| کد مطلب: ۱۲۰۹۳

ارزیابی کارشناسان و دیپلمات‌های سابق از پیامدهای حمله موشکی ایران به مقر جیش‏‌العدل در بلوچستانِ پاکستان بر روابط دو کشور

ضرورت دوراندیشی

ضرورت دوراندیشی

روز ۲۶ دی‌ماه سال جاری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام کرد، حمله‌ای پهپادی و موشکی به بلوچستانِ پاکستان برای هدف قرار دادن مقر گروه تروریستی جیش‌العدل انجام داده‌است. هرچند این گروه تروریستی شناخته‌شده، هدف قرار گرفتن مقرهایش را در بیانیه‌ای تایید کرد، اما حمله به خاک همسایه شرقی باعث ایجاد تنش در روابط تهران و اسلام‌آباد شد. پاکستان بلافاصله بعد از این حمله آن را محکوم کرد و ضمن فراخواندن سفیر خود از تهران، اعلام کرد، اجازه بازگشت سفیر ایران را به اسلام‌آباد نخواهد داد. پاکستان همچنین اعلام کرد، تمامی مناسبات دیپلماتیک خود را با تهران به حالت تعلیق درمی‌آورد. دو روز پس از حملات پهپادی و موشکی سپاه پاسداران به مواضع گروه جیش‌العدل در خاک پاکستان، روز پنجشنبه ۲۸ دی، وزارت امور خارجه پاکستان اعلام کرد که مخفیگاه چند گروه شبه‌نظامی مخالف خود در استان سیستان و بلوچستان را مورد هدف قرار داده‌است. وزارت امور خارجه پاکستان، از این حملات به‌عنوان «حملات دقیق نظامی هدفمند علیه مخفیگاه‌های تروریست‌ها» یاد کرد.

هرچند روابط دیپلماتیک دو کشور برای سه روز در شرایط پرتنش قرار داشت اما نهایتاً پس از حملات تلافی‌جویانه پاکستان، به نظر می‌رسد که با دست به کار شدن دستگاه دیپلماسی و مذاکراتی که میان وزرای خارجه ایران و پاکستان انجام شد، تا حدودی از شدت اختلاف‌ها میان دو کشور کاسته‌شد. با این حال بسیاری از کارشناسان معتقدند که این وقایع آثار بلندمدتی بر روابط تهران و اسلام‌آباد بر جای خواهد گذاشت. برای بررسی ارزیابی کارشناسان از تحولات اخیر در روابط ایران و پاکستان با تعدادی از دیپلمات‌های پیشین جمهوری اسلامی ایران در پاکستان و کارشناس‌های منطقه گفت‌وگو کردیم. مانند بسیاری دیگر از موضوع‌های مبتلابه سیاست خارجی کشور، در موضوع پاکستان هم دوقطبی شدیدی میان کارشناسان وجود دارد. عده‌ای یکسره تمامی اقدام‌ها و رویدادهایی را که در دوران دولت سیزدهم اتفاق افتاده‌است تایید می‌کنند و آثار آن را مثبت ارزیابی می‌کنند و در برابر، عده‌ای دیگر یکسره منتقد اقدام‌ها هستند.

دیپلمات‌های منتقد تاکید داشتند که به علت برخی معذوریت‌ها و محدودیت‌ها نمی‌توانند تمامی حرف‌های‌شان را علنی بیان کنند. تعدادی از این کارشناسان و دیپلمات‌های پیشین در صحبت‌هایی که خارج از چارچوب مصاحبه بیان می‌کردند، نسبت به نادیده انگاشته شدن دستگاه سیاست خارجی از تصمیم‌سازی‌ها و تسلط برخی نهادهای امنیتی و نظامی بر روابط خارجی کشور ابراز نگرانی می‌کردند و معتقد بودند، تصمیم‌های این‌چنینی بدون مشورت دیپلمات‌های کارکشته و آشنا با شرایط منطقه اتخاذ می‌شود. آنها معتقد بودند در دستگاه سیاست خارجی فقدان تجربه در حوزه مدیریت تخصصی دیده می‌شود و برخی به دلیل بی‌تجربگی و ناآشنایی با حوزه مدیریت تخصصی، تمایلی به استفاده از متخصصان ندارند. به گفته برخی دیپلمات‌های منتقد، در وزارت خارجه نوعی بی‌نظمی نیز دیده می‌شود. برای مثال فردی که در زبان اردو تخصص دارد، در حوزه اتیوپی فعالیت می‌کند و یا کارشناس آشنا با زبان اسپانیایی در حوزه شبه‌جزیره کره فعالیت می‌کند. این بی‌نظمی باعث آسیب به منافع ملی شده ‌است. این دسته از مدیران به دلیل ناآشنایی و بی‌تجربگی خودشان، ترجیح می‌دهند با زیردستانی که بیشتر از خودشان در حوزه موردنظر کاربلد هستند، کار نکنند.» در مقابل کارشناسان هوادار دولت، به‌شدت از اقدام اخیر حمایت می‌کنند و آن را یک اقدام ضروری می‌دانند که باعث «بهبود روابط دو کشور در بلندمدت» می‌شود. یکی از سفرای پیشین ایران در اسلام‌آباد پس از شنیدن نام روزنامه «هم‌میهن»، حاضر به گفت‌وگو نشد و مدعی شد که رسانه‌های منتقد مستمراً «دروغ‌پردازی»، «فتنه‌انگیزی» و «کارشکنی» می‌کنند و دستاوردهای سیاست خارجی دولت را نادیده می‌گیرند. در ادامه نظرات ۶ دیپلمات پیشین و کارشناس حوزه پاکستان و جنوب آسیا (ابراهیم رحیم‌پور، محسن روحی‌صفت، محمدحسین بنی‌اسدی، ماشاالله شاکری، ابوالفضل ظهره‌وند و نوذر شفیعی) را در خصوص تحولات اخیر مرزی بین ایران و پاکستان مطالعه می‌کنید.

 

 

 

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی