| کد مطلب: ۱۱۳۱۴
بازگشت از مسیر تفاهم

بازگشت از مسیر تفاهم

سه‌شنبه هفته گذشته با انتشار بیانیه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در خصوص افزایش شتاب تولید اورانیوم غنی‌شده توسط ایران، نگرانی‌ها در مورد سرنوشت توافق‌هایی که از خردادماه سال جاری میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا به دست آمده‌بود، افزایش پیدا کرد. تهران و واشنگتن در ماه‌های گذشته در مورد محتوای توافقی که در قالب آن، دارایی‌های بلوکه‌شده ایران در کره‌جنوبی و عراق و همچنین تعدادی از زندانیان ایرانی دارای تابعیت مضاعف آمریکایی از زندان‌های ایران آزاد شدند، سکوت کرده‌بودند. این توافق در پی دست‌کم ۴ ماه مذاکره مستقیم و غیرمستقیم میان نمایندگان ایران و آمریکا در نیویورک، قطر و عمان به دست آمده‌بود. از ابتدا گمانه‌زنی‌هایی در مورد قرار گرفتن برخی از تعهدات هسته‌ای در این توافق که رسانه‌ها از آن با عنوان «تفاهم نانوشته غیررسمی» یاد می‌کردند، وجود داشت. نیویورک‌تایمز ۲۵ خرداد سال جاری در گزارشی گمانه‌هایی را در مورد تعهدات ایران و آمریکا در تفاهم نانوشته منتشر کرده‌بود. براساس این گزارش، ایران تعهد داده‌بود که غنی‌سازی اورانیوم خود را از سقف ۶۰ درصد فراتر نبرد، از حمله به نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه توسط گروه‌های منتسب به خود جلوگیری کند، همکاری‌هایش را با بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تقویت کند و از فروش موشک بالستیک به روسیه خودداری کند. نیویورک‌تایمز گزارش داده‌است، در مقابل، آمریکا متعهد می‌شود از وضع تحریم‌های جدید اجتناب کند، نفتکش‌های خارجی حامل نفت ایران را توقیف نکند، به دنبال تصویب قطعنامه‌های جدید در شورای امنیت سازمان ملل متحد و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی علیه ایران نباشد.

۲۷ شهریور امسال، همزمان با انتقال دارایی‌های مسدودشده ایران در کره‌جنوبی به قطر، ایران چهار زندانی ایرانی را که تابعیت مضاعف آمریکایی داشتند به ازای آزادی چند شهروند ایرانی دیگر در زندان‌های آمریکا آزاد کرد اما رویداد مهم‌تر چند روز پیش از آن اتفاق افتاد. دو هفته پیش از این تحول، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در گزارش فصلی مدیرکل خبر داده‌بود، تولید اورانیوم غنی‌شده ۶۰ درصدی ایران از ماه خرداد که در گزارش قبلی منتشر شده‌بود به یک‌سوم کاهش یافته‌است و از ۹ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۶۰ درصد به ۳ کیلوگرم در ماه رسیده‌است. براساس گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ایران بین ماه‌های خرداد تا شهریور، ۳۱ کیلوگرم از ذخایر اورانیوم غنی‌شده ۶۰ درصد خود را نیز رقیق‌سازی کرده و به 5/64 کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده ۲۰درصدی تبدیل کرده‌بود. اما سه‌شنبه هفته گذشته سخنگوی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اعلام کرد، ایران از ماه نوامبر مجدداً تولید هگزافلورید اورانیوم با غنای ۶۰ درصدی اورانیوم ۲۳۵ را سه برابر کرده‌است و به ۹ کیلوگرم در ماه رسانده‌است. تهران واکنش مبهمی به این گزارش نشان داد و آن را تایید یا تکذیب نکرد. محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی در واکنش به این گزارش گفت: «ما ظرفیت غنی‌سازی ۶۰ درصدی را ادامه داده و ظرفیت جدیدی ایجاد نکرده‌ایم. این فضاسازی رسانه‌ای و سیاسی سه کشور اروپایی و آمریکا برای فضاسازی از طریق رسانه‌های خود است.»

