منافع و مخاطرات سوریه در جنگ غزه
آنچه در این ستون میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.
منافع و مخاطرات زیادی در جنگ ۱۰هفتهای اسرائیل علیه غزه، که به سوریه هم کشیدهشدهاست، برای دولت تحت رهبری بشار اسد در سوریه وجود دارد. اسرائیل تاکنون فرودگاههای دمشق و حلب را بمباران کردهاست و چند بار به بهانه اینکه ایران و شبهنظامیان منطقهای تحت حمایت تهران از سرزمینها و زیرساختهای سوریه برای حمله احتمالی به اسرائیل استفاده میکنند، مناطق روستایی در سوریه را مورد حمله قرار دادهاست. دمشق تلاش میکند روی خشم در سراسر جهان اسلام و کشورهای جنوب جهانی از اقدامات جنایتکارانه اسرائیل در جنگ غزه و حمایت بیقیدوشرط آمریکا از آن حساب باز کند. جاشوآ لندیس، مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه اوکلاهاما میگوید: «اصلیترین منفعتی که سوریه ممکن است از جنگ غزه ببرد، میزان آسیبی است که به پرستیژ و جایگاه آمریکا در جهان عرب وارد میشود. حمایت کامل بایدن از اسرائیل در تلاشاش برای کشتار فلسطینیان در غزه باعث شدهاست تا توانایی آمریکا در متحد کردن کشورهای عربی و اسلامی علیه ایران و سوریه از بین برود.» در عین حال در شرایطی که جهان متوجه بحران غزه شدهاست، تمرکز جهانی بر نقض حقوق بشر توسط رژیم سوریه کمتر شدهاست. جوزف کشیشیان، پژوهشگر اندیشکده مرکز ملک فیصل در ریاض میگوید: «بعد از یک دهه جنگ که طی آن میزان بیسابقهای از وحشیگری و بربریت مشاهده شد، دمشق در جایگاهی قرار میگیرد که ادعا کند وحشیگری اسرائیل توانستهاست روی او را سفید کند.» دمشق در عین حال خوشحال میشود که ببیند تلاشهای آمریکا برای توسعه توافقهای ابراهیم با هدف عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل با توقف مواجه شدهاست. سوریه از دوران رهبری حافظ اسد بین سالهای ۱۹۷۰ تا ۲۰۰۰ کاملاً مخالف شناسایی رسمی اسرائیل توسط کشورهای عربی بود که سال ۱۹۷۹ توسط مصر آغاز شد. در این چارچوب همین موضوع که جنگ غزه باعث شدهاست احتمال توافق عربستان سعودی و اسرائیل برای عادیسازی روابط بسیار کمتر شود، برای دمشق یک نکته مثبت تلقی میشود. اینکه پیمان صلح اردن و اسرائیل هم امروز از هر زمان دیگری از زمان امضایش در سال ۱۹۹۴ تاکنون آسیبپذیرتر شدهاست، مایه رضایت دمشق است. جاشوآ لندیس میگوید: «جنگ غزه، بار دیگر موضوعیت جبهه مقاومت را در جهان عرب احیا کرد. نهتنها اپوزیسیون سوریه، بلکه جهان عرب هم عموماً اهمیت جبهه مقاومت را در سالهای عرب به تمسخر گرفتهبودند. امروزه عربها بار دیگر از مقاومت حمایت میکنند. از نظر آنها توافقهای ابراهیم و دیپلماسی آمریکا بهشدت ضدعرب و کاملاً هوادار اسرائیل محسوب میشود.» جنگ غزه نهتنها بیش از پیش ائتلافهای چنددههای سوریه را تقویت میکند، بلکه حتی آشتی اسد را با دشمنان پیشینش در خاورمیانه مانند عربستان سعودی تسریع میکند. این موضوع را میشد در دعوت شدن بشار اسد به اجلاس مشترک سازمان همکاری اسلامی و اتحادیه عرب در ریاض مشاهده کرد. کریم امیلبیطار، استاد دانشگاه سنجوزف بیروت میگوید: «اسد تلاش میکند تا خودش را بعد از یک دوره حذف شدن بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۲ بار دیگر عضو کلوپ [کشورهای عربی] نشان دهد.»
اما در جنگ غزه مخاطراتی هم برای اسد وجود دارد. یکی از خطرها توسعه جنگ به یک جنگ گستردهتر منطقهای است. جاشوآ لندیس میگوید: «اسد به شدت خواستار سرمایهگذاری خارجی است. سوریهایها بسیار به ثبات نیاز دارند. این جنگ به همه یادآوری کرد که سرمایهگذاری در خاورمیانه پرریسک است و سوریه به میدان جنگی بدل شدهاست که منازعههای منطقهای آنجا حلوفصل میشوند.» این جنگ بار دیگر اهمیت محور مقاومت تحت رهبری ایران را در خاورمیانه و نقش کلیدی سوریه در آن نشان داد. به گفته جواد حیراننیا، مدیر گروه مطالعات خلیجفارس در مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه «سوریه نقش لجستیکی در این جنگ بازی میکند و مسیر اصلی ارسال سلاح و تجهیزات برای حماس و حزبالله است.» سوریه به عنوان یک کشور جنگزده که بخشهایی از آن همچنان تحت اشغال خارجی است، متوجه این موضوع است که به شدت نسبت به هر حملهای آسیبپذیر است. بیطار میگوید: «اسد میداند که ضعیفترین حلقه در این زنجیر است و اگر اسرائیل در نابودی حماس یا حمله به حزبالله ناتوان باشد، ممکن است تصمیم به حمله به سوریه بگیرد. برخی از سوریهایها تصور میکنند ممکن است اسرائیل با هدف حذف کردن یکی از نزدیکترین متحدان ایران، ترجیح بدهد به رژیم سوریه حمله کند.»