اختلاف درباره آلایندگی یک پالایشگاه
سازمانهای مردمنهاد خوزستان و شورای شهر بهبهان میگویند پالایشگاه بیدبلند آلاینده است اما مدیرعامل شرکت پالایش گاز این پالایشگاه آن را رد میکند
سازمانهای مردمنهاد خوزستان و شورای شهر بهبهان میگویند پالایشگاه بیدبلند آلاینده است اما مدیرعامل شرکت پالایش گاز این پالایشگاه آن را رد میکند
فاطمه باباخانی
خبرنگار اجتماعی
بهبهانیها میگویند آلودگی پالایشگاه بیدبلند، دمار از روزگارشان درآورده. چندماه است که میروند و میآیند و نامهنگاری میکنند، اما همهاش بیفایده؛ نامههایی متنوع به دادستانی کل کشور، سازمان حفاظت محیطزیست، اداره کل محیطزیست، دادستانی و بازرسی استان خوزستان و....
نخستین نامه را شورای شهر بهبهان در ششم اردیبهشتماه امسال به سازمان حفاظت محیطزیست نوشت. در این نامه 13بندی آمده است: «شرکت پالایشگاه بیدبلند خلیجفارس واقع در شهرستان بهبهان، باوجود گازهای مضر ازجمله گاز خطرناک H2S، در سال 1399 با گواهی سازمان حفاظت محیطزیست جزو صنایع سبز شناخته شده و از زمره آلایندگی خارج شده است، این درحالیاست که برج فلر پالایشگاه بهصورت شبانهروزی در حال سوزاندن گازهای مضر و اضافی است.» اعضای شورای شهر بهبهان در این نامه با اشاره به آلودگی شدید هوا، خاک، آب و گیاهان منطقه که موجب تضییع حقوق شهروندان بهبهان شده از کارشناسان سازمان حفاظت محیطزیست خواستهاند به این موضوع ورود کرده و نسبت به صنعت سبز بودن پالایشگاه تجدیدنظر کنند. پس از این نامه، انجمن دوستداران طبیعت و محیطزیست خوزستان اقدام به ارسال نامههایی به دادستانی کل کشور کرد که رونوشت آن را هم به سازمان حفاظت محیطزیست کشور، دادستانی و بازرسی و اداره کل خوزستان فرستاد. اولین نامه این انجمن 12تیرماه ارسال شد و پس از آن این نامهنگاریها ادامه یافت. در این نامهها آلایندگی و دود سیاه در سایت پالایشگاه، خرابی ماشینآلات مکانیکی و نشتیهای آن به خاک منطقه ذکر و تصاویر آن هم ضمیمه شده است. تعداد نامههایی که این انجمن تحت عنوان اعلام جرم پالایشگاه بیدبلند ارسال کرده، به 14نامه میرسد که آخرین آنها به 22مهرماه میرسد. 21شهریورماه هم خانه مطبوعات استان خوزستان نامهای به دادستان خوزستان نوشت که رونوشت آن به سازمان حفاظت محیطزیست و اداره کل و مدیرکل محترم بازرسی خوزستان ارسال شده است. در این نامه هم مجموعه مستنداتی درباره فیلم و عکسهای آلودگیهای دود سیاه، با ارتفاع زیاد مشعل پالایشگاه بیدبلند خلیجفارس ضمیمه شده است. البته هنوز نه پاسخی به نامه شورای شهر بهبهان داده شده، نه انجمنهای محیطزیستی خوزستان و خانه مطبوعات این استان جوابی دریافت کردهاند.
حالا کاوه راهبر، یکی از اعضای شورای شهر بهبهان به هممیهن میگوید که سازمان حفاظت محیطزیست باید دراینزمینه آزمایشهای لازم را درباره بیدبلند داشته باشد. او درعینحال تردیدهایی نسبت به صنعت سبز بودن این پالایشگاه دارد. «ما براساس یکسری مستندات و مشاهداتی که از پالایشگاه داشتیم و آماری که به دست ما رسیده، نامهای به سازمان حفاظت محیطزیست نوشتیم.»
به گفته او، آنها انتظار دارند سازمان حفاظت محیطزیست نهتنها نباید صنعت سبزبودن را تایید نکند، بلکه در مقابل میتوان بیدبلند را جزو صنایع آلاینده دستهبندی کرد. البته تمام اینها تنها زمانی محقق خواهد شد که کارشناسان این سازمان، آزمایشهای لازم را دراینزمینه انجام دهند.
شکایت به معنای حقانیت نیست
محمود امیننژاد، مدیرعامل شرکت پالایش گاز بیدبلند خلیجفارس اما حرف دیگری دارد. او نسبت به صداقت کسانی که بحث آلاینده بودن این پالایشگاه را مطرح میکنند، تردید دارد. «منبع تعیین آلایندگی یک پالایشگاه کجاست؟ آیا شورای شهر است یا انجمنهای محیط زیستی یا حتی مدیران بیدبلند؟ طبیعی است که این مرجع سازمان حفاظت محیط زیست است و آنها بر مبنای ادعای صرف به این شرکت لوح زرین صنعت سبز را نمیدهند.»
به گفته او آلاینده بودن یا نبودن دارای مؤلفههای فراوانی است که سازمان حفاظت محیط زیست آنها را براساس مجموعه پرسشهایی که در سامانه قرار داده است، میسنجد: «در همین رابطه بیدبلند از مشاوری کمک گرفت که 43 روز با 20 نفر از واحدهای مختلف روی بخشهای مختلف کار و مستنداتشان را ارائه کردند. در نهایت در کمیته ارزیابی اداره کل محیط زیست خوزستان بررسیها انجام و بیدبلند بهعنوان صنعت سبز به سازمان حفاظت محیط زیست در تهران ارجاع شد. کارشناسان این سازمان هم به بیدبلند آمدند و صحت موارد عنوان شده را ارزیابی کردند. من بهعنوان مهندس شیمی میتوانم درباره پتروشیمی نظر بدهم، اما آیا این صلاحیت را دارم که درباره سرطان هم دیدگاه تخصصی خود را ارائه کنم، به همین ترتیب درباره صلاحیت شورای شهر هم میتوان چنین گزارهای را بیان کرد.»
مدیرعامل پالایشگاه بیدبلند خلیجفارس سرانجام نامههای ارسالشده به مراجع قضایی را دلیلی بر گفتههای خود میداند. امیننژاد از این میگوید که یکی از این نامهها از دادستانی کل کشور به دادستانی کل خوزستان ارسال شد. دادستان هم نامهای فرستاد که به لحاظ حقوق قضایی این شکواییه رد میشود. «اصل موضوع این است که شورای شهر از اینکه بیدبلند آلاینده اعلام شود، سود میکند چون میتوانند عوارض آلایندگی دریافت کنند. اما این معامله با بیدبلند که ماهیتش محیط زیستی است، بیانصافی است. این شرکت با سرمایهگذاری میلیونها دلار با احداث خطوط لوله، گازهای اسیدی پالایشگاه را به چاههای نفت منطقه آغاجاری تزریق میکند تا علاوه بر تحقق تولید صیانتی از محیط زیست، حفاظت عملی انجام دهد.» امیننژاد، بیدبلند خلیجفارس را پالایشگاهی میداند که منابع گازی فلرینگ یا گاز همراه با نفت یا گازهایی که بدون بهرهوری به چاهها تزریق میشدند را پالایش کرده و از آن خوراک پتروشیمی و شبکه گاز را تامین میکند، بخشی از این گاز نیز به گفته او صادر میشود. «ما کارهای زیادی برای شهرستان بهبهان انجام دادهایم، نمونهاش سیستم پساب شهری! متاسفانه پساب این شهر به مارون و از آنجا به تالاب شادگان میریزد اما بیدبلند درصدد است تا با اختصاص هزار میلیارد تومان تحت عنوان مسئولیت اجتماعی تصفیهخانه بزند.»
مدیرعامل پالایشگاه بیدبلند خلیجفارس معتقد است سازمان حفاظت محیط زیست مجموعه عملکرد این پالایشگاه را لحاظ کرده و در نهایت صنعت سبز را به آن اعطا کرده است. «ما واحدی به نامHDs داریم که گوگرد را از 4000 پیپیام به زیر یک پیپیام میرساند و با آن سوخت اولیه سوپرجت میتوان تولید کرد، علاوه بر آن بیدبلند 86 درصد کاهش گاز گلخانهای تعهدات وزارت نفت را انجام میدهد.»
فلری که محل چالش و بحث است از نظر امیننژاد تنها در مواقعی که ایستگاه در برخی خروجیهای خود دچار توقف میشود مشتعل است که از آن گاز متان متصاعد میشود: «در موضوع فلرینگ محدود در برخی اوقات باید به این نکته اشاره شود که با توجه به اینکه بیدبلند خلیجفارس بهعنوان دریافتکننده خوراک و ارسالکننده محصولات در میانه زنجیره قرار دارد این فلرینگها با توجه به مشکلات در بالادست و پاییندست بیدبلند خلیجفارس اتفاق میافتد و عملا خود این پالایشگاه با توجه به تکنولوژی پیشرفته و عمر بسیار کوتاه تجهیزات نقشی محوری در این موضوع ندارد.»
مدیرعامل بیدبلند خلیجفارس با اشاره به جمعآوری بیش از ۲۰ میلیون تن گازهای ترش تاکید میکند که «ما گواهی صنعت سبز را در سال 1400 دریافت کردهایم و بار دیگر استان ما را در این زمینه معرفی کرده که در آبانماه مشخص میشود بیدبلند بار دیگر صنعت سبز میشود یا نه!»
امیننژاد بار دیگر بر محیط زیستی بودن بیدبلند تاکید میکند و هجمه و انتقاد از آن را از دایره انصاف بیرون میداند. به گفته او شکایت منتقدان به جایی نرسیده و ادعاهای آنها توسط سازمان حفاظت محیط زیست و یا دادستانی تایید نشده است: «شکایت به معنای حقانیت نیست. پروژههایی امثال بیدبلند بهعنوان یک دستاورد بزرگ محیط زیستی ملی با این اقدامات نباید مورد سیاهنمایی قرار گیرد.»
دولت، مکلف به مهار فلرها
محمد داسمه، دبیر کمیته حقوقی انجمن دوستداران طبیعت و محیطزیست و دبیر کمیته محیطزیست خانه مطبوعات استان خوزستان در گفتوگو با هممیهن میگوید که در جهان سالانه افزون بر 150میلیارد مترمکعب گاز تحت عنوان فلرینگ (یا سوزاندن گازها توسط مشعل) به مواد آلاینده تبدیل میشود که براساس آمارهای بانک جهانی اینرقم چیزی معادل یکسوم مصرف گاز کل اروپاست، از کل حجم گازهای آلاینده، 75درصد آن متعلق به 10کشور است که ایران هم جزو آنها محسوب میشود. این موضوع مهم و این شرایط، از دید مجامع بینالمللی حامی محیطزیست مخفی نمانده و مطابق با پروتکل کیوتو (Kyoto) که یکی از اسناد الحاقی کنوانسیون سازمان مللمتحد درباره تغییر آبوهوا بهحساب میآید، کشورهایی که برای رفع آلایندگیهای صنایع خود اقدام پیشگیرانه نداشته باشند، جریمه میشوند.
به گفته او، قرار بر این بود که وزارت نفت طبق برنامه ششم توسعه کل کشور، سالانه ۲۰درصد سوختن گازهای فلر را کاهش دهد و تا پایان برنامه ششم، گازهای همراه نفت مهار شود: «ماده 48 قانون برنامه ششم، دولت را مکلف به مهار فلرها کرده است. دراینزمینه دولت یا باید گازها را به زیر صفر رسانده یا آنکه فلرها را با مهار کربنها، بهینهسازی کند تا آلایندگیها کماثر شوند؛ چراکه بخش قابلتوجهی از گازهای ارسالی به فلرها، ترکیباتی مانند گاز طبیعی، اتیلن، پروپیلن، برشهای چهارکربنه و هیدروژن هستند.»
دبیر کمیته حقوقی انجمن دوستداران طبیعت و محیطزیست میگوید که این گازها از لحاظ اقتصادی بسیار باارزش بوده و این موضوع طراحی سیستم خاص جمعآوری و بازیافت گاز را توجیه میکند: «این سیستم، گازهای مشعل را جمعآوری، سپس بهعنوان خوراک واحدهای فرآیندی و سوخت گازی سیستمهای موجود در واحد یا تولید برق مصرفی تبدیل میکند. پیرو این فرآیند آلودگی ناشی از سوختن گازها نیز بهطور محسوسی کاهش مییابد ولی متأسفانه هنوز شاهدیم که این مشعلها و گازهای همراه در استان خوزستان میسوزد.»
سوختن گازهایی که داسمه از آن صحبت میکند علاوه بر آلودگی هوا و تهدید علیه بهداشت عمومی، موجب بیماریهای تنفسی و ریوی شده است: «در این راستا انجمن دوستداران طبیعت و محیطزیست استان خوزستان و خانه مطبوعات استان خوزستان به صورت جدی در حال مستندسازی پالایشگاهها، پتروشیمی و صنایع نفتی آلایندهاند. ضمن مستندسازی، پرونده پالایشگاه را به معاونت حقوق عامه دادستانی کل کشور، دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان خوزستان، سازمان حفاظت محیطزیست کشور، اداره کل بازرسی استان خوزستان و اداره کل حفاظت محیطزیست استان خوزستان ارجاع داده و اعلام جرم کردهاند.»
به گفته این وکیل محیطزیستی، علاوه بر پالایشگاهی که هفته گذشته و روزهای اخیر ۱۴ اعلام جرم علیه آن صورت گرفته، علیه پالایشگاه شیرینسازی گاز کارون در محدوده شهرستان اهواز هم اعلامجرم شده و این روند ادامه خواهد داشت.
دستگاه قضا ورود کند
هژیر کیانی، دبیر انجمن دوستداران طبیعت و محیطزیست خوزستان است و سالهاست تلاش میکند شرایط محیطزیست این استان را که با انواع و اقسام چالشها دستوپنجه نرم میکند، بهبود یابد: «سالهاست که شاهد وعدههای متعدد وزارت نفت برای حذف فلرهای نفتی و رفع آلودگی هوای خوزستان هستیم ولی در حد شعار باقی میماند. ضمن اینکه شرکتهای نفتی تحت فرمان وزارت نفت، بخش مهمی از تالاب هورالعظیم را برای استحصال نفت خشکاندند و برخی از ریزگردهای ناشی از این کانونها، برای مردم دردسرهای زیادی ایجاد کرد.»
او با اشاره به اینکه به منظور دفاع از حقوق محیطزیستی مردم خوزستان و تحقق سند ملی محیطزیست ابلاغیه رهبری و نیز پاسداشت اصل پنجاهم قانون اساسی، رویکرد انجمن در سال جاری اعلامجرم علیه شرکتهای آلاینده در خوزستان بهویژه مسئله فلرهای نفتی رهاشده در آسمان خوزستان است، ادامه میدهد: «با توجه به اینکه رهاسازی هزاران میلیون مترمکعب گازهای همراه نفت، به محیطزیست و سلامت مردم استان آسیب وارد کرده است، در این دادخواستها و با استناد به ماده ۶۸۸ آیین دادرسی کیفری از دستگاه قضایی، تقاضای رسیدگی به این موضوع را کردهایم و با توجه به جایگاه حقوقی، وزیر محترم نفت باید پاسخگوی دلایل رهاسازی این حجم عظیم از آلایندههای نفتی در آسمان خوزستان باشد.»
کیانی معتقد است که ظرفیتهای قانونی خیلی خوبی در آیین دادرسی کیفری جدید در جهت اختیار دادن به سازمانهای مردمنهاد برای پیگیریهای حقوقی قرار داده شده است: «ما امیدواریم با استفاده از این ظرفیت قانونی و پشتیبانی دستگاه محترم قضایی بتوانیم مسببان شرایط نامناسب محیطزیستی استان خوزستان را به پاسخگویی و دستگاههای مربوطه را به پرداخت غرامت بهنفع مردم محکوم کنیم تا زمینه تحقق ماده چهارم سند ملی محیطزیست که در این ماده بر جرمانگاری محیطزیست تاکید شده است را فراهم کنیم.»
دبیر انجمن دوستداران طبیعت و محیطزیست خوزستان از کشورهای جنوبی خلیجفارس که در آنها نیز منابع نفتی و گازی در حال بهرهبرداری هستند مثال میزند و اضافه میکند: «وقتی کشور کویت در کنار ما بیش از 98درصد فلرهای نفتی خود را کنترل کرده است، چگونه ما نمیتوانیم ضمن جلوگیری از آلودگی محیطزیست، از هدررفت این ثروت عمومی جلوگیری کنیم.»
از نظر این فعال محیطزیست، ادعای شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب درخصوص رد منشأ آلودگیهای نفتی ازسوی شرکتهای تابعه آن، مسئولیتگریزی آشکار در برابر فعالیتهای ضدمحیطزیستی ناشی از فعالیتهای نفتی در خوزستان است و ما چنین اظهاراتی را محکوم میکنیم. او میگوید: «این شرکتها از گذشته تاکنون بیشترین سهم را در آلایندگیهای نفتی داشتهاند و متاسفانه بهجای عذرخواهی و پاسخگویی به مردم، با فرافکنی و مسئولیتگریزی آشکارا، به مردم خوزستان دهنکجی میکنند.» او با اشاره به اینکه از مراجع قضایی و دادستان میخواهیم با تشکیل کمیته حقیقتیابی برای تشخیص منشأ آلودگیهای خوزستان، میزان خسارات واردشده به محیطزیست استان و مردم را برآورد و از مسببان این رفتارهای ضدمحیطزیستی -چه در جریان خشکانیدن تالاب هورالعظیم، چه آلایندگیهای نفتی- طلب غرامت کنند، میگوید: «بیش از 2هزار پژوهش دانشگاهی معتبر نشان میدهد، در هر مترمکعب فلرها یا گازهای همراه نفتی که بهشکل کنونی سوزانده میشود، بیش از 250نوع ماده سمی وجود دارد و برخی از این گازها در صورت تماس مستقیم کشندهاند. بنابراین طرح گیاه کنوکارپوس بهعنوان منشأ آلایندگی، یک فرافکنی آشکار برای مسئولیتگریزی است چراکه تاکنون هیچگونه پژوهشی که ثابت کند این فرضیه میتواند در آلودگی هوای اهواز یا خوزستان مؤثر بوده باشد، وجود ندارد.» دبیر انجمن دوستداران طبیعت و محیطزیست خوزستان یکی از دلایل اصلی و عمده رتبه پایین ایران را در شاخصهای ارزیابی و محیطزیستی بینالمللی، میزان فلرهای رهاشده در محیطزیست میداند: «متاسفانه این مسئله ایران را در رده 10کشور آلاینده جهان قرار داده که بخش مهمی از این آلایندهها در اثر سوءمدیریتها در شرکتهای تحت امر امثال مدیرعامل فعلی مناطق نفتخیز جنوب است.»
آتش آلودگی بر سر مردم
در مقالهای با عنوان «استفاده از گاز فلر برای توليد سوخت مايع و جلوگيری از آلودگی محيطزيست» که توسط محمدتقی ابدی، کارشناس ارشد مهندسی انرژی گروه انرژی دانشگاه آزاد اسلامی، محمد ايرانی، استاديار پژوهشگاه صنعت نفت و احمد توسلی، دانشیار گروه مهندسی انرژی، دانشگاه آزاد اسلامی تهیه شد، نوشته شده است: «مشعلها در يک زمان کوتاه مقدار زيادی گاز در هوا منتشر میکنند. میزان سوختن گاز در مشعل به بازدهی آن، زمان فرآيند احتراق و... بستگی دارد که معمولاً بهدلیل عدم وجود زمان کافی برای احتراق و بازدهی نامناسب مشعلها، میزانی از گاز بهصورت نسوخته وارد اتمسفر میشود.» این پژوهش به دو هزار مقاله رسمی چاپشده در کانادا ارجاع میدهد که براساس آن: «طی فرآيند سوزاندن گاز 250ماده سمی شناختهشده مختلف در هوا تخلیه میشود که اين امر آثار زیانبار فراوانی برای محیطزيست خواهد داشت». به گفته این پژوهشگران، نروژ یکی از کشورهای پیشگام در نظارت و کنترل سیستم فلر است. «تجهیزات اندازهگیری گاز در سیستم فلر، مهمترين عامل در نظارت و کنترل سیستم فلر که پراهمیتترين آنها دبیسنج جريان گاز و آنالیز جريان گاز است، در بعضی کشورها مانند کشور نروژ همه فلرها مجهز به دبیسنجها يا کنتورهای استاندارد هستند. استاندارد نروژی NORSOK مهمترين استانداردی است که در زمینه اندازهگیری دبی گازهای فلر تدوين شده است.» در بخش دیگری از این پژوهش به مقوله ارزش گازهای فلر اشاره شده است: «برای يک مشعل با قطر30 اينچ، اگر ارتفاع شعله30فوت باشد، ارزش حرارتی و دلاری گازهای ارسالی به فلر 100میلیون بیتیيو در ساعت و یکمیلیون و 752هزار دلار در سال خواهد بود.»
حسین عندلیبمقدم، کارشناس ارشد مهندسی محیطزیست دانشگاه صنعتی امیرکبیر، در پژوهشی با عنوان «پیامدهای زیستمحیطی کاربرد فلرها و سوزاندن گاز در آنها»، نوشته است: «احداث فلر و سوزاندن گاز در آن، پیامدهای زیستمحیطی مختلفی دارد که درصورتیکه بهدرستی لحاظ نشوند، میتواند در آینده تأثیرات منفی عمدهای بر انسان، گیاهان، جانوران و محیط اطراف داشته باشد. آلودگی هوا از مهمترین تبعات منفی سوزاندن گاز در فلرهاست.» او انتشار استانداردهای سختگیرانه نشر و پخش گاز و کاهش میزان flaring را گامی مؤثر در کنترل آلودگیهای هوای ناشی از فلرکردن گاز میداند. به نظر این پژوهشگر: «یک فلرِ گاز، با توجه به ویژگیهای گازی که در آن سوزانده میشود، میتواند آلایندگی حرارتی، صوتی، بصری و ... نیز داشته باشد.»
یک جستوجوی ساده درباره عوارض این فلرها همچنین نشان میدهد اگر تأمین میزان اکسیژن برای احتراق با کمبود مواجه شود یا ذرات کربن شرکتکننده در احتراق تا دمای پایینتر از اشتعال خنک شوند، فلر دود غلیظی را به محیط آزاد میکند. بنابراین باید دمای نقطه احتراق در مقدار واقعی آن نگه داشته شود. عدم وجود هوای کافی برای احتراق، سبب رهاشدن هیدروکربنهای نسوخته به محیط میشود. ازطرفی اجزای گازها و مقدار آنها نیز در دودکردن فلر یا مشع Flare ، تاثیرگذار هستند. معمولاً ترکیبات گازی سنگینتر مانند آروماتیکها، الفينها و پارافینها خاصیت دودکنندگی بیشتری نسبت به هیدروکربنهای سبکتر دارند. همچنین بهدلیل عدم وجود زمان کافی در فرآیند احتراق، همواره گازهای نسوخته شامل گازهای حاصل از احتراق ناقص، به محیطزیست وارد میشوند. تاکنون تحقیقات انجامشده نشان داده که حجم ترکیبات سمی آزادشده از احتراق ناقص، بسیار بیشتر از حد انتظار است.
گرچه اغلب پالایشگاهها عنوان میکنند که احتراق در آنها کامل است اما برخی نسبت به آن تردید دارند. او بهعنوان کارشناس یک شرکت تجهیزات پتروشیمی دراینزمینه عنوان کرده است: «در طراحی مشعل، فرض بر این است که احتراق بهصورت کامل انجام میگیرد اما درحقیقت احتراق با راندمان صددرصد برقرار نمیشود. بنابراین احتراق ناقص، سوزاندن نامناسب و بهدنبال آن تشکیل دود از دودکشهای مشعل، موجب افزایش مخاطرات ناشی از انتشار مواد شیمیایی به طبیعت میشود. ازجمله این آلایندهها میتوان به دیاکسید کربن (CO2)، اکسیدهای نیتروژن (NOx)، دیاکسید گوگرد (SO2)، هیدروکربنهای سوخته نظیر مونوکسید کربن (CO) و ذرات کربنی (Soot)، فلزات مانند جیوه، آرسنیک و کروم و مواد آلی فرار شامل بیش از ۲۵۰ماده سمی و سرطانزا نظیر دیسولفید کربن (CS2)، کربونیل سولفید (COS)، بنزو پیرن، تولوئن و بنزن