هرچند مقام‌های تهران و واشنگتن از هرگونه اظهارنظر در خصوص ارتباط این کاهش تولید با تفاهم غیررسمی خودداری می‌کردند اما روشن بود که این اقدام ایران، بخشی از توافق‌هایی است که با ایالات متحده آمریکا برای کاهش تنش در روابط انجام داده‌است اما از مهرماه امسال بعد از حمله حماس به سرزمین‌های اشغالی، شرایط منطقه به شکل چشمگیری تغییر کرده‌است. بخشی از تعهداتی که به‌عنوان محتوای تفاهم نانوشته از آنها یاد می‌شد بعد از آغاز جنگ در غزه زیر پا گذاشته‌شده‌اند. نیروهای شبه‌نظامی در سوریه و عراق که منتسب به ایران هستند، حملات متعددی را علیه پایگاه‌هایی که نظامیان آمریکایی در آن مستقر هستند، انجام داده‌اند و در مقابل، آمریکا نیز تاکنون چندین بار به مواضعی که متعلق یا وابسته به ایران و گروه‌های تحت حمایت ایران توصیف شده‌اند، حمله کرده‌است. به نظر می‌رسد افزایش مجدد شتاب تولید اورانیوم غنی‌شده با غنای ۶۰ درصد توسط ایران نیز گامی از سوی ایران در واکنش به تحولات اخیر در منطقه باشد.

رویارویی در آژانس

در پی اعلام افزایش تولید اورانیوم غنی شده ۶۰ درصد توسط ایران، آمریکا و سه کشور اروپایی طرف برجام با انتشار بیانیه‌ای به تندی از تهران انتقاد کردند و خواستار کاهش مجدد تولید اورانیوم با غنای بالا توسط ایران شدند. در بخشی از بیانیه آمریکا، آلمان، بریتانیا و فرانسه آمده است: «تولید اورانیوم با غنای بالا توسط ایران هیچ توجیه غیرنظامی معتبری ندارد. این تصمیمات بیانگر رفتارهای بی‌پروا درمحیط پرتنش منطقه‌ای است.» در بخش دیگری از این بیانیه مشترک آمده است: «ما این اقدام را که به تشدید بی‌وقفه برنامه هسته‌ای ایران می‌انجامد، محکوم می‌کنیم.» چهار کشور غربی در این بیانیه همچنین از ایران خواسته‌اند تا فوراً این اقدامات را متوقف کرده و تشدید غنی‌سازی را معکوس کند. در ادامه این بیانیه مشترک آمده است: «تهران باید به‌طور کامل با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی همکاری کند تا تضمین دهد که برنامه هسته‌ای‌‌اش کاملاً صلح‌آمیز است. ضمن اینکه ایران باید تصمیم برای تعلیق فعالیت بازرسان آژانس را لغو کند.»

این بیانیه با واکنش تند تهران مواجه شد. ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه در واکنش به این بیانیه گفت: «بسیار مضحک است کشورهایی که خود مسئول شرایط فعلی در مورد برنامه هسته‌ای ایران هستند، با قلب واقعیت به دنبال تغییر مقصر و قربانی هستند.» کنعانی افزود: «این کشورها بهتر است به‌جای فرافکنی و موضع‌گیری‌های سیاسی، بر عملکرد خود در قبال مذاکرات رفع تحریم‌ها در دو سال گذشته مروری داشته باشند و نتیجه سیاست‌های غیرسازنده خود را مشاهده کنند.» سخنگوی وزارت امور خارجه تاکید کرد: «غنی‌سازی در سطح ۶۰ درصد در مراکز غنی‌سازی ایران، همواره متناسب با نیازهای صلح‌آمیز کشور و به‌طور کامل زیر نظر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بوده و ادامه خواهد داشت.» کنعانی در ادامه اظهار داشت: «ایران به همه حقوق و تعهدات بین‌المللی خود واقف است و در همین چارچوب، به همکاری‌های خود با آژانس ادامه خواهد داد.»

کلسی داون‌پورت، مدیر سیاست‌گذاری عدم اشاعه در انجمن کنترل تسلیحات در واکنش به گزارش آژانس می‌نویسد: «اینکه ایران تولید اورانیوم با غنای ۶۰ درصد را افزایش داده‌است، نگران‌کننده است. البته این تحولی نیست که باعث تغییر اساسی در شرایط شود، اما هر شکلی از تشدید تنش باعث افزایش ریسک می‌شود، به‌خصوص با توجه به افزایش تنش‌های منطقه‌ای. ایالات متحده آمریکا باید تنش‌زدایی با ایران را در اولویت قرار دهد.» آمریکا تا پیش از این با صدور قطعنامه محکومیت ایران در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مخالفت کرده‌است تا زمینه برای تفاهم ماه‌های گذشته بین دو کشور فراهم شود. با این حال مشخص نیست که آیا در اجلاس فصلی بعدی آژانس که اسفندماه سال جاری برگزار خواهد شد، آیا باز هم آمریکا مانع از صدور قطعنامه‌ای علیه ایران خواهد شد یا نه. صدور قطعنامه محکومیت در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ممکن است باعث پیچیده‌تر شدن شرایط و کاهش تمایل تهران به همکاری بیشتر با آژانس و مذاکره با آمریکا شود.

 

آیا تفاهم ایران و آمریکا از بین رفته‌است؟

نخستین واکنش‌ها به انتشار گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در خصوص افزایش شتاب تولید اورانیوم غنی‌شده ۶۰ درصدی در ایران ابراز نگرانی در مورد سرنوشت تفاهم ایران و آمریکا برای کاهش تنش در منطقه بود. تحلیل‌گران معتقدند، افزایش تنش‌ها پس از آغاز جنگ غزه، باعث شده‌است تا زمینه‌های تفاهم میان ایران و آمریکا از بین برود. با این حال عبدالرضا فرجی‌راد، استاد جغرافیای سیاسی معتقد است، هنوز برای صحبت کردن از ملغی شدن تفاهم پیشین ایران و آمریکا زود است. وی می‌گوید: «درگیری در غزه و تنشی که در روابط ایران و آمریکا به‌ویژه در رابطه با آنچه ادعا می‌شود نیروهای نیابتی ایران در منطقه هستند، چه در دریای سرخ و چه در جنوب لبنان و عراق و سوریه، باعث شده‌است تفاهم نانوشته میان ایران و آمریکا فعلاً نادیده گرفته‌شود.» فرجی‌راد می‌گوید: «یکی از اصلی‌ترین مبانی تفاهم تهران و واشنگتن این بود که طرف‌ها تنش را در منطقه کاهش دهند. با حمایت بی‌قید و شرطی که آمریکا از اسرائیل در کشتار مردم غزه انجام داده‌است، برای جمهوری اسلامی ایران قابل پذیرش نیست. در واقع تهران اینگونه می‌اندیشد که آمریکا با حمایت از اسرائیل در جنگ غزه مرتکب نقض تعهدات شده‌است و به تنش‌های جاری در منطقه دامن زده‌است. از طرف دیگر آمریکایی‌ها هم همین دیدگاه را نسبت به ایران دارند و می‌اندیشند که حمله نیروهایی که وابسته یا شریک جمهوری اسلامی ایران هستند، عامل درگیری‌های غزه هستند و این تهران بود که تعهدات خودش را نقض کرده‌است.»

با این حال، تهران هنوز احتمال گفت‌وگو با واشنگتن را کاملاً رد نکرده‌است. ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران روز گذشته در نشست خبری هفتگی خود با خبرنگاران درباره خبرهای منتشرشده در خصوص متوقف شدن مذاکرات غیرمستقیم بین ایران و آمریکا در عمان گفت: «جمهوری اسلامی ایران در چارچوب التزام خود به روند دیپلماتیک و پایبندی به میز مذاکره جهت بازگشت مسئولانه و متعهدانه همه طرف‌ها به برجام آماده است که جمع‌بندی به صورت کامل در چارچوب مذاکرات انجام‌شده صورت بگیرد و همه طرف‌ها مسئولانه و متعهدانه به روند مذاکرات برگردند و گزارش‌های متعدد رسانه‌ای مطرح می‌شود که نمی‌شود به تک‌تک این ادعا‌های رسانه‌ای پاسخ دهیم.» کنعانی افزود: «فضای دیپلماتیک برای انجام دور جدیدی از گفت‌وگو‌ها همچنان وجود دارد و در چارچوب رعایت خطوط قرمز ایران برای دور جدید گفت‌وگو‌ها و بازگشت همه طرف‌ها به برجام مشکلی نداریم.»

به اعتقاد عبدالرضا فرجی‌راد، بازگشت ایران و آمریکا به میز مذاکره و از سرگیری تفاهم پیشین، به میزان استمرار جنگ در غزه بستگی دارد. سفیر پیشین ایران در نروژ و مجارستان معتقد است: «مناسبات ایران و آمریکا در شرایط معلق قرار گرفته‌است. اگر وضعیت جاری در منطقه و جنگ غزه برای مدت طولانی ادامه پیدا کند، ممکن است این تفاهم کاملاً از یادها برود. اما اگر آتش‌بسی در غزه به دست بیاید، ممکن است دو کشور سر میز مذاکره غیرمستقیم برگردند. در حال حاضر واسطه‌هایی که تا پیش از این برای رساندن پیام میان ایران و آمریکا فعال بودند، درگیر بحران جاری در منطقه هستند. چه قطر در رابطه با مسئله میانجی‌گری میان حماس و اسرائیل بخش بزرگی از ظرفیت دیپلماتیک خود را به کار گرفته‌است و چه عمان که در رابطه با مسئله دریای سرخ و میانجی‌گری میان حوثی‌ها و دولت‌های غربی، مشغول فعالیت است. اگر آتش‌بس پایداری در غزه شکل بگیرد، بار دیگر واسطه‌های منطقه‌ای فرصت پیدا می‌کنند تا به موضوع ایران و آمریکا بپردازند.»

فرجی‌راد معتقد است، مذاکرات مستقیم و غیرمستقیم ایران و آمریکا از ۷ اکتبر تاکنون کاملاً متوقف شده‌است. وی می‌گوید: «واسطه‌هایی که مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا را میسر می‌کردند، در ماه‌های اخیر به شدت مشغول مسائل دیگری هستند و تمام ظرفیت دیپلماتیک خود را معطوف به رویدادهای پس از حمله ۷ اکتبر کرده‌اند. قطر به‌طور خاص در مورد گفت‌وگوهای حماس با اسرائیل و آمریکا میانجی‌گری می‌کند و عمان هم در رابطه با تلاش‌ها برای کاهش تنش در دریای سرخ با انصارالله در تماس است. بنابراین بعید است که این دو کشور فرصت کافی برای واسطه‌گری میان تهران و واشنگتن داشته‌باشند. به نظر من پیام‌هایی هم که به گفته مقام‌های وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران تاکنون از آمریکا به ایران رسیده، از طریق سفارت سوئیس به‌عنوان حافظ منافع آمریکا در ایران به تهران داده‌شده‌است.»

 

آیا بایدن در مقابل فشارهای داخلی تسلیم می‌شود؟

درست از روزی که خبر حمله حماس به سرزمین‌های پیرامون نوار غزه منتشر شد، سیاستمداران تندرو در واشنگتن دولت بایدن را به دلیل آنچه «مماشات با تهران» می‌خوانند، تحت فشار قرار داده‌اند. سیاستمدارانی مانند تام کاتن، سناتور ایالت آرکانزاس و نیکی هیلی، فرماندار پیشین کارولینای جنوبی و یکی از نامزدهای حزب جمهوری‌خواه برای انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۴ در اظهارات خود بارها دولت بایدن را به خاطر تفاهم با تهران مورد انتقاد قرار داده‌اند و حتی مدعی شده‌اند، دارایی‌هایی که تابستان امسال در چارچوب تفاهم تهران و واشنگتن آزاد شد و به قطر منتقل شد، عامل اصلی کمک به حماس در انجام عملیات ۷ اکتبر بود. کار به جایی رسید که یک سناتور آمریکایی خواستار محو ایران از روی کره زمین شد. لیندسی گراهام، سناتور ایالت کارولینای جنوبی در گفت‌وگویی تلویزیونی گفت: «بدون ایران، حوثی‌ها وجود ندارند. حوثی‌ها کاملاً توسط ایران حمایت می‌شوند. من الان شش ماه است که می‌گویم... ایران را بزنید. آنها میدان‌های نفتی در فضای باز دارند، سپاه پاسداران مقرهایی دارد که می‌توانید از فضا ببینید. آن را از روی نقشه محو کنید.»

عبدالرضا فرجی‌راد می‌گوید: «به نظر من دولت جو بایدن تا زمان انتخابات تسلیم فشارهای داخلی نخواهد شد، به‌ویژه آنکه می‌داند هر اندازه فشار بیشتری به تهران وارد کند، واکنش منفی‌تری از سوی تهران دریافت خواهد کرد. افزایش تنش در منطقه می‌تواند تاثیر منفی بر نتایج انتخابات برای دولت بایدن بگذارد. دولت بایدن نوعی شکیبایی با احتیاط در پیش گرفته‌است، به‌نوعی که محتاطانه به حملات گروه‌های شبه‌نظامی منطقه پاسخ‌هایی پراکنده بدهد و هم اجازه ندهد درگیری‌ها گسترش پیدا کند. آنچه برای دولت بایدن مهم است، این است که از گسترش بحران در منطقه خاورمیانه جلوگیری کند.»

 

تهران و واشنگتن در مسیر رویارویی

مقام‌های ارشد در تهران و واشنگتن، به‌‌رغم اظهارات جناح‌های تندرو در هر دو کشور، در نزدیک به ۳ ماهی که از آغاز جنگ در غزه می‌گذرد، تلاش کرده‌اند تا با خویشتن‌‌داری یکدیگر را خطاب قرار دهند. هر دو طرف مستمراً هشدار می‌دهند، استمرار حمایت طرف مقابل از متحدانش در منطقه باعث توسعه جنگ در منطقه خواهد شد. تهران پیوسته به آمریکا هشدار می‌دهد که از حمایت بی‌قید و شرط از اسرائیل دست بکشد و آمریکا هم از ایران می‌خواهد تا از متحدان منطقه‌ای‌اش بخواهد که حملات به پایگاه‌های آمریکایی را در منطقه متوقف کنند. تحلیل‌گران معتقدند، ایران و آمریکا تمایلی ندارند که تنش‌ها میان دو طرف بیش از این افزایش پیدا کند و به همین دلیل محتاطانه با یکدیگر مواجه می‌شوند. هشدارهای هر دو طرف نسبت به توسعه جنگ به منطقه، به دلیل نگرانی جدی آنها از تشدید تنش و آسیب‌هایی است که ممکن است در اثر آن به منافع‌شان وارد شود. به همین دلیل هم در سه ماه گذشته تهران همواره تاکید کرده‌است، در تصمیم گروه‌های محلی برای حمله به آمریکا یا متحدانش نقش مستقیمی ندارد و این گروه‌ها مستقلاً و مبتنی بر محاسبات خودشان تصمیم می‌گیرند. در مقابل، آمریکا هم تلاش کرده‌است تا حملات خود را به گروه‌های منطقه‌ای به شکل کنترل‌شده انجام دهد و از تلفات زیاد در این عملیات اجتناب کند.

تحلیل‌گران معتقدند، در شرایط جاری، تهران باید سیاست‌های خود را به‌گونه‌ای تنظیم کند که گزینه بهبود روابط با آمریکا و غرب و احتمال احیای توافق هسته‌ای از دسترس‌اش خارج نشود. عبدالرضا فرجی‌راد معتقد است، با توجه به موضع‌گیری‌های اخیر مسکو در خصوص جزایر سه‌گانه ایران و همچنین سخنان وزیر خارجه این کشور در خصوص حمایت از اسرائیل در جنگ غزه و مقایسه اهداف اسرائیل در غزه با اهداف روسیه در اوکراین، بهتر است که ایران در سیاست خارجی خود احتیاط بیشتری به خرج دهد. فرجی‌راد معتقد است: «اظهارات اخیر وزیر خارجه روسیه، سرگئی لاوروف، در خصوص مشابهت رویکرد روسیه در اوکراین با رویکرد اسرائیل در غزه، باعث شود طرف ایرانی دقت و احتیاط بیشتری در مناسباتش با بازیگران عمده بین‌المللی داشته‌باشد.»

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار