سال سخت وزارت بهداشت
محمدرضا واعظمهدوی رئیس انجمن اقتصاد سلامت در گفتوگو با هممیهن از تنگناهای بودجه سال آینده بخش سلامت میگوید طرح شکستخورده دارویار باید متوقف شود
محمدرضا واعظمهدوی رئیس انجمن اقتصاد سلامت در گفتوگو با هممیهن از تنگناهای بودجه سال آینده بخش سلامت میگوید
طرح شکستخورده دارویار باید متوقف شود
سال سخت دیگر در انتظار وزارت بهداشت. این چندمین سالی است که نسبت به شرایط مالی نابسامان بخش سلامت هشدار داده میشود. پیش از این، شیوع کرونا وضعیت این وزارتخانه را به مرز بحران رسانده بود و حالا در کنار مشکلات قبلی، بودجه احتمالی سال آینده نظام سلامت، نگرانیها را از سرنوشت بهداشت و درمان کشور و بهطور ویژه طرح دارویار، بیشتر کرده است؛ طرحی که به گفته کارشناسان حوزه دارو، در کمتر از 5ماه شکست خورده و این درحالیاست که مسئولان حوزه درمان و دارو، برای همین طرح شکستخورده درخواست افزایش بودجه کردهاند. بر اساس اعلام نمایندگان مجلس، بودجه 1402 بخش سلامت با 29درصد رشد، حدود 273هزار میلیارد تومان تعیین شده و در کنار آن برای اجرای طرح دارویار، 69هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده است؛ بودجهای که گفته میشود باید به 110هزار میلیارد تومان برسد. مردادماه امسال وزارت بهداشت در شرایطی این طرح را بهعنوان یک اقدام اساسی در بخش سلامت به اجرا گذاشت که وعدههای فراوانی برای تحقق آن داده شده بود درحالیکه حالا به گفته نمایندگان مجلس فقط یکسوم از تسهیلات وعده داده شده، محقق شد؛ اتفاقی که ابتدای پاییز صنعت دارو را بحرانی کرد و کمبود سادهترین داروها را رقم زد. حالا در شرایطی که وضعیت بودجه سال آینده سلامت، همچنان مبهم است، دهمین طرح استیضاح وزیر بهداشت هم کلید خورده و حالا گمانهزنیها حکایت از احتمال صدور کارت قرمز برای این وزیر دارد. در این وضعیت محمدرضا واعظمهدوی، استاد دانشگاه و رئیس انجمن اقتصاد سلامت چالشهای بودجه سال آینده نظام سلامت را بررسی میکند. او که سابق بر این، عضو شورای سیاستگذاری نظام بیمههای درمانی کشور و معاون سازمان برنامه و بودجه بود، در گفتوگو با هممیهن تاکید میکند که طرح دارویار باید متوقف شود. او وزیر بهداشت را یکی از دلایل منتقل نشدن مشکلات حوزه سلامت به هیئتوزیران میداند و میگوید ایراد اصلی وزارت بهداشت، ناآگاهی مسئولانش است.
آنچه از لایحه بودجه سال 1402 مشخص است، بودجه سلامت رشد 29 درصدی دارد؛ بودجهای که نگرانیهایی نسبت به کمبود اعتبارات سال آینده نظام سلامت ایجاد کرده، همه اینها در شرایطی است که امسال به دلیل افزایش نرخ ارز و احتمالا ادامه این روند برای سال آینده، هزینههای این حوزه افزایش قابلتوجهی پیدا خواهد کرد. به اعتقاد شما در میدان تقسیمبندی بودجه چه مشکلاتی در انتظار است؟
نکته مهمی که میتوانم بگویم این است که ساختار بودجه در ایران، دچار بیماری مزمنی است؛ بیماریای که ریشه آن به سالهای قبل از انقلاب بر میگردد. مشکل ما در کشور نبود تعادل میان منابع و مصارف است. اقتصاد ایران به دلیل اینکه یک اقتصاد نفتی است، از سالها قبل به درآمدهای نفتی وابستگی داشته و از اقتصادی که متکی بر کار و تولید است، فاصله گرفته است. همین منابع نفتی، بر فرهنگ مصرفی کشور هم تاثیر گذاشته است. در این میان متاسفانه دولتهای مختلف که روی کار میآیند بهجای اینکه این اشکال ساختاری را مرتفع کنند، سالبهسال شرایط را وخیمتر میکنند. ما شاهدیم که در دولت گذشته هم بین درآمدها و هزینهها فاصله زیادی دیده میشد و برآوردها حکایت از فاصله 300هزار میلیارد تومانی داشت. اما نکته اینجاست که امسال این فاصله به 500هزار میلیارد تومان رسیده است.
این مسئله ناشی از چیست؟
ما شاهدیم که در دولتهای گذشته، بهطور مرتب بدهیهایی ایجاد شده است، یعنی بین واگذاریهای مالی و تملک داراییهای مالی فاصله وجود دارد و سالبهسال ما را بدهکارتر میکند. هر سال دولت برای بودجه سال بعد، بدهی بیشتری تلنبار میکند. لایحه بودجه امسال هم 100هزار میلیارد تومان این بدهی را بالا میبرد. در چنین شرایطی نظامهای خدماتی بیشترین زیان را میبینند، یعنی بخش بهداشت و درمان، آموزش عمومی و رفاه اجتماعی. همانطور که گفتم بودجه سال آینده 500هزار میلیارد تومان بیش از درآمدها به جامعه، کسر بودجه تزریق میکند و معادل همین میزان نقدینگی بالا میرود و تورم در جامعه دامن زده میشود. در چنین شرایطی نظامهای درمان و بهداشت اما بیشترین آسیب را میبینند چراکه بودجههای همراه با کسری، تورمزا هستند و از همه اینها گذشته
تورم بخش سلامت در سالهای اخیر هم بسیار بیشتر از تورم عمومی است.
این مسئله به دلیل خرید تجهیزات پزشکی و مجهز کردن بیمارستانهاست؟ البته که در همین امسال هم آنطور که از بیمارستانها خبر میرسد، هزینههای خرید تجهیزاتی مانند امآرآی و سیتیاسکن و... چندین برابر شده و تحت تاثیر قیمت ارز، بیمارستانها را با مشکل جدی مواجه کرده است.
بله، همینطور است. افزایش قیمت ارز بسیار بیشتر از تورم است و چند سال طول میکشد تا افزایش قیمت ارز به تورم عمومی مبدل شود و در جامعه اثرات خودش را بگذارد. اما در بهداشت و درمان، این اتفاق طی یکسال رخ میدهد و اثراتش را میگذارد. وقتی قیمت ارز بهداشت و درمان ارز ترجیحی و 4 هزار و 200 تومانی بهطور ناگهانی به 40هزار تومان افزایش مییابد، طبیعی است که هزینه تجهیزات پزشکی 10برابر و قیمت دارو 6-5برابر میشود. در بخش دارو، این هزینه بالا به دلیل خرید مواد اولیه دارویی است. ما قبل از این هم پیشبینی کرده بودیم که قیمت دارو 5 تا 6 برابر میشود و چنین اتفاقی هم افتاد.
در همین شرایط اما شاهد بودیم که با وجود تاکید بر اختصاص منابع مالی پایدار، طرح دارویار اجرا شد بدون اینکه منابع مالی قابلتوجهی برایش در نظر گرفته شود. همین مسئله منجر شد تا در کمتر از 5ماه زمزمههای شکست آن شنیده شود. حالا به اعتقاد شما اختصاص اعتبار برای طرحی که شکست خورده، منطقی است؟
نکته این است که در کشور گاهی مسائل با نام و محتوای واقعی خودشان مطرح نمیشوند. مثلا طرحی را راهاندازی میکنیم برای خصوصیسازی درمان و اسمش را میگذاریم خودگردانی بیمارستانها، بهطور صریح به مردم نمیگوییم که میخواهیم از شما در بیمارستان پول بگیریم. اما محتوای طرح همین را نشان میدهد. نظام بهداشت و درمان کشور، سالها تحتتاثیر این مسئله آسیبدیده است. ازجمله نبود انطباق بین محتوا و نام طرحها، طرح موسوم به دارویار است؛ طرحی که به هیچعنوان هدفش یاری امر دارو نبوده، لغت دارویار یک اسم پرطمطراق و رنگ و لعاب داده شدهای است که محتوای آن منجر به افزایش نرخ دارو میشود. روح طرح دارویار، حذف ارز 4200تومانی و تبدیل ارز دارو به ارز نیمایی یا ارز آزاد است. ظاهر موضوع این است که نظام دارویی از نرخگذاری آزاد شود و کارخانجات و تولیدکنندگان بتوانند در شرایطی که ارز دولتی دریافت نمیکنند، کالایشان را بهصورت آزاد قیمتگذاری کنند، اما در عمل این اتفاق نمیافتد. کسانی که اینگونه تصور میکنند بسیار سادهاندیش و ناآشنا با نظام اجرایی کشور بودند.
به اعتقاد شما در چنین شرایطی چه اصراری به اجرای این طرح بود؟ آنهم در وضعیتی که در همان موقع هشدارهای زیادی نسبت به افزایش نرخ دارو و اختصاص نیافتن اعتبارات داده میشد.
مسئله این است که از طرفی ارز ارزان دارو حذف شده، نرخ دارو آزاد نشده و از طرف دیگر مابهالتفاوت نرخ ارز به نظام بهداشت و درمان اختصاص داده نشده است. بنابراین نظام بهداشت و درمان با افزایش قیمت مواجه شده که این افزایش اولا مورد تایید نهادهای نظارتی کشور مثل سازمان بازرسی کل و دیوان محاسبات نیست، بنابراین کارخانجات، شرکتها و داروخانهها نمیتوانند داروهایشان را به قیمت آزاد عرضه کنند. ثانیا، مابهالتفاوت قیمت، اختصاص داده نشده، از این رو افزایش قیمتی که رخ داده، اگر چه به قیمت تمامشده نرسیده اما به هزینه بیماران و میزان پرداخت از جیب آنها تحمیل شده. نتیجه هم این شده که کارخانجات و صنایع داروسازی به نقدینگی بسیاری نیاز پیدا کردهاند، یعنی اگر قبلا برای یک میلیون دلار مواد اولیه دارویی، 4میلیارد تومان نیاز داشتند، حالا با ارز 40هزار تومانی به 40میلیارد تومان نیاز دارند، یعنی 10برابر شده است. این نقدینگی را باید از کجا بیاورند؟ مثلا باید از بانکها وام بگیرند که در این فرآیند باید سود 24 تا 28درصدی را حساب کرد که هزینههایشان را بسیار بالا میبرد. وقتی هم بخواهند وام بگیرند باید وثیقه بگذارند، درحالیکه کارخانهها، ملک یا مدارک قابلقبول سیستم بانکی ندارند، نتیجه هم این میشود که کارخانهها نتوانند برای تهیه و خرید مواد اولیه خود پیشفاکتورهای بانکی گشایش اعتبار کنند. همین مسئله سبب شده تا مواد اولیه دارویی تهیه نشود و درنهایت بازار با کمبود دارو مواجه شود. ما امروز اولین نتایج طرح موسوم به دارویار را در سطح داروخانههای کشور میبینیم، به این صورت که هر داروخانهای با تعداد زیادی از کمبود دارو مواجه است، آنتیبیوتیکها، مسکنها و حتی داروهای اصلی کمبود دارند و بیماران سرگردان روانه ناصرخسرو میشوند و برخی از داروها را با 10برابر قیمت باید بخرند؛ داروهایی که از نظر کیفی هم تحت کنترل نیستند و تامین آنها تبدیل به کابوسی برای بیماران شده است. در بیمارستانهای مختلف شاهدیم که خانواده بیماران از یک طرف غم بیماری عزیزانشان را دارند و از طرف دیگر باید نسخه به دست از این داروخانه به آن داروخانه بروند تا داروی مورد نیازشان را پیدا کنند. حالا به همه اینها هزینه تامین دارو را هم باید اضافه کرد.
بنابراین با این وضعیت چشمانداز سلامت در سال آینده قابلتوجه نیست.
بله. در بودجه سال 1402 هیچ افقی برای حل این مسائل دیده نمیشود. پیشبینی میشود این روند ادامه داشته باشد مگر اینکه دولت بهطور اعم و وزارت بهداشت بهطور اخص، استراتژی خود را تغییر دهند و بهجای دنبالهروی از روند افزایشیابنده قیمتها و شرکت در مسابقه بیپایان گرانی و گرانفروشی و گرانسازی خدمات، تلاش کنند نهادههای تولیدی صنعتی و تولید خدمات را ارزانتر کنند و ارزانتر هم در اختیار مصرفکنندگان قرار دهند. با این روش میتوانند بار مالی بودجهای خود را کاهش دهند و رفاه بیشتری برای مردم تامین کنند. در کنار آن هم امکان دسترسی به خدمات بهتر پزشکی و بهداشتی را فراهم کنند. در این شرایط اعتماد بین گروه پزشکی و مردم عمیقتر میشود و آرامش و اعتماد در جامعه ایجاد میشود. اعتماد و آرامش در جامعه منجر به کاهش استرس اجتماعی و ابتلا به بیماریهای مختلف میشود و درنهایت سلامت اجتماعی را افزایش میدهد. ما امیدواریم این تغییر ریل و مسیر در وزارت بهداشت محقق شود.
با همه این توضیحات بهنظر شما مهمترین ایرادی که میتوان به سیستم وزارت بهداشت در مدیریت منابع یا میزان موفقیت طرحها و برنامههایشان وارد کرد، چیست؟
مهمترین ایرادی که میتوان به وزارت بهداشت گرفت، ناآگاهی مسئولان این وزارتخانه است. وزیر بهداشت آن توجه لازم را برای انتقال مسائل و حساسیتهای حوزه بهداشت و درمان به هیئتوزیران ندارد. ما از وزیر نفت یا مسکن نمیتوانیم انتظار داشته باشیم مسائل بهداشت و درمان را بشناسند و نسبت به آنها حساسیت داشته باشند. از وزیر نیرو نمیتوانیم توقع داشته باشیم که درباره ارز دارو حساس باشد و برای تامین ارز دارو از دولت، تلاش کند. وزیر بهداشت باید این موضوع و مسائل مربوط به سلامت مردم را منتقل کند.
منظورتان این است که این موضوعات به سطوح بالاتر منتقل نمیشود؟
بهنظر میرسد وزارت بهداشت در این زمینه ضعیف است، بههرحال باید مشکلات را حل کرد وگرنه که مشکلات اقتصادی دولت بسیار زیاد است. دولت 500هزار میلیارد تومان کسر بودجه دارد، طبیعی است که نتواند مابهالتفاوت نرخ ارز را پرداخت کند. وزارت بهداشت باید آگاه باشد و نسبت به این شرایط شناخت داشته باشد و نرخ ارز خود را افزایش ندهد به این امید که مابهالتفاوت آن ازطریق بودجه دریافت میشود.
شما به ناموفق بودن طرح دارویار اشاره کردید، درحالیکه قبلا هشدارهای بسیاری در این زمینه داده شده بود، چرا نمایندگان مجلس و بهطور ویژه اعضای کمیسیون بهداشت و درمان در این زمینه اقدامی نکردند؟
ما در جلساتی که در مجلس شورای اسلامی با حضور نمایندگان داشتیم، همه پیشبینیهای خودمان را ارائه دادیم، با اینکه برخی از نمایندگان بسیار امید داشتند و فکر میکردند طرح دارویار مشکلات زیادی را حل میکند اما از همان اول تاکید کردیم که این طرح نهتنها منجر به حل مشکلات دارو در کشور نمیشود بلکه معضلات را چندبرابر میکند. نمایندگان مجلس در ابتدا باور نمیکردند اما حالا بیشترشان بر این باورند که این اتفاق به نامطلوبترین شیوه ممکن در حال رخ دادن است. در پی جلسات انتقادی نمایندگان مجلس با وزیر بهداشت، او برای اینکه دل نمایندگان را بهدست آورد، چند نفر از روسای دانشگاههای علومپزشکی را برکنار کرد. اما درنهایت آنچه مردم احساس میکنند، این کمبودهای دارویی است. نمایندگان مجلس باید نسبت به این کمبودها حساسیت نشان دهند، هرچند طبیعی است که مجلس نمیتواند کاری کند، بلکه باید از دستگاههای اجرایی و دولت مطالبه کند تا آنها مسئله را حل کنند.
به اعتقاد شما باید طرح دارویار متوقف شود؟
بله. جلوی ضرر را از هر کجا بگیرید، منفعت است.
اما همانطور که اطلاع دارید اعلام شده که بودجه در نظر گرفته شده برای این طرح در سال آینده، 69هزار میلیارد تومان است که عدد بسیار کمی است و باید افزایش یابد. اگر طرح شکستخوردهای است چرا برای نگهداشت آن این میزان تقلا و تلاش میشود؟
اگر جدول شماره یک لایحه بودجه را ببینید، متوجه میشوید 500هزار میلیارد تومان کسری بودجه برای سال آینده داریم. دولتی که 500هزار میلیارد تومان هزینههایش از درآمدش بیشتر است، آیا میتواند مثلا 100هزار میلیارد تومان برای طرح دارویار اختصاص دهد؟ وزارت بهداشت باید شناختی از بودجه داشته باشد. این وزارتخانه بدون شناخت تنگناهای بودجهای کشور دست به ریسک بزرگی زده است. آنها آمدند نرخ ارز را افزایش دادند به این امید که بتوانند مابهالتفاوت آن را از بودجه دریافت کنند درحالیکه اگر به صحبتهای کارشناسان توجه میکردند، میفهمیدند دولت با این مشکلات مالی امکان اختصاص بودجه زیادی به این طرح را ندارد.
اما زمانیکه میخواستند این طرح را اجرا کنند، دولت بسیار حمایتگرانه وارد میدان شد و از هرطرف به آنها اطمینان دادند که بودجهها تامین میشود. براساس صحبتهای شما میتوان گفت که وزارت بهداشت فریب خورد؟
بالاخره ناآگاهی کرده است. هیچکس نمیخواهد طرحی را خراب کند اما توان و ظرفیت مالی، اقتصادی و بودجهای که اختصاص داده شده، اگر کارشناسی درستی میشد متوجه میشدند که توان بازپسدادن تفاوت نرخ ارز به نظام بهداشت و درمان را ندارند.
حالا در کنار همه اینها به اعتقاد شما رشد 29درصدی بودجه برای سال آینده بخش سلامت، با توجه به افزایش قیمت ارز و گرانی تجهیزات پزشکی، چقدر میتواند جوابگوی هزینهها باشد؟
رشد بودجه عمومی سال آینده کشور نسبت به امسال 40درصد است. بنابراین رشد 29درصدی بودجه سلامت بهنسبت رشد 40درصدی بسیار کم است. سهم بهداشت و درمان از بودجه کل بسیار کم است و رشد 29درصدی حتی جوابگوی تورم نیست.
چقدر باید رشد پیدا میکرد؟
در سیر افزایش یابنده قیمتها هرقدر که بخواهید با افزایش قیمت و افزایش بودجه سروکار داشته باشید، باز هم پاسخگو نیست. اما بهطورکلی در شرایط فعلی باید بودجه بخش سلامت حداقل 60درصد افزایش مییافت. در سالهای گذشته رشد بودجه بهداشت و درمان بیشتر از رشد بودجه عمومی کشور بود اما بازهم جوابگو نبود.
بنابراین باید گفت سال آینده بخش سلامت، مانند هر سالی که اعلام میشود، سخت خواهد بود؟
بله. به هر حال مشکلات سختی در پیش است.
نکتهای که در بخش سلامت مطرح میشود، سلسله طرحهایی است که یا به نتیجه نمیرسند یا به شکست میخورند. نمونه چنین طرحی را در دوره وزارت آقای قاضیزاده هاشمی تحت عنوان طرح تحول نظام سلامت داشتیم؛ طرحی که پرقدرت شروع بهکار کرد اما بهناگاه متوقف شد و حتی بعدها اعلام کردند چون بودجهای برایش اختصاص داده نشد، نتوانستند اجرای آن را ادامه دهند. طرح دارویار هم بهعنوان یکی از دستاوردهای این دولت مطرح میشود اما به یکسال نرسیده ضعفهای آن مشخص شد و حالا میگویند شکست خورده است. چرا در بخش سلامت با چنین طرحهای بینتیجهای مواجهایم؟
البته باید تاکید کرد که طرح دارویار تفاوت زیادی با طرح تحول نظام سلامت دارد. هدف طرح تحول نظام سلامت، کاهش پرداخت از جیب مردم بود و هدف دارویار، افزایش پرداخت. طرح تحول میخواست بار هزینهها را از دوش مردم بردارد، در این زمینه هم تاحدودی موفق بود، واقعا در آن دوره ما گزارشی نداشتیم مبنی بر اینکه افراد قدرت بستری شدن ندارند. دستاورد مهم آن دوره اختصاص یکدرصد مالیات ارزشافزوده بر سلامت بود. همان موقع شبکههای بهداشتی ساختار پیدا کردند، بازسازیهای زیادی در بخش سلامت صورت گرفت، بیمارستانها تغییر کردند، مراکز جامع سلامت ایجاد شد، حتی ما اطلاع داریم که تا یک مدت طولانی، مراجعه افراد به ناصرخسرو برای تهیه دارو قطع شده بود.
چرا این طرح متوقف شد؟
دولت اشتباه کرد. آن زمان دکتر هاشمی با دکتر نوبخت اختلاف پیدا کرد و درنهایت دکتر هاشمی استعفا داد و آقای روحانی هم استعفایش را پذیرفت که نباید میپذیرفت. در کشور ما معمولا از آدمهای موفق خوششان نمیآید و جامعهشناسی نخبهکشی در کشور ما مفهوم گسترده و وسیعی دارد. دکتر هاشمی یک سر و گردن بالاتر از سایر وزرا بود و این خوشایند خیلیها نبود. در چهار سال اول دولت آقای روحانی دو وزارتخانه بالاترین موفقیت را نزد مردم داشتند؛ یکی وزارت بهداشت و دیگری وزارت امور خارجه. مردم در آن دوره نشاط داشتند و به برجام امید بسته بودند، تحولات در سیاست خارجی ایجاد شده بود و از فضای افسردگی و نگرانی خارج شده بودند. در بخش درمان هم این اتفاق افتاد.
منظور این است که طرحهای جدید در بخش سلامت یا به دلیل اختصاص ندادن بودجه یا به دلیل بیتدبیری هیچوقت به نتیجه نمیرسند.
بله. این مسئله از جهتی درست است که ما مداومت بر سیاستها نداریم. بسیاری از طرحها در طول زمان به نتیجه میرسند. مثلا باید 5 تا 10سال از اجرای آن بگذرد تا به نتیجه برسد. ازجمله طرحهایی که مداومت نداشت، طرح بیمه همگانی بود که در یک دوره برای همه دفترچه بیمه صادر شد اما همان هم متوقف و مشروط شد.
به اعتقاد شما برای سال آینده وزارت بهداشت نمیتواند با این میزان رشد بودجه، طرح جدیدی را شروع کند و محدود به بقای طرحها و برنامههای قبلی میشود؟
بههرحال دچار محدودیت میشود. بودجه تعیین شده متناسب با توسعهای که باید در بخش درمان و بهداشت صورت گیرد نیست. چراکه به هر حال باید بیمارستانهایی احداث و تجهیز شود و این نیاز به اعتبارات مالی دارد.
علاوه بر این در راستای سیاستهای افزایش جمعیت که وزارت بهداشت مانور فراوانی بر آن میدهد هم این بودجه کفایت نمیکند. درست است؟
بله. به هر حال بچهای که به دنیا میآید، باید واکسناش وجود داشته باشد. همه اینها نیاز به پول دارد.