربایجان از سال 2007بهصورت مکرر عنوان میشده است. این خبرپراکنی دوباره در 21 فوریه 2024 شدت گرفت. شایعات ابتدا در شبکههای اجتماعی منتشر شد و خیلی سریع توسط رسانههای اصلی نیز بازنشر گردید. نویسندهی نخستین این مقاله به صورت مستقل اعتبار این خبر را با منابعی در باکو و اسلامآباد تأیید نمود. برای نخستین بار پس از سالها گمانهزنی، به نظر میرسد که شرایط برای این معامله مهیا میشود. آذربایجان نیاز فوری به جنگنده جت دارد و پیشنهاد پاکستان بسیار مناسب و اقناعکننده است. جزئیات این دادوستد نیز با خواستهی طرف باکویی سازگار هست؛ رقمی که بهصورت گسترده به اشتراک گذاشتهشده 1/6 میلیارد دلار است.
غیبت روسیه و پیشنهاد پاکستان
براساس گزارش مرکز تحلیل سیاست اروپا، بزرگترین تأمینکننده تسلیحات آذربایجان از منظر تاریخی روسیه بوده است. وضعیتی که البته دچار تغییر و تحول شده. جنگ اوکراین به این معنی است که هر کشوری در جهان که ناوگانی از جنگندههای جت روسیِ قدیمی در اختیار دارد، اینک به دنبال جایگزینی است. آذربایجان بارها ناوگان میگ 21، میگ 29، سوخو SU-24 و SU-25 خود را ارتقا داده است. سن متوسط بدنه این ناوگان بسیار بالاتر از 30 سال است. برای قطعات یدکی و مهمات، دیگر نمیتوان به روسیه اعتماد کرد یا منتظر مسکو شد. از سوی دیگر سرمایهگذاری در نسل پنجم Su-57 یا Su-75 روسیه بسیار دور از ذهن به نظر میرسد.
JF-17 Block III Thunder جنگندهای چندمنظوره است و سرمایهگذاری مشترکی است بین مجموعهی هوافضای پاکستان (PAC) و صنعت هوانوردی چین (AVIC). سامانههای چینی، جتهای جنگنده مدعیِ مجهز به نسل 4/5 را تجهیز کردهاند. به نظر میرسد پیشنهاد پاکستان با توجه به شرایط کنونی ناوگان آذربایجان، جهش کیفیِ روبهجلویی باشد و نوع و توازن نبرد هوایی در قفقاز را تغییر دهد.
آخرین نسخه Block III “The Thunder” در سال 2023 وارد خدمت شد و ادعا میشود مانورپذیری بهتری دارد، بهویژه به دلیل یک سیستم نمایشگر هولوگرافیک با زاویه باز. علاوه بر این، چندین ویژگی در خود دارد که به دیدی فراتر از توانایی بینایی چشمی خلبان کمک میکند. این جتجنگنده دارای آرایه رویشگر الکترونیکی فعال (AESA) و نیز رادار کنترل آتش سهبعدی هوابرد پرتو ایکس، از نوع KLJ-7A است. نسخه دوم این رادار به جت جنگنده امکان قفل راداری روی چندین هدف در شعاع 150 کیلومتری را میدهد.
درنهایت، تندر میتواند سامانههای موشکهای هدایتشونده بُردِ بلند (220 تا 300 کیلومتر) (Pl-15) را حمل کند. این سامانهها تواناییهای سازه جنگنده را تغییر و بهبود میبخشند. به گفته سعید خان، معاون سابق سازمان هوافضای پاکستان، «نبرد هوایی نزدیک، دیگر مبحثِ مقایسه بین جنگندهها نیست. امروزه این fox۱ یا 2 نیست که اهمیت دارند، بلکه fox 3 است که [با قابلیت دید فراتر از پلتفرم جنگنده] سرنوشت نبرد را تعیین میکند.»[به سادهترین زبان، فوکس یا فاکس ویژگی مربوط به فعالسازی موشک است که از جنگنده شلیک میشود. این توانایی میتواند راداری نیمهفعال یا به شکل فروسرخ باشد یا رادار فعال] ازجمله نکات قابلتوجه در جزئیات مهم این است که Thunder دارای یک غلاف هدفگیری Aselpod در نقطه مرکزی خود است که توسط Aselsan ترکیه ساختهشده است.
ASELPOD یک سیستم شناسایی، نظارت و هدفگیری الکترواُپتیکی است که صرفاً برای هواپیماهای جنگنده طراحی شده است. ASELPODمجهز به غلاف هدفگیری چند حسگری است که شامل موارد زیر است: وضوح بالا، نسل سوم FLIR. بردیاب لیزری / تعیینکننده هدف، ردیابی ویدئویی پیشرفته. به گفته سرهات گوونچ، استاد روابط بینالملل دانشگاه قدیر هاس (استانبول)، ترکیه ممکن است تأمینکننده آینده موتور جت جنگنده نیز باشد.
جنگنده Thunder جت پیشتر به کشورهای نیجریه و میانمار فروختهشده است و ظاهراً مذاکرات سازندهای با عراق نیز در جریان است. به بغداد 12 جنگنده جت به مبلغ 664 میلیون دلار پیشنهاد شده است. این بدین معنی است که آذربایجان با آن 1/6 میلیارد دلار میتواند کل ناوگان خود را تجدید کند و زیرساختهای مورد نیازش را ایجاد نماید و نسل جدیدی از خلبانان را آموزش دهد.
واضح است که چنین دادوستدی برآمده از یک روابط راهبردی و عمیق بین این دو کشور جدیدالتأسیس و نو بهپاخاسته است. پاکستان جت جنگندهای را ارائه میکند که در طیف وسیعی از محیطهای جنگی قابلیت رقابت دارد، آن هم با قیمتی مناسب، با تضمین انعطافپذیری زنجیره تأمین در برابر تهدید تحریمهای احتمالی. ضمن اینکه براساس دکترین نظامی باکو، برای خرید فناوریهای جدید و ایجاد بخشهای صنعتی نوین و همچنین توسعه روابط موجود، روابط نظامی-فنی با سایر کشورها در دستور کار بوده است. مبنای حقوقی همکاری نظامی دو کشور، موافقتنامه همکاری در زمینههای نظامی و دفاعی است که در شهر کراچی در سپتامبر 2002 به امضا رسید. همچنین دو کشور، 36 سند در چارچوب بیانیه مشترک مشارکت راهبردی جمهوری آذربایجان و جمهوری اسلامی پاکستان در سال 2015 به امضا رساندند که از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است.
سه برادر و راهحل موقتی جنگنده جت-17
برای بیش از یک دهه، فروش جنگندههای جت پاکستانی به آذربایجان در مرکز گمانهزنیهای تکراری بوده است. این رویداد از نظر دیپلماتیک، وجهی راهبردی دارد. پاکستان پس از ترکیه دومین کشوری بود که در سال 1991 استقلال آذربایجان را به رسمیت شناخت. ارمنستان نیز مشخصاً در سال 2017 به دلیل روابط نزدیک باکو با اسلامآباد، از ارتباط پاکستان با سازمان پیمان امنیت جمعی به رهبری روسیه (CSTO) جلوگیری کرد.
منافع راهبردی مشترک بین دو کشور پاکستان و آذربایجان باعث شده تا از مواضع یکدیگر در مورد اختلافات ارضی حمایت کنند. این موضوع از جمله ستونهای مهم روابط آنهاست؛ پاکستان از آذربایجان در مورد قرهباغ کوهستانی حمایت میکند درحالیکه آذربایجان از پاکستان در باب کشمیر پشتیبانی مینماید. پیشینه دو کشور که عقبه تاریخیای ندارند و برآمده از تحولات سیاسی و استعماری هستند نیز مزید بر علت است، و همین امر نیز منجر شده که دو حاکمیت نسبت به یکدیگر احساس همآوایی کنند.
پاکستان در جریان جنگ دوم 44 روزه قرهباغ در سال 2020 مستشاران نظامی خود را به آذربایجان اعزام کرد که وضعیت ارضی را تغییر داد. ژنرال عاصم مُنیر، فرمانده ارتش پاکستان در نوامبر 2023 از باکو بازدید نمود و در آنجا با الهام علیاف دیدار کرد. به گفته «عمر کریم»، تحلیلگر سابق مؤسسه خدمات متحد سلطنتی آسیای جنوب شرقی، این نشستِ خارج از چارچوب نشانهای بود مبنی بر اینکه یک معامله بزرگ در حال شکل گرفتن است.
جمهوری آذربایجان درعینحال به سامانه جنگنده نسل پنجم ترکیه نیز چشم دوخته است. این برنامه در سال 2010 راهاندازی شد، و در حال حاضر برنامه جنگنده جت بومی آنکارا، تنها گزینه آن است. ترکیه پس از کنارهگیری از برنامه F-35 ایالاتمتحده در سال 2019، نتوانست جت جنگنده نسل 4/5 تا 5 را ایمن کند. نه ترکیه و نه آذربایجان نمیتوانند برای جت جنگنده دست یاری بهسوی فرانسه دراز کنند. سوئد نیز گزینهای دور از ذهن است و آلمان فروش EuroFighter [یوروفایتر] به آنکارا را به حالت تعلیق درآورده است. لذا در حال حاضر ترکیه و آذربایجان به یک راهحل موقت نیاز خواهند داشت. این راهحل ممکن است برای هر دو کشور یکسان نباشد.
JF-17 پاکستانی اغلب بهعنوان الگوی تکاملیافته جنگنده چینی J-7 که بدیل میگ -21 روسی است، شناخته میشود و بهشدت به سامانههای چینی وابسته میباشد. در عوض، ترکیه به سامانهها و استانداردهای سازگار با ناتو وابسته است. همانطور که حیدر میرزا، تحلیلگر نظامی و خبرنگار جنگ در باکو میگوید، اتکای JF-17 به سامانههای چینی برای آذربایجان از نظر سیاسی مشکلآفرین نیست.
ذکر این نکته نیز خالی از اهمیت نیست که پاکستان جنگنده J-10C را نیز رسماً در سال 2022 وارد نیروی هوایی خود کرد. این جنگنده بهعنوان یک جنگنده وزن-متوسط در کنار جت جنگنده سبکوزن مشترک چین و پاکستان JF-17 عمل میکند. آنها به اسکادران شماره 15 «کبرا” PAF وارد شده و در پایگاه هوایی Minhas مستقر هستند. این جنگنده در واقع محصول مشترک چین و اسرائیل بوده است. سال 1988، اسرائیل موافقت کرد که با همکاری چین یک جنگنده طراحی نماید. این جنگنده مشترک قرار بود براساس IAI Lavi، یک جت جنگنده چندمنظوره تکموتوره نسل چهارم، ساختهشده توسط صنایع هوافضای اسرائیل (IAI) باشد. دانشمندان روسی در مؤسسه تحقیقات هوانوردی سیبری (SibNIA) در نووسیبیرسک، بر این باورند که J-10 کموبیش نسخهای از IAI Lavi است. پاکستان از J-10 برای همپایی پهپادهای JF-17C و Wing Loong II برای حملات هوایی و توپخانهای به داخل ایران در ژانویه 2024 بهره برد. تجربهای که رژیم باکو و دوستان اسرائیلیشان احتمالاً مایلاند از آن بیشتر بدانند.
سه برادر و سکوی KAAN
همانطور که پروفسور گوونچ اشاره کرده، سه کشور برادر «گرهخوردگی مسیرهای سیاسی-نظامی» متفاوتی دارند. پاکستان بیشتر از ترکیه میتواند به چین اتکا کند. بهطور قابلتوجهی، انتظارات پایه خلبانان ترک و پاکستانی براساس نیروی کار مشترک آنها، یعنی F-16 ساخت ایالاتمتحده، بناشده است. به دلایل مختلف، نه پاکستان و نه ترکیه نتوانستهاند سامانههای زیربنایی و جنگافزاری F-16 خود را ارتقا دهند، اگرچه در آغاز سال 2024 ترکیه بهطور رسمی قراردادی برای ارتقاء 70 فروند F-16 به Block-70 و همچنین خرید 40 فروند جدید منعقد نمود. بااینحال، این فرایند ممکن است به سبب تعویق در تحویل به مشکل بخورد.
پاکستان مسیر متفاوتی را در پیشگرفته است و پلتفرمی ایجاد کرده که دامنه بیشتری برای سفارشیسازی دارد و به کشورهایی که برنامه JF-17 Block III را خریداری میکنند این امکان را میدهد تا از سامانههای موشکی که در انبار دارند نیز استفاده کنند. در راستای فرهنگ دفاعی غیرمتعهد پاکستان، جمهوری آذربایجان سنتشکنی بزرگتری ایجاد خواهد کرد و برای اولین بار یک پلتفرم غیرروسی را وارد خاکش میکند. باکو در حال دستیابی به سامانه ارزانتری است و گمان میکند این برای وضعیتی که در منطقه دارد، مناسب است. بااینحال، ارزشافزوده قرارداد JF-17 این نکته را نیز در خود دارد که روابط چندلایهای کارزار نظامی-صنعتیِ در حال ظهور بین پاکستان، ترکیه و آذربایجان را عمیقتر مینماید.
در گفتوگو با معاون سابق نیروی هوایی پاکستان، سعید خان، در مورد معامله با آذربایجان میتوان فهمید که یگان JF-17 Block III از تجربه نبرد با نیروی هوایی هند برخوردار است. خلبانان پاکستانی عمدتاً با هماوردان هندی و تا حدودی ایرانی روبهرو بودهاند و نیز تجربهای را در قبال ناوگان جنگندههای فرانسوی و روسی به دست آوردهاند. آنها همچنین با مجموعهای از سامانههای موشکی زمین به هوای بومی و قدیمی روسی نیز سروکار داشتهاند. جالب اینجاست که خلبانان پاکستانی با رافائل نسل پنجم فرانسوی در قطر پرواز کردهاند. این تجربه بخشی از بازار فروش پاکستان است.
بنابراینخلبانان پاکستانی، هم بهاندازه کافی پرواز کرده و هم با کل ناوگان هواپیماهای جت جنگنده اطرافشان درگیر بودهاند. اکنون خلبانان آذربایجانی احتمالاً با همان شرایط کموبیش روبهرو خواهند شد، ازجمله میراژ 2000، که یکی از در دسترسترین جنگندههای جت برای ارمنستان است که توسط هند تولید میشود و در حال حاضر بزرگترین جنگندهای است که در اختیار ایروان قرار دارد. درواقع، خلبانان پاکستانی همچنین با طیف وسیعی از موشکهای زمین به هوا برخورد کردهاند که خلبانان آذربایجانی احتمالاً با نمونههایی از آن که توسط ارمنستان یا ایران مستقر خواهد شد، روبهرو میشوند. در نهایت، آموزش خلبانان آذربایجانی مقرونبهصرفهتر خواهد بود زیرا یگان پاکستانی نهتنها برای خرید ارزانتر، بلکه برای پرواز نیز ارزانتر هستند.
مشارکت توسعهدهندگان پاکستانی در پروژه KAAN بهدرستی مستند شده؛ این طرح شامل جنگنده نسل پنجمی است که در حال ساخت توسط صنایع هوافضای ترکیه است. گفته میشود هدف از ساخت این جنگنده، جایگزین کردن اف-۱۶ فایتینگ فالکن در نیروی هوایی ترکیه و همچنین برای صادرات نیز در نظر گرفته شده است. یکی از دلایل اصلی اینکه پاکستان ترکیه را بهعنوان یک شریک تسلیحاتی میبیند، این واقعیت است که اسلامآباد میخواهد از وابستگی بیشازحد خود به چین و غرب برای تسلیحات اجتناب نماید. گزارشهای رسانهای حاکی از آن است که حدود 200 مهندس سازمان هوانوردی پاکستان (PAC) بهصورت مستقیم در این برنامه تحت هدایت ترکیه مشارکت دارند.
به گفته سعید خان معاون سابق سازمان هوانوردی پاکستان، آنچه احتمالاً کمتر گزارش شده است، اهمیت تجربه خلبانی است. مزیت ضمنی دیگر این خرید خاص، این است که «سه برادر» رویه تاکتیکی و راهبردی خود را با استفاده از سامانههای پهپاد ترکیه ادغام کردهاند. برنامه Kaan ترکیه اندیشه هواپیمای بدون سرنشین را نیز در سر میپروراند. اکنون میتوان آن را در طیف وسیعی از زمینههای گوناگون و نیز طیف گستردهای از فناوریهای سنتی محک زد، دادهها را به دست آورد و برای برآورده کردن انتظارات بالاتر اقدام نمود.
اهمیت راهبردی این دادوستد
در تنیدگیهای روابط بینالملل چنین خرید نظامیای درواقع خرید یک رابطه سیاسی یا تعمیق آن تلقی میشود. اگرچه باکو همواره ادعای روسیه در مورد موقعیت قدرت منطقهای مسکو را به رسمیت شناخته است، اما آذربایجان عضو سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO)نیست و بهشدت نسبت به آن غیرمتعهد باقیمانده است. این کشور چارچوب دیپلماتیک چندملیتی «3+3» را ترجیح میدهد. آذربایجان در این رویکرد دیپلماتیک تنها نیست و در این زمینه دستیابی به JF-17 ممکن است بهعنوان یک مورد آزمایشی تلقی شود.
با از بین رفتن زیرساختهای تدارکاتی روسیه، ازبکستان و سایر اعضای سازمان کشورهای بهاصطلاح ترکزبان، احتمالاً بهعنوان مشتریان بعدی در نظر گرفته میشوند. سازوکار نظامی-صنعتی پاکستان به هدفِ ارائه قابلیت «دید برتر خلبان-سامانه» و برتری در شرایط و مختصات، برای کشورهایی که منابع لازم برای دستیابی به سامانههای پیشرفته غربی را ندارند، طراحی شده است. پاکستان به دنبال پر کردن خلأ رو به گسترش روسیه است و یک زنجیره ارزش مقاوم در برابر تحریمها را فراهم میکند که میتواند برای گنجاندن طیف گستردهای از مهمات، طراحی شود. این پروژه، عموماً کشورهایی را مدنظر دارد که غیرمتعهد هستند، امکانات اقتصادی محدودی دارند و احتمال تحریمهای غرب را یک امکان واقعی قلمداد مینمایند. میانمار و نیجریه دو مشتری اول بودند. عراق بعدی است. به گفته دو منبع پاکستانی، آرژانتین نیز تا زمان تغییر دولت اخیر مشتری احتمالی بود.
چنین روابطی منجر به یک وابستگی متقابل خواهد شد. سرمایهگذاریها در چنین معاملهای تا ۶۰ درصد بر روی آموزش و زیرساختهای مشترک است. در چنین ساختاری، ارزیابی ریسک مالی کشوری که مشتری است، لحاظ نمیشود. سازمانهای هوانوردی پاکستان و ترکیه نهادهای نخبهای هستند. درواقع، فروش جنگندههای جت بهمنظور محافظت از توانایی جنگی در برابر یک محیط اقتصادی ناپایدار است.
این لزوماً یک برنامه رقابتی با برنامه kaan ترکیه تلقی نمیشود. همانند تمام سامانههای نوین، پلتفرم JF-17 چند پارچه است و قابلیت افزایش ورودی ترکیه را نیز دارد. همانطور که پروفسور گوونک اشاره کرده است، سازوارههای صنعتی-نظامی ترکیه در این زیرساخت مورد آزمایش قرار گرفته و تکامل مییابند، بدون اینکه یکپارچگی اکوسیستم دادههای ناتو را به خطر اندازند. علاوه بر این، توافق با پاکستان به تعمیق ساختار نظامی-صنعتیِ در حال ظهور بین سه کشور کمک میکند. این پلتفرم ممکن است در واقع راهحل موقتی در مدت انتظار برای جنگنده نسل پنجم کان یا خان باشد. در حال حاضر، این راهحل موقت بهموقع است و خلأ روسیه را در جهان چندقطبیِ در حال گسترش، پر میکند؛ جایی که همکاری چندملیتی بدون قیود چندجانبه ممکن است به هنجاری جدید تبدیل شود؛ فضایی که بایستی در مجموع منتظر آن بود.
عکس: PAC
احسان دستـغیب، عضو گروه مطالعات ایران در دانشگاه مادرید اسپانیا
حسن فتاحی، پژوهشگر سیاستگذاری هستهای و مطالعات توسعه
ایلیا روبانیس، پژوهشگر و مشاور سیاست خارجی اتحادیه اروپا